رژیم صهیونیستی برای اجرای پروژه های شهرک سازی در فلسطین اشغالی دست به اقدامات فراوانی زده است که عمده ترین آنها به شرح زیر است:
1ـ مصادره و تخریب اراضی اشغالی
2- ایجاد پست های بازرسی
3ـ ایجاد کمربندی
به منظور تبیین نقش رژیم غاصب صهیونیستی در سلطه بر اراضی فلسطینی و قطع ارتباط آنها به تجزیه و تحلیل این اقدامات می پردازیم.
“اسرائیل” 3452433 دونم از اراضی فلسطین یعنی 16/56 درصد از مجموع مساحت کرانه باختری و نوار غزه به سلطه و تصرف کامل و نیمه کامل خود درآورده است که این اقدام در دسته بندی زیر قابل بررسی است:
اـ اشغال 2840000 دونم از اراضی کرانه باختری پیش از سال 1987م
2ـ مصادره 46000 دونم از اراضی نوار غزه قبل از سال 1987م
3ـ تصرف 526433 دونم از اراضی کرانه باختری و نوار غزه طی سال های 1988- 1998م
4ـ غصب 40000 دونم از اراضی کرانه باختری و نوار غزه در نیمه نخست سال 1999م
گفتنی است که نظامیان صهیونیست در جریان مصادره این اراضی مساحت گسترده ای از آنها را به منظور احداث شهرک های یهودی و کمربندی تخریب کرد؛ به گونه ای که این متجاوزان 874901 دونم از این زمین ها را به منظور ساخت واحدهای مسکونی در شهرک های یهودی نشین و 542000 دونم از آنها را نیز به منظور ایجاد کمربندی ویران کردند.
افزودنی است که رژیم اشغالگر قدس بیش از 500 هزار اصله درخت میوه ای و غیر میوه ای یعنی 8/60 درصد مجموع جنگل ها و باغات کرانه باختری را نیز ریشه کن کرد.
با شکل گیری انتفاضه الاقصی در تاریخ 28/9/2000 تخریب اراضی فلسطینی شدت بیشتری یافت؛ به طوری که دشمن صهیونیستی تا نیمه ماه فوریه سال 2001 در حدود 7024 دونم از زمین های فلسطینیان را ویران کرد.
الف: ایست های بازرسی
رژیم اشغالگر قدس 1177540 دونم از اراضی تصرف شده کرانه باختری و 1700 دونم از اراضی تصرف شده در نوار غزه را به مناطق بسته نظامی مبدل و 71 پایگاه نظامی در کرانه باختری احداث کرد که پس از وقوع انتفاضه الاقصی تعداد آنها در کرانه باختری به 120 افزایش یافت. این رژیم همچنین 29 پایگاه در نوار غزه احداث کرد که پس از زمان آغاز انتفاضه الاقصی به 40 پایگاه در نوار غزه افزایش یافته است.
خاطر نشان می شود که این پایگاه ها در ورودی های شهرک های یهودی نشین و تقاطع جاده های اصلی قرار دارد؛ به شکلی که این پایگاه ها کرانه باختری را به 27 بخش و نوار غزه را به 4 بخش تقسیم کرده است و گذشته از آن این پایگاه ها در تشدید محاصره و منع رفت و آمد فلسطینیان میان شهرهای فلسطینی نقش عمده ای داشت.
ب: کمربندی ها
رژیم غاصب صهیونیستی از سال 1994 تا 1999 به منظور خدمت رسانی به شهرک نشینان صهیونیست 58 جاده کمربندی در مساحتی بالغ بر 38071 و به طول 2/293 کیلومتر احداث کرد و افزون بر آن چندین جاده در کرانه باختری و نوار غزه از جمله جاده السامره در کرانه باختری، جاده گوش گوش عتصیون را ساخت که این دو جاده غرب خط موسوم به “آتش بس” را به شرق منطقه الغور متصل می کند.
“اسرائیل” با ساخت سه جاده در نوار غزه احداث کرد که این جاده ها شرق نوار غزه را به غرب آن متصل می کند.
در واقع این سه جاده پل ارتباطی میان شهرک های یهودی نشین نوار غزه محسوب می شود که اسامی آنها به ترتیب زیر است:
جاده کارنی ـ نتزاریم، جاده کیزویم ـ گوش کاتیو و جاده صوفا ـ گوش کاتیو
اقدامات رژیم اشغالگر قدس در زمینه مصادره اراضی اشغالی، ساخت ایست های بازرسی و ایجاد کمربندی ها پیامدهای منفی را برای فلسطینیان به دنبال داشته است که می توان به موارد زیر اشاره کرد:
تجزیه اراضی فلسطین و قطع ارتباط آنها با یکدیگر، ممانعت از ارتباط جغرافیایی میان مجتمع های مسکونی فلسطینی و جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین
جدول زیر به کالبد شکافی جاده های کمربندی که “اسرائیل” آنها را طی سال های 1994 تا 1999 در اراضی اشغالی فلسطین احداث کرده است، می پردازد:
اهمیت امنیتی و سیاسی شهرک های یهودی نشین
در پرتو بررسی سابق نحوه تقسیم بندی جغرافیایی شهرک های یهودی نشین کرانه باختری و نوار غزه مشخص می شود که رژیم اشغالگر بر اساس برنامه ای حساب شده و سنجیده دست به احداث آنها زده است و قبل از اینکه به این اقدام همت گمارد مسائل زیر را بررسی کرده است:
1ـ امکان استفاده از منطقه برای فعالیت های کشاورزی
2 ـ موقعیت استراتژیک منطقه
3ـ نزدیکی آن به مناطق مسکونی فلسطینی
4 ـ خالی بودن مکان از فلسطینیان
5 ـ مشرف بودن منطقه بر محورهای اصلی
6 ـ نزدیک بودن مکان به مرزهای منطقه ای.
آری! رژیم صهیونیستی قبل از احداث این شهرک ها مناطقی را که قصد داشت در آنها اقدام به شهرک سازی کند کاملا از نظر شرایط آب و هوایی، نوع خاک، منابع آبی، گیاهان طبیعی، حیات حیوانات و وضعیت کشاورزی کاملا می سنجید.
این رژیم همچنین این شهرک ها را به نوعی تحت حمایت قرار می داد. به گونه ای که سران تل آویو در تاریخ 13/12/1996 دستور دادند که باید شهرک های یهودی نشین به مناطق با اهمیت ملی؟؟؟؟ مبدل شوند. این اقدام سران تل آویو بیانگر اهمیت سیاسی و امنیتی این شهرک ها است.
عده ای از صهیونیست ها شهرک ها را فاقد اهمیت امنیتی می دانند با این ادعا که این شهرک ها نمی توانند پایان دهنده جنگ و درگیری باشند؛ چرا که این ارتش است که به جنگ پایان می دهد. در این میان عده ای نیز بر اهمیت امنیتی این شهرک ها تأکید می کنند و بر این باور هستند که شهرک نشینان به هنگام وقوع جنگ مجبور می شوند از خانه و کاشانه شان دفاع کنند و فارغ از این مسئله شمار زیادی از ساکنان شهرک های یهودی نشین فارغ التحصیلان یگان های ویژه یا ارتش هستند. صاحبان این تفکر بر این باورند که نباید به بسیج عمومی و هشدار سریع تکیه کرد، بلکه باید یک جبهه ای از شهرک های یهودی را جهت جلوگیری از هر گونه حمله فلسطینیان ایجاد کرد.
این اقدام در حالی صورت می گیرد که بسیاری از صهیونیست ها درباره اهمیت سیاسی شهرک ها اتفاق نظر دارند، زیرا که این شهرک ها در تثبیت واقعیت موجود نقش بسزایی دارند و همچنین این شهرک های می توانند در تغییر مرزها در مذاکرات آتی نقش مؤثری ایفا کنند.
اما نقش عمده ای که این شهرک ها ایفا می کنند جداسازی مناطق فلسطینی از یکدیگر و جلوگیری از ارتباط جغرافیایی آنها و و ممانعت از شکل گیری یک کشور مستقل فلسطینی در آینده است.
هر چند که نگاه صهیونیست ها نسبت به اهمیت شهرک های صهیونیستی فرق دارد و هر چند که می دانیم در اثر پیشرفت فناوری تسلیحاتی کاخ نظریه مرزهای امن نزد آنان فرو ریخته است، اما از منظر اسرائیل شهرک ها اهمیت سیاسی و امنیتی خود را از دست نخواهد داد؛ چرا که درگیری های فلسطینیان با رژیم صهیونیستی بر سر سرزمین و موجودیت است و به همین خاطر این شهرک ها نقش عملی و کاربردی در سلطه بر سرزمین ما و مقدسات ما ایفا می کنند و به همین خاطر ایده شهرک سازی در اذهان سردمداران تل آویو جوانه زد و این بررسی ها و مطالعات سنجده و برنامه ریزی شده بدان خاطر بود تا این شهرک ها نقش روزمره خود را در تجزیه اراضی فلسطین و قطع ارتباط آنها ایفا کنند و این امر باعث شده تا تجاوزهای شهرک نشینان نسبت به شهروندان فلسطینی افزایش یابد و ایست های بازرسی در طول راه های اصلی و نزدیک به شهرک ها گواهی بر این مدعاست.