شنبه 03/می/2025

استاد علوم سياسي دانشگاه ملي النجاح: حماس 22 سال خواب را از چشم اشغالگران ربود

پنج‌شنبه 17-دسامبر-2009

  استاد علوم سياسي دانشگاه ملي “النجاح” اعلام كرد كه جنبش مقاومت اسلامي فلسطين (حماس) در طي بيست و دو سال حضور خود دستاوردهاي مهم و تاريخي را رقم زده و موفق به ايجاد موازنه سياسي در عرصه سياسي در فلسطين شده است. 

دكتر عبدالستار قاسم در بخشي ديگر از گفتگوي روز شنبه 12/12/2009 خود با خبرنگار مركز اطلاع رساني فلسطين اعلام داشت: “حماس پس از آنكه براي اولين بار و از سال 1948 وارد نبردي واقعي جهت مقابله با رژيم صهيونيستي شد، توانست براي خود يك پايگاه متمركز در نوار غزه ايجاد كند.”

وي تصريح كرد: “ظهور حماس در فلسطين به ايجاد يك موازنه سياسي انجاميد و حال آنكه پيش از اين كنترل عرصه سياسي صرفا منحصر به جنبش فتح بود، جنشي كه مديريتش را تنها يك نفر ـ‌ آن هم ياسر عرفات ـ بر عهده داشت. حضور جنبش مقاومت اسلامي براي ملت و آرمان فلسطين سودمند و فايده بخش بود. اگر نبود ظهور جنبش حماس، آرمان فلسطين سال ها پيش نابود مي شد.”

اين چهره آكادميك خاطرنشان ساخت: “حماس موفق شد كه ميدان جنگ را از خارج فلسطين به داخل انتقال دهد و همين امر خواب را از چشم اشغالگران ربود. صهيونيست ها فاقد توان لازم براي رقم زدن نتيجه جنگ عليه نوار غزه به نفع خويشتن هستند و اين نكته را نيز پذيرفته اند كه آينده براي شان سخت تر خواهد بود.”

دكتر عبدالستار قاسم در ادامه عنوان داشت: “انتظاري كه امروز از جنبش حماس وجود دارد، آن است كه از نظر نظامي و امنيتي در مقابل اشغالگران ايستادگي كند. ضمنا هر كدام از طرف هاي بين المللي كه قصد گفتگو با حماس را دارند، بايد علنا و نه به صورت مخفيانه اين كار را انجام دهند. از حماس مي خواهم كه دست از مواضع خود و نيز اصول و آرمان هايش برندارد و اگر طرفي ضمن پذيرش مواضع، اهداف و راهبردهاي حماس قصد گفتگو با اين جنبش را داشته باشد بايد از آن استقبال كرد. اگر جنبش مقاومت اسلامي فلسطين به دنبال ارتباط با اروپا است، نبايد به جلب رضايت طرف اروپايي بيانديشد.”‌

متن كامل مصاحبه خبرنگار مركز اطلاع رساني فلسطين با دكتر عبدالستار قاسم، استاد علوم سياسي دانشگاه ملي النجاح ترجمه شده است و از نظر خوانندگان عزيز فارسي زبان مي گذرد.

س: وضعيت جنبش حماس بعد از بيست و دو سال از زمان شكل گيري چگونه مي بينيد؟

ج: در آغاز، از خداوند متعال مي خواهم كه جنبش مقاومت اسلامي فلسطين “حماس” براي هميشه به عنوان يك جنبش مبارز باقي بماند و البته به صورت مخفي عمل كند ؛ زيرا اين امر تاثير خاص خود را دارد و ضامن دوام جنبش است و به همين خاطر، بهتر مي بينم كه جنبش حماس از تكرار اشتباه گروه هاي ملي فلسطيني كه در برابر چشمان هزاران تن از هواداران و مخالفان به فعاليت پرداختند و دست خود را براي هميشه آشكار كردند، بپرهيزد.

مطلب ديگري كه بايد خدمت شما عرض كنم، اين است كه ظهور حماس در فلسطين به ايجاد يك موازنه سياسي انجاميد و حال آنكه پيش از اين كنترل عرصه سياسي صرفا منحصر به جنبش فتح بود، جنشي كه مديريتش را تنها يك نفر ـ‌ آن هم ياسر عرفات ـ بر عهده داشت يعني ورود حماس باعث ظهور آراي جديد در عرصه سياسي شد كه اين امر براي ملت و آرمان فلسطين سودمند و فايده بخش بود. اگر نبود جنبش حماس، آرمان فلسطين سال ها پيش نابود مي شد.

س: به نظر شما، جوانب موفقيت و ابداع حماس در سال هاي گذشته در چه زمينه اي بوده است و دستاوردهاي اين جنبش را در چه زمينه اي مي بينيد؟

ج: از جمله جوانب مختلف موفقيت و ابداع حماس مي توان به انجام عمليات هاي شهادت طلبانه، پايداري و استواري با وجود محاصره تحميلي عليه نوار غزه از سال 2007 و مديريت اوضاع سخت و دشوار حاكم بر اين منطقه به شكلي صحيح اشاره كرد. عمليات هاي شهادت طلبانه اي كه حماس با مشاركت ديگر گروه هاي مبارز انجام مي داد، تاثير فراواني بر جلوگيري از اجراي توافق نامه اسلو داشت.

س: تجربه جنگ و پايداري در جبهه نبرد نقطه مهمي در تاريخ جنبش حماس به شمار مي رود. قرائت و برداشت شما از اين تجربه و نيز شكل عملكرد اين جنبش در عرصه هاي مذكور را چگونه مي بينيد؟ به نظر شما، حماس از چه تجربياتي در اين زمينه استفاده كرده است؟

ج: حماس پس از آنكه براي اولين بار و از سال 1948 وارد نبردي واقعي جهت مقابله با رژيم اشغالگر قدس شد، توانست براي خود يك پايگاه متمركز در نوار غزه ايجاد كند و اين يك دستاورد مهم براي جنبش تلقي مي شود. حماس موفق شد كه ميدان جنگ با اشغالگران قدس را از خارج فلسطين به داخل انتقال دهد و همين امر خواب را از چشم غاصبان قدس ربود. صهيونيست ها فاقد توان لازم براي رقم زدن نتيجه جنگ عليه نوار غزه به نفع خويشتن هستند و اين نكته را نيز پذيرفته اند كه آينده براي شان سخت تر خواهد بود.

حماس از تجربيات گذشته در زمينه هاي امنيتي و نظامي استفاده كرده و توجه فراواني به مسائل مربوط به اين دو عرصه دارد و در اين راستا، براي پيشرفت در زمينه ساخت سلاح و تجهيزات نظامي و يا قاچاق اين موارد تلاش نموده و علاوه بر آن، تاكتيك هاي نظامي خود را نيز به روز كرده و از تجربيات حزب الله نيز استفاده كرده است.  

س: به هر حال، هر فعاليتي با اشتباهي همراه است. به نظر شما، اشتباهات جنبش حماس در كجا بوده است و نكاتي كه اين جنبش بايد به آنها توجه داشته باشد و مد نظر قرار دهد، چيست؟ به نظر شما، حماس تا چه حد در تلفيق حكومت و مقاومت و حفظ اين دو اصل موفق بوده است؟

ج: به اعتقاد بنده، تلاش حماس براي تلفيق حكومت و مقاومت اقدامي اشتباه بوده و واقعيت آن است كه تحقق اين امر غير ممكن مي باشد چرا كه فعاليت در دولت صبغه اي علني دارد و حال آنكه مقاومت داراي صبغه اي مخفيانه مي باشد. به نظر شما تلفيق اين دو نوع فعاليت (يكي علني و ديگري مخفيانه) امكان پذير مي باشد؟! در واقع، تلاش براي تركيب اين دو امر تلفيق ناپذير (حاكميت و مقاومت)‌ زيان هاي امنيتي را براي حماس به دنبال داشته است چه اين امر در مقابله با اشغالگران باشد يا حاكميت. يعني اينكه مسائل به گونه اي پيش مي رود كه همه چيز آشكار مي شود و صيد افراد به راحتي صورت مي پذيرد.

از جمله ديگر اشتباهاتي كه حماس مرتكب شده، آن است كه هنوز خود را به عنوان رهبر و پيشواي اعضاي خود مي داند نه ملت فلسطين و از اين رو، قدرتش يا رغبتش در تعامل با ديگران ضعيف بوده و در نهايت، باعث تضعيف نقش اين جنبش شده است. حماس بايد هر چه بيشتر به سمت سياست ارتباط با ديگران و مشاركت دادن آنها در تصميم گيري ها پيش رود.

س: جنبش حماس در ابتدا حضور در انتخابات و دولت را تحريم نمود و در وهله بعد به مشاركت در انتخابات مبادرت ورزيد كه اين امر نشانگر تغيير نظر و رويكرد حماس است. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟ به نظر شما، كدام يك براي جنبش بهتر است؟

ج: در مورد انتخابات بايد عرض كنم كه حماس با تصميم خود براي شركت در انتخابات مجلس قانونگذاري دچار اشتباه شد. من به حماس سفارش كردم كه براي انتخابات رياست تشكيلات خودگردان سرمايه گذاري كند يا اينكه از شخصي حمايت كند كه از نظر سياسي مورد اعتمادش هست ؛ زيرا انتخابات رياست تشكيلات خودگردان در مقايسه با انتخابات پارلماني از اهميت بيشتري برخوردار است ولي حماس به اين سفارش بنده گوش نكرد و با بي اهميتي از كنار موضوع رياست گذشت.

وقتي بنده تصميم گرفتم كه در سال 2005 به عنوان نامزد انتخابات رياست تشكيلات خودگردان وارد عرصه شوم، از حماس خواستم كه از بنده حمايت كند ؛ ولي اين جنبش مخالفت كرد و از محمود عباس حمايت نمود و در اينجا بود كه بنده از نامزدي در انتخابات انصراف دادم. به نظر من، حماس با حمايت نكردن از بنده دچار اشتباه شد.

در مورد عملكرد حماس در دولت (البته تا قبل از اقدام نظامي حماس در ژوئن 2007) بايد بگويم كه اقدامات اين جنبش مبتني بر واكنش بود و حال آنكه بايد خود زمام امر را به دست مي گرفت. حماس به عنوان رهبر و پيشواي ملت فلسطين نبايد براي هر گونه حركتي منتظر كنش ديگران مي ماند ؛‌ زيرا مخالفان اجازه حكومت به حماس نمي دهند. در واقع، حماس در مقابله با اقدامات تحريك آميزي كه با هدف مشغول كردنش صورت مي گرفت، ضعيف عمل كرد و بايد قاطعانه با آن برخورد مي نمود.

س: جنبش حماس در غزه حضوري قوي و پر رنگ دارد. ولي به نظر شما وضعيت اين جنبش در كرانه باختري چگونه است؟ آيا حملات مشترك تشكيلات خودگردان و اشغالگران قدس باعث نابودي و پايان حضور حماس در اين منطقه شده است؟

ج: تشكيلات خودگردان در كرانه باختري با ضعف و ناتواني دست و پنجه نرم مي كند و اگر نبود هديه هاي مالي آمريكا و اروپا ديگر توان ادامه حيات را نداشت. ضمنا بايد بگويم كه اين نهاد در نابودي حماس در كرانه باختري موفق نبوده ؛ البته ضربات قوي و سنگيني را به پيكره حماس وارد كرده است.   

س: اخيرا شاهد برخي تحركات از جانب اروپا براي رابطه با جنبش حماس بوده ايم. آيا امكان گسترش اين تحركات و تبلور هر چه بيشتر آن وجود دارد؟

ج: حماس نبايد براي براي ارتباط با اروپايي ها،‌ در جهت جلب رضايت و خوشايندشان تلاش كند ؛ بلكه بايد بر مواضع خود پافشاري كند. اگر طرفي ضمن پذيرش مواضع، اهداف و راهبردهاي حماس قصد گفتگو با اين جنبش را داشته باشد بايد از آن استقبال كند. جنبش حماس بايد وقار و متانت خود را حفظ كند و خويشتن را از نظر نظامي و امنيتي قوي كند و سپس اعلام كند كه هر كس قصد گفتگو با ما را دارد، بايد اين گفتگو را به شكلي علني و نه به صورت مخفيانه انجام دهد.

س: رابطه حماس با جنبش فتح و گروه هاي فلسطيني عضو سازمان آزاديبخش به سمت بحراني شدن پيش مي رود؟ به نظر شما، چه كسي مسئول شكست تلاش هاي صورت گرفته براي تحقق آشتي ملي است؟

ج: سازمان آزاديبخش هيچ سازمان ديگري غير از خود را نپذيرفته و نمي پذيرد. ياسر عرفات، رئيس فقيد تشكيلات خودگردان نيز ظهور هيچ شخصيت ديگري را در عرصه سياسي (به عنوان رقيب) نمي پذيرفت. بعد از ماجراي انتخابات، تنها راهي كه فتح برگزيد، جنگ با حماس بود و به اين صورت، فراكسيون پارلماني فتح دست به يك كودتا زد و اختيارات مجلس قانونگذاري را واگذار نمود كه اين امر عملا يك كودتا عليه نتايج انتخابات بود. به هر حال، تنش داخلي امري قابل پيش بيني است ؛ چرا كه امضاي توافق نامه اسلو در واقع استارت جنگ خانگي در فلسطين مي باشد.

در مورد آشتي ملي بايد خدمت تان عرض كنم كه اينجانب هيچ اعتقادي به آشتي و توافق ملي ندارم. بنده تنها به حساب و كتاب و عقاب اعتقاد دارم. باور بنده اين است كه بايد سوال و جوابي در كار باشد تا رهبران فلسطيني بدانند كه بايد به جان شهروندان فلسطين با احترام نگاه كنند. همه مي دانيد كه آشتي هاي فراواني ميان گروه هاي فلسطيني از سال 1986 تا كنون صورت گرفته است ؛ ولي سوال اينجاست آيا بستر براي ايجاد دستگاهي كه مسئوليت سوال و جواب از مسئولان را بر عهده داشته باشد، وجود دارد و آيا آمادگي براي انجام اين كار فراهم است؟ به هر حال، ما از تاريخ يادشده با هم مي جنگيم و پس از آن با خوردن يك فنجان قهوه يا يك وعده شام اختلافات مان را فراموش مي كنيم و چيزي كه در اين ميان بحثي از آن نمي شود، خون آنهايي است كه كشته شده اند.

 

لینک کوتاه:

کپی شد