برای بسیاری از محافل سیاسی منطقه و به ویژه محافل سیاسی ” اسراییل ” تصمیم ترکیه در مورد به تعویق انداختن مانورهای نظامی مشترک با این رژیم غیر منتظره نبود زیرا آنان از آغاز به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه تاکنون از نزدیک روند کاهش سطح روابط دوستانه این کشور با ” اسراییل ” را زیر نظر داشته اند.
باید در نظر داشت که وزارت امور خارجه “اسراییل” قبل از تشدید بحران اخیر، در ارزیابی های خود ترکیه را یکی از بازیگران منطقه ای دانسته است که درصدد تقویت جایگاه خویش در منطقه است و این کشور قدرت منطقه ای پیشتاز و دارای توانمندی های محوری در میان مجموعه کشورهای منطقه یعنی عراق و ایران و سوریه می باشد.
بر همین مبنا تل آویو در سیاست های خارجی خود آنکارا را در کوتاه و دراز مدت دارای زمینه مناسب برای صادرات کالاها و تولیدات و همکاری های امنیتی خود می داند که می تواند در دراز مدت از این طریق طرح زیربنایی و اصولی برای تقویت و ایجاد جهشی در روابط با “اسراییل” ایجاد کند و این درست همان چیزی است که “عیران عتسیون” رییس سابق شعبه برنامه ریزی سیاسی در وزارت امورخارجه این رژیم بر آن تاکید داشته است.
بدین ترتیب ایجاد تدریجی بحران و تنش در روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی موجب می شود که ما نگاهی به موضع گیری های ” عثمانی های جدید ” عنوانی که خود دوست دارند به آن خوانده شوند بیندازیم؛ تحولاتی که تل آویو بر این باور است که در روابط میان این رژیم با ترکیه اثراتی منفی بر جای خواهد گذاشت. این موضع گیرها عبارتند از :
1ـ استقبال رسمی ترکیه از پیروزی جنبش حماس در انتخابات مجلس قانون گذاری و روی آوردن رهبران این جنبش به اراضی ترکیه در جهت مقابله آشکار با اراده بین المللی و اراده اسراییلی هایی که آنان به رسمیت شناختن پیروزی حماس و تشکیل دولت فلسطینی را مشروط به به رسمیت شناختن پیمان های به امضا رسیده و به کنار گذاشتن گزینه مقاومت از سوی این جنبش دانسته بودند.
2ـ موضع گیری شدید و مستحکم ترکیه در مورد جنگ اخیر ” اسراییل ” علیه غزه و متهم ساختن ارتش اشغالگران به ارتکاب جنایات جنگی علیه فلسطینیان
3ـ نزدیک شدن ترکیه به ایران که با تمایل تل آویو مبنی انزوای سیاسی ایران به خاطر موضع گیری هایش در مورد پرونده هسته ای این کشور تعارض دارد.
4ـ رشد تدریجی روابط دوستانه میان سوریه و ترکیه که ابتدا از هماهنگی موضع گیری های سیاسی این دو کشور و امضا پیمان های راهبردی در عرصه های مختلف و لغو شرط داشتن ویزا برای اتباع سوریه برای ورود به ترکیه شروع شد و به انعقاد پیمان برگزاری مانورهای مشترک نظامی انجامید!
5ـ تبدیل شهرهای ترکیه به عرصه حقیقی برای بسیاری از فعالیت ها در جهت حمایت از فلسطینیان؛ برگزاری گردهمایی های ضد اسراییلی در این کشور بدون اغماض دولتمردان این کشور صورت نگرفته است و علاوه بر این مسئولان ترکیه در بسیاری از موارد چنین فعالیت هایی را مورد تشویق و حمایت قرار داده اند.
مهمان ناخوانده
با اعلام رسمی آنکارا مبنی بر لغو مانور هوایی بین المللی “عقاب آناتولی” که انتظار می رفت در یکی از پایگاه های هوایی برگزار شود، “اسراییل” دریافت که هدف اصلی از آن لغو مشارکت این رژیم می باشد که در عرصه همکاری های نظامی ترکیه با غرب به صورت مهمان ناخوانده ای ظاهر شده بود. صهیونیست ها به خوبی می دانند که ایجاد بحران در روابط آنان با آنکارا اساسا به موضع گیری های سیاسی دولت حزب عدالت و توسعه ارتباطی ندارد بلکه ریشه چنین بحرانی در گرایش های عمیق حزب حاکم نهفته است که عبارتند از:
1ـ سیاست خارجی؛ تاکید بر پیروی از سیاست خارجی مستقل و خارج شدن از دایره همکاری های سنتی با تل آویو و واشنگتن؛ این سیاست و شیوه کاری از همان آغاز به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در سال 2002 به اجرا در آمده است.
2ـ سیاست داخلی؛ تبلور منازعه سیاسی میان حزب عدالت و توسعه و حزب ملت که محور واشنگتن ـ تل آویو از حزب دوم حمایت کرد.
3ـ رخدادهای سیاسی جدید؛ سیاست های آنکارا در قبال تل آویو بعدهای غیرعلنی داشت که محافل سیاسی ” اسراییل ” نتایج زیر را از آن استخراج کرده اند:
الف ـ شکل گیری سیاست جدید ترکیه در برابر سوریه از جمله برقراری روابط رو به رشد با سوریه و موضع گیری های سیاسی مبتنی بر حمایت از دمشق در منازعه خود با تل آویو و مخالفت روزافزون ترکیه با در اختیار گذاشتن امکانات امنیتی و نظامی در اختیار “اسراییل” تا بتواند سوریه را مورد حمله قرار دهد و ظهور موضع گیری های ناهماهنگ با تل آویو در مذاکرات غیر مستقیم که تحت نظارت ترکیه به اجرا درآمده است.
ب ـ شکل گیری سیاست جدید ترکیه در قبال ایران؛ طی سال های گذشته آنکارا با همکاری با هم پیمان خود یعنی واشنگتن در تشدید مجازات ها علیه تهران مخالفت کرده و این کشور همچنین با استفاده از خاک و فضای این کشور برای هرگونه حمله به ایران نیز به شدت به مخالفت برخاسته است.
بر اساس اطلاعات درز یافته از ” اسراییل” در مورد مانور مشترک اخیر با ترکیه که ترک ها آن را به تاخیر انداختند، صهیونیست ها از برگزاری این مانور اهداف مزدوج زیر را دنبال می کردند:
1ـ مشارکت در تمرینان هوایی بر اساس برنامه های تعیین شده
2ـ اجرای عملیات سری اطلاعاتی با همکاری با نیروی هوایی آمریکایی شرکت کننده در این مانور
این اطلاعات نشان می دهد که هدف از این عملیات موازی سری جمع آوری اطلاعات هوایی از بعضی از مناطق مرزی ایران و کسب اطلاعات در مورد کیفیت کار رادارها و دفاع هوایی ایران از طریق پرواز در فضای کشور ترکیه بود.
بنابراین، تصمیم ترکیه مبنی بر تاخیر این مانور اگر چه نتیجه انباشت های سیاسی و امنیتی بود و اسراییلی ها نیز به این نکته تاکید داشته اند ولی به هر حال حاکی از تصمیم جدی ترکیه مبنی بر دوری از “اسراییل” است و ترک ها با وجود سخاوتمندی های واشنگتن در جهت هزینه کردن میلیاردها دلار در جهت کمک به برقراری روابط میان “اسراییل” و ترکیه خود را برای اتخاذ و اجرای چنین تصمیمی آماده کرده اند هر چند که بهای سنگینی را برای آنان در پی داشته باشد
خشم “اسراییل”
بروز سستی در روابط میان ترکیه و ” اسراییل ” که با لغو مشارکت نیروهای اسراییلی در این مانور به اوج خود رسید، واکنش های سیاسی امنیتی را در تل آویو به دنبال داشت که ما در این جا به چند مورد آن اشاره می کنیم:
الف ـ “بنیامین الیعازر” در این زمینه اظهار داشت: ما روابط خود را با ترکیه از دست نخواهیم داد و اکنون دوران چنین اقدامی به سر آمده است و ترکیه هنوز همسایه مهمی برای “اسراییل” به شمار می رود و روابط ما با این کشور منافع راهبردی زیادی را در بر دارد و ما باید بسیار تلاش کنیم تا هیچ بحرانی در این زمینه رخ ندهد.
ب ـ مسئولان وزرات دفاع “اسراییل” اعلام کرده اند که همکاری های نظامی با ترکیه استمرار خواهد یافت ولی طبیعتا ظهور و بروز کمتری نسبت به موقعیت کنونی خواهد داشت و مانورهای هوایی بدون اعلام قبلی به اجرا درخواهد آمد.
ج ـ “دانی یالون” معاون وزیر امور خارجه می گوید: منافع ما ایجاب می کند که ما در روابط خود با ترکیه بحران و یا اصطکاکی ایجاد نکنیم و ما ترکیه را شریک راهبردی بسیار مهمی برای خود می دانیم.
د ـ یکی از مسئولان وزارت امور خارجه “اسراییل” گفت که وی بر این باور است که آنکارا اهمیتی به استمرار روابط ویژه با تل آویو نمی دهد. بنابراین “اسراییل” عمیقا از این که این روابط اکنون به مخاطره افتاده است، ابراز نگرانی می کند و این موضوع بعد از نبرد غزه آشکارتر شده است و “اسراییل” با جدیت خواهد کوشید تا این بحران خطرناک در روابط با ترکیه از بین برود.
اکثر محافل خبری و رسانه ای “اسراییل” رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه را متهم ساخته اند که مستقیما در ایجاد بحران در این روابط دست داشته است و این محافل بر این باورند که وی در صدد ادامه روابط راهبردی ویژه با “اسراییل” نیست و اردوغان در پی اتخاذ مواضع و شیوه های سیاسی ضد اسراییلی است و در مقابل می خواهد به ایران و سوریه نزدیک شود.
در “اسراییل” عده ای دست به حملات تهدیدآمیزی علیه ترکیه زده اند و بر این نکته تاکید دارند که نباید در برابر ترکیه سر تسلیم فرود آورد و باید برای ترکیه توضیح داد که وضعیت کنونی ترکیه دیگر قابل تحمل نخواهد بود و ترکیه نخواهد توانست همزمان اعتبار خود را در اروپا حفظ کند و از طرفی خود به کشورهای تندرویی چون ایران نزدیک نماید.
محافل سیاسی “اسراییل” نیز اعلام کرده اند که تل آویو در مورد رفتار اخیر ترکیه بی تفاوت نخواهد ماند و در صدد ارسال پیام هایی به ترکیه از طریق مقامات اروپایی و آمریکایی است و می خواهد به این کشور یادآور شود که “اسراییل” عنصر مهمی در خاورمیانه است و پیمان آنلانتیک شمالی نیز اجازه نخواهد داد که در قضایای امنیتی این کشور دور زده شود و در حاشیه قرار گیرد.
در این جا لازم است به اظهارات مهم “ایهود باراک” وزیر جنگ صهیونیست ها اشاره کرد که وی تصمیم ترکیه در مورد به تعویق انداختن مانور مشترک را مهم ندانسته است و شاید وی اصولا چنین تصمیمی را به خاطر ملاحظات راهبردی بزرگ نمی داند . باراک می گوید : علی رغم فراز و نشیب ها هنوز ترکیه در منطقه ما بسیار تاثیرگذار است و ما نباید با توجه به شرایط کنونی نسبت به این کشور با احساسات برخورد کنیم. همزمان با این اظهارات “بنیامین نتانیاهو” از وزرایش خواسته است که به هیچ وجه در برابر رسانه های خبری در مورد بحران روابط “اسراییل” با ترکیه سخن نگویند.
شراشیبی سقوط
برخی از محافل سیاسی “اسراییل” بر این باورند که کشور مسلمان ترکیه سال ها هم پیمان ثابت و مورد اعتمادی برای “اسراییل” بوده است ولی اکنون روابط راهبردی با این کشور در سراشیبی سقوط قرار گرفته است. “رون بن یشای” یکی از مهم ترین تحلیل گران نظامی می گوید، هنگامی که تلاش های میانجی گرانه اردوغان میان اولمرت و اسد به شکست انجامید طولی نکشید که سونامی در حین نبرد غزه و بعد از آن در روابط ترکیه با “اسراییل” به وقوع پیوست.
سپس بن یشای به این حقیقت تلخ اشاره می کند و می گوید : ما باید اعتراف کنیم که دست کم در شرایط کنونی آنکارا از این که شریک راهبردی امین و مورد اعتمادی برای “اسراییل” باشد، سرباز زده و این حقیقت عملا به زیان امنیت ملی “اسراییل” تمام شده است زیرا عوامل بازدارندگی ما را در مورد ایران و سوریه از بین می برد و یا دست کم تضعیف می کند و هر کس که به نقشه منطقه خوب نگاه کند به آسانی این حقیقت را درک می کند.
بر همین مبنا در داخل محافل امنیتی و اطلاعاتی “اسراییل” نظرات مختلفی در مورد کیفیت واکنش و مقابله با این بحران وجود دارد. “یوسی یهوشع” روزنامه نگار وابسته به سرویس های امنیتی به این نکته اشاره می کند که سر فرود آوردن در برابر ترک ها در این مرحله سودی نخواهد داشت زیرا دولت آنکارا مصمم است که از هم پیمانی با “اسراییل” کناره گیری کند و روابطش را با سوریه و ایران گسترش دهد.
بدین ترتیب “اسراییل” رسما در برابر این اقدام ترکیه سر تسلیم فرود نیاورده و از محکوم کردن آن صرف نظر نکرده اند و علاوه براین برخی از مسئولان رسانه ها نیز پا را از این نیز فراتر نهاده اند و این امر، خود را در برخی از اقدامات دیپلماتیک و امنیتی نشان داده است از جمله :
1ـ دیدار و گفت وگوی “گابی لیوی” سفیر “اسراییل” در ترکیه با مسئولان عالی رتبه وزارت امور خارجه این کشور
2ـ دیدار وابسته نظامی سفارت “اسراییل” در آنکارا با افسران بلندپایه ارتش ترکیه
3ـ برگزاری نشستی از سوی “یوسی گال” مدیر کل وزارت امور خارجه که بسیاری در آن شرکت کردند و به بحث و بررسی موضوع بحران و تنش در روابط با ترکیه پرداختند. در این نشست همچنین راه های فروکش کردن این بحران و بازگرداندن روابط به شکل عادی خود مورد بحث ومنافشه قرار گرفت.
دیدگاه های “موشیه ماعوز” پرفسور و کارشناس امور اسلامی و خاورمیانه در دانشگاه عبری بسیار موجب شگفتی من شده است. وی تحولات کنونی در روابط با ترکیه را خط قرمز و خطرناک توصیف کرده است و می گوید، ترکیه اولین قدرت بزرگ اسلامی و منطقه ای است که “اسراییل” را در سال 1949 به رسمیت شناخته است و این کشور سالیان دراز در عرصه های مختلف از جمله در زمینه های راهبردی و امنیتی و اقتصادی همکاری مطمئنی با “اسراییل” داشته و روز به روز آن را گسترش داده است. وی علل برقراری این روابط مستحکم را این گونه بر می شمارد:
1ـ حاکمیت نظام غیر دینی در ترکیه در اواسط قرن گذشته
2ـ تیرگی روابط ترکیه با کشورهای عرب به ویژه سوریه
3ـ همکاری لابی یهودی مستقر در واشنگتن با ترکیه به ویژه در مورد قضیه ارامنه
بازگشت “مرد بیمار”
“دان مرگلیت” تهیه کننده معروف برنامه های سیاسی تلویزیونی در “اسراییل” بیش از هر کس اتهامات شدید و تندی را علیه موضع گیری ترکیه عنوان و تاکید کرده است که ترکیه می خواهد به دوران ” مرد بیمار ” باز گردد. وی می گوید: ترکیه به رهبری ” رجب طیب اردوغان ” اکنون به مرحله جنون آمیزی رسیده است و او به انسان معتادی می ماند که به استعمال مواد مخدر ضد یهودی بیشتری نیاز داشته باشد و هر روز خواستار گسترش وبای تحریک آمیزی علیه ماست که آمار و ارقام آن نه به صورت طبیعی بلکه به صورت تصاعدی است و شاید وی در صدد اعاده دوران امپراتوری عثمانی است که در پایان جنگ جهانی دوم منقرض شد و هرگز باز نخواهد گشت.
پرفسور ” افرایم عنبار” استاد علوم سیاسی در دانشگاه بارایلان و مدیر مرکز بگین به نظر می رسد در این زمینه از صراحت و عقلانیت بیشتری برخوردار است زیرا وی از مراکز تصمیم گیری در تل آویو خواسته است تا واکنش شدیدی را در قبال ترکیه از خود نشان دهد. عنبار می گوید که وی هنوز در این زمینه می اندیشد و اکنون به نظر می رسد که نشانه های زیادی وجود دارد که نشان می دهد که ترکیه در سراشیبی افراط گرایی اسلامی قرار گرفته است و “اسراییل” در کنار جهان غرب می خواهد ترکیه دمکراتیک را به سوی خود بکشد زیرا در صورت از دست دادن این کشور و پیوستن آن به اسلامگرایی افراطی ضربه راهبردی شدیدی به “اسراییل” و غرب وارد خواهد آمد.
خلاصه این که هر کس که رفتار سیاسی “اسراییل” در برابر ترکیه را زیر نظر داشته باشد به این باور می رسد که تل آویو خشم و غضب خود را در درجه اول به دلیل جغرافیایی ـ سیاسی دست کم از نظر تبلیغاتی و دیپلماتیک علنی نخواهد کرد و از دیدگاه اسراییلی ها موقعیت جغرافیایی و راهبردی و سیاسی ایجاب نمی کند که این رژیم دست به واکنش های انفعالی بزند بلکه باید اوضاع به حالت عادی و سابق خود بازگردد و این آتش خاموش و سرد شود … آیا در این زمینه موفق خواهد شد؟