شنبه 10/می/2025

گزارش گلدستون، خودکشی به سبک سامورایی مقامات تشکیلات خودگردان*

دوشنبه 12-اکتبر-2009

صرف نظر از آنکه کدام یک از مقامات فلسطینی تصمیم درخواست از شورای حقوق بشر سازمان ملل برای به تعویق انداختن بررسی گزارش گلدستون درباره جنایت های جنگی اشغالگران در تجاوز به غزه را گرفته باشد، این کار، نه تنها اهانت بی حد و حصر به زندگی فلسطینیانی است که به وسیله سلاح های کشتار جمعی رژیم صهیونیستی به خاک و خون کشیده شدند یا آنهایی که در آینده به چنین سرنوشتی دچار می شوند، بلکه مهم تر از همه اینها، ضربه ای دردناک به تمام جوانب قضیه فلسطین وارد آورده است. از جوانب مهم آن می توان به زیانی اشاره کرد که به آن دسته از کسانی وارد آمده است که در فضای بین المللی حامی تل آویو و مخالف قضیه فلسطین، به دفاع از این قضیه شریف می پردازند. همان هایی که تلاش می کردند تا حقایقی که در فلسطین در جریان است به گوش افکار عمومی جهانیان برسد و چشم جهانیان بر مشکلات یک ملت آواره و زیر ستم گشوده شود و همگان از تلاش های صهیونیست های متجاوز برای گسترش سیطره خود بر سرزمین های اشغالی فلسطین و تعمیق اشغالگری و نقض آشکار حقوق انسانی یک ملت،آگاه گردند.

هیچ یک از بهانه هایی که مقامات فلسطینی برای توجیه علت این اقدام خود اعلام کرده اند، از نظر افکار عمومی جهان عرب و اسلام پذیرفتنی نیست و هیچ تحلیل سیاسی این اقدام آنان را نمی پذیرد، حال چه گفته شود که این تصمیم در پی فشارهای شدید آمریکا گرفته شده است ـ همان طور که در روزنامه صهیونیستی هاآرتص آمده است ـ و هدف از آن حمایت از مذاکرات سازش و جلوگیری از نابودی کامل آن بود و خواه اینکه برخی منابع دیپلماتیک از تهدیداتی سخن گفته اند که نخست وزیر تشکیلات خودگردان دریافت کرده و در آنها مقامات فلسطینی به قطع کلیه کمک های دولت آمریکا به تشکیلات خودگردان تهدید شده اند و رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرده است که همه اموالی را که به نام مالیات به تشکیلات خودگردان پرداخت می کرد و این تشکیلات برای دستمزد کارمندان خود هزینه می کرد، بلوکه می کند و در نتیجه اوضاع اقتصادی کرانه باختری رود اردن به وخامت می گراید.

اما یک بهانه دیگر مبنی بر موافقت کشورهای عربی و اسلامی با این تصمیم یا شرکت در آن، به ویژه پس از آنکه بسیاری از این کشورها از طریق نمایندگان خود این موضوع را تکذیب کردند، بهانه ای بی شرمانه تر به شمار می آید، زیرا سرنوشت ملت فلسطین به دست مقاماتی است که خود را رهبران فلسطینی می نامند و وظیفه همان هاست که از حقوق ملت فلسطین پاسداری کنند و تصمیم درست را در این رابطه بگیرند، خواه از حمایت کشورهای عربی و اسلامی برخوردار باشد یا نه.

علی ای حال، افکار عمومی جهان عرب و اسلام که بارها از جانب عدالت بین المللی گزیده شده است، به سختی باور کرد چنین گزارشی با این محتوا تهیه شده است و احتمال دارد که این گزارش به شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی برود. این نخستین باری بود که رژیم صهیونیستی در یک دام گرفتار می آمد، زیرا افکار عمومی جهان را دست کم گرفته بود و امیدوار بود که این بار هم می تواند حقایق را به گونه ای بپوشاند، اما به سبب انتشار ابعاد جنایت های هولناکی که متجاوزان صهیونیست در غزه مرتکب شده بودند و زیر فشارهای شدید و مداوم بخش عمده ای از افکار عمومی جهان و صدها سازمان و گروه بین المللی حقوق بشر، ـ به نظر من ـ رژیم صهیونیستی خود را در وضعیتی دید که احتمال می داد به سبب جنایت های ضد انسانی خود، تحت محاسبه سیاسی و حقوقی و اخلاقی بی سابقه ای قرار گیرد که البته در طول اشغال فلسطین با چنین وضعی روبرو نشده بود.

عرب ها نیز مانند همه حامیان حقوق فلسطینیان در سراسر جهان، بی صبرانه منتظر چنین فرصتی بودند تا دولت های مدعی دمکراسی و آزادی در جهان را که از رژیم صهیونیستی حمایت می کردند و همه جنایت ها و تجاوزات این رژیم را نادیده می گرفتند، در برابر حقیقت آشکاری قرار داده و واکنش آنها را ببینند تا شاید از ادامه حمایت از رژیم صهیونیستی دست بردارند و دیگر مانعی بر سر راه محاکمه و مجازات این رژیم غاصب نباشند.

در چنین شرایطی که به ندرت رخ می دهد، برای نخستین بار امکان تشکیل کمیته حقیقت یاب بین المللی و انتشار گزارشی از سوی این کمیته وابسته به سازمان ملل فراهم آمد. ریاست این کمیته به یک قاضی از آفریقای جنوبی سپرده شد که حامیان رژیم صهیونیستی به هیچ وجه نمی توانند مدعی طرفداری وی از عرب ها یا فلسطینیان شوند.

گزارش منتشر شده به رغم کاستی هایی که دارد، رژیم صهیونیستی را محکوم کرده است و از این رژیم به سبب استفاده از سلاح های کشتار جمعی مانند بمب فسفور سفید و بمب های خوشه ای و انواع سلاح های هولناک دیگر در مناطق مسکونی مملو از جمعیت به شدت انتقاد می کند. در این گزارش همچنین از زبان پزشکان خارجی مستقر در نوار غزه آمده است که ارتش اشغالگر رژیم صهیونیستی از بمب های دایم علیه شهروندان غیر نظامی استفاده کرده است. در این گزارش تاکید شده است که به رغم عدم ممنوعیت استفاده از این بمب ها در قوانین بین المللی، اما این بمب ها آثار ویرانگری به همراه دارند. مضاف بر آنکه در گزارش گلدستون آمده است که احتمال می رود رژیم صهیونیستی در تجاوز خود به نوار غزه از بمب های حاوی اورانیوم غنی شده استفاده کرده باشد.

گزارش کمیته حقیقت یاب شورای حقوق بشر سازمان ملل همچنین تاکید دارد که ارتش رژیم صهیونیستی، خرابی های بسیاری در بخش های مختلف به ویژه زندگی غیر نظامیان ساکن نوار غزه به بار آورده و زیرساخت های صنعتی، شبکه تولید مواد غذایی، تاسیسات آبرسانی، لوله ها و شبکه های فاضلاب و تصفیه خانه های آب و منازل را به صورت گسترده از بین برده و تخریب کرده است. بر حسب گزارش این تجاوزات نقض قوانین بین المللی تلقی شده و می تواند جنایت جنگی محسوب شود.

با فاش شدن این گونه حقایق برای افکار عمومی جهان، دیگر هیچ شکی باقی نمی ماند که رژیم صهیونیستی از سوی همه جهانیان محکوم می گردد و چه بسا شمار زیادی از مقامات سیاسی و امنیتی و نظامی این رژیم که دخالت آنان در جنایت های جنگی به ویژه در استفاده از غیر نظامیان به عنوان سپر انسانی یا تهاجم هوایی و بمباران موسساتی که همه می دانند پناهگاه غیر نظامیان و شهروندانی است که از بمباران وحشیانه و بی هدف فرار کرده اند، اثبات می شد، تحت پیگرد قانونی بین المللی قرار می گرفتند. گفتنی است که در این حملات وحشیانه، نظامیان صهیونیست حتی از گلوله باران دفتر اونروا که حدود 600 تا 700 غیر نظامی بی دفاع در آن پناه گرفته بودند  و نیز گلوله باران بیمارستان الوفاء در شهر غزه که حدود 1300 غیر نظامی از ترس حملات هوایی و توپخانه ای ارتش اشغالگر صهیونیست در آن گرد آمده بودند، خودداری نکردند.

انسان به سختی می تواند باور کند که مقامات تشکیلات خودگردان چنین تصمیمی بگیرند که نهایتا خود آنان از این تصمیم گیری، زیان خواهند دید. مقامات تشکیلات خودگردان از مدت ها پیش در وضعیت وخیمی قرار گرفته اند و این تصمیم نیز چنان ضربه ای بر آنان وارد خواهد ساخت که احتمال سرپا شدن این تشکیلات را غیر محتمل می سازد.

بر خلاف تصور آنانی که چنین تصمیمی گرفتند، تلاش برای رهانیدن رژیم صهیونیستی از دامی که در آن گرفتار آمده است، موضع رژیم صهیونیستی را در قبال آنان نرم تر نخواهد کرد و این رژیم را به تعاملی بهتر با تشکیلات خودگردان سوق نخواهد داد، بلکه بر عکس، مقامات صهیونیست بر تحقیر سازشکاران اسلو خواهند افزود، مضاف بر آنکه گروه های تندروی صهیونیستی را که اکنون قدرت را در رژیم صهیونیستی در دست دارند، بر صحت و اثرگذاری سیاست هایشان، مطمئن تر می سازد.

رهبران جنبش حماس نیز اعلام کرده اند که گفت و گو با گیرندگان چنین تصمیمی ناممکن است. این امر خود به خود بر پیچیده تر شدن اوضاع و توقف کامل روند سازش داخلی میان گروه های فلسطینی خواهد افزود، روندی که برخی از مقامات فلسطینی با اعلام نزدیک بودن زمان برگزاری نشست های قاهره میان گروه های فلسطینی، ابراز امیدواری کرده بودند که می تواند بهبودی در روابط میان گروه های فلسطینی ایجاد کند.

این تصمیم مقامات تشکیلات خودگردان علاوه بر تشویق و تحریک رژیم صهیونیستی به استمرار سیاست های خود در نادیده گرفتن همه قوانین و ضوابط بین المللی، همه آنانی را که برای تحقق عدالت و ایجاد تعادل در روابط بین الملل تلاش می کنند، ناامید می کند. در همین راستا آن دسته از سازمان های مدنی که در گذشته و حال تلاش های بسیاری برای شکستن دیوار سکوت و نیز تضعیف حلقه های حمایت از رژیم صهیونیستی، مبذول داشته اند نیز از تلاش های خود دلسرد و شاید ناامید شوند.

اقدام مقامات تشکیلات خودگردان تاکنون روحیه همه آنانی را که امیدوار بودند قانون به اجرا گذاشته شود و فشارهای افکار عمومی برای عملی شدن راه حل های مسالمت آمیز و مقابله با جنگ و خشونت ها نتیجه دهد، تضعیف کرد.

آنچه بر این مصیبت می افزاید این است که مقامات تشکیلات خودگردان که می بایست از چنین واقعه ای بهترین استفاده را می کردند و رژیم صهیونیستی را زیر فشار می گذاشتند و مانع از آن می شدند که این رژیم مدام از جنایت های مربوط به هتک حرمت فلسطینیان و تجاوز به حقوق آنان شانه خالی کند، در جنایت زیر پا گذاشتن قانون و نقض آن با صهیونیست ها همراه شدند و همبستگی بین المللی به وجود آمده در حمایت از فلسطینیان را از بین بردند و هر کس را که به تحقق سازش سیاسی برای این منازعه خونبار امیدوار بود، مایوس کردند.

هیچ چیز نمی تواند زیان های ناشی از این تصمیم اشتباه مقامات تشکیلات خودگردان را که ملت فلسطین را از حق آگاهی افکار عمومی جهان از رنج های چندین دهه گذشته و رنج ها و مشقت های روزمره و فشارهای فزاینده بر ملت فلسطین، برخوردار می ساخت، جبران کند. افکار عمومی جهان نیز می توانست از حق خود در آگاهی از آنچه در فلسطین رخ می دهد، بهره مند شود و این کار از طریق منابعی صورت می گرفت که احتمال طرفداری آنان از فلسطینیان و عرب ها ناممکن است.

اظهارات مقامات فلسطینی مبنی بر اینکه تصمیم آنان فقط درباره تعویق قرائت گزارش بوده و نه لغو کامل آن، نیز نمی تواند از ابعاد رسوایی به بار آمده بکاهد.

باید دید که در ماه مارس سال آینده میلادی در چه فضایی این گزارش قرائت خواهد شد، زیرا با این تصمیم تشکیلات خودگردان، ضربه ای هولناک به تلاش ها و اعتماد کشورها و سازمان های مدافع حقوق فلسطینیان وارد آمده است. اکنون ممکن است این پرسش مطرح گردد که اگر رهبران فلسطینی خود در مقابل محاسبه و محاکمه و مجازات رژیم صهیونیستی می ایستند و حقوق ملت و جانفشانی های این ملت را نابود می کنند، چه ضرورتی برای ادامه تلاش برای افشای جنایت های اشغالگران قدس در حق ملت فلسطین، وجود دارد؟!

اکنون که اعتماد به تشکیلات خودگردان کاملا از بین رفته و گزارش از دستور کار شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شده است، کمیته ای که برای تحقیق در این رابطه تشکیل شده چه اقدامی می تواند انجام دهد؟ اکنون وحدت ملی با بن بست تازه و سختی مواجه شده است. آمریکا نیز در این رابطه نشان داده است که تلاش این کشور برای تحقق صلح بر حمایت بی قید و شرط از منافع رژیم صهیونیستی و خشنود ساختن سران و مقامات این رژیم استوار است و هیچ گاه برای تحقق صلحی عادلانه که ضامن پایان یافتن بحران ها و مناقشات در منطقه خاورمیانه باشد، اقدام عملی انجام نمی دهد و در طول سال های گذشته نیز به صورت مستقیم در محدودتر ساختن اعتماد ملت فلسطین به رهبرانش و تثبیت وضع موجود به نفع رژیم صهیونیستی نقش داشته و این رژیم را در تکمیل پروژه های شهرک سازی آشکار و رسمی یاری داده است.

اکنون هیچ چیزی جز استعفای همه مقامات دست اندرکار درخواست تعویق قرائت گزارش در تشکیلات خودگردان نمی تواند اعتماد افکار عمومی را به رهبرانش بازگرداند و حامیان حقوق فلسطینیان در اقصی نقاط جهان به ویژه جهان عرب را خشنود سازد تا به این وسیله نسل جدیدی از رهبران فلسطینی که مشکلات و رنج های فلسطینیان را بهتر و عمیق تر درک می کنند بر سر کار آیند و به احساسات و اندیشه فلسطینیان احترام گذارند.

در چنین وضعی ما با سیاستی قابل درک و توجیه مواجه نیستیم، بلکه در برابر تحولی قرار گرفته ایم که بهتر است آن را خودکشی به سبک سامورایی بنامیم. زیرا این تحول تا سال های آینده قضیه فلسطین را تحت تاثیر خود قرار خواهد داد و مقامات کنونی پس از این دیگر نخواهند توانست خود را نماینده فلسطینیان معرفی کنند و شایستگی دفاع از حقوق فلسطینیان را داشته باشند.

*این مقاله در تاریخ 7 اکتبر سال جاری میلادی در سایت الجزیره نت با عنوان “خودکشی سامورائی مقامات فلسطینی” منتشر شده است.

**از متفکران جهان عرب و استاد جامعه شناسی سیاسی و مدیر مرکز شرق معاصر در دانشگاه سوربون فرانسه.

لینک کوتاه:

کپی شد