رئیس دایره سیاسی “پیشگامان جنگ رهایی بخش ملی ـ نیروهای صاعقه” تاکید کرد مقاومت ساکنان نوار غزه در مقابل حمله وحشیانه سال گذشته اشغالگران و نیز هولوکاستی که در این منطقه به راه انداختند، قهرمانانه بود و دشمن را مجبور کرد که بدون هیچ قید و شرطی نوار غزه را ترک گوید.
دکتر غازی حسین در گفتگوی روز سه شنبه 5/1/2010 خود با خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین ابراز داشت: “پیروزی قهرمانانه ملت فلسطین در جنگ غزه باعث شد تا چهره اصلی رژیم صهیونیستی برای جهانیان هویدا شود و مقامات این رژیم به عنوان جنایتکار جنگی شناخته شوند، جنایتکارانی که پرونده آنها حتی از نازی های آلمانی نیز سیاه تر است و باید آنها را تقدیم دادگاه های مختلف داخلی و بین المللی کرد.”
این اندیشمند و متفکر فلسطینی در ادامه افزود: “هولوکاستی که رژیم صهیونیستی در نوار غزه به راه انداخت، باعث رسوایی جماعتی شد که در صدد حذف آرمان فلسطین هستند و این رژیم از آنها با عنوان میانه روهای عرب یاد می کند. در واقع رهبران جبهه میانه روی عربی وقت کافی را به جنایتکاران جنگی صهیونیست دادند تا به نابودی مقاومت و شکستن اراده ملت فلسطین مبادرت ورزند و به کشتار گسترده مردان، زنان، کودکان و سالمندان مبادرت ورزد.”
وی در بخشی دیگر از اظهارات خود تصریح داشت: “اشغالگران صهیونیست در تحقق اهدافی که در حمله به نوار غزه دنبال می کردند، شکست خوردند و ملت فلسطین هرگز دست از حمایت مقاومت بر نداشت ؛ بلکه بر پشتیبانی خود از آن افزود. علاوه بر آن، حماس نیز در برابر حملات دشمن استوار و پا بر جا ایستاد. به دیگر سخن، یکی دیگر از اهداف صهیونیست ها از حمله به نوار غزه که همان نابودی حماس بود، نیز محقق نشد.
متن کامل مصاحبه دکتر غازی حسین، متفکر و اندیشمند برجسته فلسطینی و رئیس دایره سیاسی “پیشگامان جنگ رهایی بخش ملی ـ نیروهای صاعقه” با خبرنگار مرکز اطلاع رسانی فلسطین ترجمه شده و از نظر خوانندگان عزیز فارسی زبان می گذرد:
س: بعد از گذشت یک سال از زمان حمله گسترده اشغالگران به نوار غزه، ارزیابی شما از جنگ غزه و تاثیر آن بر دو سطح فلسطینی و صهیونیستی چیست؟
ج: آنچه در سال گذشته در نوار غزه گذشت، در واقع یک حماسه قهرمانانه بود که تاریخ مبارزاتی ملت فلسطین را به روشن ترین شکل ممکن ترسیم کرد. دلاورمردی های مردم ما در جنگ غزه الگویی مناسب برای تمامی ملت هایی است که در زیر یوغ اشغالگران به سر می برند و با حاکمیت نظامی نژادپرست رو به رو هستند.
هموطنان فلسطینی ما در نوار غزه یک پیروزی بزرگ و مهم را در مبارزه با دشمن صهیونیستی و نیز مقابله با هولوکاستی که اشغالگران در این منطقه به راه انداختند، رقم زدند و مقاومتی قهرمانانه را در مقابل رژیمی نژادپرست و تروریست در جهان به نمایش گذاردند و موفق شدند دشمن تجاوزکار را به عقب نشینی بی قید و شرط از نوار غزه مجبور کند.
اشغالگران قدس ـ با وجود به راه انداختن نسل کشی در نوار غزه، حملات سه جانبه دریایی و هوایی و زمینی، کمک گرفتن از مزدوران صهیونیست زده خویش در داخل اراضی فلسطینی، به کار گیری مدرن ترین سلاح های آمریکایی و اروپایی، استفاده از سلاح های غیر متعارف بین المللی و نیز نابودی کامل برخی خانواده های بی گناه ـ باز هم نتوانستند اهدافی را که در حمله گسترده خویش به نوار غزه دنبال می کردند، محقق سازند و مقاومت نیز توانست هر چه بیشتر و بیشتر در قلب، فکر و وجدان ملت فلسطین و امت های عربی و اسلامی نفوذ کند و حمایت هر چه بیشتر مردم را برای خود کسب کند. در واقع، غزه به جهانیان معنای مقاومت، پایداری، پیروزی و بیرون راندن دشمن را یاد داد.
پیروزی قهرمانانه ملت فلسطین در جنگ غزه باعث شد تا چهره اصلی رژیم صهیونیستی برای جهانیان هویدا شود و مقامات این رژیم به عنوان جنایتکار جنگی شناخته شوند، جنایتکارانی که پرونده آنها حتی از نازی های آلمانی نیز سیاه تر است و باید آنها را تقدیم دادگاه های مختلف داخلی و بین المللی کرد.
س: به نظر شما، جنگ غزه تا چه حد توانست در رسوا کردن برخی کشورهای عربی که به نام جبهه میانه روی عربی از آنها یاد می شود، نقش داشته باشد؟
ج: هولوکاستی که رژیم صهیونیستی در نوار غزه به راه انداخت، در چارچوب پروژه آمریکا برای حذف آرمان فلسطین و با چراغ سبز دولت اوباما صورت گرفت و با آگاهی کامل رئیس تشکیلات خودگردان و حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر همراه بود به گونه ای که زیپی لیونی، وزیر امور خارجه وقت رژیم اشغالگر قدس بعد از پایان نشست خود با حسنی مبارک، در تاریخ 25/12/2008 و در محل قصر ریاست جمهوری مصر در قاهره اعلام کرد که تل آویو قصد دارد تا نوار غزه را هدف حمله قرار دهد. رئیس تشکیلات خودگردان نیز همسو با این مقام صهیونیستی عمل کرد و طی اظهاراتی، حماس را به عنوان مسئول تجاوزات اشغالگران قدس به این منطقه فلسطینی معرفی نمود.
مشاور بد نام محمود عباس نیز اعلام کرد که حماس در جنایت های صهیونیست ها در نوار غزه شریک است. ابوالغیط، وزیر خارجه مصر نیز در واکنش به این حمله تصریح داشت که قاهره هشدار لازم را به حماس داده است و هر کس که به هشدارها توجه نکند ـ در صورت بروز هر گونه مشکل ـ باید تنها خود را سرزنش کند.
هولوکاستی که رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه به راه انداخت، نقش مهمی را در رسوا کردن جماعتی داشت که قصد حذف آرمان فلسطین دارند و تل آویو از آنها با عنوان جبهه میانه روی عربی یاد می کند. جنگ غزه نشان داد که در نظر حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر ریخته شدن خون فلسطینیان و تداوم کشتار مردم بی گناه نوار غزه نمی تواند دلیل کافی برای تشکیل جلسه سران کشورهای عربی باشد.
در واقع رهبران جبهه میانه روی عربی وقت کافی را در اختیار جنایتکاران جنگی صهیونیست دادند تا به نابودی مقاومت و شکستن اراده ملت فلسطین مبادرت ورزند و به کشتار گسترده مردان، زنان، کودکان و سالمندان مبادرت ورزد.
س: آیا نمی توان گفت اشغالگران صهیونیستی در تحقق اهدافی که در حمله به نوار غزه داشته اند، موفق بوده اند؟
ج: غزه در مقابل موج های مختلف هولوکاستی که اشغالگران در سال های 1948، 1956 و 1967 به راه انداختند، مقاومت کرد و این مقاومت را در سال های 2008، 2009 و 2010 نیز ادامه داد. امروز ملت فلسطین در نوار غزه با وضعیت اسفباری رو به رو است که این وضعیت ناشی از جنگ، کشتارهای گسترده اشغالگران، محاصره جائرانه نوار غزه، بسته ماندن گذرگاه ها، مجازات های جمعی و سیاست پاک سازی نژادی می باشد. ضمنا محاصره جائرانه نوار غزه که طرف های عربی و بین المللی از جمله حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر و محمود عباس، رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان در آن مشارکت دارند، باعث شده است تا روند بازسازی منازل، مساجد، مدارس، بیمارستان ها و موسسات صنعتی و کشاورزی که در جریان جنگ غزه به دست دشمن صهیونیستی ویران شده است، متوقف بماند که البته هدف از این کار در هم شکستن اراده پولادین ملت قهرمان فلسطین است.
تداوم محاصره ظالمانه نوار غزه و بسته ماندن گذرگاه ها تاثیر خطرناکی بر وضعیت بهداشت مردم، حرکت زندگی روزمره افراد و نیز آینده بهداشتی، فرهنگی و اقتصادی جامعه فلسطین دارد و این در حالی است که تمامی منشورها و قوانین بین المللی بالاتفاق مجازات های جمعی را رد می کنند و بر این نکته پافشاری دارند که باید برای حمایت از حیات شهروندان کوشید و نیازهای ضروری آنان از جمله مواد غذایی و دارو را تامین کرد. سوالی که در اینجا مطرح می شود، آن است که چگونه و با وجود چنین قوانینی رهبران فتح، تشکیلات خودگردان، جبهه به اصطلاح میانه روی عربی و نیز جامعه جهانی به گرسنه نگاه داشتن ملت فلسطین در نوار غزه مبادرت می ورزند و بیش از سه سال است که مردم را در محاصره نگاه داشته اند.
دشمن صهیونیستی با به راه انداختن آن هولوکاست هولناک در نوار غزه نتوانست اهداف خود را محقق سازد و امروز در صدد است تا این امر را با توسل به تداوم روند محاصره، جلوگیری از بازسازی نوار غزه و مشارکت جبهه میانه روی عربی در این طرح محقق سازد و پروژه سازش آمریکایی را از طریق انجام مذاکرات پوچ و بی فایده با محمود عباس، رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان به پیش ببرد.
جامعه جهانی با سکوت مرگبار خود در قبال محاصره نوار غزه، بستن گذرگاه رفح و احداث دیوار ننگ بار فولادی که با حمایت رئیس غیر قانونی تشکیلات خودگردان نیز رو به رو شده است، در گرسنه نگاه داشتن ملت فلسطین در نوار غزه شریک است.
س: برخی ها معتقدند جنگ غزه نشان داد که مقاومت جز بدبختی برای ملت فلسطین نتیجه دیگری ندارد و بعد از آن کشتاری که صهیونیست ها در نوار غزه به راه انداختند و مسببش نیز مقاومت بود، دیگر این گزینه طرفدار و هواداری برای خود نخواهد داشت. نظر خود را در این خصوص بفرمایید.
ج: اشغالگری اوج تروریسم است و استعمار یهودی ـ صهیونیستی زشت ترین و هولناک ترین استعماری می باشد که بشریت به خود دیده است.
همه به چشم خود حماسه قهرمانانه ای را که مبارزان فلسطینی با شهادت در راه خدا و میهن و نیز مقابله با دشمن تجاوزکار خلق کردند، به یاد دارند و می دانند که مقاومت برای دفاع از حیات شهروندان فلسطینی چه رشادت هایی را به خرج داد، رشادت ها و حماسه هایی که جهان هرگز نمونه آن را به خود ندیده است. پایداری، ثبات در راه مبارزه، مقابله با دشمن و آمادگی برای جان فشانی در راه میهن باعث شد تا دشمن صهیونیستی در تحقق اهداف خویش در حمله گسترده به نوار غزه ناکام بماند.
دشمنان به شکست مقاومت و نابودی اش چشم داشتند که البته تیرشان به سنگ خورد. بازنده اصلی جنگ غزه همپیمانان عرب و فلسطینی جبهه امپریالیست و صهیونیست بودند. آنها بازنده اصلی در دنیا و آخرت هستند.
مقاومت ملت های اروپایی در برابر اشغالگران نازی به ما یاد داد که مقاومت ملی هرگز شکست نمی خورد و پیروزی همیشه به نام مقاومت ثبت می شود.
بد نیست بدانید که حمایت از هولوکاستی که اشغالگران قدس علیه ملت مظلوم و ستمدیده فلسطینی در نوار غزه به راه انداختند تنها منحصر به برخی رهبران عرب نمی شد ؛ بلکه بنا به گفته روزنامه ها و مطبوعات صهیونیستی، برخی شبکه های ماهواره ای و نیز روزنامه های وابسته را نیز در بر می گرفت که از این شبکه ها باید از “العربیه” و از این روزنامه ها باید از “الحیاة” و “الشرق الاوسط” یاد کرد.
مقامات رژیم اشغالگر قدس تاکید داشتند که حمله به مقاومت و حماس باعث تقویت جبهه میانه روی عربی در منطقه و تضعیف قدرت های حامی مقاومت و جبهه بازدارندگی می شود.
یک سال از هولوکاستی که صهیونیست ها در نوار غزه به راه انداختند، گذشت ؛ ولی هنوز در ذهن ها، خاطره حمایت ملت فلسطین از مقاومت و نیز قهرمانی ها و دلاورمردی های بی نظیری که رزمندگان و ساکنان نوار غزه در دفاع از سرزمین و حقوق ملی خود خلق کردند و هرگز سر تسلیم در برابر شروط دشمن و همپیمانان آمریکایی، اروپایی و عربی اش فرود نیاوردند، همچنان باقی است.
جنگ غزه ثابت کرد که گزینه مقاومت، پایداری و اراده زنده ماندن بسیار قوی تر از تمامی سلاح هایی است که دشمن صهیونیستی در اختیار دارد. در اولین سالروز هولوکاست اشغالگران در نوار غزه، همه مقاومت اسطوری ملت را به یاد داریم و علاوه بر آن، خوب به خاطر داریم که چگونه صهیونیست ها ساده ترین مفاهیم انسانی و تمدنی را زیر پا گذارند و به نقض تمامی توافق نامه ها، کنوانسیون ها، معاهدات و قوانین بین المللی مبادرت ورزیدند.
در اولین سالروز جنگ غزه، همه در خاطر داریم که چگونه رئیس تشکیلات خودگردان، حماس و مقاومت را متهم کرد و اشغالگران جانی را با طرح این اتهام که مقاومت عامل برافروختن جنگ بوده است، تبرئه کرد و این در حالی بود که گردان های قسام و تمامی شاخه های نظامی وابسته به مقاومت از خود دلاورمردی هایی بی نظیر نشان دادند و در مقابل تجاوزهای دشمن ایستادند و طرح های دشمن را نقش بر آب کردند.
در جریان حمله گسترده صهیونیست ها به نوار غزه، رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین، تشکیلات خودگردان و نیز گروه های وابسته به ساف هرگز برای یاری ملت بر نخاستند و اجازه ندادند که ساکنان کرانه باختری برای اعلام همبستگی با هموطنان خویش در نوار غزه راهپیمایی برگزار کنند و جنایت های هولناک و غیر انسانی ددمنشان صهیونیستی را محکوم نمایند.
س: با نظر به اینکه شما از نزدیک روند مناقشه اعراب و اسرائیل به ویژه جنگ غزه و جنگ لبنان را دنبال می کردید. برای ما بگویید که آیا مقاومت نتایج خوبی را به دنبال داشته است؟
ج: در جنگ غزه مقاومت، ملت فلسطین و امت اسلامی پیروز شد و دشمن نیز با وجود برخورداری از حمایت گسترده و بی حد و حصر دولت آمریکا، اتحادیه اروپا و برخی روسا و پادشاهان عرب در تحقق هیچ کدام از اهداف نظامی و سیاسی خود موفقیتی کسب نکرد. پیروزی غزه در جنگ، پیروزی مشی مقاومت، پایداری و ثبات در برابر دشمن و نیز پیروزی حامیان سوری، ایرانی و ترک این خط مشی بود.
اشغالگران با آن هولوکاستی که به راه انداختند، قصد داشتند تا اراده پولادین مقاومت را در هم بشکنند و آن را از نوار غزه بیرون برانند. آنها با این جنگ به دنبال تقویت جایگاه تشکیلات خودگردان و ادامه مشی مذاکرات پوچ و بی فایده بودند ؛ ولی گروه های مقاوم و مبارز فلسطینی در برابر آنان ایستادند و در این راه نیز با حمایت و پشتیبانی امت های عربی و اسلامی رو به رو شدند. پیروزی مقاومت در جنگ غزه، باعث تقویت گزینه مخالفت با هر گونه همزیستی، مذاکره و شناسایی اسرائیل بود و بر این نکته تاکید داشت که گفتگوهای داخلی باید بر اساس اصل تمسک به مقاومت، حقوق و آرمان های ملی، حق بازگشت آوارگان به سرزمین شان و باز پس گیری قدس شرقی و غربی باشد و اهمیت این موضوع (عنایت به مسئله مقاومت) در آنجا است که وقتی رهبران سازمان آزادیبخش و مقامات تشکیلات خودگردان به دیکته های آمریکا و رژیم صهیونیستی تن در دادند که دست از گزینه مقاومت برداشتند و به دفاع از این گزینه خاتمه دادند و صد البته که همین امر نیز باعث شد تا سازش و راهکار تشکیل دو کشور نیز به بن بست برسد.
نتایج هولوکاست صهیونیست ها در نوار غزه و جنگ دوم لبنان به ما ثابت کرد که گزینه مقاومت نظامی در برابر دشمن اشغالگر عبری گزینه ای درست است و اگر ملت ها به حمایت از این گزینه بپردازند و مشکلات ناشی از این پشتیبانی را بپذیرند، موفقیت از آن مقاومت خواهد بود. از سوی دیگر، عدم ارتباط [جغرافیایی] مقاومت در غزه با عمق استراتژیکش (حامیانش) باعث افزایش بهایی شد که ملت فلسطین به خاطر جنگ غزه داد و حال آنکه وضعیت مقاومت لبنان در نبرد 2006 با صهیونیست ها متفاوت بود ؛ زیرا با عمق استراتژیک خویش (سوریه و جهان اسلام) رابطه داشت.
می توان گفت که مقاومت ملی در نوار غزه از تجربه خویش استفاده می کند و هر روز قدرتش افزایش می یابد که البته با گذشت زمان، هر روز نیاز گروه های مقاومت به ایجاد یک رهبری یکپارچه سیاسی و یک فرماندهی واحد نظامی افزایش می یابد تا در سایه راهبری و فرماندهی واحد تمامی گروه های معتقد به مقاومت جای گیرند.
س: آیا فکر نمی کنید که شکاف داخلی نیز به بهانه ای برای افزایش رنج های ملت فلسطین به ویژه در زمینه مسئله بازسازی نوار غزه شده است؟
ج: بی تردید، موضع دشمن صهیونیستی، آمریکا، تشکیلات خودگردان و مصر در مخالفت با بازسازی نوار غزه و مانع تراشی در این مسیر، تاثیر منفی بر مقاومت می گذارد.
هیلاری کلینتون اعلام داشته است تلاش هایی که امروز برای تحقق آشتی ملی میان فلسطینیان صورت می گیرد تنها به شرطی شانس پیشرفت دارد که حماس به شروط کمیته چهارجانبه تن در دهد. وزیر امور خارجه آمریکا و اتحادیه اروپا مشترکا بر این نکته تاکید داشتند که کمک های اعطا شده جهت بازسازی نوار غزه تنها در اختیار تشکیلات خودگردان قرار می گیرد و اجازه داده نمی شود که این پول در اختیار حماس گذارده شود و از سوی دیگر، اعطای این کمک ها تنها منوط به آن است که ایالات متحده یقین حاصل کند که با پرداخت آنها هرگز منافعش به خطر نمی افتد.
واقعیت این است که دلیل تاخیر موجود در روند بازسازی، اعمال فشار هر چه بیشتر بر حماس و اخذ باج خواهی از این جنبش جهت تضعیف مقاومت است.
س: دولت مصر اخیرا مبادرت به احداث دیوار فولادی در نقطه مرزی کشورش با نوار غزه نموده است. به نظر شما، این کار برای حمایت از امنیت ملی اش است یا پاسخ به فشارهای خارجی؟
ج: واقعیت این است که خبرهای مربوط به احداث دیوار فولادی اولین بار توسط صهیونیست ها پخش شد و مصر هرگز صحبتی در این رابطه نداشت، مصری که امروز مدعی آن است که این دیوار فولادی را با هدف حمایت از امنیت ملی خویش، جلوگیری از قاچاق مواد مخدر و اسلحه به صحرای سینا انجام می دهد.
بد نیست بدانید دولت بوش از حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر خواست تا مانع از آن شود که مواد غذایی و سلاح از طریق تونل ها وارد نوار غزه گردد و در این راستا، به تخریب تونل ها مبادرت ورزد به ویژه بعد از آنکه رژیم صهیونیستی خود در تحقق این هدف ناکام مانده بود.
دولت آمریکا با دولت مصر ـ در اواخر دوره ریاست بوش بر این کشور ـ در خصوص احداث دیوار فولادی توافق کردند و قرار شد هزینه این دیوار از طریق آمریکا تامین شود و با هدف جلوگیری از ورود کالا و اسلحه از طریق تونل های ارتباطی میان نوار غزه با اراضی مصری باشد که البته بنا به اعتراف قاهره، 214 مورد از این تونل ها نیز به دست نیروهای مصری ویران شده است.
همه می دانیم که محاصره جائرانه نوار غزه، بسته ماندن گذرگاه ها از جمله گذرگاه مرزی رفح افراد را بر آن داشته است تا برای تداوم حیات خویش و نیز دفاع از خود در برابر وحشی ترین، خطرناک ترین و ددمنش ترین دشمن در تاریخ بشریت به این تونل ها پناه ببرند. بر خلاف ادعای روزنامه های وابسته به دولت مصر محاصره و نیز مجازات های گروهی، فلسطینیان را بر آن داشته است تا دست به حفر تونل بزنند و هرگز هدف شان تهدید کردن امنیت ملی این کشور یا قاچاق مواد مخدر و اسلحه به صحرای سینا نبوده است.
بر اساس آنچه در قوانین بین المللی مربوط به حقوق بشر آمده و بنا به مفاد مندرج در کنوانسیون چهارم ژنو (مصوب به سال 1949) مصر با بستن گذرگاه مرزی رفح و نیز احداث دیوار فولادی به عنوان شریک رژیم صهیونیستی در ارتکاب جنایت های ضد بشری علیه فلسطینیان تلقی می شود.
احداث دیوار فولادی با هدف حفظ امنیت اسرائیل صورت می گیرد و هیچ ربطی به امنیت مصر ندارد. در واقع، این اقدام پاسخی به درخواست اشغالگران قدس است که ایالات متحده آن را به قاهره دیکته و تحمیل کرد ؛ ضمن آنکه اجرای آن نیز با هزینه دولت ایالات متحده و به دست کارشناسان آمریکایی صورت می گیرد تا از این طریق، حلقه محاصره فلسطینیان ساکن نوار غزه هر چه تنگ تر گردد و بستر برای شکستن اراده این عزیزان و موفقیت پروژه صهیونیسم در این سرزمین عربی فراهم شود.
بی شک، حرف و حدیث هایی همچون حفظ تمامیت ارضی و پاسبانی از امنیت ملی که نظام حاکم بر مصر به عنوان دلیل ساخت دیوار فولادی مطرح می کند، تنها یک فریب است و با هدف توجیه مشارکتش در طرح تقویت ضریب امنیت اشغالگران صهیونیستی و تضعیف مقاومت فلسطین صورت می گیرد.
توافق نامه کمپ دیوید و معاهده صلحی که مصر با دشمن صهیونیستی به امضا رساند، این کشور عربی را ملزم به پاسبانی از امنیت اشغالگران و همچنین تعقیب مبارزانی می کند که قصد انجام عملیات فدایی علیه اشغالگران صهیونیستی را دارند و از این رو، حکومت مصر به بستن مرزهایش با نوار غزه مبادرت ورزیده است به این اعتبار که مرزهای امنیتی رژیم عبری محسوب می شود.
در واقع، این “اسرائیل” است که بر گذرگاه مرزی رفح نظارت کامل دارد و احدی توانایی عبور از این گذرگاه را ندارد مگر آنکه دستگاه های امنیتی رژیم اشغالگر قدس موافقت شان را با این امر اعلام بدارند.
بستن گذرگاه رفح نشان می دهد که اهمیت امنیت رژیم صهیونیستی از اهمیت بیشتری نسبت به امنیت مصر و زندگی شهروندان بی پناه ساکن نوار غزه برخوردار است. بسته ماندن درهای این گذرگاه به معنای حمایت از اشغالگری صهیونیست ها در اراضی فلسطینی می باشد و به شکسته شدن اراده مردم این منطقه و تسلیم آنان در برابر خواست تل آویو می انجامد. به هر حال، حقیقت این است که موافقت نظام حاکم بر مصر با پروژه آمریکایی ـ صهیونیستی “احداث دیوار فولادی” با هدف دریافت کمک های مالی است که این کشور از ایالات متحده دریافت می دارد.
رژیم غاصب عبری از زمان پیروزی حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین، تمام توان خود را برای کنار زدن حماس و باز گرداندن رئیس تشکیلات خودگردان به نوار غزه (البته سوار بر تانک های این رژیم) به کار گرفته است و حکومت مصر نیز برای طرح شیطانی واشنگتن ـ تل آویو جهت تضعیف مقاومت، شکستن اراده ملت فلسطین و بازگرداندن ابومازن و محمد دحلان به نوار غزه بازار یابی می کند.
موضع مصر در قبال طرح های آمریکایی ـ صهیونیستی در واقع دشنه ای بر پهلوی امنیت ملی عربی بود و باعث شد تا نقش این کشور هر چه کمرنگ تر شود و مصر برای هر گونه نقش آفرینی در فلسطین یا دیگر بخش های وطن عربی نیاز به اجازه واشنگتن و تل آویو داشته باشد.
س: انتظاری که در حال حاضر از امت های عربی و اسلامی در سطوح رسمی و ملی وجود دارد، چیست؟
ج: انتظاری که از آنان وجود دارد، این است که برای بایکوت کردن رژیم صهیونیستی بکوشند و علاوه بر مخالفت با هر گونه عادی سازی روابط با این رژیم، طرح صلح اعراب را از روی میز بردارند ؛ زیرا در سایه خودسری های دولت نتانیاهو، تشدید روند شهرک سازی، یهودی سازی قدس، تداوم کشتار فلسطینیان و کوچاندن اجباری آنان دیگر معنایی ندارد که طرح صلح اعراب به این شکل خفت بار و تحقیر آمیز روی میز بماند.
انتظار دیگری که از کشورهای اسلامی و عربی می رود، آن است که روابط دیپلماتیک خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند و با طرد این رژیم از کنفرانس ها و سازمان های مختلف، بستر را برای نابودی این نظام استعماری، نژادپرست و تروریست فراهم سازند یعنی همان کاری که با نظام آپارتاید حاکم بر آفریقای جنوبی انجام شد.