شنبه 03/می/2025

کنفرانس حمایت از ملت فلسطین، حمايتی معنوی از این ملت و آرمان عادلانه آن است

یکشنبه 16-اکتبر-2011

 

نايب رئيس اول پارلمان فلسطين تاكيد كرد كه برگزاری اجلاس هايی در حمايت از مساله فلسطين و انتفاضه مبارك الاقصی، بيانگر حمايت معنوی از ملت فلسطين و آرمان عادلانه آن و زمينه سازی برای يكپارچه نمودن تلاش ها در راستای ايجاد وحدت و تقويت روابط ميان جبهه مقاومت و بازدارندگی است.

دكتر احمد بحر در گفتگويی ويژه با مركز اطلاع رسانی فلسطين در تهران، از تلاش های دولت جمهوری اسلامی ايران در حمايت از ملت و مساله فلسطين و همبستگی با اين ملت در تمامی محافل بين المللی تقدير و تشكر كرد.

 

متن مصاحبه:

در ابتدا از شما به خاطر وقتی كه برای اين مصاحبه در اختيار ما قرار داديد تشكر می كنيم.
 
از آنجايی كه هدف شما از سفر به ايران، مشاركت در پنجمين اجلاس حمايت از انتفاضه الاقصی است كه طی روزهای دوم و سوم ماه اكتبر در پايتخت جمهوری اسلامی ايران ـ تهران ـ برگزار شد، به نظر شما اين اجلاس چه اهميت و جايگاهی در خدمت رسانی به آرمان فلسطين خواهد داشت ؟

 

 بسم الله الرحمن الرحيم. حقيقت اين است كه اين اجلاس كه در جمهوری اسلامی ايران برگزار می شود در درجه اول بيانگر اهتمام و توجه اين كشور به مساله فلسطين و به ويژه قدس و حمايت از انتفاضه مبارك الاقصی است و در واقع ما هيچ كشوری را سراغ نداريم كه به اندازه برادرانمان در ايران آرمان فلسطين و انتفاضه الاقصی را مورد توجه قرار دهند، به همين خاطر، ما به نمايندگی از ملت فلسطين، از برادران بزرگوارمان در ايران به دليل اتخاذ چنين موضع شفاف و شجاعانه ای در قبال مساله فلسطين و حمايت از آن، كمال تشكر و قدردانی را داريم.

مساله دوم اين است كه اين اجلاس هنگامی كه به بحث و بررسی قدس و يهودی سازی آن و كوچاندن ساكنان اصلی آن و شهرك سازی در آن در کمیسیون های مختلف می پردازد، در حقيقت ملت ها و امت عربی و اسلامی را نسبت به قدس كه همگان می دانند كه قبله اول مسلمانان و سومين حرم شريف در روی زمين است بيدار و هوشيار می كند.

اين اجلاس همزمان با يازدهمين سالروز آغاز انتفاضه مبارك الاقصی برگزار می شود و انتفاضه و جنبه هايی را كه جهانيان بايد از آرمان فلسطين در عرصه های مالي، سياسی و بين المللی حمايت كنند مورد بررسی قرار می دهد.

همچنين ما مفتخر به شركت در اين اجلاس به دعوت مسوول برگزاری آن هستيم و به نوبه خود در اين اجلاس از جنبه قانونی به بحث و بررسی برخی مسائل در مورد قدس و خطراتی كه از سوی صهيونيست ها متوجه اين شهر است می پردازيم و اينكه اسرائيل همواره قوانين بين المللی مصوب را نقض می کند و اهميتی برای آن قائل نیست، به همين خاطر هدف ما از مشاركت در اين اجلاس اتخاذ تصمیماتی حقيقی خواهد بود كه اقدامات و سياست های رژيم غاصب صهيونيستی را محكوم نمايد و بعدا اين تصمیمات به مرحله اجرا برسد و اين امر مستلزم يكپارچه نمودن تلاش های طرف های عربی و اسلامی خواهد بود. جمهوری اسلامی ايران در مرحله كنونی اقدام به چنين امری نموده است.

 

تاكنون 4 دوره از اين اجلاس در تهران برگزار شده است، آيا اين اجلاس ها تاثيری در پيشبرد و فعال سازی مساله فلسطين داشته اند؟

اعتقاد بنده بر اين است كه هدف پنجمين اجلاس حمايت از انتفاضه الاقصي، بيداری و آگاه نمودن امت عربی و اسلامی نسبت به آرمان فلسطين خواهد بود و ما در اين دوره بايد به اجرای اقدامات و دستور العمل های اتخاذ شده بپردازيم. ما كاملا درك می كنيم كه جهان اسلام و عرب هم اكنون سرگرم انقلاب های عربی هستند كه اميدواريم اين تغيير و تحولات به سود مساله فلسطين و مسائل مهم امت اسلامی باشد.

بنده در سال های 2006 و 2009 در اين اجلاس حضور داشته ام و در دوره های قبلی تشكيل كميسیون های حقوقی برای تعقيب و پيگيری جنايتكاران جنگی كه به ويژه طی جنگ اخير عليه غزه، كودكان و زنان زيادی را به شهادت رسانده و منازل زيادی را تخريب كرده اند شاهد بوديم. عملا در دوره های قبل كميسیون هايی تشكيل شد و اميدواريم كه اقدام به شفاف سازی و رسوايی جنايت های صهيونيست ها بنمايند.

من معتقدم كه صرف تشكيل اين کمیسیون ها و درخواست از دادگاه های بين المللی برای تعقيب جنايتكاران صهيونيست، موجب خشم و تنفر رژيم غاصب صهيونيستی خواهد شد، به اعتبار اينكه اين رژيم هر روز جنايت هايی را نه فقط عليه ملت فلسطين بلكه عليه تمامی جهانيان مرتكب می شود، بنابراين اميدوارم همانگونه كه گفتم اين اجلاس ثمر بخش باشد و طی آن تصميمات اجرايی واقعی اتخاذ شود.

 

يكی از مهمترين مسائل مورد بحث در فلسطين، مساله پيمان آشتی ملی است. اين پيمان در چه مرحله ای قرار دارد و چرا تاكنون اجرايی نشده است؟

 

 ما همواره تاكيد كرده ايم كه توافقنامه آشتی ملي، بايد مساله مركزی و اصلی فلسطينيان در كنار وحدت اين ملت باشد و به يك پيمان واقعی تبديل شود. ما در درجه اول به دنبال توافقنامه ای فلسطينی ـ فلسطينی بدون هرگونه مداخله طرف های آمريكايی و صهيونيستی هستيم و اين پيمان، بايد يك پيمان ملی واقعی در كرانه باختري، نوار غزه، سرزمين های اشغالی سال 48 و خارج از خاك فلسطين باشد؛ اين همان وحدت ملی در مسير پيروزی و آزادی فلسطين خواهد بود.

به همين خاطر، ما اميدواريم و از محمود عباس می خواهيم كه اين پيمان، پيمانی حقيقی باشد نه توافقنامه ای مقطعی و تاكتيكي، به ويژه اينكه اكنون برای طرف مذاكره كننده فلسطينی و جهانيان روشن شده است كه مذاكرات 29 ساله نتيجه ای را در بر نداشته است بلكه توسعه شهرك سازی های صهيونيستی نيز در پی داشته است و می بينيم كه همزمان با مراجعه عباس به سازمان ملل به منظور عضويت فلسطين در اين سازمان، نتانياهو از ساخت حدود 1100 واحد مسكونی ديگر در شهرك های صهيونيستی خبر داده است و اين بدين معناست كه آزاد سازی فلسطين نه با مذاكرات و نه با رفتن به سازمان ملل، محقق نخواهد شد.

ابتدا بايد فلسطين را آزاد كنيم سپس در فكر تشكيل كشور باشيم، نه اينكه كشور بدون آزاد سازی و مقاومت و بدون وحدت ملی فلسطينيان و اتحاد امت اسلامی تشكيل شود. تمامی اين امور بايد محقق شود و تلاش در پی سراب مذاكرات بی ثمر، نه تنها نتيجه ای در بر نخواهد داشت بلكه قوز بالای قوز خواهد شد. همانگونه كه قبلا نيز اين را از رژيم غاصب صهيونيستی شاهد بوده ايم.

  به مراجعه عباس به سازمان ملل اشاره كرديد، اين اقدام را چگونه می بينيد و به نظر شما چه مشكلات و چالش هايی پيش روی آن قرار دارد؟

 ايراد اين اقدام اين است كه به رسميت شناخته شدن كشور فلسطين در مرزهای سال 67، به معنی به رسمیت شناختن صرفاً 22 درصد از اراضی فلسطينی خواهد بود و 80 درصد اراضی به طرف اشغالگر اسرائيلی خواهد رسيد. در صورتی كه چنين كشوری به رسميت شناخته شود، به شيوه ای ضمنی و اتوماتيك، ماهيت يهودی اسرائيل نيز طبق قوانين بين المللی به رسميت شناخته شده است، زيرا به رسميت شناخته شدن 22 درصد از اراضی فلسطينی به عنوان مرزهای كشور فلسطين، به معنای حذف حق بازگشت آوارگان خواهد بود. سرزمين های اشغالی سال 48 مورد تهديد واقع می شوند، يا بايد هويت صهيونيستی را به خود بگيرند و يا اينكه كشور به وجود آمده در آن جا را بپذيرند.

 

منظور شما اين است كه عباس همواره در پی تحقق خواسته های صهيونيست ها همچون حذف حق بازگشت و تشكيل كشور در مرزهای سال 67 و … بوده است؟

بله درست است. به رسميت شناختن كشور فلسطين در مرزهای سال 67 يعنی اينكه من حق خود را گرفته ام و ديگر اراضی متعلق به رژيم صهيونيستی خواهد بود كه ما مطلقا اين را نخواهيم پذيرفت.

ما خواستار تشكيل كشور فلسطين در سرتاسر خاك فلسطين بدون هرگونه امتياز دهی و بدون به رسميت شناختن اسرائيل و با پايبندی بر حق بازگشت و پايبندی بر قدس هستيم.

به وضعيت قدس نگاه كنيد، صهيونيست ها همواره در پی يهودی سازی آن و شهرك سازی و تخريب قبور اصحاب و صالحين و شهدا و مجاهدين با توپ و تانك هستند. بنابراين ما مخالف با تشكيل كشوری هستيم كه از حقوق ثابت فلسطينيان چشم پوشی كند و اسرائيل را به رسميت بشناسد. چنين كشوری نمی تواند از طريق سازمان ملل تاسيس شود، بلكه پی ريزی آن، آزادی سازی فلسطين و اتحاد و تحرك و عزم و اراده تمامی فلسطينيان را می طلبد.

 

در صورتی كه جامعه بين الملل كشور فلسطين را به رسميت بشناسد، آيا طرف فلسطينی می تواند خواستار آزادی سرزمين های اشغالی سال 48 باشد؟

در صورت تشكيل چنين كشوري، اين اراضی به مالكيت اسرائيل اشغالگر در خواهند آمد و اين يعنی اينكه تو حق خودت را گرفته ای و ضمن آن، اسرائيل را نيز به رسميت شناخته اي. اينجا دو امر متفاوت خواهند بود: يا اينكه كشور فلسطين به شرط به رسميت نشناختن اسرائيل و عدم امتيازدهی تشكيل خواهد شد يا اينكه شاهد تشكيل كشور فلسطين در 23 درصد از اراضی فلسطينی با چشم پوشی از ساير سرزمين های فلسطين تاريخی و حذف حق بازگشت و حق تعيين سرنوشت خواهيم بود.

ما خواستار تشكيل كشور هستيم، اما به دور از هرگونه امتياز دهي. در هيچ كجای دنيا كشوری با مذاكره و يا از طريق سازمان ملل تشكيل نخواهد شد، بلكه راه تاسيس كشور آزاد سازی و مبارزه و جهاد خواهد بود. به همين خاطر ما اميدواريم كه پيمان وفاق ملی حقيقي، موجب اتحاد كامل ملت فلسطين شود، سپس همگی در صفی واحد به مقابله با زورگويی های رژيم غاصب صهيونيستی بپردازيم كه دنيا را به فساد كشيده و دست به شهرك سازی و عمليات های بازداشت می زند.

هزاران نفر از برادران ما هم اكنون اسير هستند و در زندان های رژيم اشغالگر قدس بازداشت شده اند و حتی از ابتدايی ترين حقوق و ملاقات با بستگان خود محروم هستند و بعضی از آنان بينايی خود را از دست داده و يا فلج شده اند.

 

سازمان ملل چه واكنشی به درخواست تشكيلات خودگردان چیست؟

هم اكنون تنها کاری که کرده است و بسیار ناچیز هم هست، ارجاع اين درخواست به كارشناسان بوده است و باید دید آنها چه نظری خواهند داشت. « خدا ما را بس است و نيكو حمايتگرى است ».

 

اوضاع مقاومت و گروه های فلسطين را از نظر معادله های قدرت در داخل فلسطين چگونه ارزيابی می كنيد؟

ما معتقديم كه مقاومت تنها راه آزاد سازی فلسطين است. مقاومت فلسطين همانند اسرائيل دارای زرادخانه نظامی نيست و هيچ برابری بين مقاومت و رژيم صهيونيستی كه چهارمين قدرت نظامی در دنياست وجود ندارد. اما ما معتقديم كه عزم و اراده و ايمان به خدای عز و جل بالاتر از هر چيز است. همانگونه كه خداوند متعال می فرمايد: « بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با شكيبايان است ».

از سوی ديگر،‌ درست است كه آنان دارای سلاح و هواپيماهای جنگی هستند، اما با اين وجود آدمانی ترسو هستند و آنان را مسلما آزمندترين مردم به زندگىخواهى يافت. صهيونيست ها ترسو و بزدل هستند و حتی بعضی از آنان هنگامی كه برای جنگ به غزه می آمدند، قرص های مسكن را با خود به همراه داشتند و ما در زمان جنگ سال 2008 شاهد ترس و وحشت آنان بوديم.

آنان آدمان بزدلی هستند كه ازشنيدن صدای الله اكبر مسلمانان به ياری خداوند متعال هراسناکند و از اين رو، ما بر مقاومت خود پايبند و مصر هستيم و انتظار می رود كه امت عربی و اسلامی به حمايت از مساله فلسطين بشتابند؛ نه فقط با گفته ها و محكوم كردن، بلكه با اقدامات واقعی و عملی.

اميدواريم انقلاب های عربی و تلاش فرزندان مخلص و غيور اين مرز و بوم، در راستای منفعت و خدمت به ملت فلسطين و حذف این رژيم سرطانی صورت گيرد كه چون خنجری بر گردن امت اسلامی فرود آمده است. به همين خاطر ما اميدواريم كه به ياری خدا و با وحدت و مقاومت و عزم و اراده پولادين خود، در نهايت بر اين رژيم غاصب پيروز شويم.

من با صراحت می گويم كه طرح های اسرائيل و آمريكا ناكام خواهد ماند. اسرائيل در لبنان و غزه و جهنم افغانستان و عراق در مقابل مقاومت ناكام مانده است و طرح ها و برنامه های آن كاملا برگرفته از ظلم و ترور است و به زودی شكست خواهد خورد و طرح مقاومت و اصول ثابت فلسطين به ياری خداوند پيروز خواهد شد.

 

به نظر شما بهار عربی چه تاثيری بر آرمان فلسطين و به ويژه مقاومت فلسطين خواهد داشت؟

 من معتقدم كه محرك اصلی انقلاب های عربي، پايداری و ثبات اهل غزه در مقابل جنگ بی رحمانه رژيم صهيونيستی عليه نوار غزه بود كه ملت های عربی را عليه حاكمان ظالمشان شوراند، اما غزه و قدس و فلسطين همواره در قلب اين انقلاب ها وجود داشت.

اخراج سفير اسرائيل از مصر، تحركات و خيزش ها در اردن و فرار سفير اسرائيل بيانگر چه چيزی است؟ بيانگر اين است كه رژيم صهيونيستي، در صورت اتحاد تمامی امت های عربی و اسلامی در عراق، افغانستان، ايران، تركيه، مصر و نه فقط فلسطينيان، رژيمی بزدل و منسوخ و بی ارزش خواهد بود. به همين خاطر با عزمی پولادين و اطمينان می گوييم كه به ياری خداوند ما پيروز خواهيم شد.

ما به ياری و بركت خداوند سرباز و ارتشی را كه شكست ناپذير بود شكست داديم، شرايط به گونه ای بوده است كه يهوديانی كه برای پيروزی آمده بودند شكست خوردند و هر كس می خواهد به غزه بيايد بايد كفن خود را نيز با خود بياورد و تانك هايی كه عازم غزه می شوند، به ياری خداوند غزه به گورستانی برای آنان تبديل می شود و ما در نهايت به ياری خداوند پيروز خواهيم شد. همانگونه كه خداوند فرموده است: « و قطعا خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى‏كند يارى مى‏دهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكست‏ناپذير است ».

 

انقلاب های عربی به ويژه انقلاب مصر چه تاثيری در كاهش رنج و محنت های ساكنان نوار غزه داشته است؟ آيا اوضاع معيشتی و اقتصادی اين منطقه بهتر شده است؟

ملت مصر عليه مبارك به پا خواستند، چرا كه مبارك در محاصره غزه دست داشت، بنابراين غزه و فلسطين و پرچم آن همواره در انقلاب مصر حضور داشته است، ياد قدس و شيخ احمد ياسين از ابتدا در اين انقلاب ها وجود داشته است، به همين خاطر مقاومت خير و بركت زيادی را در ملت مصر می بيند و اميدواريم كه اين انقلاب ها همچنان ادامه داشته باشد و وحدت ملت ها همچنان حفظ شود تا خدشه ای به آن ها وارد نشود و ما توفيق و تاييد خداوند را برای آنان خواستاريم و ان شا الله اين انقلاب ها سرآغازی برای پيروزی ملت فلسطين خواهد بود.

 

در صورت برگزاری انتخابات، آيا شاهد پيروزی حماس همانند سال 2006 خواهيم بود؟

من مطمئن هستم در صورت برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه در كرانه باختری و غزه، حماس به پيروزی خواهد رسيد و احتمال دارد به ياری خداوند، آرای به دست آمده حماس در كرانه باختری بيشتر از غزه باشد. اين سخن من نيست بلكه بيشتر ناظران و شخصيت های مستقل و عموم ملت فلسطين بر اين باور هستند كه حماس در كرانه باختری آرای بيشتری را نسبت به نوار غزه كسب خواهد كرد.

ما بر اين باوريم هنگامی كه ملت فلسطين مورد ظلم و ستم واقع می شود و در صورتی كه اختيار تعيين سرنوشت به آنان داده شود، راهی جز مقاومت و دفاع از اصول ثابت فلسطين را بر نخواهند گزيد. اين اعتقاد ماست و همانگونه كه خداوند می فرمايد: « اما كف بيرون افتاده از ميان مى‏رود ولى آنچه به مردم سود مى‏رساند در زمين [باقى] مى‏ماند ».

 

به عنوان نايب رئيس اول پارلمان فلسطين، پيش بينی می كنيد كه اين مجلس قانونگذاری تا كی بسته بماند؟

مجلس قانونگذاری وظايفی دارد، اولين وظيفه آن نظارت بر شيوه اداره حكومت به عنوان قوه مجريه است و وظيفه دوم، تصويب بودجه است و وظيفه سوم آن تصميم گيری و تدوين قوانين خواهد بود.

مسلما موانع و مشكلاتی در كرانه باختری وجود دارد و دكتر عزيز دويك 3 سال را در بازداشت بوده است و هم اكنون اجازه ورود به مجلس قانونگذاری را ندارد. ما در غزه كارها و فعاليت های خود را با هماهنگی با برادرانمان در كرانه باختری و دكتر عزيز دويك انجام می دهيم. ما بيش از 30 قانون از جمله طرح حمايت از مقاومت، طرح دفاع از حق بازگشت آوارگان، طرح تحريم يهودی سازی قدس، طرح سازماندهی زكات و بسياری از طرح های ديگر را تدوين نموديم كه همگی آن در راستای منافع ملت فلسطين بوده است و بيش از 400 لایحه را به سود ملت فلسطين تصويب نموده ايم.

ما در مجلس قانونگذاری فلسطين روابطی را با طرف های بين المللی و اروپايی ايجاد كرديم و طی سفر به كشورهای خارجي، آنان را نسبت به رنج و محنت های ملت فلسطين آگاه ساختيم و حمايت آنان را از آرمان فلسطين و به ويژه مساله اسرا و در راس آنان 20 نماينده ای كه هم اكنون در زندان های رژيم صهيونيستی بازداشت هستند، به دست آورديم.

به فضل و ياری خداوند توانستيم پاسخگوی بخش هايی از نيازهای جامعه فلسطين باشيم. برای مثال ما در زمان جنگ به همراه ديگر نمايندگان فلسطينی در ميان مردم و در خيابان ها حضور داشتيم و از نزدیک در جریان مشکلات آنها بودیم، و برای رفع آنها تلاش می کردیم.

ما بر اين باوريم كه مجلس قانونگذاری به وظايف خود عمل كرده است هرچند كه در حال حاضر و به ويژه در كرانه باختری و در پرتو فشارهای تشكيلات خودگردان و محمود عباس، به تعطيلی كشيده شده است. واقعا جای تاسف دارد كه عباس با رژيم غاصب صهيونيستی در بازداشت بيش از 20 نماينده فلسطينی دست داشته است و همچنان اين سياست خود را ادامه می دهد؛ هر بار نماينده ای را از زندان آزاد كرده و نماينده ای ديگر را بازداشت می كند و پس از تحصن بيش از يك سال نمايندگان قدس در مقر صليب سرخ، رژيم اشغالگر قدس اقدام به ربودن محمد ابو طير در مقر اين سازمان نمود و اخيرا نيز شنيديد كه احمد عطون، ديگر نماينده قدس بازداشت شد، حتی صهيونيست ها در زمان جنگ ساختمان مجلس قانونگذاری را تخريب نموده و سعيد الصيام، وزير امور داخلی و عضو فراكسيون تغيير و اصلاح را ترور كردند.

به رغم محاصره جائرانه غزه، ما كاملا اطمينان داريم كه مجلس قانونگذاری فلسطين جايگاه اصلی خود را باز می يابد و مجددا به قانونگذاری و تدوين بودجه پرداخته و بر اداره حكومت نظارت خواهد داشت و روابط خود با ملت فلسطين و كشورهای خارجی در عرصه های پارلمانی و ديپلماتيك را مستحکم تر خواهد کرد.

 

لینک کوتاه:

کپی شد