تامیر هایمن، ژنرال بازنشسته ارتش رژیم صهیونیستی که هماکنون مدیر اجرایی موسسه مطالعات امنیت داخلی “اسرائیل” را برعهده دارد در یک مقاله بسیار مهم به سه هدف اصلی این رژیم در نوار غزه اشاره میکند.
او مینویسد که رژیم صهیونیستی با مجموعهای از انتخابهای دشوار و چالشبرانگیز روبرو است. بر اساس این گزارش، هیچکدام از گزینههای موجود نمیتوانند بهطور کامل اهداف این رژیم را محقق کنند و هر یک با موانع و هزینههای خاص خود همراه هستند. این موسسه، سه مسیر اصلی را برای آینده نوار غزه از منظر رژیم صهیونیستی ترسیم کرده و به بررسی مزایا و معایب هر یک پرداخته است.
گزینه اول: ترغیب به کوچ داوطلبانه فلسطینیها از غزه
نخستین گزینه مطرحشده، تشویق فلسطینیهای ساکن نوار غزه به کوچ داوطلبانه به مناطق دیگر است. این پیشنهاد، بهعنوان راهی برای کاهش جمعیت غزه و تضعیف پایگاه اجتماعی مقاومت، مطرح شده است. بااینحال، گزارش مذکور تأکید میکند که این گزینه بهطور جدی در محافل تصمیمگیری رژیم صهیونیستی مورد ارزیابی قرار نگرفته و از منظر عملی، امکان اجرایی شدن آن بسیار پایین است. علاوه بر این، چنین سیاستی میتواند واکنشهای شدید بینالمللی و منطقهای را به دنبال داشته باشد و جایگاه رژیم صهیونیستی را در عرصه جهانی بیش از پیش تضعیف کند. همچنین، این طرح از منظر اخلاقی و انسانی با انتقادات گستردهای مواجه خواهد شد و ممکن است بهعنوان تلاشی برای پاکسازی قومی تلقی شود که عواقب سیاسی و حقوقی سنگینی برای این رژیم به همراه خواهد داشت.
گزینه دوم: اشغال کامل غزه و برقراری حکومت نظامی طولانیمدت
دومین گزینه، اشغال مجدد و کامل نوار غزه توسط نیروهای رژیم صهیونیستی و تحمیل یک حکومت نظامی طولانیمدت بر این منطقه است. این رویکرد با هدف تضعیف اساسی جنبش مقاومت اسلامی (حماس) و کنترل کامل اوضاع امنیتی در غزه طراحی شده است. گزارش موسسه امنیت داخلی اذعان میکند که این گزینه میتواند ضربه سنگینی به ساختارهای حماس وارد کند، اما تضمینی برای ریشهکن کردن کامل این جنبش وجود ندارد. از سوی دیگر، این راهکار با چالشهای متعددی همراه است؛ از جمله به خطر افتادن جان اسرای صهیونیست که در دست حماس هستند. علاوه بر این، اشغال طولانیمدت غزه هزینههای هنگفت مالی، نظامی و سیاسی برای رژیم صهیونیستی به دنبال خواهد داشت. این اقدام میتواند مقاومت مردمی در غزه را تشدید کرده و به درگیریهای مداوم و فرسایشی منجر شود. همچنین، حضور نظامی طولانیمدت در غزه، فشارهای بینالمللی بر رژیم صهیونیستی را افزایش خواهد داد و ممکن است به انزوای بیشتر این رژیم در سطح جهانی بیانجامد.
گزینه سوم: تشکیل حکومت فلسطینی میانهرو با حمایت عربی و بینالمللی
سومین گزینه پیشنهادی، حمایت از تشکیل یک حکومت فلسطینی میانهرو در نوار غزه است که با پشتیبانی کشورهای عربی و جامعه بینالمللی اداره شود. این گزینه از منظر هزینههای مستقیم برای رژیم صهیونیستی، کمهزینهترین مسیر تلقی میشود، زیرا بار اصلی مدیریت و بازسازی غزه بر دوش طرفهای دیگر خواهد افتاد. بااینحال، گزارش موسسه امنیت داخلی تأکید میکند که این گزینه فاقد سازوکارهای مؤثر برای خلع سلاح غزه و از بین بردن توان نظامی حماس است. بهعبارتدیگر، حتی در صورت موفقیت این حکومت در ایجاد ثبات نسبی سیاسی و امنیتی، احتمال باقی ماندن حماس در قدرت یا حفظ نفوذ آن در غزه وجود دارد. این موضوع میتواند اهداف استراتژیک رژیم صهیونیستی مبنی بر تضعیف کامل مقاومت را با شکست مواجه کند. همچنین، عدم وجود اجماع میان طرفهای عربی و بینالمللی برای حمایت از چنین حکومتی و نبود ضمانتهای کافی برای همکاری پایدار، از دیگر نقاط ضعف این گزینه به شمار میرود.
اولویت بازگرداندن اسرای صهیونیست بر سرنگونی حماس
نکته قابلتوجه در این گزارش، پیشفرض اساسی آن است که بازگرداندن اسرای صهیونیست در دست حماس، از اولویت بالاتری نسبت به سرنگونی کامل این جنبش برخوردار است. این دیدگاه نشاندهنده پیچیدگی شرایط کنونی رژیم صهیونیستی است که در آن، فشارهای داخلی برای نجات اسرا با اهداف نظامی و سیاسی بلندمدت این رژیم در تضاد قرار گرفته است. این موضوع میتواند بر تصمیمگیریهای آینده رژیم صهیونیستی تأثیر عمیقی بگذارد و مسیر انتخابی آن را تحتالشعاع قرار دهد.
گزارش موسسه تحقیقات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، تصویری روشن از بنبست استراتژیک این رژیم در نوار غزه ارائه میدهد. هر یک از گزینههای پیشنهادی با چالشها و محدودیتهای جدی همراه است و هیچکدام نمیتوانند بهطور کامل اهداف اعلامشده رژیم صهیونیستی را محقق کنند. این وضعیت، نشاندهنده عمق بحران کنونی و ناتوانی رژیم صهیونیستی در یافتن راهحلی پایدار برای مواجهه با مقاومت فلسطین در غزه است. در نهایت، انتخاب هر یک از این مسیرها، نهتنها آینده نوار غزه، بلکه جایگاه و سیاستهای کلان رژیم صهیونیستی در منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار خواهد داد.