چهارشنبه 30/آوریل/2025

موشه دایان در ویتنام چه آموخت؟

دوشنبه 28-آوریل-2025

«آلوف بن» روزنامه‌نگار و تحلیلگر اسرائیلی در مقاله‌ای آورده که موشه دایان از همان لحظه نخست دریافت که جنگ آمریکایی‌ها در ویتنام بی‌سرانجام است و در این‌باره کتابی نوشت که خواندن آن را برای “ایال زامیر” رئیس ستاد ارتش “اسرائیل” ضروری می‌داند.

در این مقاله آمده است:
ماجرا به تابستان سال ۱۹۶۶ بازمی‌گردد. جنگ ویتنام در اوج خود بود و صدها هزار سرباز آمریکایی در جنگل‌های آسیا علیه نیروهای «ویت‌کنگ» می‌جنگیدند. در این زمان، دبیران روزنامه «معاریو»، پرتیراژترین روزنامه “اسرائیل”، ایده‌ای درخشان مطرح کردند: اعزام دایان ــ عضو اپوزیسیون کنست ــ به میدان نبرد به عنوان تحلیلگر نظامی. دایان این ماجراجویی را پذیرفت و طی دو ماه در پایتخت‌های غربی و میادین جنگ به گشت و گذار پرداخت؛ در گشت‌های نظامی و کمین‌ها شرکت کرد و با فرماندهان و رهبران جنگ دیدار نمود.

گزارش‌های دایان، که در کتابی تحت عنوان «یادداشت‌های ویتنام» گردآوری شده‌اند، حسادت روزنامه‌نگاران را برانگیخت. آوازه‌ی فرمانده جنگ سینا پیشاپیش او حرکت می‌کرد و درِ همه جا را به رویش می‌گشود. در لندن با مونتگومری، قهرمان جنگ جهانی دوم، دیدار کرد؛ در واشنگتن به ملاقات رابرت مک‌نامارا، وزیر دفاع و طراح جنگ ویتنام رفت؛ و در سایگون با ژنرال وستمورلند دیدار کرد، کسی که نامش امروز با شکست تحقیرآمیز همراه است.

مخاطبان دایان تشنه‌ی ارزیابی حرفه‌ای از ژنرال اسرائیلی بودند، کسی که از همان لحظه‌ی نخست فهمیده بود که جنگ آمریکایی‌ها بی‌امید و بی‌ثمر است.
نگارش دایان خیره‌کننده و تحلیلات او تیزبینانه و بی‌رحمانه بود. او در جایی درباره واحدی که پس از تحمل تلفات دوباره به نبرد بازگشته بود، نوشت: «مرده‌ها مرده‌اند و زنده‌ها زنده.» جمله‌ای که پیش‌تر نیز درباره کشته‌های ارتش “اسرائیل” در عملیات انتقام در غزه (عملیات پیکان سیاه، ۲۸ فوریه ۱۹۵۵) به کار برده بود.

اما قدرت این کتاب تنها در روایت تاریخ نیست، بلکه با وضعیت امروز نیز ارتباط دارد. گزارش‌های افسران اطلاع‌رسانی آمریکا که پیروزی‌های خود را برای میهمان اسرائیلی شرح می‌دادند، یادآور بیانیه‌های سخنگوی ارتش “اسرائیل” در جنگ کنونی است: چند نفر از دشمن کشته شدند، چند منطقه به کنترل درآمد. با این حال، دایان تحت تأثیر این آمار قرار نگرفت؛ او دریافت که ویت‌کنگ‌ها به محض عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی، بلافاصله سرزمین‌های «پاکسازی‌شده» را بازپس می‌گیرند ــ درست مانند اتفاقی که امروز در غزه می‌افتد، جایی که جنبش حماس پس از شکست ظاهری و کشته شدن رهبرانش، با ۲۰ هزار مبارز و صدها کیلومتر تونل دوباره احیا شده است.

هرچند در غزه خبری از مرداب‌های ویتنام نیست، اما در کنار برخی تفاوت‌ها، شباهت‌های این دو جنگ به وضوح به چشم می‌خورد. همانند ارتش “اسرائیل” امروز، فرماندهان آمریکایی نیز روحیه تهاجمی داشتند، بر قدرت عظیم آتش و فناوری‌های پیشرفته تکیه کردند و نسبت به جان غیرنظامیانی که زیر آتش و تخریب از روستاهایشان آواره می‌شدند، بی‌اعتنا بودند؛ درست مانند وضعیت امروز فلسطینیان در رفح، شجاعیه و خان‌یونس.

اکنون پس از یک سال و نیم جنگ، به نظر می‌رسد که نتانیاهو، کاتس و زامیر، در حال تکرار اشتباهات جانسون، مک‌نامارا و ژنرال وستمورلند هستند و در مسیری بن‌بست گام برمی‌دارند. نخست‌وزیر دیگر وعده پیروزی مطلق نمی‌دهد و امید خود را به کشورهای دوردستی بسته که فلسطینیان را بپذیرند و به “اسرائیل” اجازه اجرای پاکسازی قومی در غزه با عنوان «خروج داوطلبانه» بدهند. زامیر نیز سلف خود را فرمانده‌ای شکست‌خورده و ناکام معرفی می‌کند و خود را صاحب نسخه‌ی پیروزی می‌داند، اگر مجالی برای اجرای برنامه‌هایش داشته باشد.

این، زمینه‌ی تغییر ارزیابی‌های ارتش “اسرائیل” درباره موفقیت‌هایش در غزه است؛ ارزیابی‌هایی که از «پیروزی قاطع» به «ایستایی» و «جهش‌های موضعی» تغییر کرده، آن هم همزمان با تغییر رئیس ستاد کل ارتش.

زامیر به نظر می‌رسد بیش از هرتزی هلیوی از تلفات بیم دارد. در نتیجه، ارتش به جای اجرای عملیات‌های زمینی «جستجو و انهدام»، ترجیح می‌دهد از خطر پرهیز کند و با حملات هوایی به غزه، قتل عام و ویرانی سنگینی را بر غیرنظامیان فلسطینی تحمیل نماید.

در سوی مقابل، این حماس است که همانند ویت‌کنگ‌ها، تعیین می‌کند که آیا بجنگد یا نه و چه زمانی بجنگد؛ این جنبش ترجیح می‌دهد با مخفی شدن، کنترل جمعیت و بازسازی توان خود، صبر کند به این امید که ترامپ نتانیاهو را به پذیرش آتش‌بس و عقب‌نشینی در برابر آزادی “گروگان‌ها” وادار کند.

اما اگر مذاکرات شکست بخورد و “اسرائیل” بار دیگر برای اشغال غزه آماده شود، آنگاه شاید زامیر بهتر باشد پیش از صدور فرمان حرکت، کتاب «یادداشت‌های ویتنام» دایان را به دقت بخواند؛ کتابی که قطعاً نکاتی برای آموختن دارد.

«آلوف بن» (۶۰ ساله)، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی است که از سال ۲۰۱۱ سردبیر روزنامه «هاآرتص» شده است. او با تحقیقات افشاگرانه خود که پرده از بسیاری از رسوایی‌های بزرگ، همچون فساد در نیروی هوایی و فریب دولت‌های “اسرائیل” در مذاکرات با فلسطینیان برداشت، شناخته می‌شود. از جمله پیش‌بینی‌های او، شکست مذاکرات کمپ دیوید میان عرفات و باراک در سال ۲۰۰۰ و تحلیل این بود که نتانیاهو به دنبال نابودی جنبش ملی فلسطین است.

لینک کوتاه:

کپی شد