افرایم گانور نویسنده اسرائیلی در مقالهای با عنوان «ویتنامی که در غزه است»، با اشاره به تداوم جنگ “اسرائیل” در نوار غزه، این نبرد را با جنگ ویتنام مقایسه کرده و نسبت به پیامدهای خطرناک آن هشدار داده است.
او در این مقاله آورده است: «جنگی که هرگز کفایت نمیکند» — این را “یهودا عمیحای” شاعر اسرائیلی در “قصیده شنبه شب” نوشته؛ کسی که تصور نمیکرد این جمله به یک پیشگویی تحققیافته بدل شود. پس از یک سال و نیم از آغاز جنگ، و همانطور که به روشنی برای همگان پیداست، دو هدف اصلی — بازگرداندن “گروگانها” و تضعیف حماس — هنوز محقق نشدهاند. پاسخ دولت “اسرائیل”، که بیش از آنکه بر تدبیر متکی باشد بر تمایل به انتقام حرکت میکند، چنین است: آنچه با قدرت حاصل نشده، با زور و قدرت بیشتر به دست خواهد آمد.
به گفته گانور، در وضعیت کنونی، به نظر میرسد که جنگ ارتش رژیم صهیونیستی در نوار غزه در مسیر تبدیل شدن به یک ویتنام جدید است. او میگوید طی هفته گذشته با کشته و زخمی شدن چندین نظامی اسرائیلی در نبردهای غزه، نشانههای یک جنگ چریکی آشکار شد.
او میافزاید: آمریکاییها بیست سال، از ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ و پس از بیش از ۵۸ هزار کشته دریافتند که در جنگی شکستخورده هستند که هیچ امیدی به پیروزی در آن نیست؛ جنگی هولناک که جان نزدیک به چهار میلیون نفر از جمله دو میلیون ویتنامی را گرفت.
این نویسنده اسرائیلی تاکید کرد: با وجود برتریهای فناورانه و برتری در موازنه قوا، ارتش آمریکا نتوانست پاسخ مناسبی برای جنگ چریکی سرسختانه ویتکنگها بیابد؛ جنگی که عمدتاً از دل تونلها، جنگلها و بوتهزارها پیش میرفت. فرض اصلی آمریکاییها این بود که فشار نظامی سنگین و کشتار گسترده نیروهای ویتکنگ، آنان را وادار به تسلیم خواهد کرد. اما واقعیت برعکس بود؛ این توهم هزینهای بس گزاف بر آمریکا تحمیل کرد.
افرایم گانور مینویسد: شباهتهای زیادی میان جنگ ویتکنگ علیه آمریکا و جنگ حماس علیه ارتش “اسرائیل” میتوان یافت.
به گفته وی، درست است که حماس کنونی همان حماس ۶ اکتبر ۲۰۲۳ نیست — حماسی که دهها هزار موشک و هزاران نیروی نظامی داشت — اما با این حال، حماس امروز توانسته هزاران نیروی تازهنفس که انگیزه تبدیل شدن به رزمندگان چریکی را دارند، جذب کند تا نیروهای اسرائیلی را وادار به عقبنشینی و خروج از غزه کند.
گانور اظهار داشت: این جنگ چریکی که هماکنون به اوج خود رسیده است، تأثیر بسیار مهم و نگرانکنندهای بر سرنوشت “گروگانهای” اسرائیلی در اسارت دارد.
در بخش دیگری از این مقاله آمده است: حماس از صدها تونل و حفرهای استفاده میکند که ارتش “اسرائیل” هنوز بسیاری از آنها را کشف نکرده است. مبارزان حماس که زمین را بسیار بهتر از نظامیان اسرائیلی میشناسند، نقاط ضعف نیروهای اسرائیلی را شناسایی کرده و ضربه میزنند. هر تلفات اسرائیلی، شکافها و تنشهای اجتماعی را در “اسرائیل” میان مخالفان ادامه جنگ — به ویژه با در نظر گرفتن خطر برای “گروگانها” — و کسانی که خواهان پایان جنگ حتی بدون پیروزی قاطع هستند، افزایش میدهد. این وضعیت جامعه “اسرائیل” را از درون میدرد و انسجام آن را تضعیف میکند.
گانور تصریح کرد: هرچه ارتش “اسرائیل” بیشتر در داخل غزه مستقر شود و پایگاههای دائمی برپا کند، که خود به اهدافی آسان برای حملات تبدیل میشوند، به همان میزان توان و فرصت نیروهای چریکی حماس برای وارد کردن ضربات به نیروهای اسرائیلی افزایش مییابد.
وی در پایان اذعان کرد: واضح است که از این جنگ، پیروزی قاطعی به دست نخواهد آمد.