یک روز پس از پیروزی جنبش حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری یکی از مهم ترین پیامدهای نهفته در نتایج انتخابات و پدیده سیاسی را به رشته تحریر درآوردم، اینکه “اسرائیل” مجبور شده است همه نقاب هایی را که بر چهره زده است، از چهره اش بردارد و اگر بگوییم که این نقاب ها و حتی صلح ادعایی کنونی، دو روی یک سکنه اند، مبالغه نکرده ایم. اما اکنون متذکر می شویم که “اسرائیل” اشغالگری را آغاز کرده است که در نوع خود در دو قرن گذشته خطرناک ترین اشغالگری بوده است. این اشغال آن قدر قوی و ریشه دار است که هیچ توافقی که با فلسطینیان به امضا رسیده است، نمی تواند آن را ریشه کن کند و این توافقات فقط آن مقدار از صلح و راه حل ها را در پی داشته است که فقط به استحکام بیشتر این ریشه ها انجامیده است.
هر دولت یا قدرت اشغالگری به گونه ای به اشغال خود ادامه می داد که در خلال اشغال نشان دهد مسئولیت کامل زندگی ملت تحت سلطه خود را برعهده دارد. اشغالگری را ندیده ایم که ارتش خود را از روستاها و شهرهایی که مردم در آن ساکن هستند، خارج کند سپس آن ها را تحت محاصره نظامی و اقتصادی قرار دهد و از یکدیگر جدا کند و در صورتی که سربازان یا غیرنظامیانش کشته شوند، از دور به آنها حمله کند و دست به کشتار بزند و به این علت ارتش خود را از روستاها و شهرها خارج کند تا از ضربات نیروهای مقاومت برخاسته از میان همین ساکنان ـ زندانیان در امان بماند.
تاکنون اشغالگری را ندیده ایم که به خاطر دفاع از خود شهرها و روستاها را به زندان تبدیل کند سپس این زندان ها را با افراد داخل آن به گلوله ببندد و در کنار کشتار روزمره آن منابع معیشتش را تخریب کند. این افراد وسیله ای برای حفاظت از مرگ دسته جمعی ناشی از گرسنگی و بیماری را جز کمک های غذایی و پزشکی خارجی ندارد و ابزاری در اختیار ندارد که اشغالگر را به رحم آورد تا اجازه ورود آن کمک ها یا مقادیری از آن را از طریق درزهای درهای زندان ها صادر کند. زندانیانی که تنها بالا بردن پرچم سفید و تسلیم به شروط اشغالگر در زمینه صلح از آنها محفاظت می کند.
در جهان سابقه نداشته است که از قدرت اشغالگری به اندازه “اسرائیل” به خاطر پایان دادن به اشغال خود به روش مذکور تقدیر شود. اشغالگری را ندیده ایم که مثل “اسرائیل” که تصمیم گرفته بود به حکومت نظامی خود بر ساکنان فلسطینی در شهرها، روستاها و اردوگاه ها پایان دهد، اما بقیه خاک این سرزمین را در اختیار داشته باشد مورد تقدیر قرار گیرد. اشغالگری که این روستاها، شهرها و اردوگاه ها را به زندان های مجزا تبدیل کرده است، مرگ و میر در آن ها بیداد می کند و به ویرانه ای تبدیل شده اند.
کابینه اولمرت تصمیم گرفته است که اموال گمرک را که اموال خود فلسطینیان است به تشکیلات خودگردان تحویل ندهد و تلاش برای توقف کمک های مالی بین المللی را به این تشکیلات آغاز کرده است. اما اگر حکومت فلسطین که حماس آن را تشکیل خواهد داد از منابع جایگزین استفاده کند، اشغالگران آن را بی اثر می سازند، زیرا اگر اشغالگران مانع از ارسال کالا و تولیدات و خدمات خارجی به بازارهای فلسطینی آن هم از طریق ورودی هایی که دست اشغالگران است، شوند، این کمک های مالی دیگر به چه دردی خواهد خورد؟
رژیم صهیونیتسی شهرهای فلسطینی را به زندان های دسته جمعی و اهداف حمله ای برای ارتش خود تبدیل کرده است و هیچ باکی ندارد که آن ها را به اردوگاه تبدیل کند. ساکنان آن تنها به برکت مساعدهای انسان دوستانه بین المللی و اجازه اشغالگر برای رسیدن این کمک ها به دست آنها، زنده هستند.
برای آنکه ذهن خود را با خیالپردازی خسته نکنیم، می گوییم که اشغالگر این دوره جدید از درگیری را برای مجبور ساختن جنبش حماس به پاسخگویی به شروط و خواسته های خود آغاز نخواهد کرد، این امر برای او اهمیت ندارد و نیازی به شریک جدید فلسطینی احساس نمی کند، بلکه می خواهد اراده گروهی فلسطینیان را در هم بشکند زیرا معتقد است که گرسنگی، اعمال فشار و جنایت ها فلسطینیان را به چشم پوشی از مقاومت و حقوق ملی وادار می سازد و به این باور رسیده است که هیچ راه حل نهایی بالاتر از “ضمانت نامه ها” آن هم از نظرگاه “اسرائیلی اش” وجود ندارد.
منبع: روزنامه قطری الوطن