دکتر “موسی ابو مرزوق” نایب رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی “حماس” معتقد است که در حال حاضر عرصه سیاسی فلسطین با سه مساله اساسی رو به روست که پیامدها و تاثیرات این سه مساله ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و باعث شکل گیری وضعیت بغرنج و پیچیده کنونی در عرصه داخلی این کشور شده اند.
دکتر ابو مرزوق در مصاحبه مفصلی که با مرکز اطلاع رسانی فلسطین در دمشق انجام داده است، این سه مساله را چنین تشریح می کند که مساله اول مربوط به تداوم محاصره غیر اخلاقی و غیر انسانی نوار غزه است که گروه وابسته به تشکیلات خودگردان در رام الله آن را اجرا می کند. مساله دوم مربوط به فعالیت های سیاسی “محمود عباس” رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و اطرافیان وی و نیز گرایش وی به دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی و انعطاف اطرافیان وی به ویژه “سلام فیاض” نخست وزیر دولت انتصابی عباس در قبال شروط و برنامه های رژیم صهیونیستی است. اما مساله سوم به ضعف موضع جهان عرب و کم کاری دولت های عربی در قبال مساله فلسطین و باز گذاشتن عرصه داخلی فلسطین در برابر سیاست های آمریکا مربوط می شود.
ابو مرزوق در این دیدار حملات سرویس های امنیتی وابسته به تشکیلات خودگردان علیه جنبش حماس و اعضا و سازمان های خیریه، اجتماعی و ملی وابسته به این جنبش در کرانه باختری را مورد بررسی قرار داده و اعلام کرده است که این اقدامات در راستای اجرای مرحله اول طرح نقشه راه صورت می گیرد که بر اساس آن تشکیلات خودگردان موظف به تعقیب مبارزان گروه های مقاومت و نابودی تشکیلات آنها قبل از آغاز گفتگوها با رژیم صهیونیستی شده است.
نایب رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس در این مصاحبه هشدار داده است که در صورتی که عباس به مواضع کنونی خود در قبال اوضاع داخلی این کشور و مذاکرات با طرف صهیونیستی ادامه دهد، موضع این جنبش در ارتباط با مشروعیت وی در آینده تغییر خواهد کرد.
این رهبر برجسته جنبش حماس خاطر نشان کرد که این جنبش، جنبشی اصیل و ریشه دار در این کشور است که هیچ طرفی نمی تواند موجودیت آن را به خطر بیاندازد. وی در پاسخ به افرادی که مدعی بودند محبوبیت این جنبش در مدت اخیر کاهش یافته است، اعلام کرد؛ تا زمانی که این جنبش در قدرت و حضور و تداوم فعالیت های خود به مردمی تکیه کند که به اصول و حقوق خود پایبند هستند، امکان قطع ارتباط میان این جنبش و مردم ممکن نخواهد بود. وی افزود، حمایت مردم ما از جنبش حماس به منزله حمایت و دفاع از حقوق و آرمان های خود است، پس در این صورت چطور ممکن است که این ملت از حمایت خود از جنبش حماس عقب نشینی کند؟!
وی در جریان این گفتگو بار دیگر بر این مساله تاکید کرد که گفتگوی همه جانبه ملی تنها راه برون رفت از بحران کنونی جامعه فلسطین است و از سوی دیگر جنبش حماس هیچگاه از گزینه مقاومت دست نخواهد کشید و بر وعده های خود به ملت فلسطین و مواضع ثابت خود پایبند خواهد ماند.
ابو مرزوق در این مصاحبه همچنین به بحث در ارتباط با “کنفرانس پاییز” و نیز “کنفرانس ملی فلسطین” که قرار است در دمشق برگزار شود، پرداخت.
متن مصاحبه مرکز اطلاع رسانی فلسطین با دکتر “موسی ابو مرزوق” نایب رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی “حماس” را در زیر می خوانیم.
سه چالش اساسی جامعه فلسطین
س: ناظران بین المللی بر این باورند که جامعه فلسطین در حال حاضر مرحله دشواری را پشت سر می گذارد. شما اوضاع کنونی فلسطین را چگونه ارزیابی می کنید و ریشه های این بحران را در چه چیزی می بینید؟
دکتر موسی ابو مرزوق: شکی در این نیست که جامعه فلسطینی در حال حاضر دوران بسیار دشواری را پشت سر می گذارد که مستلزم افزایش تلاش ها برای بهبود و ساماندهی اوضاع این کشور بر اساس منافع عالی ملت و آرمان فلسطین است. جامعه فلسطینی در حال حاضر با سه چالش اصلی دست و پنجه نرم می کند که پیامدها و تاثیرات آنها ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و باعث شکل گیری این وضعیت بغرنج و پیچیده در عرصه داخلی این کشور شده اند.
مساله اول مربوط به تداوم محاصره غیر اخلاقی و غیر انسانی نوار غزه است که گروه وابسته به تشکیلات خودگردان در رام الله در راستای گرایش ها و سیاست های رژیم صهیونیستی و آمریکا آن را اجرا می کنند. این محاصره باعث شده است که مردم ما در وضعیت اسفباری به سر ببرند که در برخی زمینه ها به ویژه در زمینه بهداشتی و معیشتی به حد فاجعه رسیده است.
گزارش های دفتر هماهنگی سازمان ملل متحد در کرانه باختری و نوار غزه حاکی از این است که در مدت اخیر نرخ فقر در میان ساکنان نوار غزه به 57 درصد افزایش یافته است. مدیر آژانس امداد و کاریابی برای آوارگان فلسطینی موسوم به آنروا در نوار غزه در این زمینه می گوید که ده ها هزار کودک فلسطینی فقیر و مستضعف هر روز با شکم گرسنه به مدارس آنروا می آیند و بیش از 80 درصد ساکنان اردوگاه های نوار غزه زیر خط فقر زندگی می کنند.
لازم به ذکر است که این محاصره تاثیرات عمیقی بر زندگی ساکنان این منطقه؛ نه تنها در زمینه سیاسی، بلکه در تمام زمینه ها از جمله یکپارچگی بافت اجتماعی فلسطین گذاشته است و مردم این منطقه قادر به مداوای بیماران خود و تامین قوت لا یموت فرزندان خود نیستند و علاوه بر این نقل و انتقال آنها به شدت کنترل می شود و نرخ فقر و بیکاری تا حد زیادی افزایش یافته است که بدون شک در تفکر کلی حاکم بر مردم این منطقه نسبت به تشکیلات خودگردان تاثیر می گذارد و در صورت تداوم محاصره نمی توان این شکاف را که به دلیل اقدامات اطرافیان ابو مازن روز به روز بر دامنه آن افزوده می شود پر کرد.
بی شک این مساله، از جنبه سیاسی و ملی و انسانی مساله ای عجیب و باور نکردنی است که یک گروه فلسطینی (تشکیلات خودگردان)، به دلیل حمایت گروهی از ملت خود از یک جنبش و گروه سیاسی دیگر در انتخابات پارلمانی اقدام به محاصره آنها بکند و به گروه منتخب آنها به چشم دشمن خود نگاه کند و از گفتگو با آن خودداری کند و این در حالی است که این گروه (تشکیلات خودگردان) به مانند یک دوست صمیمی بر سر میز مذاکره با طرف صهیونیستی که به تجاوزات و جنایت های خود در حق ملت فلسطین ادامه می دهد، حاضر می شود.
مشکل دومی که جامعه فلسطین با آن روبروست، فعالیت های سیاسی عباس و اطرافیان وی و گرایش آنها به دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی و انعطاف این گروه و به ویژه “سلام فیاض” نخست وزیر دولت انتصابی عباس در مقابل شروط و برنامه های رژیم صهیونیستی است.
گرایش و انعطاف عباس و اطرافیان وی در مقابل مقامات رژیم صهیونیستی تا حد زیادی متاثر از فشارهای آمریکا و به نوعی پاسخی به کمک های مالی، امنیتی، تسلیحاتی و لوجستیکی دولت آمریکا به عباس رئیس تشکیلات خودگردان است که به منظور تقویت وی در برابر جنبش حماس در کرانه باختری و نوار غزه صورت می گیرد. در نتیجه می توان گفت که با توجه به این مسائل، هر گونه گفتگویی میان ریاست تشکیلات خودگردان و رژیم اشغالگر قدس به منزله سازشی خواهد بود که طرف صهیونیستی از طریق آن دستورات و شروط خود را به مقامات تشکیلات خودگردان تحمیل خواهد کرد. علاوه بر این توجه به این نکته نیز لازم است که شکاف داخلی فلسطین که ناشی از سیاست های تشکیلات خودگردان است باعث خلع هر گونه ابزار قدرت از دست عباس شده است و وی نمی تواند در جریان گفتگوها از این ابزارها استفاده کند.
چالش سومی که جامعه فلسطینی با آن روبروست به ضعف موضع جهان عرب و کم کاری دولت های عربی در قبال مساله فلسطین مربوط می شود که با این کارهای خود عرصه داخلی فلسطین را برای سیاست های آمریکا باز گذاشته اند. علاوه بر این همگان بر این مساله واقف هستند که موضع و دیدگاه دولت آمریکا تا حد زیادی متاثر از دیدگاه رژیم صهیونیستی است و دولت کنونی این رژیم با تداوم حملات و شهرک سازی های خود سعی در سرپوش گذاشتن بر شکست های خود در نوار غزه و لبنان دارد تا بدین ترتیب بتواند زمام قدرت را همچنان در دست داشته باشد و این مساله ای است که نه تنها دولت آمریکا نسبت به آن آگاه است، بلکه تا حد زیادی نیز از آن حمایت می کند.
محاصره کرانه باختری
س: شما در اظهارات خود به این مساله اشاره کردید که تشکیلات خودگردان فلسطین در مساله محاصره نوار غزه با صهیونیست ها همدست است. با این وجود سیاست های این نهاد فلسطینی در قبال کرانه باختری را چگونه ارزیابی می کنید؟
ج: ساکنان کرانه باختری نیز در محاصره به سر می برند، اما این محاصره از نوع دیگری است و سرویس های امنیتی وابسته به تشکیلات خودگردان با هماهنگی و همکاری با نظامیان رژیم صهیونیستی اقدام به تعقیب و حمله به آنها می کنند. در همین راستا ده ها انجمن خیریه و سازمان بشر دوستانه، اجتماعی، بهداشتی، ملی و تربیتی که در کاهش مشکلات ساکنان این منطقه در مقابل تجاوزات و محاصره رژیم صهیونیستی نقش بسزایی داشتند، تعطیل شده اند.
در این زمینه تنها اشاره به این مساله کافی است که در ماه مبارک رمضان که ماه رحمت و عطوفت است، سرویس های امنیتی بیش از 187 مورد حمله را علیه مردم این منطقه و دارایی ها و موسسات فعال در این منطقه و نیز مساجد انجام داده اند که از میان آنها می توان به ربودن اعضا و طرفداران جنبش حماس در کرانه باختری اشاره کرد. بدین ترتیب باید گفت که ما در معرض حملات غیر عادی سرویس های امنیتی و عناصر وابسته به جنبش فتح علیه مردم و موسسات در کرانه باختری هستیم و این در حالی است که ارتش رژیم اشغالگر به عملیات خصمانه خود و استقرار پست های بازرسی در شهرها، شهرک ها و روستاهای این منطقه و نیز مصادره اراضی و یهودی سازی قدس شریف ادامه می دهد.
حماس جنبش مردمی و غیر قابل تضعیف است
س: این تجاوزات به چه هدفی صورت می گیرد؟ آیا هدف از آنها تضعیف جنبش حماس در کرانه باختری است؟
ج: در آغاز باید به این مساله اشاره کنم که جنبش حماس یک جنبش مردمی است و هیچ طرفی نمی تواند آن را تضعیف کند و ما بر این باوریم که حملات سرویس های امنیتی وابسته به رئیس تشکیلات خودگردان و عناصر وابسته به جنبش فتح علیه جنبش حماس باعث افزایش قدرت و پایبندی این جنبش به اصول خود خواهد شد.از سوی دیگر می خواهم به این مساله اشاره کنم که اقدام سرویس های امنیتی در بازداشت، شکنجه و تعقیب اعضا و طرفداران این جنبش در نوار غزه در اواسط دهه نود نتوانست باعث نابودی یا تضعیف و یا حتی کاهش حمایت مردم از این جنبش شود، بلکه باعث پایبندی بیشتر این جنبش به اصول و خط مشی خود و از سوی دیگر افزایش حمایت مردم از این جنبش شد و به خواست خداوند این بار این مساله را در کرانه باختری نیز شاهد خواهیم بود.
از 14 ژوئن تاکنون یعنی تقریبا در عرض 4 ماه، سرویس های امنیتی وابسته به تشکیلات خودگردان بیش از 1300 مورد حمله به اعضا، نهادها و مراکز وابسته به جنبش حماس و حتی منازل اعضا، نمایندگان و مسئولان این جنبش در شوراهای محلی و شهرداری ها کرانه باختری انجام داده اند که در این حملات این منازل مورد تفتیش و تخریب قرار گرفته و در برخی موارد نیز آتش زده شده اند که حادثه به آتش کشیدن منزل “عزیز الدویک” رئیس اسیر پارلمان فلسطین یکی از این موارد است.
اما در ارتباط با اهداف این حملات باید بگویم که این حملات در راستای اجرای مرحله اول نقشه راه صورت می گیرد که بر اساس آن تشکیلات خودگردان موظف شده است که تا قبل از آغاز مذاکرات با طرف صهیونیستی اقدام به تعقیب مبارزان گروه های مقاومت و نابودی تشکیلات این گروه ها بکند و از آن جایی که جنبش حماس بزرگ ترین و فعال ترین گروه در داخل فلسطین و مخالف به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است و همواره بر پایبندی خود به حقوق ملت فلسطین تاکید می کند، آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش می کنند که این جنبش را از صحنه تصمیم گیری فلسطین حذف کنند و در این راه تنها به حذف آن از عرصه نظام سیاسی فلسطین بسنده نمی کنند، بلکه با محاصره این جنبش در نوار غزه و تعقیب اعضا و طرفداران آن در کرانه باختری تلاش می کنند که مانع از هر گونه تاثیرگذاری آن بر جامعه فلسطین شوند.
ما جنبش مقاومت هستیم و به این راه ادامه می دهیم
س: جنبش حماس در برابر این حملات در کرانه باختری به اعتراض و محکوم کردن این حملات بسنده کرده است. آیا این مساله به معنای ضعف این جنبش در کرانه باختری و ناتوانی آن در پاسخ به این حملات نیست؟
ج: همه گروه های فلسطین و حتی ریاست تشکیلات خودگردان و جنبش فتح از حجم حملات به جنبش حماس در کرانه باختری اطلاع دارند و این حملات ناشی از نتایج انتخابات شهرداری ها، شوراهای محلی، پارلمان و نیز انتخابات اتحادیه های صنفی است. اما ما نهایت تلاش خود را به کار می بریم تا کار به درگیری های داخلی نیانجامد، چرا که مطمئن هستیم که این برنامه بخشی از نقشه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین و آرمان ملی این ملت است و با نهایت تاسف شاهد هستیم که گروهی از داخل فلسطین این برنامه ها را اجرا می کنند و زمانی که این برنامه ها در نوار غزه بر ما تحمیل شد، نتایج آن را به وضوح دیدیم. ما جنبشی هستیم که بر پایه مقاومت شکل گرفته ایم و می خواهیم این راه را ادامه دهیم.
جنبش حماس عامل درگیری های داخلی نبود
س: جنبش حماس قبل از سیطره بر نوار غزه در 14 ژوئن گذشته وارد درگیری های داخلی شد؛ نظر شما در این درباره چیست؟
ج: من در اینجا می خواهم به این مساله اشاره کنم که تنها با نگاه کردن به صفحه آخر یک کتاب، نمی توان درباره آن اظهار نظر کرد. از زمان تشکیل دولت دهم فلسطین به نخست وزیری اسماعیل هنیه، اعضا و طرفداران جنبش حماس و نیز موسسات وابسته به آن در کرانه باختری و نوار غزه هدف حملات برنامه ریزی شده جریان کودتاگر در داخل جنبش فتح قرار داشت که با دستور گرفتن از ژنرال “کیت دایتون” تلاش می کرد، آتش جنگ داخلی را در فلسطین شعله ور کند.
ما در داخل جنبش حماس در مقابل این اقدامات صبر پیشه کردیم تا برنامه این جریان کودتاگر را خنثی و عوامل آن را از بین بیریم و در این راه حتی امتیازات زیادی هم به دیگران داده ایم و از کشورهای عربی و اسلامی خواستیم که برای پایان دادن به هرج و مرج و ناامنی ها ما را یاری کنند که از جمله آنها می توان به شرکت در نشست قاهره، دمشق و مکه اشاره کرد. ما در هر مرحله ای از این روند به ابو مازن تاکید کردیم که ما در زیر یوغ اشغالگری به سر می بریم و تشکیلات خودگردان با اقدامات ما هماهنگ نیست و این در حالی است که وحدت ملی، اساس و پایه محافظت از مساله فلسطین و تداوم مقاومت در برابر اشغالگران است.
ما عامل درگیری داخلی در فلسطین نبودیم و هر باری که مبارزان ما مورد حملات دشمن قرار می گرفتند، ما تلاش می کردیم که از تاثیرات این حملات بکاهیم و حتی هیئت مصری نیز که در نوار غزه مستقر بودند، این مساله را تایید کرده اند.
اما در سایه حملات نظامی و ارسال مقادیر زیادی سلاح به سرویس های امنیتی و به ویژه سازمان حفاظت اطلاعات که به منظور اجرای عملیات نظامی گسترده علیه این جنبش صورت می گرفت و همچنین با افزایش کشتار و بازداشت و شکنجه های عناصر سرویس های امنیتی علیه اعضا و طرفداران این جنبش، ساکنان نوار غزه و اعضای این جنبش درصدد پایان دادن به این عملیات سرویس های امنیتی علیه خود و خنثی سازی طرح دایتون برآمدند که ناگهان ما متوجه شدیم که فرماندهان و عناصر این سرویس های امنیتی از پایگاه های خود فرار کرده اند که در این زمان تعداد زیادی از مردم وارد این پایگاه ها شدند و برخی از آنها هم اقدامات ناشایستی را انجام دادند و این مساله باعث شد که جنبش حماس به منظور حمایت از این پایگاه ها که در حقیقت متعلق به مردم هستند وارد عمل شود تا از هر گونه اقدام ناشایست و تخریب این پایگاه ها جلوگیری کند.
ما از 14 ژوئن گذشته تاکنون همیشه رئیس تشکیلات خودگردان را به گفتگو دعوت کرده ایم تا این پایگاه ها بر اساس اصول کارآمد و ملی و به دور از جناح بندی و حزبگرایی بازسازی و به تشکیلات خودگردان واگذار شود. اما در ارتباط با پایگاه های ریاست تشکیلات خودگردان که به منزله منزل ابومازن هستند و نیز در مورد منزل “یاسر عرفات” رئیس سابق این تشکیلات، باید بگوییم که همان طوری که ما قبلا نیز به این مساله اشاره کرده ایم ریاست تشکیلات خودگردان از مشروعیت کامل برخوردار است و هر چیزی که متعلق به رئیس تشکیلات باشد، وی می تواند مستقیما و بدون هیچگونه تاخیری آنها را بازپس بگیرد یا هر کس دیگری را که خود شایسته می داند به نمایندگی از طرف خود آنها را تحویل بگیرد.
سکوت مردم در برابر تجاوزات سرویس های امنیتی ادامه نخواهد یافت
س: آیا این مساله بدین معناست که اقدام مردمی که در نوار غزه به وقوع پیوست در صورت تداوم حملات سرویس های امنیتی به مردم و موسسات کرانه باختری در این منطقه نیز تکرار خواهد شد؟
ج: ما خواستار گفتگوی همه جانبه ملی به منظور پایان دادن به مشکلات داخلی فلسطین هستیم و در عین حال به منظور خنثی سازی توطئه فتنه داخلی در مقابل حملات این گروه به اعضا و طرفداران جنبش حماس در این منطقه و نیز موسسات وابسته به آن صبر پیشه کرده ایم.
ما به این مساله اطمینان داریم که در صورت تداوم این حملات به مردم کرانه باختری و موسسات این منطقه که با هماهنگی و همکاری ارتش رژیم اشغالگر صورت می گیرد، مردم ما به همراه گروه ها و موسسات ملی درصدد نابودی این گروه فلسطینی برخواهند آمد که در راستای منافع اشغالگران فعالیت می کند. علاوه بر این، به اعتقاد ما افراد شرافتمند که تعداد آنها کم هم نیست با این گروه مخالفت خواهند کرد و در صف مقدم دفاع از ملت خود و منافع ملی قرار خواهند گرفت. من بار دیگر بر این مساله تاکید می کنم که گفتگوی ملی جدی و مسئولانه، تنها راه برون رفت از این بحران است.
به وعده های خود به ملت پایبند خواهیم ماند
س: شما در اظهارات خود به این مساله اشاره کردید که نوار غزه در سایه محاصره در وضعیت اسفناکی به سر می برد. آیا این مساله باعث امتیازدهی شما به دشمن نمی شود؟
ج: دقیقا نمی دانم که منظور شما از امتیازدهی چیست؟ آیا منظور شما این است که فرماندهان سرویس های امنیتی که اقدام به هر گونه کشتار و ترور در میان ساکنان نوار غزه و هماهنگی با نظامیان رژیم اشغالگر قدس به منظور حمله به مبارزان فلسطینی می کردند، بار دیگر به این منطقه باز گردند؟ یا این که از ما انتظار دارید که در مقابل اعتمادی که مردم در انتخابات اخیر پارلمانی نسبت به ما ابراز داشتند به آنان خیانت و ضمن به حاشیه راندن پارلمان، از اقدامات فاسدان چشم پوشی کنیم؟
محاصره و گرسنگی ساکنان نوار غزه برای ما بسیار دردآور است، اما در مقابل ما از هیچ تلاشی به منظور پایان دادن به این وضعیت که گروه مستقر در رام الله مسئولیت آن را بر عهده دارند، دریغ نمی ورزیم.
ما همیشه خواستار گفتگوی همه جانبه ملی به منظور اتحاد دوباره گروه های فلسطینی و لغو تحریم نوار غزه هستیم، اما در مقابل گروه رام الله با رد این درخواست ها، محاصره این منطقه را تشدید می کنند.
ما از تداوم نابسامانی اوضاع نوار غزه خوشحال نیستیم، اما در عین حال مسئول اداره این منطقه نیز هستیم و تلاش می کنیم که اقدامات ما در اداره این منطقه برای مردم رضایت بخش باشد تا از این طریق توانسته باشیم خدمتی را به مردم خود ارائه دهیم. درست است که برخی عناصر مزدور دست به یک سری اقدامات خرابکارانه ای در این منطقه می زنند، اما این اقدامات در مقایسه با ناامنی های قبل از سیطره جنبش حماس بر این مطنقه بسیار اندک و به سان قطره ای از دریاست.
ما به وعده های خود به ملت فلسطین و مواضع ثابت خود پایبند هستیم و حاضریم که هر گاه طرف مقابل (جنبش فتح و تشکیلات خودگردان) آمادگی خود را برای گفتگوی جدی و مسئولانه اعلام کند به منظور وحدت سرزمین، ملت، رهبری و آرمان ملت فلسطین این وضعیت را تغییر دهیم.
حمایت مردم از حماس، حمایت از حقوق و آرمان های خودشان است
س: برخی بر این باورند که پس از 14 ژوئن گذشته و سیطره جنبش حماس بر نوار غزه محبوبیت جنبش حماس در میان مردم فلسطین کاهش یافته است. نظر شما در این باره چیست؟
ج: این مساله آرزویی است که دشمنان قسم خورده ملت ما در سر می پرورانند، اما این آرزوها رویاپردازی و خیالاتی بیش نیست. ما از جنبشی صحبت می کنیم که نماینده احساسات و آرمان های ملتی است که در راه دستیابی به آرمان های ملی خود از هیچ چیزی دریغ نورزیده است. از آن جایی که جنبش حماس در قدرت و حضور و استمرار فعالیت خود در عرصه فلسطین به ملت خود متکی است، نمی توان پیوندهای این ارتباط دیرینه میان آنها را از هم گسیخت، مگر این که این جنبش از اصول و خط مشی اولیه خود که انگیزه مردم برای حمایت از این جنبش است دور شود و از آن جایی که انحراف این جنبش از اصول و خط مشی خود غیر ممکن است، پس محبوبیت این جنبش تداوم یافته و روز به روز افزایش خواهد یافت.
درایت و آگاهی ملت ما توان تشخیص خوب و بد و درست و نادرست را به آن می دهد و باعث می شود که با اراده قوی و محکم در مقابل محاصره و دشمنی ها و توطئه ها ایستادگی کند. 90 سال است که ملت ما با کشتار و آوارگی و بازداشت دست و پنجه نرم می کند، اما با وجود این، همچنان به ایستادگی و مقاومت خود ادامه می دهد و لحظه ای از آرمان آزادی قدس شریف و دیگر شهرهای اشغالی مانند حیفا، یافا و عکا چشم پوشی نمی کند. در طول سالیان اشغال، ملت ما در معرض محاصره، گرسنگی، شکنجه، سرکوب و ترور نظامیان اشغالگر و همدستان آنها قرار گرفته است، اما هیچ یک از این اقدامات باعث کاهش اراده این ملت نشده بلکه برعکس باعث پایبندی بیشتر آنها بر حقوق خود و مقاومت در برابر دشمن شده است.
محاصره، دشمنی، تعقیب و بازداشت هایی که علیه ساکنان نوار غزه و کرانه باختری به جرم حمایت آنها از جنبش حماس اعمال می شود، در واقع مجازاتی است که آنها در قبال پایبندی به حقوق خود آن را متحمل می شوند؛ چرا که حمایت مردم از جنبش حماس در وافع به منزله حمایت از حقوق و آرمان های خودشان است، پس چطور ممکن است که این حمایت های مردمی از جنبش حماس کاهش یابد؟
در سایه مخالفت یکی از طرفین، طرف دیگر هیچ طرحی ارائه نمی دهد
س: اوضاع داخلی فلسطین در حال حاضر دچار رکود شده است که به نفع مساله فلسطین نیست. آیا شما برنامه ای برای خروج از این رکود دارید؟
ج: جنبش حماس از زمان بحرانی شدن اوضاع نوار غزه، راهکارهای مختلفی برای برون رفت از بحران داخلی ارائه داده است و هیچ شخص منصفی نمی تواند منکر کارآمدی این راهکارها برای خروج از بحران شود. از جمله این راهکارها می توان به دعوت جنبش حماس از گروه های فلسطینی برای تشکیل دولت وفاق ملی با حضور تمامی گروه های سیاسی فلسطینی، بازسازی ساختار سرویس های امنیتی، رعایت قانون اساسی، پایبندی به مشروعیت های موجود و وحدت نوار غزه و کرانه باختری اشاره کرد که اکثریت آنها به مشروعیت ابو مازن تاکید داشتند.
ما در حال حاضر تلاش داریم تا مواضعی اتخاذ کنیم که مورد قبول همه گروه های فلسطینی باشد، اما اگر ابو مازن در راستای عمل به خواسته های آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی خواهد با جنبش حماس بر سر میز مذاکره بنشیند و همانند انتخابات اخیر از خواست مردم سرپیچی می کند، پس چگونه انتظار دارد که جنبش حماس طرحی به منظور برون رفت از بحران ارائه دهد؟! در شرایطی که یکی از طرفین این مساله با گفتگو مخالفت می کند، طرف دیگر نمی تواند طرحی در این زمینه ارائه دهد. با این وحود، جنبش حماس طرح مشترک رئیس جمهور یمن و سودان را پذیرفت و طرح های مختلف مردمی در این زمینه ارائه داد که آخرین مورد از آنها ریاست سه کنفرانس (ملی ـ عربی، ملی ـ اسلامی و کنفرانس احزاب عربی) بود.
احتمال تغییر موضع جنبش حماس در قبال مشروعیت عباس
س: در صورتی که عباس به مخالفت خود با گفتگو با جنبش حماس ادامه دهد آیا موضع این جنبش در قبال مشروعیت وی به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تغییر خواهد کرد؟
ج: بلی در صورت تداوم وضعیت کنونی، ممکن است در آینده شاهد تغییر موضع این جنبش درقبال مشروعیت عباس به ویژه در نمایندگی وی از سوی این جنبش برای گفتگو با طرف های خارجی باشیم؛ چرا که این صلاحیت بر اساس سند وفاق ملی و اصول آن به وی واگذار شده بود، اما عباس در حال حاضر در عملکرد خود بر هیچ مرجعی پایبند نیست و اقدامات خودسرانه ای انجام می دهد.
کنفرانس پاییز و افق های تیره و تار
س: رئیس تشکیلات خودگردان از کنفرانس صلح بین المللی پیشنهادی بوش حمایت می کند، اما حتی خوش بین ترین ناظران هم اعتقادی به موفقیت این کنفرانس در دستیابی به راه حلی برای مناقشه فلسطینی ـ صهیونیستی ندارند و آن را تنها نشستی در حد گردهمایی عمومی کشورهای شرکت کننده در آن می دانند. نظر شما در این باره چیست؟
ج: مقامات آمریکایی اظهارات مختلفی در زمینه برگزاری این کنفرانس مطرح می کنند؛ در حالی که برخی از آنها معتقد هستند که برگزاری این کنفرانس به روند سیاسی مسالمت آمیز خاورمیانه ضربه می زند، برخی دیگر از جمله “کاندولیزا رایس” بر این باور است که دولت آمریکا در حال حاضر در بحران داخلی و خارجی دشواری به سر می برد که این کشور را وادار می کند که با در پیش گرفتن برخی اقدامات و فعالیت ها، چنین وانمود کند که این دولت همانند مساله جنگ به مساله صلح در خاورمیانه نیز اهمیت زیادی قائل است و رایس در این زمینه به حدی فعالیت کرده است که حتی توانسته است بوش را نیز با نظر خود همسو کند.
به طور خلاصه می توان اعلام کرد که هدف کنفرانس پاییز، دستیابی به راه حلی در زمینه مساله فلسطین نیست، بلکه این کنفرانس تلاشی برای خروج آمریکا از بحران کنونی در منطقه خاورمیانه و به ویژه عراق و نیز تلاشی برای دستیابی به افق های جدید در زمینه پرونده هسته ای ایران است.
اما در ارتباط با حمایت “محمود عباس” رئیس تشکیلات خودگردان از این کنفرانس باید گفت که این مساله به منزله دل بستن به رویاهایی است که در نهایت به تونلی مانند تونل اسلو و شاید هم بدتر از آن منتهی خواهد شد. هر کسی که مسائل سیاسی را به دقت دنبال کند، می بیند که دولت بحران زده آمریکا به خوبی به این مساله واقف است که کاهش محبوبیت نخست وزیر کنونی رژیم صهیونیستی، قدرت اتخاذ تصمیمات بزرگی مانند آغاز روند سازش سیاسی با طرف فلسطینی را که منجر به تحقق کمترین دستاورد برای فلسطینیان شود، از آن سلب کرده است.
لازم به ذکر است که اظهارات وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر عدم فشار بر طرف صهیونیستی برای سازش با طرف فلسطینی در حالی ایراد شد که همزمان با آن، رژیم اشغالگر قدس 1100 دونم از زمین های قدس اشغالی را به اشغال درآورد.
به عبارت دیگر می توان گفت که هدف رایس از سفر به فلسطین اشغالی و دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی و نیز دیدار با رئیس تشکیلات خودگردان در رام الله، دستیابی به سند مورد توافق عباس و اولمرت است که بتوان آن را در کنفرانس بین المللی صلح به تصویب رساند و از سوی دیگر در این سند باید از ارائه هر گونه برنامه زمانی برای اجرای توافقات صورت گرفته میان طرفین و نیز بحث درباره مسائل حل نهایی خودداری شود. با این اوصاف می توان به این نتیجه رسید که این سند پس از انتخابات آتی آمریکا به باد فراموشی سپرده خواهد شد و هیئت مذاکره کننده فلسطینی وارد دور دیگری از مذاکرات خواهد شد و در همین حال رژیم صهیونیستی با تداوم عملیات شهرک سازی و یهودی سازی اراضی کرانه باختری و قدس و منطقه الاغوار و نیز تداوم ساخت دیوار حائل واقعیت های جدیدی را به وجود خواهد آورد و بدین ترتیب در پایان هیئت مذاکره کننده فلسطینی متوجه خواهد شد که باید در دور جدید مذاکرات خود، مساله اداره ساکنان مناطق باقی مانده کرانه باختری را مورد بحث و بررسی قرار دهد. در همین زمینه توجه به این نکته لازم است که دولت آمریکا همواره بر این مساله تاکید کرده است که طرف فلسطینی باید تغییرات جغرافیایی و جمعیتی کرانه باختری را که اشغالگران آنها را ایجاد کرده اند، بپذیرد.
مساله یهودی سازی، مبادله اراضی، قدس و آوارگان
س: اخیرا اخباری مبنی بر واگذاری برخی امتیازات از سوی هیئت مذاکره کننده فلسطینی در ارتباط با به اصطلاح “یهودی سازی “، “مبادله اراضی”، قدس و آوارگان منتشر شده است. نظر شما در این باره چیست؟
ج: مساله “یهودی سازی ” خطرات زیادی در درون خود نهفته دارد و دو هدف را دنبال می کند:
هدف اول این مساله این است که رژیم صهیونیستی را به عنوان “کشوری یهودی” معرفی کند که باعث افزایش حمایت یهودیان جهان از این کشور و مسئولیت آن در قبال یهودیان خواهد شد؛ حتی اگر این یهودیان ساکن کشورهای دیگری باشند. البته این مساله با منشورهای سازمان ملل متحد و عرف بین الملل در تضاد است.
اما هدف دومی که مساله یهودی سازی دنبال می کند، این است که حق مقاومت مردم فلسطین از سرزمین خود به منظور بازگشت به شهرهای خود از جمله یافا، حیفا، اللد و الرمله و غیره را از آنها بگیرد و بر خلاف قطع نامه های بین المللی صادر شده در ارتباط با کرانه باختری و نوار غزه به آنها اجازه بازگشت به سرزمین خود را ندهد که این مساله به منزله نقض حقوق ثابت ملی فلسطینیان و حتی نسل های آینده آنان است که با توجه به تغییر اوضاع و موازنه قدرت هیچ کس نمی تواند، خواستار بازپس گیری سرزمین و کشور خود شود. مساله خطرناک تر در این زمینه این است که این توافقات در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب برسد و بدین ترتیب همه کشورهای جهان در قبال آن مسئولیت داشته باشند و هر کسی با این کشور دشمنی کند، مورد بازخواست قرار گیرد. خطر دیگری که در این زمینه وجود دارد به مساله مبادله اراضی بر اساس معادله یک در برابر یک و به تعبیر بهتر مبادله یک متر از قدس با یک متر از نقب است که در جریان آن زمین های آباد (برخوردار از منابع آب) و زمین های خشک و بی آب هیچ تفاوتی با هم نخواهند داشت که این مساله نیز به منزله لغو و ابطال قطع نامه ها و طرح های مربوط به مرزهای سال 1967 است. البته توجه به این نکته نیز لازم است که با وجود شکننده بودن موضع هیئت فلسطینی در ارتباط با مساله قدس و آوارگان، رژیم صهیونیستی تمایلی به مطرح کردن این مساله ندارد.
پیام کنفرانس دمشق
س: قرار است کنفرانس ملی در دمشق پایتخت سوریه برگزار شود. پیام این کنفرانس چیست و چه گروه هایی در آن شرکت می کنند؟
ج: این کنفرانس در شرایطی برگزار می شود که مردم فلسطین در شرایط دشواری به سر می برند که از جمله می توان به ایجاد شکاف در جامعه فلسطینی اشاره کرد که اقدامی هدفمند از سوی رئیس تشکیلات خودگردان بود. از مشکلات دیگر مردم در مقطع کنونی می توان به محاصره نوار غزه و کرانه باختری و اقدامات آمریکا و رژیم صهیونیستی اشاره کرد که با هدف حذف مساله فلسطین صورت می گیرد. علاوه بر این، همزمان با این مشکلات و شرایط دشوار، جهان عرب موضع قدرتمندانه ای در قبال مساله فلسطین اتخاذ نمی کند و بدین ترتیب جهان عرب در برابر توطئه های آمریکا برای سیطره بر این منطقه حالت انفعالی دارد.
برگزاری کنفرانس ملی دمشق در شرایط کنونی به این دلیل حایز اهمیت است که حاوی پیامی به دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی و طرفداران طرح سازش و حذف مساله فلسطین است و آن این که ملت ما به وحدت و اصول ملی خود پایبند است و تمامی تلاش های دشمن در زمینه سوء استفاده از دو دستگی ایجاد شده در جامعه فلسطین را که به منظور فشار بر مردم برای عقب شینی آنها از حقوق ملی خود صورت می گیرد، ناکام خواهد گذاشت.
اما در ارتباط با شرکت کنندگان در این کنفرانس باید گفت که از تمامی گروه های فلسطینی، سازمان های مردمی و اتحادیه های صنفی و نیز شخصیت های مستقل و برجسته فلسطینی برای حضور در این کنفرانس دعوت به عمل آمده است. علاوه بر این، رئیس شورای ملی فلسطین و تعداد زیادی از شخصیت های برجسته عربی برای شرکت در این کنفرانس دعوت شده اند.
در صورت عدم پذیرش خواسته های مقاومت از سوی اشغالگران شلیت آزاد نخواهد شد
س: مساله مبادله اسرای فلسطینی و صهیونیستی به کجا رسیده است؟
ج: تحول جدیدی در زمینه آزادی “گلعاد شلیت” نظامی صهیونیستی اسیر گروه های مقاومت صورت نگرفته است. ما از طریق هیئت مصری خواسته های خود از رژیم صهیونیستی در مقابل آزادی شلیت را اعلام کرده ایم ؛ در حالی که ما بر اجرای این مبادله در سریعترین زمان ممکن تاکید می کنیم، اما رژیم اشغالگر قدس تامین این خواسته ها را به تاخیر می اندازد. از همین رو ما بر پایبندی خود بر خواسته هایمان در قبال آزادی شلیت تاکید می کنیم و هیچگاه از آنها عقب نشینی نخواهیم کرد و مطمئن هستیم که این رژیم در نهایت به خواسته های ما تن خواهد داد؛ زیرا اگر واقعا به مساله آزادی شلیت علاقه مند باشد چاره ای جز این ندارد.
