آتش بس با حماس راه حل مناسبی نیست. رژیم صهیونیستی می بایست به سرکوب حماس ادامه دهد و در عین حال باید رهبران میانه روی حماس و جنبش فتح را به گفت و گو و مذاکره با رژیم صهیونیستی به ویژه پس از عملیات نظامی موفقیت آمیز اخیر در غزه علیه جنبش جهاد اسلامی تشویق کند. تاکنون عده زیادی خواستار پذیرفتن پیمان آتش بس و ایجاد آرامش در برابر توقف عملیات نظامی ارتش صهیونیستی در نوار غزه و پایان محاصره اقتصادی کنونی شده اند، اما به نظر می رسد که تصمیم گیران صهیونیستی از دروس گذشته هنوز چیزی یاد نگرفته اند.
پس از جنگ ژوئن تا دسامبر سال 1987م. شاخه اخوان المسلمین در مناطق مختلف فلسطین موفق شد که زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی مستحکمی را پی ریزی کنند که در نهایت به ظهور انتفاضه نخست و تشکیل سازمانی به نام حماس شد. سران تل آویو پس از تبعید 415 نفر از پیروان حماس و جهاد اسلامی به جنوب لبنان در سامبر 1982م. و بازگرداندن آنان به به فلسطین پس از پیمان “اسلو” به این مساله توجه نکردند که این افراد در اردوگاه حزب الله لبنان آموزش دیده اند و سپس عملیات انتحاری را به عنوان ابزاری راهبردی برای تخریب روند صلح برای خود برگزیده اند.
حماس این گونه و با آغاز انتفاضه دوم (الاقصی) به کانون اصلی مقاومت و گروه مخالف با موجودیت رژیم صهیونیستی بدل شد. طی گذشت سال ها از عمر انتفاضه، کابینه های متعدد رژیم صهیونیستی ترجیح دادند تا به جای ترور رهبران حماس، ریاست تشکیلات خودگردان و زیرساخت های آن را تضعیف کند، به گونه ای که سیاست ترور رهبران حماس تنها در حق شیخ احمد یاسین و معاونش عبد العزیزرنتیسی در اکتبر سال 2004م. اعمال شد.
پس از درگذشت یاسر عرفات در نوامبر سال 2004م. کابینه شارون تصمیم گرفت تا به جای اعمال فشار علیه حماس، به طور یک جانبه و بدون هیچ گونه توافقی از غزه عقب نشینی کند؛ چرا که همگان می دانستند که حماس بالاخره بر نوار غزه مسلط خواهد شد و دامنه مبارزاتی خود را به کرانه باختری انتقال خواهد داد. اندکی بعد “اسرائیل” به حماس اجازه داد تا در انتخابات مجلس قانونگذاری شرکت و از نظر سیاسی بر ریاست تشکیلات خودگردان سیطره یابد و برای خود یک نیروی نظامی مستقل مانند حزب الله تشکیل دهد و در نهایت غزه را اشغال کند. تمامی این امور بدون هیچ گونه واکنش جدی از سوی رژیم صهیونیستی صورت گرفت.
قبول پیشنهاد آتش بس در واقع به معنای یک پیروزی راهبردی برای حماس و همپیمانان آن است. به دیگر سخن، با قبول آتش بس، حماس در نظر فلسطینیان به یک گروه پیشگام در عرصه مبارزات ملی تبدیل خواهد شد و خیلی زود مشروعیت بین المللی کسب خواهد کرد و پیامد آن خواهد توانست از طریق کمک های جامعه بین المللی شاهرگ اقتصادی و سیاسی فلسطین را کاملا در اختیار بگیرد. با پذیرفتن آتش بس، حماس همچنین توانمندی نظامی و بازدارندگی خود علیه رژیم صهیوینستی را از طریق قاچاق سلاح در مرزهای مصر گسترش خواهد داد و ما ظرف یکی دو سال در مرزهای جنوبی خود شاهد شکل گیری یک دولت افراطی خواهیم بود که با ایران و سوریه و حزب الله پیمانی مستحکم و قوی و این احتمال نیز وجود دارد که حماس بر کرانه باختری سیطره یابد و از این طریق بر امنیت اردن و مصر و حتی جنبش اسلامی در اراضی اسرائیل نیز تاثیر بگذارد. گذشته از این، حتی اگر حماس نیز به وعده های خود مبنی بر عدم نقض آتش بس طی چند ماه پایبند باشد، اما ایران و جنبش جهاد اسلامی برای سنگ اندازی در راه مذاکرات صهیونیست ها با فلسطینیان تمامی تلاش خود را به کار خواهند گرفت. آیا یک دستاورد مقطعی که پس از آرامش نسبی چند ماهه یا یک یا دو ساله تحقق خواهد یافت، می تواند توجیه گر شکست و ناکامی یک دستاورد راهبردی در آینده باشد؟ در پاسخ باید گفت که اولا ما در این زمان با وضعیتی مشابه جنوب لبنان پس از عقب نشینی یک جانبه از ماه مه 2000م. و نتایج بسیار بد ژوئن 2006م. مواجه هستیم.
“اسرائیل” برای مقابله با ادامه حملات مبارزان فلسطینی علیه شهرک های صهیونیستی و سیل سلاح هایی که وارد نوار غزه می شود، می بایست به مقابله خود علیه حماس و اعضای آن در نوار غزه ادامه دهد و رهبران آن را ترور کند و در صورت نیاز و برای سیطره بر گذرگاه مرزی فیلادلفیا و بخش هایی از شمال نوار غزه، حمله گسترده زمینی علیه نوار غزه به راه بیاندازد.
ذکر این نکته نیز ضروری است که در جنبش فتح همچنان برخی رهبران افراطی نظیر فاروق قدومی دبیر این جنش وجود دارند که خواهان هیچ گونه سازشی با رژیم صهیونیستی نیستند. ما فقط از طریق تقویت گروه های میانه رو و حمایت از فلسطینیان میانه رو در کرانه باخرتی و تضعیف توانمندی ها و قدرت سیاسی و اجتماعی حماس در غزه قادر هستیم در میان جنبش اسلامی شکاف ایجاد کنیم تا چه بسا بروز جنگ میان اعضای میانه روی فتح و پراگمات های جنبش حماس بر ضد جریان افراطی که امروزه کنترل غزه و خارج آن را در دست گرفته، ما را به نتیجه مطلوب برساند.