مردم فلسطین از مهرماه 94 انتفاضه سومخود را با نام «قدس» آغاز کردهاند و در این مسیر بیش از 200 شهید تقدیم قیام خودکردهاند. شدت و گسترش این انتفاضه باعث شد تا نتانیاهو به دنبال اجرای سیاست مشتآهنین با هدف مهار این قیام باشد. از این روی لیبرمن چهره افراطی و جنگطلبصهیونیست را به عنوان وزیر جنگ خود انتخاب کرد. این اقدام از سوی نهادهای حقوقبشری به نوعی محکوم شد و کارشناسان آن را زمینهساز شروع جنگی دیگر در فلسطینتفسیر کردند. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر با پدیدهای به ناممهاجرت معکوس مواجه شده است که دلیل اصلی آن اقتصادی و امنیتی است. برای بررسیچنین شرایطی و همچنین شرایط انتفاضه سوم با «دکتر اسعد عبدالرحمن» پژوهشگرفلسطینی مصاحبهای انجام دادهایم. دکتر عبدالرحمان دارای مدرک دکترای علوم سیاسیاز کانادا است که در دانشگاههای زیادی تدریس کرده است.وی عضو شورای امنا و رئیس اجراییموسسه بینالمللی فلسطین و همچنین عضو موسس و عضو شورای اداری سازمان عربی حقوقبشر تا سال 1998 بوده است. دکتر عبدالرحمان که 19 کتاب و 44 پژوهش دانشگاهی درزمینه مسائل فلسطین دارد چهار بار نیز توسط صهیونیستها زندانی شده است. متن کاملاین گفتوگو پیشروی شما است.
*شما به عنوان کسی که سالها است در مسئله فلسطین فعالیت وپژوهش میکنید دلیل اصلی طولانی شدن مبارزات مردم فلسطین را بیشتر مسائل داخلی میدانیدیا کارشکنیهای خارجی؟
علل و عوامل متعددی باعث طولانی شدنمبارزات فلسطینیها شده است که نخستین آن وجود سازمان جهانی صهیونیسم است. آنانبرنامه صهیونیستیای را به اجرا گذاشتند که تصریح میکند:«هدف صهیونیسم، برپائیکشورهای یهودیان در فلسطین با حمایت و ضمانت قوانین جهانی است. آنان حتی به این همبسنده نکردند و اهداف خود را توسعه دادند و اعلام کردند هدف نخستشان وحدت ملت یهودو مرکزیت سرزمین «اسرائیل» و گرد آوردن ملت یهود در وطن تاریخی خود از طریق مهاجرتاز تمام نقاط جهان به این سرزمین است. علاوه بر این وجود دولتهای اسرائیلی راستگراو اقدام آنها در پاکسازی نژادی و اجرای طرح استعماری شهرکسازی با هدف تسلط برزمینهای فلسطینیها و آواره کردن آنها و جایگزین کردن شهرکنشینان به جای آنها ازدیگر عوامل است.
همچنین از دیگر عوامل این روند،اختلافات و جدائی میان خود فلسطینیها، است که به عنوان «نکبت سوم» محسوب میشود؛کوتاهی جهان عرب و جهان اسلام و مواضع کشورهای غربی حامی صهیونیسم که تاکنون ازهرگونه کمک اقتصادی، سیاسی و نظامی و رسانهای به آن دریغ نکردهاند نیز در اینامر تاثیر داشته است.
* در شرایط کنونی مردم فلسطین در حالسپری کردن انتفاضه سوم یا انتفاضه قدس هستند. این انتفاضه اکنون در چه شرایطی استو آیا میتوان به آن امیدوار بود؟
علیرغم تفاوت عملیاتها در 9 ماه عمراین انتفاضه، مشخص شده که، آتش آن انتفاضه، همچنان در زیر خاکستر باقی است. هر چنددولت راستگرای افراطی اسرائیل پس از هر عملیاتی مجازاتهای گروهی وضع میکنند، امااینها برای فلسطینیها ضربه قابل توجه بهشمار نمیرود و هرگز نخواهد توانست مانععملیاتها شود. اسرائیل با جنایات خود، هر روز آتش انتفاضه را شعلهور میکند. چونقاعده این است که خون، خون میآورد، کینه، کینه را سبب میشود و سرکوب منجر بهمبارزه خواهد شد و تا زمانی که مقاومت ادامه دارد، امیدواریها هم وجود دارد ونتایج خوبی به دست خواهد آمد.
* شما روی کار آمدن لیبرمن در اسرائیلبه عنوان فردی جنگطلب را چگونه ارزیابی میکنید؟
دولت نتانیاهو هر چند بیشتر از دولتهایپیشین، راستگراست اما با تدوین و اجرای قوانین اشغالگرانه نژادپرستانه، همهفلسطینیها را دچار مشکل میکند. با این وجود، این دولت این روزها، فقط فلسطینیهایسال 1948 را مورد توجه قرار داده است و حضور لیبرمن نشانهای از افزایش گرایش هایافراطی و نژادپرستانه دولت اشغالی اسرائیل و به معنی جهشی مضاعف در افراطیگریاسرائیل است.
*آیا روی کار آمدن لیبرمن میتواند بهمعنای اتخاذ مشت آهنین از سوی نتانیاهو برای مقابله با انتفاضه قدس باشد؟
کسی که مطبوعات اسرائيل را پیگیری میکند،با حجم انتقادات مربوط به انتخاب لیبرمن به عنوان وزیر دفاع مواجه میشود. محوراین انتقادات بر سر اینکه او از دیگران افراطیتراست نیست بلکه به خاطر این است کهمسئله امنیت، یک مسئله شعاری نیست بلکه نیاز به درایت و تخصص دارد که هیچ کدام ازاینها در لیبرمن وجود ندارد. مضافا اینکه دستگاه اطلاعاتی اسرائيل تقریبا به ایننتیجه رسیده است که موفقیت مشت آهنین در برابر انتفاضه غیرممکن است و بدون راه حلسیاسی و تشکیل یک دولت فلسطینی، آتشفشان مقاومت و انتفاضههای فلسطینی هرگزخاموش نخواهد شد.
* برخی نهادهای حقوق بشری هم از روی کارآمدن لیبرمن ابراز نگرانی کردهاند. به نظر شما احتمال وقوع جنگی دیگر علیه مردمفلسطین وجود دارد؟ این احتمال چقدر است؟
انتخاب لیبرمن به عنوان وزیر دفاع، دراصل برای تقویت دولت نتانیاهو با اعضای اضافی کنست (پارلمان)است تا آن دولت از امتیازات داخلی وخارجی برخوردار شود به اضافه اینکه چهره حقیقی اسرائیل را به نمایش میگذارد. درنتیجه هیچ بعید نیست که انتخاب او پروسه آماده شدن برای مرحله جدید در سایه تحولاتمنطقهای باشد. قطعا ما شاهد افزایش اقدامات بر ضد مقاومت فلسطینی در غزه و برضد دولت فلسطین در کرانه باختری خواهیم بود. نمیتوان مواضع اعلام شده لیبرمن رادر قبال مسائل فلسطینی نادیده گرفت. او مقابله با مقاومت در غزه را در راس اولویتهایخود قرار داده است. شرایط منطقهای فعلی زمینه مناسبی برای هرگونه ماجراجوئی برایلیبرمن است به طوری که در بسیاری از مسائل شعلهور در مناطق جهان که جهان بهآنها توجه کمتری میکند حضور رژیم صهیونیستی در آنها مشهود خواهد بود.
* در کنفرانس هرتزلیا حزبالله به عنوانبزرگترین مشکل اسرائیل بیان شد. با توجه به موفقیتهای حزبالله لبنان در منطقهاحتمال وقوع جنگ علیه این حزب را چقدر میدانید؟
همه ما هشدار معاون رئیس ستاد مشترکارتش اسرائيل یائیر گولان در آخر ماه آورین گذشته خطاب به حزبالله را به یادداریم که گفته بود: هر گونه جنگ در آینده میان اسرائیل و حزبالله، نابودکنندهخواهد بود. اما حزبالله توانمندیهای خود را افزایش داد و اسرائیل آن را تهدیدیبیسابقه خوانده و اعلام کرده اسرائیل تقویت زرادخانه سلاحهای این حزب را رصد میکندو این حزب بیش از صد هزار موشک در اختیار دارد. که این امر منجر به بروز یک جنگحقیقی خواهد شد و فقط محدود به لبنان نخواهد بود و لذا ما باید از ماهیت رژیمی کهبر اشغال و تجاوز برپا شده غفلت نکنیم.
* با توجه به تجارب و توانمندیهای حزباللهدر صورت وقوع جنگ اسرائیل توان غلبه بر حزبالله را خواهد داشت؟
با پایان جنگ اسرائیل بر لبنان در سال2006، قطعنامه 1701 شورای امنیت مبنی بر عقبنشینی ارتش اسرائیل و نیروهای حزباللهاز جنوب لبنان و استقرار ارتش لبنان در جنوب و توسعه نیروی یونیفل برای کنترلاجرای قطعنامه صادر شد. از منظر حزبالله و متحدان آن، پیروزی این حزب این بود کهاهداف اسرائيل را در این جنگ ناکام گذاشت و از منظر اسرائیل، پیروزی اسرائيل اینبود که حزبالله را از حمله مجدد به این رژیم بازداشت. با وجود عدم تمایل دو طرفبه شروع جنگ جدید میان آنها، تحولات و ائتلافهای جدید در منطقه ممکن است این دورا وارد چنین جنگهایی کند که تاثیرات و نتایج و بازتاب بزرگی در منطقه در پیخواهد داشت و اسرائیل از آن بیمناک است. همچنین جنگ مجدد این بار خشونتبار و مخربترخواهد بود و بعید نیست که اسرائیل – بر اساس اظهارات سران آن و گزارشهایکارشناسان – متوسل به سیاست زمین سوخته شود و از تمام ذخایر نظامی غیرهستهای خودبهره گیرد.
* اسرائيل در سالهای اخیر با مهاجرتمعکوس مواجه شده است. شما اطلاعات خاصی در مورد میزان و جزئیات خروج و فراریهودیان از اسرائیل را دارید؟
بر طبق اعلام رسانههای اسرائيل، سال2015، شاهد بیشترین تعداد متقاضیان لغو تابعیت در اسرائيل بود. به طوری که 749اسرائیلی پاسپورتها و کارتهای شناسایی خود را تحویل دادند. این تعداد در سال 2003،470 نفر و در سال 2014، 635 نفربود. احساس عدم امنیت و عوامل اقتصادی دو انگیزهاصلی برای مهاجرت معکوس یهودیان است. همچنین چالش جمعیتشناسی سیاسی پیش رویاسرائیل عامل افزایش نگرانی در میان شهروندان اسرائیلی خواهد بود. در یک نظرسنجیکه از سوی روزنامه اسرائیلی معاریو منتشر شده، آمده است که 28 درصد از اسرائیلیهادر اندیشه هجرت از اسرائيل به دلایل مختلف هستند و بیشترین عامل و انگیزه پذیرشسکونت در اسرائیل ارتباطات خانوادگی بوده در حالی که انگیزه ارتباطهای دینی کهاسرائیل به آن استناد میکند فقط 1 درصد بوده است. با تاسف شدید نتایج نشان میدهدکه مهاجرت به اسرائیل بر مهاجرت معکوس غلبه دارد که دلیل آن هم وخامت اوضاع منطقهو ایجاد جنگ میان دشمنان اسرائیل به جای ائتلاف و اتحاد برای جنگ با اسرائیل استمضاف بر اینکه انتفاضه فلسطین هم تنها رها شده است.
* چرا در شرایط کنونی مسئله فلسطین ازاولویت جهان عرب خارج شده است؟
پیدایش جنگهای طایفهای در کشورهایخاورمیانه منجر به کاهش توجه بینالمللی و عربی و اسلامی به مسئله فلسطین شد. الاناولویت، مبارزه با تروریسم شده در حالی که تروریست بزرگتر همان اسرائیل است لذاجهان، مسئله فلسطین و روند صلح را فراموش کرده است به اضافه اینکه اختلاف و جداییفلسطینیها از همدیگر مزید بر علت شده و دیگر یک تصمیم فلسطینی مستقل یا حتی شبهمستقل وجود ندارد. همه اینها باعث بیتوجهی به مسئله فلسطین در تمام سطوح عربی،اسلامی و منطقهای و بینالمللی شده است.
* در ماههای اخیر اخبار زیادی ازنزدیکی عربستان و اسرائیل منتشر شده است ارزیابی شما در این مورد چیست؟
امروزه کشمکش در امتداد منطقهخاورمیانه افزایش یافته و طرحهای زیادی مطرح شده که برخی از آنها با برخی متناسبو همسو است و برخی دیگر در تعارض با یکدیگر میباشد. آنچه باعث درد و ناراحتی استاینکه این طرحهای بینالمللی و منطقهای در حکم جنگهایی است که طایفهگرایی وتعصبات مذهبی آنها را شعلهور میکند. پس از خودداری ایالات متحده آمریکا از حمایتکشورهای معتدل عربی و وخامت اوضاع و به صحنه آمدن قدرتهای منطقهای و در راس آنهاایران و ترکیه، دولت صهیونیستی فرصت را غنیمت شمرد تا نقش مورد انتظار تاریخیصهیونیستها را ایفا کند با این بهانه که ایران دشمن اول اسرائیل است و میخواهدآن را نابود کند.
این امر محافل مهمی را در دولتصهیونیستی بر آن داشت که در اندیشه ایجاد قدرتی با حضور طرفهای «اردوگاه اهل سنت» باشندو امیدوارند خودشان هم رهبر این اردوگاه باشند. بنابراین دولت صهیونیستی میکوشددایره نفوذ و حمایت از مرزهایش را گسترش دهد و واقعیت را چنین جلوه دهد که جنگمیان سنی و شیعه برقرار است و «مصلحت مشترک» آن ایجاب میکند که با «اردوگاه اهلسنت» باشد.
* آیا میتوان در سالهای آینده شاهدروابط رسمی اسرائیل و عربستان بود؟
در سیاست هیچ چیز بعید نیست خصوصا اگردرگیری میان کشورهای اسلامی ادامه داشته باشد. در حال حاضر ما شاهد مثال روشنی ازتغییر 180 درجهای موضع ترکیه هستیم. با کمال تاسف کشورهای اسلامی منطقه بنا بهمواضع و مصالح منطقهای خود و نه مصالح اسلامی، از سیاستهای منطقهای پیروی میکند.
* وضعیت ارتباطی دیگر کشورهای عربی بااسرائیل چگونه است؟
همانطور که میدانید پیمانهای صلحبا کشورهای عربی وجود دارد و روابط تجاری با سایر کشورها برقرار است و همانطور کهگفتم تا زمانی که کشورهای اسلامی شیوه چالش و درگیری و جنگ با یکدیگر را در پیشگرفتهاند و به جای ایجاد طرح اسلامی همه جانبه و گسترده از طرحهای طایفهای وتنگنظرانه حمایت میکنند، هیچ چیز در سیاست بعید نخواهد بود.
منبع :کیهان ، مصاحبه: محمدرضا مرادی ، ترجمه:مهرداد آزاد ، 30/04/1395