توافقاسراییل- فلسطین بیشتر تکه هایی از پازل پروژه اسراییلی- آمریکایی است. این طرحباتوجه به حمایت همه جانبه امریکا در طول چندین دهه از اسراییل، دوستی عمیق ترامپبا یهودیان، به دنبال احقاق حقوق فلسطینی‌ها نیست بلکه رضایت اسراییل شرط اولیه واساسی آن محسوب خواهد شد
بدون شک هیچدوستدار حقوق انسانی در جهان وجود ندارد که خواهان پایان یافتن منازعه فلسطین ورسیدن مردم آن به حقوق قانونی خودشان نباشد. در این زمینه راه حل ها و احتمالاتزیادی مدنظر گرفته شده است که از جمله می توان به راه هایی و احتمالاتی نظیربرگزاری همه پرسی و معیار دانسن نظر مردم، بازگشت اسراییل به مرزهای 1967، بازپسگیری کل سرزمین های فلسطینی، انتقال فلسطینیان به مکانی دیگر، و تشکیل دو دولتمستقل و همجوار اشاره نمود که از سوی شخصیت های سیاسی دنیا مطرح شده است. اماآنچه که امروز به نظر می رسد مورد توافق قرار خواهد گرفت طرح تشکیل دو دولت مستقلو همسایه است که هرچند در سنوات قبل ارائه شده اما دونالد ترامپ، رییس جمهورآمریکا با اعتقاد به عملی بودن آن پیگیر این طرح شده است.
در این راستامذاکراتی در کاخ سفید و نیز در سرزمین های اشغالی با رهبران اسراییل و فلسطینانجام داده و هیئت بازرسی را برای سنجش عملیاتی شدن طرح به این سرزمین ها گسیلداشت. در پی چنین اقداماتی، محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین اخیراًاظهار داشته که در آستانه یک توافق تاریخی با اسراییل هستیم. طبق این اظهارات بهنظر می رسد که عباس سخن ترامپ را مبنی بر کمک به وی برای اینکه امضای عباس پایتوافق صلح تاریخی فلسطین و اسراییل باشد جدی گرفته و به دنبال رسیدن به این رویاستاما باید در نظر داشت که چه شرایطی در منطقه موجب شد تا این طرح قوت گیرد و آیااین شرایط واقعی بوده و یا ساختگی و تکه هایی از یک پازل اسراییلی – آمریکایی باعنوان طرح صلح فلسطین بوده است. در یک نگاه مراحل ساختن این پازل بدین شرح میباشد:
مرحله 1:بحران در منطقه و از اولویت افتادن مسئله فلسطین: وقوع بحران تکفیری در منطقه گستردگی فراوانی یافت بهشکلی که تقریباً تمامی کشورهای منطقه دچار آن شدند. سوریه به عنوان یکی از پایگاههای مهم مبارزه علیه اسراییل از کانون این مبارزات دور و درگیر مسائل وحشتناکداخلی خود شد. ایران و حزب الله لبنان به دفاع از متحد خود برآمده و عربستان و ترکیهو دیگر اعراب از ترس قدرت گرفتن ایران و در راستای تضعیف کشورهای مخالف خود در اینبحران درگیر شدند. تمامی این موارد مسئله فلسطین را در جهان عرب و اسلام از اولویتانداخته و حتی هشدارهای ایران در این زمینه مثمر ثمر واقع نشد.
مرحله 2:دشمن زدایی از اسراییل:اخیراً آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ اسراییل در اظهاراتی به مورد جالب توجهی اشارهنمود. وی در راستای عادی سازی روابط با کشورهای عرب منطقه و نیز با اشاره به مسائلقطر و دشمنی اعراب با این کشور و ایران گفت: کشورهای عرب منطقه به این نتیجه رسیدهاند که اسراییل نه تنها دشمن آنان نیست بلکه می تواند کلید حل بسیاری از مشکلاتباشد. این اظهارنظر به خوبی مرحله دوم پروژه اسراییلی- امریکایی را نشان می دهد.تکفیری ها از جنس مسلمانان بوده و کشورهای ایران و قطر نیز از خود مسلمانان هستند.ایجاد هراس و دشمنی میان مسلمانان به خوبی اسراییل را در چشم اعراب از دشمنی مبراخواهد کرد تا به غلط، دشمن خود را در میان خود بجویند و اختلاف پایداری را تجربهکنند. پروژه ایران هراسی و قطع روابط اعراب با قطر در این راستا اجرا شده است.
مرحله 3:عادی سازی روابط با اعراب:دو مرحله قبلی به خوبی، بستر را برای این مرحله آماده نمود. دشمن ندانستن اسراییلو کمرنگ شدن مسئله فلسطین در چشم اعراب، عدم ارتباط با رژیم صهیونیستی را ازموضوعیت انداخته و موجب خواهد شد تا آمریکا بتواند با مذاکرات و وعده های نظامی،امنیتی و اقتصادی، اعراب را به ایجاد رابطه و عادی سازی روابط با اسراییل متمایلکند.. این مسئله سرآغاز مراحل بعدی و توافق بر روی طرحی است که اسراییل وامریکا برای فلسطین در نظر دارند.
مرحله 4:انتقال اراضی میان اعراب:در این مرحله به شکل راحت و بدون دردسر، در حالی که در شرایط نرمال اینگونه نخواهدبود طرح اعطای جزایر صنافیر و تیران از مصر به عربستان و بدون اعتراض اسراییل کههمسایه آنهاست، صورت گرفت. بنا به تعبیری این موضوع، انتقال اراضی و تشکیل دو دولترا در فلسطین و اسراییل در افکار عمومی عرب و نیز فلسطین عادی و نرمال نشان خواهدداد.
مرحله 5:اعلام طرح دو دولت و میانجی گری آمریکا:تحت مراحل پیش گفته شرایط به گونه ای پیش می رود که محمود عباس از توافق بااسراییل برای تشکیل دو دولت مستقل به عنوان توافق تاریخی یاد کرده و از بابت آنخوشحال به نظر می رسد. دیگر کشورهای عرب نیز از این طرح حمایت می کنند و هیچاعتراضی بدان ندارند. این در حالی است که در فلسطین، گروه های مقاومت، مخالف چنینطرح هایی بوده و معتقدند که کل سرزمین های اشغالی باید به فلسطین بازگردانده شود،شهرک سازی متوقف شده و وضعیت اسرای فلسطینی و آوارگان مشخص شود. مواردی که اسراییلو امریکا تعهدی به انجام آن نداده اند.
در کلمشاهده می شود که توافق اسراییل- فلسطین بیشتر تکه هایی از پازل پروژه اسراییلی-آمریکایی است. این طرح با توجه به حمایت همه جانبه امریکا در طول چندین دهه ازاسراییل، دوستی عمیق ترامپ با یهودیان، رضایت نتانیاهو که پیشتر معتقد به نابودیفلسطین بوده و برآورده نکردن بسیاری از مطالبات فلسطینیان مبنی بر توقف شهرک سازیو بازگشت آوارگان و همچنین از دست دادن حمایت متعصبانه اعراب نسبت به فلسطین، طرحخوشایندی برای ملت فلسطین نبوده و چندان به دنبال احقاق حقوق این ملت نیست بلکهرضایت اسراییل شرط اولیه و اساسی آن محسوب خواهد شد.
در اینرابطه، راه چاره در درجه اول در بین خود فلسطینیان و در درجه بعد در بین جوامعمسلمان است. همانگونه که در طرف فلسطینی و خط مقاومت، ریشه مشکلات جامعه فلسطین دراختلافات داخلی، ساده اندیشی و ساده لوحی در اعتماد به طرف مذاکره و شاید هم بهدلیل خستگی از مبارزه و روحیه محافظه کارانه همچنین عدم تحرک و حمایت مؤثر درجوامع اسلامی می باشد. اگر جهان اسلام به طور واقعی به توانمندی ها و ظرفیت هایعظیم خود توجه داشت و از آنها استفاده می کرد، امروز نه فلسطین در درد غربت ومظلومیت چنین بر خود می پیچید و نه جهان اسلام اینچنین در مقابل تهاجمات خصمانهغرب در تشتت و تزلزل بود. در عین حال، روندهای موجود امیدوارکننده است و سرانجامبیداری مسلمانان و افزایش آگاهی ها و مطالبات آنها، مسیرهای واقعی را خواهد یافت وبه این وضعیت اسفناک پایان خواهد داد
منبع : الوقت ، 14/04/1396
