شنبه 03/می/2025

«پروژه دالت»؛ طرح صهیونیسم برای پاکسازی نژادی در فلسطین

یکشنبه 23-آوریل-2017

صهیونیست‌هاقبل از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل برای تصرف سرزمین فلسطینی، با حمایت انگلیسروستاهای فلسطینی را تصرف کرده و اهالی آنها را به صورت فجیعی قتل عام و آوارهکردند که این جنایت به «طرح دالت» مشهور است.

به گزارشگروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بعد از جنگ جهانی اول و اشغالفلسطین به وسیله انگلیس روند ورود صهیونیست‌ها به فلسطین تشدید شد و صهیونست‌ها طی30 سال حضور انگلستان در سرزمین فلسطین توانستد تحت حمایت این کشور رشد و برای خودسازمان‌های مدنی و نظامی ایجاد کنند و سرزمین‌های فلسطینی را اشغال کنند.

طی این مدتصهیونیست‌ها که چندین سازمان نظامی ایجاد کرده بودند اقدام به اشغال شهرها وروستاهای فلسطینی و پاکسازی آنها از اهالی این مناطق کردند به گونه ای که بسیاریاز کارشناسان فلسطین حتی تاریخ دانان یهودی این اقدام صهیونیست ها را طرحی از پیشآماده شده برای پاکسازی نژادی سرزمین فلسطین می‌دانند.

از جملهاین دانشمندان «ایلان پاپه» مورخ یهودی و استاد سابق دانشگاه حیفا است. وی کتابیرا با  عنوان «پاکسازی نژادی در فلسطین» نوشت که بعد از نگارش این کتاب مورد آزارهایمکرر قرار گرفت و از دانشگاه اخراج شد و اکنون در دانشگاه های انگلیس تدریس می‌کند.

 دراین کتاب طرح‌ها و اقدامات صهیونیست‌ها برای کشتار، اخراج و آواره کردن ساکنانروستاها و شهرهای فلسطینی با استناد به مدارک تاریخی روایت شده است که بخش هایی ازآن در ادامه آورده شده است.

… بعداز  اینکه  صرب‌ها علاقه‌مند به ایجاد یک جمهوری مستقل خالص نژادی مختصخود بودند، اما اقلیت بزرگ مسلمانان، به خصوص در شهرها، این امر را برای صراب‌هابا مشکل مواجه کرد. در نتیجه ارتش این جمهوری مستقل، تحت حمایت ژنرال «راتکوملادیچ» سیاستی را بر پایه «پاکسازی نژادی» علیه مسلمانان در سرزمین‌هایی که آنهارا به عنوان سرزمین صرب‌ها می‌انگاشتند، آغاز کرد.

ویراستارانکتاب خاطرات بن‌گورین، از بی‌توجهی رهبران جامعه یهودی فلسطین در بازه زمانی اولآوریل تا 15 می 1948 نسبت به تمام جوانب نظامی حوادث، متعجب بودند در مقابل، بن‌گورینبسیار شیفته سیاست داخلی صهیونیسم بود و مشتاقانه به موضوعات سازمانی از قبیلتبدیل هیئت‌های دیاسپوریک به اعضای کابینه جدید رژیم غاصب اسرائیل می‌پرداخت.خاطرات وی آنچنان که خود او در جلسات عمومی با ترحم ابراز می‌کرد، به هیچ عنوانافشای یک بلای ناگهانی یا «هولوکاست دوم» نیست. وی در محافل خصوصی با زبانی متفاوتسخن می‌گفت. در اوایل آوریل در میان اعضای حزب خود به نام «ماپای» با افتخار،فهرستی از اسامی دهکده‌های عرب نشینی را که توسط قبایل یهودی اشغال شده بودند، نامبرد. در مراسمی دیگر در تاریخ ششم آوریل، وی در حالی مشاهده می‌شود که اعضایمتمایل به سوسیالیست هیئت رئیسه هیستادروت را که حکم حمله به رعایا را به جایمقابله با مالکان زمین‌هایشان که افندهای نامیده می‌شوند، زیر سوال می‌بردند -سرزنش می‌کند؛ در حالی که به یکی از اعضای اصلی آنها می‌گفت «من با این گفته شماکه طرف ما افندیها هستند و نه رعایا، مخالفم؛ دشمنان ما رعایای عرب هستند.»

خاطرات بنگورین در واقع به طور جدی در تضاد با ترسی بود که در طول گردهمایی‌های عمومی در دلمخاطبین خود و سپس در حافظه جمعی اسرائیلی‌ها ایجاد کرده بود و نشان می‌داد که اودر آن زمان، فلسطین را در دستان خود می‌دیده است. در هر صورت با آگاهی از شرارتاقدامی که پیش رو داشت به خود مغرور نشد و در مراسم 15 می 1948 شرکت نکرد. او نیزمانند واحد مشاوره از پی‌آمدهای توسعه در مکان‌هایی بی‌ثبات میان شهرک‌های جدا شدهیهودی و ارتش بالقوه عرب مانند آن چه در بخش‌های دور افتاده شهرهای جلیله و نقب ونیز در بخش‌هایی از بیت‌المقدس اتفاق افتاد واهمه داشت؛ با این حال بن گورین و همقطارانش کاملا به این امر واقف بودند که این مسائل توانایی نیروهای یهودی در تصرفبسیاری از نقاطی که طی قطعنامه‌ طرح تقسیم سازمان ملل متحد مشخص شده بود را زیرسوال نمی‌برد.

«تصرف»تنها یک معنا دارد و آن اخراج دسته‌جمعی فلسطینیان از خانه، کسب و کار و سرزمینشانچه در مناطق شهری و چه روستایی است. درست است که بن گورین در جمع یهودیانی که درروز اتمام رسمی قیومیت انگلستان در خیابان‌ها به پایکوبی مشغول بودند حضور نداشتاما به خوبی از شروع خودنمایی قدرت نیروهای نظامی یهود آگاهی بود. زمانی که «طرحدالت» به اجرا در آمد «هاگانا» بیش از 50000 سرباز در اختیار داشت که نیمی از آنهادر طول جنگ جهانی دوم توسط نظامیان انگلیستان تعلیم داده شده بود و اینک زماناجرای این طرح فرا رسیده بود.

عملیات«ناخشون»: مرحله اول طرح دالت

راهبردصهیونیست‌ها برای ساخت شهرک‌های مجزا در نقاط پرجمعیت عرب‌نشین، که پیش از اینتوسط مقام‌های بریتانیا تایید شده بود، یک راهکار مهم در زمان‌های بحرانی بود. درواقع تلاش برای رساندن تجهیزات و نیروی نظامی به این مناطق دور افتاده، همیشه قابلتضمین نبود و زمانی که صهیونیست‌ها در خطر بودند، جاده غربی به بیت‌المقدس که ازمیان دهکده‌های متعدد فلسطینی عبور می‌کرد، به سختی قابل حفاظت بود. از طرفیرهبران صهیونیست نیز به دلایل متعدد، نگران وضعیت یهیودیان بیت‌المقدس بودند کهیکی از این دلایل، تعداد زیاد جمعیت ارتدکس و میزراحی در این مناطق بود که بهآرمانهای صهیونیسم چندان اعتقادی نداشتند. بدین ترتیب، اولین عرصه برای عملی کردنطرح دالت، تپه‌های روستایی در دامنه‌های غربی کوه‌های بیت‌المقدس بود که در مسیرتل‌آویو واقع بودند. این عملیات ناخشون نام گرفت. اقداماتی که در آن به کار رفت بهعنوان نمونه‌‌ای برای عملیات‌های آتی مورد استفاده قرار گرفت؛ در واقع انفجارهایعظیم و ناگهانی در این عملیات، محک زدن موثرترین وسیله برای حفظ شهرک‌های مجزاییهودی یا بازکردن میسرهای مورد تهدید (از قبیل مسیر منتهی به بیت‌المقدس) از جملهاین اقدامات بود.

کمی بعد،تمامی تجهیزاتی که برای این عملیات به منظور آماده‌سازی برای حرکت به سمت «مازاودالت» (حالت D)مورد نیاز بود، در خواست شد که این اقدام به معنای آماده شدن باری اجرای طرح «D»بود «برای اجرای موثر طرح دالت، به سمت حالت دالت حرکت می‌کنید.» این نخستین جملهدر هر یکان بود و پس از آن «تصمیم در مورد پاک‌سازی یا تخریب دهکده‌هایی که محاصرهمی‌کنید، طبق مشاوره با مشاوران در امور اعراب و ماموران اطلاعات گرفته می‌شود.»

با بررسی‌نتیجه این مرحله که آوریل – می 1948 نامیده شد، پیشنهاد شد که حتی از یک دهکده نیزچشم‌پوشی نشود. با وجود اینکه طرح رسمی دالت به ساکنان دهکده‌ها امکان تسلیم شدنرا می‌داد، اما طبق دستورات اجرایی، هیچ دهکده‌ای به هیچ دلیلی از تبعات اقدامنظامی معاف نمی‌شد. به این ترتیب، این طرح به دستوری نظامی برای آغاز تخریب دهکده‌هاتبدیل شد. تاریخ عملیات‌ها نیز بنا به موقعیت‌های جغرافیایی متفاوت بود. «تیپالکساندورنی» که با دهها دهکده هدف خود طوفانی به پا می‌کرد و تنها دو دهکده راپشت سر گذاشته بود تا پایان آوریل دستورات خود را دریافت کرد دستورالعمل پاکسازیجلیله شرقی در تاریخ ششم می 1948 به مقر «تیپ گولانی» رسید و روز بعد اولین دهکدهدر این منطقه با نام «شجره» پاکسازی شد.

«گردانپالماخ» دستورات لازم را برای عملیات ناخشون، در اولین روزهای آوریل 1948 دریافتکرد. البته شب پیش از آن، واحد مشاوره در منزل بن‌گورین با وی دیدار کرده بود تادستورالعمل یکان‌ها را نهایی کند. دستورات آنها مشخص بود هدف اصلی عملیات، تخریبدهکده‌های عرب‌نشین و اخراج اهالی هر دهکده است که مسئولیت اقتصادی آنها بردوشنیروهای سرکرده کشورهای عرب خواهد بود. عملیات ناخشون از جنبه‌های دیگر نیز تازگیداشت؛ زیرا اولین عملیاتی بود که در آن تمامی سازمان‌های نظامی یهودی تلاش کردندتا با کمک یکدیگر یک ارتش یکپارچه تشکیل دهند و نیروهای دفاعی اسرائیل را برایآینده پایه‌ریزی کنند؛ همچنین اولین عملیاتی بود که در آن یهودیان کار آزموده‌ شرقاروپا که به طور طبیعی تحت سلطه محیطی نظامی بودند از همراهی گروه‌های قومی دیگریاز قبیل تازه‌واردان به دنیای عرب و اروپای پس از ماجرای ساختگی هولوکاست در یکنبرد بهره می‌بردند.

فرماندهگردانی که در این عملیات شرکت کرده بود «اوری بن آری» نام داشت که در خاطرات خوداز «فروپاشی دیاسپورا» به عنوان یک فاز اهداف مهم ناخشون یاد می‌کند.

بن ارای کهیک جوان‌آلمان یهودی بود چند سال پیش وارد فلسطین شده بود. گردان وی در سواحلمدیترانه در نزدیکی «هدرا» خود را برای ناخشون آماده کرده بود. وی شباهت خود را بهژنرال‌های روسی و در حال مبارزه با نازی‌ها در جنگ جهانی دوم به یاد می‌آورد درتصور وی، نازی‌ها شامل تعداد زیادی از دهکده‌های فلسطینی بی‌دفاع در حوالی جادهیافا – بیت‌المقدس بودند که گروه‌های شبه‌نظامی عبدالقادر الحسینی برای نجاتشان آمدهبودند.

گردان‌هایالحسینی با آتش زدن تصادفی خودروها در جاده‌های یهودی، زخمی کردن و کشتن سرنشینانآن، در واقع حملات پیشین یهودیان را تلافی کردند اما اهالی این دهکده‌ها مانندسایر نقاط فلسطین و فارغ از تصویر اهریمنی ساخته شده از آن توسط بناری و همراهانش،سعی در ادامه زندگی عادی خود داشتند. در طول چندین روز آنها برای همیشه از خانه وزمین‌هایی که خود و پیشینیان آنها قرن‌ها در آن زندگی و کار کرده بودند بیرونفرستاده شدند. گروه‌های شبه‌نظامی فلسطین تحت فرماندهی عبدالقادر الحسینی خیلی بیش‌تراز تصور گردان بن آری از خود مقاومت نشان دادند و این بدین معنا بود که عملیاتناخشون در ابتدا مطابق با برنامه پیش نرفته است؛ بدین ترتیب این کارزار در تاریخنهم آوریل به اتمام رسید.

نهم آوریل،روزی بود که اولین دهکده از دهکده‌های اطراف بیت‌المقدس به نام عسال (قصر)‌ به دستیهودیان افتاد. این دهکده دارای برج و بارویی قدیمی بود اما با این حال نتوانست ازنیروهای یهودی در امان بماند. عسال در آخرین قله غربی و قبل از آخرین بلندی منتهیبه بیت‌المقدس واقع شده بود. شایان ذکر است که در محله بقعه مربوط به هاگانا کهتوسط اسرائیل در آن محل قرار داده شده، زمانی یک دهکده فلسطینی واقع شده بود. نشانیادبود جنگ، نمونه‌ای است که نشان‌دهنده وقایع طرح دالت در تاریخ شناسی عمومی وامروزی اسرائیل است. همانطور که از این طرح بر می‌آید عسال نه یک دهکده بلکه بهعنوان پایگاه دشمن نشاهته می‌شد.

اهالیدهکده‌های فلسطینی به اهدافی قانونی برای اخراج شدن تبدیل شدند. در جای جای سرزمین‌هایاشغالی، شهرک‌های جدید و بوستان‌های ملی بسیاری به بخش‌هایی از خاطره صهیونیست‌هاتبدیل شده‌اند بدون این که حتی اشاره‌ای به دهکده‌های فلسطینی که زمانی در آن مکانقرار داشته‌اند بشود یا حتی سخنی از مناطقی به می‌آید که در آنها آثاری از فلسطینی‌هابر جای مانده است مانند خانه‌ها با مساجدی که به روشنی گواه این است که افرادی تاهمین اواخر (یعنی حدود 1948) در این مکان می‌زیسته‌اند.

عبدالقادرالحسینی در تاریخ نهم آوریل در حین دفاع از عسال، به شهادت رسید. مرگ او موجبتضعیف روحیه افرادش شد به طوری که تمامی دهکده‌های واقع در منطقه بیت‌المقدس کبیر،به تدریج به دست نیروهای یهودی افتادند. این دهکده‌ها یکی پس از دیگری محاصره ومورد حمله قرار گرفته و اشغال شدند ساکنان آنها نیز از محل سکونتشان اخراج و خانهو ساختمان‌های واقع در آنها ویران شدند البته در برخی موراد اخراج ساکنان با کشتارهمراه بود که عاملان این فجایع سربازان یهودی بودند در همان روز عسال واقع در دیریاسین سقوط کرد.

ادامه دارد…

 

 

منبع :تسنیم ، 29/01/1396

 

لینک کوتاه:

کپی شد