پنج شنبه 01/می/2025

خوش خدمتی رژیم صهیونیستی به مقاومت!!

پنج‌شنبه 17-جولای-2008

 

تحلیلگران مسائل سیاسی روزنامه های عبری زبان در روزهای گذشته بر روی این مساله اجماع نظر داشتند که تصمیم “ایهود باراک” وزیر جنگ رژیم صهیونیستی مبنی بر تخریب منزل “حسن دویات” مجری عملیات شهادت طلبانه قدس که با بولدوزر یک اتوبوس حامل شهرک نشینان صهیونیست را واژگون کرد و نیز تخریب منزل “علاء ابو دهیم” مجری عملیات شهادت طلبانه 7 ماه پیش در شهر قدس که به سوی محصلان مدرسه دینی یهودی “مرکز الراب” در این شهر تیراندازی کرده و باعث هلاکت 8 صهیونیست و زخمی شدن ده ها تن دیگر شده بود، باعث تقویت و قدرت گرفتن مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی خواهد شد. تحلیلگران صهیونیست با استناد به نتایج پژوهش های صورت گرفته اظهار می دارند که عملیات تخریب منازل به عنوان یک مجازات دسته جمعی نه تنها در مقابله با عملیات های شهادت طلبانه مبارزان گروه های مقاومت شکست خورده است، بلکه باعث افزایش انگیزه جوانان فلسطینی برای عضویت در گروه های مقاومت شده است. علاوه بر این، آنها معتقدند که به ویژه زمانی که باراک دستور تخریب منازل مبارزان فلسطینی در قدس را صادر می کند، این مساله بدین معناست که بر خلاف ادعاهای مقامات صهیونیستی شهر اشغالی قدس “پایتخت یکپارچه” رژیم صهیونیستی نیست.

نتایج معکوس

“یارون لندن” از نویسندگان و اندیشمندان صهیونیستی بر این باور است که تصمیم دولت عبری در تخریب منازل مجریان عملیات شهادت طلبانه قدس سوای از غیر قانونی بودن آن، نتایج کاملا بر عکسی را نیز به دنبال دارد. این نویسنده صهیونیستی طی مقاله ای با نام “حکومت واحد و قانون واحد” که در روزنامه عبری زبان “یدیعوت آحارونوت” به چاپ رسیده بود، اظهار داشت که « من معتقدم که تصمیم دولت عبری در زمینه تخریب منازل مجریان عملیات شهادت طلبانه به اقدام کودکی می ماند که به خاطر کمبود و عقده روانی چیزی را لگد می کند، اما فقط پای خودش درد می گیرد. عقده روانی “ایهود اولمرت” نخست وزیر رژیم صهیونیستی و باراک از تناقض میان وعده قطعی در زمینه یکپارچگی قدس و میان واقعیت غیر قابل تغییر یکپارچه نبودن قدس و عدم امکان یکپارچگی آن در آینده نشات می گیرد.» لندن معتقد است که اقدام دولت عبری در تخریب منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه قدس اقدامی کاملا غیر اخلاقی است؛ چرا که دیگر اعضای این خانواده ها هیچ مسئولیتی در قبال این اقدام فرزندشان که فقط یک عضو از این خانواده چند نفری است، ندارند. وی تصمیم دولت به تخریب منازل این افراد را موید مدعای خود در زمینه یکپارچه نبودن قدس می داند و معتقد است که در شهر اشغالی قدس دو قانون کاملا مجزای “فلسطینی” و “یهودی” جریان دارد. وی در ادامه مقاله خود آورده است که وقتی ما منازل خانواده “باروخ گلدشتاین” عامل جنایت هولناک الخلیل در سال 1994 که به کشته شدن 29 نمازگزار فلسطینی (در حال سجده) انجامید و خانواده “ایتان نتان زادا” عامل جنایت “شفا عمرو” در سال 2005 و نیز منزل “عامی بوبر” قاتل هفت کارگر فلسطینی در سال 1992 را تخریب نمی کنیم، پس چگونه به خود این اجازه را می دهیم که منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه قدس را تخریب کنیم؟ مگر ما معتقد به “اسرائیل بزرگ و یکپارچه و دمکراتیک” نیستیم؟ لندن در ادامه به نتایج چندین پژوهش صورت گرفته توسط پژوهشگران صهیونیست اشاره کرده است که افزایش انگیزه جوانان فلسطینی برای مشارکت در مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی پس از تصمیم دولت عبری به تخریب منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه را نشان می دهد.

“پایتخت غیر یکپارچه”

“آکیفا الدار” از نویسندگان و تحلیلگران روزنامه عبری زبان “هاآرتص” نیز مانند لندن معتقد است که رژیم صهیونیستی سیاست دوگانه ای را در برخورد با مبارزان فلسطینی و تروریست های یهودی در پیش گرفته و به عنوان مثال نه تنها منزل خانواده گلدشتاین را تخریب نکرد، بلکه بنای یادبودی را نیز برای این جنایتکار یهودی نصب کرد. الدار در مقاله ای با عنوان “شهری که بخشی از آن بر روی بخش دیگر فرو ریخته است” اظهار می دارد که تنها درباره دو عملیات شهادت طلبانه “حمله بولدوزر” و “مرکز هراب” می توان گفت که تخریب منازل مجریان این دو عملیات نمی تواند هیچ تاثیر بازدارنده ای در جامعه فلسطینی داشته باشد. وی در ادامه مقاله خود آورده است که مجریان این دو عملیات در قالب هیچ تشکل سیاسی عضویت نداشته اند، بلکه این اقدام آنها بیانگر روحیه و وضعیت مزاجی فلسطینیان ساکن شهر اشغالی قدس است. رژیم صهیونیستی می تواند گروه های مقاومت فلسطینی را شناسایی کرده و ضمن غیر قانونی اعلام کردن فعالیت آن، رهبران آنرا بازداشت کند، اما زمانی که مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی و اجرای عملیات های شهادت طلبانه علیه صهیونیست ها به تفکر پایه ای و ریشه ای شهروندان فلسطینی تبدیل شود و آنها بدون نیاز به رهبر و فرمانده چنین اقداماتی را انجام دهند کنترل و مهار آنها بسیار مشکل می شود. این تحلیلگر روزنامه هاآرتص تصریح می کند که «پس از گذشت 40 سال از اشغال سرزمین فلسطین سیاست مداران صهیونیستی باید به این مساله پی برده باشند که تخریب منازل فلسطینیان و احداث واحدهای مسکونی یهودی نشین نمی تواند باعث یکپارچگی بیشتر شهر اشغالی قدس شود. در شهر اشغالی قدس نیز مانند دیگر شهرهای واقع در میان دریای مدیترانه و رود اردن، مساله قومیت دوگانه ساکنان آن به وضوح قابل مشاهده است و یکی از نژادهای ساکن این شهرها با استفاده از زور و قدرت بر نژاد دیگر سیطره پیدا کرده است. الدار در ادامه مقاله خود آورده است که تمامی دولت های گذشته رژیم صهیونیستی به عرب های ساکن قدس به چشم دشمنان بی ارزش خود نگاه کرده اند و سعی در اجرای سیاست “سلطه تمدنی” که به اعتراف خود در دیگر مناطق فلسطینی شکست خورده است، در این شهر دارد. الدار با لحنی تمسخر آمیز درباره منطق رسمی رژیم صهیونیستی می گوید که دولت عبری انتظار دارد که فلسطینیان ساکن شهر اشغالی قدس ضمن ابراز مراتب امتنان خود نسبت به رژیم صهیونیستی، شهروندانی مخلص برای آن باشند.

تصمیم ساده لوحانه

پروفسور “لیئاف اورگاد” استاد دانشکده حقوق دانشگاه “هاروارد” در مقاله ای که در روزنامه عبری زبان “معاریو” به چاپ رسید، اظهار داشت که محدود کردن بحث تخریب منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه در بعد حقوقی باعث منحرف شدن این مساله از مسیر اصلی خود می شود و تصمیم دولت عبری در تخریب منازل این افراد نشانگر ساده لوحی مقامات دولت عبری است. وی در این مقاله که با عنوان “تصمیمات عاقلانه و نه تصمیمات ساده لوحانه” به چاپ رسیده است، عنوان می کند که انسان باید خیلی ساده لوح باشد که به این مساله اعتقاد داشته باشد که تخریب منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه مانع از تکرار این عملیات ها خواهد شد و هیچگاه به ضرس قاطع نمی توان گفت که کودکان قدس با مشاهده منزل تخریب شده فرزندان “حسام دویات” (مجری عملیات حمله بولدزر به اتوبوس حامل شهرک نشینان صهیونیست) پدرانشان را از انجام عملیات های شهادت طلبانه منع خواهند کرد. حتی این مساله را هم نمی توان با اطمینان اعلام کرد که آیا این پدر فلسطینی که حاضر است به خاطر کشتن چند یهودی جان خود را از دست بدهد، با آگاهی از تخریب منزلش پس از مرگ خود، از تصمیم خود منصرف خواهد شد. اورگاد همچنین به این سخن ژنرال “آوی مندلبلیت” دادستان نظامی رژیم صهیونیستی در سال 2005 اشاره می کند که گفته بود:« بر همگان مشخص شد که تخریب منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه نمی تواند مانع از تکرار این عملیات ها شود.» ارتش صهیونیستی پس از این اظهارات مندلبلیت این سیاست و اقدام خود را متوقف کرد. نویسنده مقاله در ادامه به نتایج تحقیقات یک کمیته صهیونیستی به ریاست ژنرال “اودی شانی” اشاره می کند که نشانگر این مساله بود که تخریب منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه نه تنها باعث ابزاری ناکارآمد است، بلکه برای امنیت رژیم صهیونیستی نیز خطرناک است. وی می افزاید:« دولت عبری باید تصمیمات عاقلانه تری را در این زمینه اتخاذ کند و به این مساله نیز توجه داشته باشد که یک راهکار حقوقی نمی تواند لزوما کارآیی سیاسی خوبی نیز به دنبال داشته باشد؛ چرا که تخریب منازل مجریان عملیات های شهادت طلبانه باعث مخدوش شدن بیشتر وجهه رژیم صهیونیستی و افزایش انتقادات علیه آن در سراسر جهان می شود و از سوی دیگر، باعث گسترش و قدرتمندتر شدن مقاومت نیز می شود.» 

لینک کوتاه:

کپی شد