جمعه 08/نوامبر/2024

روابط هند و رژیم صهیونیستی؛ از عدم شناسایی تا شراکت راهبردی

یکشنبه 7-می-2017

کشورهند از جایگاه نسبتاً مهمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است لذا،فهم و تبیین روابط خارجی این کشور با رژیم صهیونیستی امری مهم و غیر قابل چشم‌پوشیاست.

در اوایلسال جاری میلادی، خبری مبنی بر انعقاد یک قرارداد دو میلیارد دلاری بین هند وصنایع هوافضای رژیم صهیونیستی بر روی خروجی رسانه‌ها قرار گرفت که در تاریخ روابطهند با این رژیم، رقمی بی‌سابقه محسوب می‌شود. این خبر و اخباری از این دست، اینسؤال را برای ناظر مسائل بین‌المللی ایجاد می‌کند که چه عواملی هند را -به‌عنوانکشوری که از شناسایی فوری رژیم صهیونیستی در بدو تشکیل آن امتناع و با عضویت آن درسازمان ملل متحد مخالفت می‌نماید- به مرحله‌ای می‌رساند که رژیم اشغالگر قدس را به‌عنوانشریکی راهبردی انتخاب نماید؟

رویکردهایسیاست خارجی هند

هند اززمان استقلال تاکنون، چند دوره را در سیاست خارجی خویش پشت سر گذاشته است کههرکدام دارای ویژگی‌ها و مؤلفه‌های متفاوتی بوده و نتایج خاصی را برای این کشور بههمراه داشته‌اند.

1٫1٫ دوره‌ی اول سیاست خارجی هند (1947 تا 1962)

اولین دوره‌یسیاست خارجی این کشور که از زمان استقلال تا جنگ با چین در سال 1962 را در برمی‌گیرد،به دوره‌ی نهروئیسم[1]شهرت دارد و طی آن، هند پیرو سیاست«عدم تعهد» در سیاست و روابط خارجی خویش با دیگر کشورها و نظام جهانی بود. جواهرلعل نهرو -اولین نخست‌وزیر هند- معتقد بود هند در آن مقطع خاص، به آن اندازه قوینیست که با حضور فعال در نظام جهانی، تفاوت و تغییری معنادار در آن ایجاد نماید وبه نفع این کشور است که فاصله‌ی خود را با هر دو ابرقدرت حفظ کند. اولویت‌هایسیاست خارجی این کشور را در آن دوره، پیگیری آرمان «یک جهان»، استعمارزدایی و خلعسلاح شکل می‌داد.

1٫2٫ دوره‌ی دوم سیاست خارجی (اوایل دهه‌ی 1960 تا پایان جنگ سرد)

شکستتحقیرآمیز هند در جنگ با چین در سال 1962، جانشینان نهرو را بر آن داشت تا دستورکاری رادیکال‌تر پیش روی سیاست خارجی هند بگذارند. این کشور در مقابل تهدیدات چینو پاکستان، به تجهیز و مسلح سازی بیشتر خود روی آورد و در مقابل همسایگان خود وکشورهای غربی، رویکردی تهاجمی‌تر نسبت به دوره‌ی پیشین اتخاذ نمود. در سال 1974 بهاولین آزمایش هسته‌ای خود (پوخران یک[2]) پرداخت و رویه‌ای -هرچند آرام- را برایایجاد یک ظرفیت بازدارندگی نظامی آغاز نمود. در طول این دوره، هند همچنان سعی برحفظ حدی از خودبسندگی و حداقل نگه‌داشتن رابطه‌ی خود با نظام اقتصادی جهانی و عدموابستگی به غرب داشت. پس از توافق سیملا بین هند و پاکستان که با میانجیگری شورویبین دو کشور به دست آمد، هند در روابط خارجی‌اش به‌نوعی به شوروی تمایل یافت، به‌گونه‌ایکه این ابرقدرت، به اولین تأمین‌کننده‌ی تسلیحات هند تبدیل شد.

1٫3٫ دوره‌ی سوم سیاست خارجی (1991 به بعد)

پس ازفروپاشی شوروی، سیاست خارجی هند نیز دستخوش تحولاتی شد و اولویت‌های سیاسی اینکشور تغییر یافت. هند در پی اصلاح مواضعی برآمد که مانع از ارتقای روابطش با غربشده بود و یک سیاست خارجی عمل‌گرایانه را فارغ از هرگونه ارزش و با نگاه به کسبمنفعت و بهترین نتیجه‌ی مادی در پیش گرفت. هدف این اقدامات، حداکثر سازی جذبسرمایه‌های خارجی و تجارت بود. این کشور با بیشترین توان سعی در افزایش بازدارندگیخود نمود و به‌طور هم‌زمان، به ارتقای روابط با ایالات‌متحده پرداخت.

روابطسیاسی هند و رژیم صهیونیستی

2٫1٫ از زمان تشکیل رژیم غاصب تا اوایل دهه‌ی 1960

در ایندوره، که متقارن با دوره‌ی اول سیاست خارجی هند است، روابط هند و رژیم صهیونیستیبه صورت رسمی آغاز نشده و طرفین نماینده‌ای نزد یکدیگر ندارند. در بدو تشکیل رژیمصهیونیستی، اصلی‌ترین عنصر در مواضع هند در قبال این رژیم را ارتباط این کشور باکشورهای عربی و حمایت آن از آرمان فلسطین شکل می‌داد. حمایت این کشور از آرمانفلسطین، مبانی خود را از نهضت استقلال هند می‌گرفت. در سال 1938، ماهاتما گاندی طیمصاحبه‌ای با روزنامه‌ی هریجان، ضمن همدردی با یهودیان، اعلام داشت:

«همدردی من [با یهودیان] چشمان مرا بهروی الزامات عدالت نمی‌بندد. درخواست‌هایی که برای ایجاد یک کشور برای یهودیانمطرح می‌شوند، برای من چندان جذاب به نظر نمی‌رسد… چرا آنان نباید مانند بقیه‌یمردم زمین، کشوری را خانه‌ی خود سازند که در آن متولد شده‌اند و در آن حق حیاتیافته‌اند؟ فلسطین همان‌قدر به اعراب تعلق دارد که انگلستان به انگلیسی‌ها یافرانسه به فرانسوی‌ها. تحمیل یهودیان به اعراب، کاری اشتباه و غیرانسانی است…بازگردانی همه یا بخشی از فلسطین به یهودیان، تحقیر اعراب بوده و قطعاً جنایتیعلیه بشریت است.»[3]

هند به طرحتقسیم سرزمین فلسطین به دو کشور در سال 1947[4]و عضویت رژیم صهیونیستی در سازمان مللدر سال 1949[5] متحد رأی منفی داد و تا سال 1950، آن رژیم را به رسمیت نشناخت.بسیاری از هندوهای افراطی، به حمایت و همدردی با یهودیان پرداختند و تصمیم دولتهند در مخالفت با تشکیل رژیم و عضویت آن در سازمان ملل را محکوم کردند. با این ‌وجود،به رژیم اشغالگر اجازه‌ی تأسیس هیچ نمایندگی‌ای داده نشد؛ در سال 1953، رژیم اجازهیافت یک کنسولگری را در بمبئی تأسیس نماید. با توجه به حمایت هند از آرمان فلسطیندر آن دوره، هند تمایلی برای برقراری کامل روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستینداشت. هند اولین کشور غیر عرب بود که سازمان آزادی‌بخش فلسطین و یاسر عرفات را به‌عنوانتنها نماینده‌ی مشروع مردم به رسمیت شناخته بود. علاوه بر آن، ارتباط با رژیمصهیونیستی، می‌توانست به روابط هند با کشورهای عربی لطمه وارد آورد.

2٫2٫ از اوایل دهه‌ی 1960 تا سال 1992

طی ایندوره که متقارن با دوره‌ی دوم سیاست خارجی هند بود، روابط دو کشور تا حدی به صورتغیر رسمی آغاز شد، اما هنوز وارد مرحله‌ی رسمی و تأسیس نمایندگی نشده بود. تأسیسنمایندگی رژیم اشغالگر در نپال در سال 1961، اولین گامی بود که راه را برای تأسیسسفارتخانه‌ی این رژیم در هند هموار ساخت. تا اواخر دهه‌ی 1970، سیاست عدم ارتباطرسمی با رژیم ادامه‌یافت؛ در دوره‌ی نخست‌وزیری موراجی دسائی (از حزب جاناتا)، باتوجه به رویکردهای فکری خاص وی، رویکرد هند تا حدی در قبال آن رژیم تعدیل شد و درسال 1977، موشه دایان –وزیر جنگ رژیم صهیونیستی- مخفیانه و برای اولین بار به هندسفر کرد.[6] از همان زمان، هند علائق خود را در روابط با رژیم صهیونیستی، کسباطلاعات راجع به گروه‌های تروریستی و جدایی‌طلب و خرید تجهیزات دفاعی قرار دادهبود.

2٫3٫ از سال 1992 تا به امروز

در مرحله‌یسوم، علاوه بر تغییری که در رویکردهای سیاست خارجی هند روی داد، شرایط بین‌المللیو منازعه‌ی اعراب و رژیم صهیونیستی نیز وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد. در سال 1992 و یکسال پس از آغاز روند صلح خاورمیانه بین اعراب و رژیم صهیونیستی در مادرید، روابطهند با رژیم از حالت غیررسمی خارج شد و دو طرف به تبادل نمایندگان رسمی سیاسیمبادرت نمودند.

به‌صورتکلی، عدم تمایل هند برای برقراری روابط رسمی با رژیم صهیونیستی تا پیش از 1992 رادر دو بعد داخلی و خارجی می‌توان بررسی کرد. در بعد داخلی، اصلی‌ترین دلیل این بودکه سیاستمداران هندی، با توجه به جمعیت بالای مسلمانان در این کشور، حاضر به پذیرشریسک از دست دادن آراء آنان به بهای حمایت و ایجاد روابط با رژیم صهیونیستینبودند. در عرصه‌ی خارجی، بهبود روابط هند با رژیم صهیونیستی، می‌توانست امنیتشغلی شهروندان این کشور را که در کشورهای عربی حوزه‌ی خلیج‌فارس مشغول به کاربودند -و درآمدشان بخش قابل‌توجهی از ارز خارجی هند را تشکیل می‌داد- به خطراندازد. یکی دیگر از دلایلی که تمایل هند را برای عادی‌سازی روابطش با رژیمصهیونیستی کم می‌کرد، نیاز این کشور به انرژی و ضرورت تأمین واردات نفت از کشورهایعربی بود. تیره شدن روابط کشورهای عربی با هند، همچنین می‌توانست این کشورها رابیش‌ازپیش به سمت پاکستان -اصلی‌ترین رقیب و بلکه دشمن این کشور- متمایل کند.

پس از1992، روابط هند و رژیم اشغالگر قدس روز به ‌روز از عمق و گستردگی بیشتری برخوردارشد و رژیم صهیونیستی به‌عنوان یک منبع قابل‌اتکا برای هند در تأمین تجهیزات دفاعیدر آمد. در سال 1998، هند برای دومین بار به آزمایش سلاح هسته‌ای پرداخت و در پیاین آزمایش، ایالات‌متحده آن کشور را از دسترسی به برخی سیستم‌های دفاعی وتسلیحاتی محروم نمود. تحریم تسلیحات هند از سوی ایالات‌متحده، هند را -که قصد داشتاز تکیه‌بر سلاح‌های روسی بکاهد و بخش بیشتری از تسلیحات خود را از کشورهای غربیتهیه کند- از دسترسی به تسلیحات غربی محروم کرد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی -کهدر طول تاریخ جعلی خود دارای بحران حاد مشروعیت بوده و از هر فرصتی برای نزدیکی بهکشورها استفاده کرده است، فرصت را غنیمت شمرد و به‌مرور تبدیل به دومین تأمین‌کننده‌یتسلیحات این کشور شد. بسیاری از تجهیزاتی که هند از رژیم صهیونیستی خریداری می‌کند،از هیچ جای دیگر برای این کشور قابل تهیه نیست.

عامل دیگریکه هند را در ارتقای روابط با رژیم صهیونیستی تشویق کرده است، استفاده از قدرتلابی این رژیم در کنگره‌ی ایالات‌متحده است. لابی صهیونیستی، علاوه بر توان جلبموافقت آمریکا برای فروش تسلیحاتی که این کشور آن‌ها را برای هند تحریم کرده بود،یکی از تسهیل‌کنندگان انعقاد توافق هسته‌ای بین هند و ایالات‌متحده بود. پیش ازرأی هند در آژانس انرژی اتمی در سال 2006 که منجر به ارجاع پرونده‌ی ایران بهشورای امنیت سازمان ملل شد، عاملی که برای به ثمر رسیدن توافق هسته‌ای بین هند وآمریکا تلاش بسیار می‌کرد، لابی صهیونیستی بود.[7]

نبردهایکارگیل و پاراکرام

نبردکارگیل را می‌توان یک نقطه‌ی عطف بسیار مهم در روابط نظامی و اطلاعاتی هند و رژیمصهیونیستی دانست که ارتقای روابط طرفین را در این حوزه، به‌صورت چشمگیری سرعتبخشید. در ماه می 1999، دستگاه‌های امنیتی و دفاعی هند، نفوذ گسترده‌ی نظامیپاکستان را در منطقه‌ی کارگیل ایالت جامو و کشمیر شناسایی کردند. بیش از یک هفتهطول کشید تا سیستم اطلاعاتی هند تخمینی دقیق راجع به عمق پیشروی و تعداد نیروهایپاکستانی در خاک کشمیر به دست آورد. علی‌رغم دفع حمله‌ی صورت گرفته، نبرد کارگیلبه‌عنوان یک شکست اطلاعاتی برای نیروهای امنیتی هند در نظر گرفته شد. رژیمصهیونیستی، یکی از معدود کشورهایی بود که هند را در طول این جنگ به‌صورت مستقیمیاری نمود[8]. کمک‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی این رژیم، حین و پس از نبرد کارگیل،روابط هند را با آن رژیم در مدت‌زمانی کوتاه، چند پله ارتقاء داد.

همچنین درسال 2002، در پی درگیری‌های ایجادشده میان هند و پاکستان در طول خط مرزی کنترل بیندو کشور[9]، رژیم صهیونیستی به تأمین سخت‌افزارهای جنگی برای این کشور پرداخت کهاین نیز یکی دیگر از زمینه‌های نزدیکی هند را با این رژیم در حوزه‌های نظامی وتسلیحاتی فراهم ساخت.[10]

3٫خریدهای تسلیحاتی

عمده‌ترینبخش روابط هند و رژیم صهیونیستی را قراردادها و خریدهای تسلیحاتی دو طرف تشکیل می‌دهد.از سویی، هند یکی از بزرگ‌ترین خریداران تسلیحات در جهان است و از سوی دیگر، فروشتسلیحات ستون فقرات اقتصاد رژیم صهیونیستی را شکل می‌دهد.[11] هند در سال‌های[12]1996، [13]1997، [14]2003، 2005[15]، 2011[16]و 2017[17] اصلی‌ترین قراردادهای خودرا با این رژیم به امضا رسانده است که عمده‌ترین تسلیحات و تجهیزات خریداری‌شده دراین قراردادها عبارت‌اند از: خودروهای زرهی، تجهیزات الکترونیکی، هواپیماهایآواکس، هواپیماهای بدون سرنشین، سامانه‌های موشکی ضد هوایی و موشک‌های ضدتانک. اینقراردادها همچنین تکمیل و بهینه‌سازی بسیاری از تسلیحات پیشین نظامی هند را نیز دربرگرفته‌اند.

در آخرینقراردادی که بین وزارت دفاع هند و صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی منعقد و رسانه‌ایشده است، این کشور قرار است سامانه‌های پیشرفته‌ی موشکی زمین به هوای با برد متوسطو بلند را از این رژیم خریداری نماید. ارزش این قرارداد که بزرگ‌ترین قراردادنظامی در طول تاریخ مجعول رژیم محسوب می‌شود، حدود دو میلیارد دلار اعلام‌شدهاست.[18]

آینده‌یروابط

با توجه بهسرعتی که روابط هند و رژیم صهیونیستی طی بیست ‌و پنج سال گذشته پشت سر گذاشته است،افزایش سطح همکاری‌ها و ارتقای روابط هند با این رژیم در آینده نیز دور از انتظارنیست. طی بیست ‌و پنج سال گذشته، سنگ بنا و موتور محرک اصلی روابط دو طرف را،خریدهای تسلیحاتی و همکاری‌های نظامی آن‌ها شکل داده و همین عامل، می‌تواند درآینده‌ی نه‌چندان دور نیز به دیگر حوزه‌های روابط سرریز نماید. باید توجه داشت کهعامل اصلی تصمیم‌گیری در سیاست خارجی هند، سیستم هزینه فایده‌ی مادی این کشور استو هرچه سود بیشتری از رابطه با این رژیم نصیب هند شود، باید منتظر افزایش روابط وارتقای سطح همکاری‌ها بود. علاوه بر قراردادهای تسلیحاتی، حوزه‌ی دیگری کهاحتمالاً در آینده‌ی نه‌چندان دور همکاری‌های بیشتری بین طرفین حول آن شکل خواهدگرفت، فناوری‌های فضایی و پرتاب ماهواره است؛ چنانکه این همکاری‌ها از سال 2002آغاز شد و چنان پیش رفت که در سال 2008، ماهواره‌ی جاسوسی رژیم صهیونیستی (TecSAR) توسط یک ماهواره‌بر هندی به فضا پرتاب شد. ماهواره‌ای که یکیاز کارویژه‌های آن، رصد و جاسوسی از فعالیت‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران است.[19]

با توجه بهموقعیت راهبردی هندوستان در اقیانوس هند و با توجه به تمایل صهیونیست‌ها برای بازکردن پای خود در این اقیانوس و افزایش عمق راهبردی خود، دیگر حوزه‌ای که احتمالافزایش همکاری‌ها در آن زیاد به نظر می‌رسد، حوزه‌ی دریانوردی و همکاری‌های مشترکنظامی در اقیانوس هند است. همان‌طور که در سال 2000 زیردریایی‌های صهیونیستی اقدامبه پرتاب موشک‌های کروز با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای نمودند[20]؛ اقدامی که بعیدبه نظر می‌رسد بدون اطلاع هند و جلب رضایت این کشور بوده باشد.

یکی دیگراز زمینه‌های همکاری که احتمال رشد آن در آینده نیز وجود دارد، همکاری هند با رژیمصهیونیستی در حوزه‌ی کشاورزی است.دو طرف از سال 2008 این همکاری‌ها رادر قالب پروژه‌ی همکاری کشاورزی هند-رژیم صهیونیستی آغاز کردند و در این راستا، هم‌اکنونبیش از 15 مرکز کشاورزی رژیم صهیونیستی در هند دایر شده و به فعالیت می‌پردازند.[21]

نکته‌ای کهدر تحلیل آینده‌ی روابط هند و رژیم صهیونیستی -علی‌الخصوص در حوزه‌ی خریدهایتسلیحاتی و همکاری‌های نظامیباید در نظر داشت، این است که اینرژیم در روابط خارجی و قراردادهای تسلیحاتی خود، هیچ ملاحظه‌ی حقوقی و انسانیندارد و به هیچ قانون و کنوانسیون بین‌المللی راجع به محدودیت‌های فروش تسلیحاتپایبند نیست. لذا، افزایش حجم و کیفیت این قراردادهای تسلیحاتی، در آینده نیز موردانتظار است و بعید به نظر می‌رسد از سوی طرف ثالثی محدود شود. نیاز به کسب مشروعیتاز سوی رژیم صهیونیستی و آسان و در دسترس بودن تسلیحات پیشرفته‌ی غربی برای هند ازسوی این رژیم، عوامل اصلی ارتقای روابط طرفین در این حوزه است.

نکته‌ی مهمدیگر در مورد آینده‌ی روابط هند و رژیم صهیونیستی، نقش و تأثیر هندوهای افراطی دراین زمینه است. علی‌رغم بهبود روابط هند و رژیم صهیونیستی از دهه‌ی 1990 به بعد،با روی کار آمدن نارندرا مودی در هند، روابط دو کشور به‌طور بی‌سابقه‌ای ارتقاءپیدا کرد. در کنار عوامل پیش‌گفته، با ادامه‌ی حکومت حزب بهاراتیا جاناتا[22] درهند، انتظار می‌رود روابط دو طرف بیش‌ازپیش ارتقاء یابد.

تأثیرروابط هند و رژیم صهیونیستی بر ج.ا. ایران

ایران ازجایگاه مهمی در سیاست خارجی هند برخوردار است. برخی از عواملی که ایران را درسیاست خارجی هند حائز اهمیت زیادی می‌سازند، عبارت‌اند از: نیاز هند به ایران برایموازنه با پاکستان، اهمیت روزافزون افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی در سیاستخارجی هند و جایگاه بی‌بدیل ایران برای دستیابی به آن منطقه و نیاز هند به متنوع‌سازیمنابع تأمین انرژی.

باوجودآنکههند روابط خود را با ایران در حوزه‌ای جدا مدیریت می‌کند و همواره سعی داشته رابطهبا رژیم اشغالگر قدس، آن را متأثر نسازد، اما افزایش سطح همکاری‌ها و حوزه‌هایی کهاین ارتقاء در آن‌ها شکل می‌گیرد، می‌تواند یک نگرانی برای جمهوری اسلامی ایران درروابطش با هند باشد. همان‌گونه که گفته شد، هند مبنای خود را در سیاست خارجی،محاسباتِ محضِ هزینه فایده‌محور قرار داده و مبنای تصمیم‌گیری‌های این کشور،منافعی است که این تصمیمات برای آن به بار می‌آورند. لذا، با در نظر گرفتن سرعترشد روابط این کشور با رژیم صهیونیستی -که چند برابر سرعت رشد روابط آن با ایراناست- درصورتی‌که در آینده موقعیت انتخابی برای هند بین ایران و رژیم صهیونیستیایجاد شود، احتمال آنکه این کشور رژیم صهیونیستی را انتخاب نماید زیاد است. چنانکهموضع این کشور در حمایت از رژیم در حمله به غزه در سال 2014، با موضع ج. ا. ایراندر تضاد کامل قرار داشت. رأی این کشور در شورای حکام آژانس انرژی اتمی علیه جمهوریاسلامی ایران که منجر به ارجاع پرونده به شورای امنیت شد نیز یکی دیگر از مصادیقمحاسبات مبتنی بر هزینه فایده‌ی این کشور است.

در پایان،می‌توان روابط هند و رژیم صهیونیستی را یکی از بزرگ‌ترین جلوه‌های ارزش‌زادیی ازسیاست خارجی هند و عمل‌گرایی نتیجه‌محور در روابط این کشور، از آغاز دهه‌ی 1990 بهبعد دانست.

 

منبع : فارس ، 12/02/1396

لینک کوتاه:

کپی شد