صدای کف زدنهای پیاپی حین کنار رفتن پردهای که پشت آن تابلویی طلایی قرار داشت با کلمات سفارت ایالات متحده امریکا، صدای شلیک گلولههایی را تداعی میکرد که در غزه سر و سینه مردمی را میشکافت که سنگ، تنها وسیله دفاعیشان بود. ایوانکا ترامپ لبخند به لب به تابلویی مینگریست که پدرش مدتها انتظار نصب شدن آن را در قدس کشیده بود. اما تنها چیزی نزدیک به 80 کیلومتر آنسوتر، اشک و خون و آتش، جان مردم غزه، نه جان اغلب مردم جهان را به درد آورده بود. در این میان اگر مردم جهان با بهت تصاویر تلویزیونی را مینگریستند، اعراب یارای تماشای این تصاویر را نداشتند و با شرم سر فروافکنده بودند.
45 سال قبل ملت عرب، در جنگ شش روزه 1973 شکست خورده بودند اما سر به آسمان میساییدند، آنها در آن زمان ملت عرب متحدی بودند که به جنگ امریکا و اسرائیل رفته بودند. افتخار و غروری که اندکی بعد با تحریم نفتی اعراب علیه امریکا، آنها را نه به آسمان که دیگر به عرش میرساند. این تحریم قیمت نفت را از بشکهای 3 دلار به بشکهای 12 دلار رساند. کمر امریکا خم شد. در نخستین روزهای بهار 1974 یعنی کمتر از 6 ماه پس از جنگ 6 روزه، اسرائیل موافقت کرد از شبه جزیره سینا و ارتفاعات جولان خارج شود. اکنون نیز 6 ماه از زمانی که دونالد ترامپ اعلام کرد، قدس را بهعنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت میشناسد و میخواهد سفارت خود را از تلآویو به آن منتقل کند، میگذرد. در این مدت از 6 دسامبر 2017 تا 14 مه 2018 سکوت اعراب آزاردهندهترین سکوتی بود که مردم غزه روزبهروز بیشتر و بیشتر زیر آوار آن دفن میشدند. سکوت مرگباری که تنها سکوت نبود، در پشت این سکوت پچپچههای نهانی از توافقهای عربی – عبری شنیده میشد، توافقی که سویه سومی هم دارد: امریکا. توافقهایی که در پس همه آنها میتواند، به رسمیت شناخته شدن اسرائیل و ایجاد روابط دیپلماتیک با آن باشد.
اما این همه ماجرا نیست. عرصه جهانی تغییر کرده است. اگر 70 سال پیش این اروپا بود که تاسیس رژیم صهیونیستی را کلید زد، حالا در عرصه ائتلافها و اتحادهای جهانی، جبهه اروپا جایگاه خود را از حامی به منتقد تلآویو تغییر داده و در جایی میایستد که اگر مقابل امریکا نیست کنار آن نیز محسوب نمیشود. اروپای زخم خورده از سیاستهای تکروانه و تحمیلی کاخ سفید، پس از اجماع علیه تصمیم ترامپ برای خروج امریکا از برجام، حالا وارد چالش دیگری با امریکا و البته اسرائیل شده است. اروپا در این چالش جدید نیز صفبندی مجزایی را از امریکا تشکیل داده و قصد دارد با حمایت از مردم فلسطین، بر دیدگاههای متفاوت خود از امریکا تأکید کند. حضور نیافتن اروپاییها در مراسمی که نتانیاهو قصد داشت با شکوه تمام برگزار کند و به این وسیله مشروعیتی برای تعیین قدس به عنوان پایتخت خود بخرد، در همین راستا بود. در واقع خالی ماندن صندلی اروپاییها در این مراسم، همچون کشیده شدن خطی جدید در روابط بینالملل و صف بندیهای آن بود. صف بندیهایی که تصور میشود، برجام و فلسطین نقطه پایان آن نباشند.
منبع : ایران ، بنفشه غلامی ، 26/02/1397