اخیرا درخواست صهیونیست ها برای صرف هزینه های هر چه بیشتر جهت افزایش توانمندی نهادهای امنیتی، اطلاعاتی، دانشگاهی و پژوهشی با تکیه بر جذب تعداد فزون تری خاورشناس و پژوهشگر یهودی متخصص در زمینه مسائل جهان عرب روند رو به رشدی داشته است ؛ به این اعتبار که برای حل چالش های فرا روی “اسرائیل”، دولت عبری نیازمند کسب اطلاعات هر چه بیشتر در مورد جهان عرب است.
صهیونیست ها در حالی خواستار صرف هزینه های بیشتر جهت افزایش توانمندی های نهادهای مذکور هستند که دولت عبری در توجه به مسئله خاورشناسی و همچنین حمایت از نهادهای پژوهشی که در زمینه امور جهان عرب فعالیت می کنند، نیازی به درخواست و تاکید ندارد.
اگر امروز نگاهی به وضعیت مراکز پژوهشی در رژیم اشغالگر قدس بیاندازید، بی تردید تعداد فراوان مراکز پژوهشی صهیونیستی که به بررسی مسائل مختلف در جهان عرب می پردازند، شما را به تعجب وا می دارد. امروز دیگر هیچ حادثه کوچک یا بزرگی در جهان عرب رخ نمی دهد، مگر آنکه صهیونیست ها تحقیقات و مطالعات زیادی بر روی آن انجام می دهند تا اینکه در نهایت به نتایجی روشن در مورد آن حادثه دست می یابند.
خاطرم هست که یکی از دوستان وقتی که مشغول نگارش پایان نامه فوق لیسانسش در مورد مسائل اسلامی بود، به برخی کتاب ها نیاز پیدا کرد و به سراغ تمامی کتابخانه های موجود در دانشگاه های فلسطینی رفت، ولی موفق به پیدا کردن شان نشد. سپس به سراغ کتابخانه دانشگاه عبری قدس رفت و توانست کتاب های مورد نیاز خود را در آنجا بیابد.
نکته ای که باید در اینجا بدان اشاره داشت، آن است که در کنار شمار زیادی از مراکز پژوهشی صهیونیستی که به تحقیق در مورد مسائل جهان عرب می پردازند، هر کدام از دانشگاه ها در “اسرائیل” تعداد زیادی مراکز پژوهشی فعال در زمینه امور جهان عرب در خود جای داده است ؛ البته باید به موسسات فوق، مراکز پژوهشی وابسته به سازمان های اطلاعات و جاسوسی رژیم صهیونیستی را نیز اضافه کرد. به عنوان نمونه سازمان اطلاعات و امنیت داخلی این رژیم “شاباک” یک مرکز پژوهشی مختص خود دارد که تحولات فلسطین را از زوایا مختلف بررسی می کند. شاباک از مزدوران خود تنها برای دست یابی به اطلاعات در خصوص فعالان گروه های مقاومت استفاده نمی کند. مزدوران شاباک مقادیر زیادی اطلاعات را در اختیار مراکز پژوهشی وابسته به سازمان شاباک قرار می دهند و این سازمان نیز پرسش های مشخصی را برای مزدوران تعیین می کند و از آنها می خواهد که به دنبال پاسخ هایش باشند.
در این میان سازمان موساد نیز همچون شاباک از مراکز عظیم پژوهشی برخوردار است که به کنکاش و پژوهش در مورد وضعیت جهان عرب می پردازند و سفارش های لازم را به مراکز تصمیم گیری سیاسی در رژیم صهیونیستی می دهند تا اینکه آینده روابط این رژیم با جهان عرب را بر اساس گزارش ها و دستورالعمل های آنان تنظیم کنند.
ضمنا سازمان اطلاعات نظامی “اسرائیل” موسوم به امان نیز در این خان بی سهم نیست و در دل خود مراکز بزرگ پژوهشی در خصوص وضعیت جهان عرب را جای داده است.
اهمیت موسسات مطالعاتی و تحقیقاتی که به پژوهش در زمینه امور جهان عرب می پردازند ـ خواه مستقل و خواه وابسته به سازمان های امنیتی باشند ـ در اطلاعات و دیدگاه هایی نهفته است که در اختیار مراکز تصمیم گیری سیاسی در رژیم عبری می گذارند و به آنها در زمینه اتخاذ تصمیمات مناسب در خصوص مناقشه شان با اعراب کمک می کنند.
وقتی که فردی به فرآیند تلاش های رژیم اشغالگر قدس برای فراهم آوردن مولفه های قدرت و سلطه پروژه صهیونیسم نگاهی می اندازد، تاکید زائدالوصف صهیونیست ها بر شناخت تمامی آنچه در جهان عرب می گذرد، او را به تعجب وا می دارد.
اشغالگران با بررسی علمی و دقیق مسائل و رخدادهای جهان عرب و ارزیابی آنها با استفاده از ابزارهای منطقی که در اختیار مراکز پژوهشی و مطالعات راهبردی است، به برداشت دقیقی از مسائل می رسند که آنها را در فهم آنچه در جهان عرب می گذرد و تاثیر آن بر “اسرائیل” کمک می کند. ضمنا در این میان گروه هایی نیز هستند که شیوه برخورد با تحولات جهان عرب ـ البته به گونه ای که به سود رژیم صهیونیستی باشد ـ را تعیین می کنند.
امروز دیگر این نکته برای همگان آشکار شده است که نخست وزیر رژیم صهیونیستی هر ماه دو بار خلاصه آنچه مراکز پژوهشی و مطالعاتی وابسته به شاباک، موساد و امان تهیه کرده اند، را دریافت می دارد. ضمنا مسئولان دفتر نخست وزیری دولت عبری نیز او را در جریان نتایج پژوهش های انجام شده در خصوص مسائلی که دولت با آن درگیر است، قرار می دهند. مساعدت ها و کمک های مراکز و موسسات تحقیقاتی به حدی است که پرز، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس در سال 1984 به نقش مراکز مذکور در تصمیم گیری های این رژیم در قبال جهان عرب اعتراف کرد.
آنچه که امروز در جهان عرب شاهد آن هستیم، از کوتاهی انتقاد برانگیز و گریز عرب ها از فهم آنچه در اسرائیل می گذرد، حکایت دارد. کجایند آن مراکز مطالعات عربی که در زمینه ابعاد مختلف امور رژیم صهیونیستی به کنکاش می پردازند؟!
اگر رژیم صهیونیستی امروز بیش از پانزده مرکز پژوهشی تخصصی در خصوص امور جهان عرب دارد ؛ ولی جهان عرب با وجود این وسعت و طول و عرض جغرافیایی گسترده هیچ مرکز تحقیقاتی واقعی در مورد امور صهیونیستی ندارد. منظورم از یک مرکز واقعی، ذکر این مطلب است که موسساتی وجود دارند که مدعی تحقیقات در خصوص امور اسرائیل هستند ؛ ولی این موسسات حتی نام روزنامه های عبری را نیز حفظ نیستند و از کتاب ها و مجلات منتشر شده در سرزمین های اشغالی بی خبرند ؛ البته بماند که تحقیقات این مراکز تنها به جمع آوری مطالب روزنامه های صهیونیستی محدود می شود یا آنکه گزارش های منتشر شده از سوی موسسات مذکور در راستای چیزی است که به مذاق نظام حاکم خوش بیاید.
سوالی که در اینجا مطرح می شود، آن است که چرا عرب ها در فهم آنچه در اسرائیل می گذارد، کوتاهی به خرج می دهند. چرا مراکز پژوهشی متخصص در زمینه امور رژیم صهیونیستی تشکیل نمی شود و چرا موسسات تحقیقاتی موجود به این مسئله بسیار مهم نمی پردازند؟
عمر موسی، دبیر کنونی اتحادیه عرب وظیفه دارد تا خلل مذکور را برطرف نماید و در راستای ایجاد مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی فعال در زمینه امور رژیم صهیونیستی در جهان عرب بکوشد. درست است که هیچ رهبر عربی وجود ندارد که به نتایج این پژوهش ها توجه نماید ؛ ولی تنها وجود این نوع موسسات مطالعاتی و تحقیقاتی مقدمه هر گونه تلاش برای مقابله با رژیم اشغالگر قدس است.
شاید یکی از مهم ترین مولفه های مقابله با دشمن که باید در راستای دست یابی به آن بکوشیم کسب اطلاعات و شناخت دقیق دشمن است، شناختی که بر اساس پژوهش و ارزیابی متفکرانه و اندیشمندانه باشد نه با تکیه بر سیل عواطف و مواضع از پیش تعیین شده ؛ چرا که در این صورت و در بهترین حالت این امر به حاکمیت جهل و همچنین تن دادن به معیارهایی می انجامد که رژیم صهیونیستی برای بازی تعیین کرده است.
به هر حال باید پذیرفت که فاکتورهای بسیاری در موفقیت های دشمن در وارد آوردن ضربات دخیل هستند و دلیل این پیروزی ها به توان فائق صهیونیست ها بر نمی گردد ؛ بلکه عامل را تنها باید در فاصله گرفتن ما با مولفه های پیروزی و توانایی مقابله با دشمن جستجو کرد.