با وجود شمار زیاد قربانیانی که حمله “زمستان داغ” صهیونیست ها ـ یا به گفته مقامات صهیونیستی ـ مرحله اول این حمله به نوار غزه در پی داشت و با شهادت بیش از 116 فلسطینی و زخمی شدن 350 تن دیگر از جمله 39 کودک و 15 زن همراه بود ؛ ولی چیزی که باعث تعجب و شگفتی می شود، سکوت دولت های عربی و همچنین واکنش های شرم آور جامعه بین الملل به تجاوزات رژیم اشغالگر قدس و جنایت هایی است که ارتش این رژیم در حق ملت بی دفاع فلسطین انجام می دهد تا جایی که این سکوت و این موضعگیری بی شرمانه الهام بخش موافقت ضمنی طرف های عربی و بین المللی با جنایت های اشغالگران و چشم پوشی از تجاوزات آنان است.
یکی از اساتید تاریخ فلسطین در دانشگاه اسلامی غزه تاکید کرد که شمار شهدای روز شنبه گذشته فلسطین، به 61 نفر رسید که این تعداد از سال 1967 تا کنون در تاریخ فلسطین بی سابقه بوده است و در هیچ روز از روزهای انتفاضه اول و دوم، کرانه باختری و نوار غزه این تعداد شهید را تقدیم نکرده است.
سکوت دولت های عربی و مواضع شرم آور جامعه بین الملل در قبال تجاوزات اشغالگران قدس به نوار غزه در گام اول به معنای موافقت با تجاوزات اشغالگران قدس به نوار غزه و همچنین خلق توجیهی برای این اقدامات جنایتکارانه است. طرف های عربی و بین المللی چنین وانمود می کنند که هدف حملات صهیونیستی تنها نابودی حماس است نه یک و نیم میلیون فلسطینی ساکن غزه.
موضع تشکیلات خودگردان در قبال تجاوز ارتش عبری به نوار غزه نیز مشابه موضع برخی فرهیختگان خودفروخته و فریب خورده عرب است که در قالب عبارات خود صهیونیست ها را به تداوم حملات شان دعوت می کنند و مدعی می شوند که جنبش حماس با حملات موشکی خود به شهرک های صهیونیست نشین مسئول حملات اخیر اشغالگران به نوار غزه است.
برای روشن شدن بیشتر مسئله باید اشاره ای به اظهارات زیپی بارئیل، روزنامه نگار و نویسنده برجسته صهیونیست داشته باشیم. وی در مقاله ای که یک شنبه گذشته در روزنامه عبری زبان “هاآرتص” به چاپ رسید، اعلام کرد: “تفسیری که در اسرائیل از اظهارات رئیس تشکیلات خودگردان و وزیر اطلاع رسانی دولت فیاض صورت گرفت، حمایت طرف فلسطینی از اقدامات دولت عبری علیه نوار غزه بود.”
در مقاله مذکور آمده است: “مسئولان و برخی فرهیختگان عرب با انتقادات شدید خود از حماس به خاطر شلیک موشک به سمت شهرک های صهیونیست نشین، جواز مشروعیت لازم برای حملات اسرائیل به نوار غزه را صادر می کنند.”
زیپی بارئیل در ادامه از رضایت خاطر وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی از موضع بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد در قبال عملیات موسوم به “زمستان داغ” خبر داد و به نقل از “آبراهام ابرامویچ”، مدیر کل وزارتخانه مذکور اعلام کرد: «با وجود تصاویری که از شبکه های تلویزیونی مختلف پخش شده است ؛ ولی این تصاویر انتقاد علیه اسرائیل را در رسانه های بین المللی به دنبال نداشته است.»
بی تردید، انتقاد برخی مسئولان تشکیلات خودگردان از حماس به خاطر حمله موشکی به شهرک های اشغالی، تفسیر برخی فرهیختگان فریب خورده و خودفروخته عرب از مقاومت و همچنین سکوت محافل رسمی عربی ـ خواسته یا ناخواسته ـ باعث شده است تا جامعه بین الملل نیز به سادگی از کنار جنایت های اشغالگران بگذرد و مواضعی شرم آور را در قبال آنها اتخاذ نمایند.
اگر به موضع شورای امنیت سازمان ملل در قبال جنایت های اشغالگران قدس در نوار غزه نگاهی بیاندازیم، می بینیم که بعد از آن همه بحث و جدل ها، این شورا تنها به محکوم کردن خشونت رو به رشد در نوار غزه و جنوب رژیم صهیونیستی بسنده کرد ؛ به عبارت دیگر با برابر دانستن جنایت های اشغالگران به نوار غزه و حملات موشکی مقاومت به شهرک های صهیونیست نشین، جلاد را با قربانی در یک کفه قرار داد.
همان طور که انتظار می رفت، پانزده عضو شورای امنیت با صدور بیانیه ای نگرانی خود را از بابت مرگ غیر نظامیان در “نوار غزه و جنوب اسرائیل” اعلام کردند و دو طرف را به کنار گذاشتن خشونت دعوت نمودند!!!
علی رغم حرف و حدیث هایی که در خصوص تصمیم لیبی برای ارائه طرحی به شورای امنیت جهت محکوم کردن قتل شهروندان بی گناه از جمله کودکان و همچنین برقراری آتش بس وجود دارد ؛ ولی تمامی شواهد و قرائن نشان می دهد که شورای امنیت هیچ تمایلی به صدور قطع نامه علیه تجاوزات رو به رشد رژیم اشغالگر قدس علیه نوار غزه و حملات مستمر هوایی اش به این منطقه فلسطینی ندارد و تنها به صدور بیانیه اکتفا می کند.
شورای یادشده با عملکرد خود نشان داد که با محکوم کردن صریح جنایات اشغالگران مخالف است، جلاد را با قربانی برابر می داند و هیچ گاه مقایسه ای میان شمار غیرنظامیان فلسطینی که قربانی جنایات اشغالگران می شوند و تلفات انسانی صهیونیست ها در جریان حملات موشکی مقاومت به عمل نمی آورند.
این نهاد امنیتی وابسته به سازمان ملل میان کسی که به خاطر دفاع از خود و سرزمینش از موشک های دست ساز استفاده می کند و میان کسی که وحشیانه ترین جنایات را به بهانه نابودی جنبش منتخب مردم فلسطین یعنی حماس و همچنین با دستاویز قرار دادن حملات موشکی مرتکب می شود، فرقی نمی گذارد.
نکته جالب توجه در این میان آن است که دیپلمات های غربی عضو شورای امنیت هیچ پاسخ فوری به تحرکات عربی برای پایان بخشیدن به حملات اشغالگران به نوار غزه ندادند و با اشاره به تاکید افراد بر ضرورت اتخاذ موضعی از سوی شورای امنیت در قبال افزایش موج خشونت در نوار غزه، گفتند: “ما فقط می توانیم بیانیه صادر کنیم. از ما انتظار صدور قطع نامه را نداشته باشید.”
حمایت های آمریکا از رژیم صهیونیستی برای ادامه جنایت هایش در حق ملت بی دفاع فلسطین کاملا آشکار بود و با وجود آنکه یکی از دیپلمات های آمریکایی از کشته شدن غیر نظامیان فلسطینی و صهیونیستی (لا بد یک نفر شهرک نشینی که در مقابل 166 فلسطینی به هلاکت رسیده است) ابراز تاسف نموده و دو طرف را به کنار گذاشتن خشونت دعوت کرد ؛ ولی گوردن جاندرو، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا تاکید کرد: «به نظر ما تفاوت زیادی میان حملات موشکی تروریست ها که به مرگ غیر نظامیان صهیونیست منجر می شود با فعالیت های اسرائیل که در جهت دفاع از خویشتن است، وجود دارد.»
شاید همین حمایت های جامعه بین الملل بود که باعث شد تا نماینده رژیم اشغالگر قدس در شورای امنیت در توجیه اقدامات ارتش این رژیم بگوید که این حملات در واکنش به فعالیت های تروریستی جنبش حماس صورت می گیرد.
وی در بخشی دیگر از اظهارات خود افزود: “اسرائیل هرگز به خاطر اقداماتش در نوار غزه پوزش نمی خواهد ؛ زیرا حمایت از صهیونیست ها را حق خود می داند.”
نماینده اشغالگران قدس در شورای امنیت با کمال غرور گفت: “انتظاری که اسرائیل از جامعه بین الملل دارد، حمایت و پشتیبانی است.”
با وجود آنکه دبیر کل اتحادیه عرب سکوت جامعه بین الملل در قبال جنایت های رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه را عملی زشت خواند و آن را نوعی جانبداری از رژیم صهیونیستی دانست و اعلام کرد که این گونه مسائل نشانگر ناکارآمدی نهادهای بین المللی در متوقف ساختن رخدادهای نوار غزه است و از شورای امنیت به خاطر عدم تحرک جدی برای پایان دادن به حملات اشغالگران انتقاد کرد ؛ ولی این حق ماست که از آقای عمر موسی بپرسیم که اتحادیه عرب در قبال تجاوزات غیرانسانی و ضد بشری صهیونیست ها چه کرد و چرا سران عرب جلسه فوری برای بررسی این مسئله تشکیل ندادند؟ آیا سکوت محافل رسمی جهان عرب و رفتار اتحادیه عرب خطرناک تر و زشت تر از سکوت جامعه بین الملل نیست؟!