یکشنبه 11/می/2025

تشکیل کنفدراسیون اردنی ـ فلسطینی؛ طرحی قدیمی در پوستین جدید معامله قرن

چهارشنبه 5-سپتامبر-2018

هر کسی مساله فلسطین را پیگیری کند، می داند که ایده تشکیل کنفدراسیون میان کرانه باختری و اردن زاییده ذهن محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که دوره قانونی ریاستش به سر آمده است، نیست، بلکه طرحی قدیمی است که در لباس جدیدی ارائه می شود و قبل از این هم افراد زیادی هم آنرا تکرار کرده اند که اتفاقا هیچ علاقه ای به تشکیل کشور مستقل فلسطین در هیچ بخشی از سرزمین تاریخی فلسطین ندارند؛ حتی اگر این کشور خلع سلاح شده باشد و یا به بخش های جدا از هم و فاقد یکپارچگی جغرافیایی تقسیم شود و یا هر شکل دیگری که بتوان نام کشور را بر روی آن گذاشت. قبل از اینکه بخواهیم تبعات چنین طرحی را بر روی اردن و مساله فلسطین مورد بررسی قرار دهیم، باید کمی به کلیت این طرح فکر کنیم.
ائتلاف کنفدراسیون در نتیجه امضای توافق میان کشورهای برخوردار از استقلال و حق حاکمیت کامل تشکیل می شود و آنها میان خود توافق می کنند که روابط اقتصادی، فرهنگی و نظامی و غیره میان خود را به نوعی ساماندهی و با هم هماهنگ کنند. لذا، چنین توافق یا سندی باعث تشکیل کشور جدید نمی شود، بلکه باعث شکل گیری روابط هماهنگ‌تر و انسجام میان مجموعه ای از کشورهای می شود و به موجب آن، هر کشوری حق حاکمیت، استقلال، حاکم و حکومت و نظام سیاسی خود را حفظ می کند و حق خروج از این ائتلاف را هم دارد. به موجب چنین معاهده ای، کنفرانس یا مجمع عمومی به منظور نظارت و ساماندهی به امور ائتلاف برگزار می شود که در آن نمایندگانی از کشورهای عضو شرکت می کنند. چنین ائتلافی با خروج کشورهای عضو یا انحلال اتحاد شکل گرفته و یا افزایش همبستگی و روابط و شکل گیری فدراسیون به جای ائتلاف کنفدراسیونی پایان می پذیرد. 

استقلال کشور شرط تشکیل کنفدراسیون 
اگر به ماجرای تشکیل کنفدراسیون میان اردن و فلسطین برگردیم و نگاهی گذرا به آن بیاندازیم می بینیم که یک شرط اساسی برای تشکیل کنفدراسیون وجود دارد که در این میان نادیده گرفته شده است و آن استقلال کشورهاست؛ چرا که در حال حاضر کشور فلسطینی مستقل و برخوردار از حق حاکمیت وجود ندارد که از سوی جامعه بین المللی به رسمیت شناخته شود. تشکیلات خودگردان فلسطین یک کشور نیست و مولفه های یک کشور را ندارد و حتی اگر قبول کنیم که تشکیلات خودگردان طرف مقابل دولت اردن در این ائتلاف کنفدراسیونی خواهد بود، این سوال پیش می آید که آیا این نهاد حق خروج از چنین ائتلافی در صورت صلاحدید خود را دارد؟
من به عنوان یک شهروند عرب با ایده تجزیه فلسطین مخالف هستم؛ همان طوری که حاضر نیستم هیچ طرف دیگر اشغالگری را در این سرزمین به رسمیت بشناسم، اما در مقابل، به این مساله باور دارم که تشکیل کشور فلسطینی مستقل برخوردار از حق حاکمیت و مسلط بر منابع طبیعی خود در هر بخشی از سرزمین تاریخی فلسطین، در سایه وضعیت سیاسی موجود در منطقه به صلاح منافع عالی اردن است؛ چرا که تشکیل چنین کشوری تنها تضمین پایان یافتن آنچه که از آن به عنوان طرح اردن برای حل مساله فلسطین نامیده می شود، به شمار می رود. این تفکر مبتنی بر این است که کشور فلسطین عملا در سرزمین اردن تشکیل شده است و عدالت حکم نمی کند که دو کشور برای یک ملت تشکیل شود. 

خطر کنفدراسیون 
تشکیل کنفدراسیون اردنی ـ فلسطینی خطری برای اردن به شمار می رود؛ چرا که باعث خلاص شدن رژیم صهیونیستی از عواقب و تبعات اشغالگری و مسئولیت در قبال آواره کردن میلیون ها فلسطینی و محرومیت آنها از حق بازگشت شان به شمار می رود و این آوارگان در صورت تشکیل چنین کنفدراسیونی شهروند این کشور جدید به شمار خواهند رفت. از سوی دیگر، پذیرش این ایده از سوی رژیم صهیونیستی، مستلزم به رسمیت شناخته شدن هویت یهودی “کشور اسرائیل” خواهد بود که این کار نیز به نوبه خود به معنای پذیرش ضمنی جمعیت باقی مانده عرب های ساکن اراضی اشغالی سال 1948 فلسطین و الحاق آنها به کشور جدید خواهد بود؛ چرا که آنها فلسطینی هستند و نه یهودی و این مساله مشکلات و مسئولیت های زیادی را بر دوش کشور اردن خواهد گذاشت. 
آنچه در این میان باعث جلب توجه می شود این است که محمود عباس از زمان به رسمیت شناخته شدن قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی توسط ترامپ، اعلام کرد که آمریکا دیگر ناظر بر روند سازش نیست، بلکه به شریک رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. اما وی دوباره از طرح پیشنهادی جارد کوشنر داماد و مشاور ترامپ درباره تشکیل کنفدراسیون اردنی ـ فلسطینی استقبال کرد. آیا این ایده بخشی از پروژه ترامپ که به “معامله قرن” موسوم شده است، به شمار می رود که عباس مدعی مخالفت با آن بود. 

تداوم همکاری های امنیتی
مساله دیگری که در این میان جلب توجه می کند اظهارات عباس در دیدار با هیات جنبش صلح اکنون درباره تفاهماتش با نداف ارگمان رئیس سرویس های امنیت و اطلاعات رژیم صهیونیستی “شاباک” درباره پایبندی اش به همکاری های امنیتی است و این در حالی است که وی قبل از این بارها مدعی توقف این همکاری ها شده بود. مساله جالب تر این است که عباس امیدوار به تشکیل کنفدراسیون با اردن است و این در حالی است که مستقیما با رژیم صهیونیستی در محاصره نوار غزه همکاری می کند و مجازات هایی را هم علیه آن اعمال کرده است. حال این سوال پیش می آید که آیا در راستای این طرح تشکیل کنفدراسیون قرار است باریکه به عنوان بخش دیگری از معامله قرن، دوباره به کشور مصر واگذار شود؟
در هر حال، جدای از اینکه محمود عباس به عنوان مهندس توافقنامه های اسلو که مدعی بود گامی در راستای تشکیل کشور مستقل فلسطین است، واقعیت این است که هر دو ملت اردنی و فلسطینی با این طرح مخالفت هستند و چنین طرحی هیچ وقت به نتیجه نخواهد رسید؛ به ویژه که اردن رسما با آن مخالفت کرده است. در این شرایط، فلسطین همچنان فلسطین باقی خواهد ماند و اردن هم اردن خواهد بود و آزاد سازی اراضی با شیوه ای غیر از مقاومت ملت ها، مساله ای مغایر سیر تاریخ بشری است. 

 

لینک کوتاه:

کپی شد