دوشنبه 23/سپتامبر/2024

نتانیاهو جز جنجال نمی تواند علیه ایران کاری کند

سه‌شنبه 7-نوامبر-2017

شاهدیم که بنیامین نتانیاهو مدتکوتاهی پس از قضیه کرکوک به لندن می رود و در موسسه چتم هوس علیه ایران داد سخن سرمی دهد در حالی که تا قبل از آن برای مدتی سکوت اختیار کرده بود. صدای او برای ایندوباره بلند شده که در پیشبرد سناریوی اخیر خود شکست خورده است و دوباره از بابتایران احساس نگرانی می کند.

 

بنامیننتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تا کنون غیر از سر و صدا علیه ایران نتوانسته است هیچکاری انجام دهد. البته به هر جا می رود که علیه ایران کاری کند، کشوری را علیهایران تحریک کند یا در روند دیپلماسی ایران، از برجام گرفته تا روابط دو یا چندجانبه با کشورها و قاره های جهان، اختلال ایجاد کند اما عملا تا کنون نتوانسته استکاری از پیش ببرد. بی شک اسرائیل اگر می توانست کاری علیه ایران یا حزب الله یا هرنیروی متحد ایران انجام دهد، حتما انجام می داد و لحظه ای و فرصتی را از دست نمیداد. پس اگر کاری نکرده تنها به این دلیل است که خود خوب می داند ناتوان است یا باعواقب سنگینی مواجه خواهد شد. برای همین است سعی می کند توجه جامعه جهانی را علیهایران جلب کند.  

نتانیاهوبه روسیه رفت تا پوتین را مجاب کند که ایرانی ها را از مرز اسرائیل با سوریه دورکنند اما ناکام ماند. آخرین پیشنهاد امریکایی ها و اسرائیلی ها به روس ها این بودکه ایران و متحدانش در سوریه بمانند اما 50 کیلومتر از مرزهای با اسرائیل فاصلهداشته باشند. از آن جایی که قدرت میدانی و زمینی در دست ایران است، روس ها نمیتوانند به راحتی از جانب خودشان تصمیم بگیرند و به ایران سیاستی را دیکته کنند.این واقعیتی است. واقعیت میدانی این حقیقت را ثابت کرده است. فتوحات ارتش سوریهعلیه تروریست ها همگی با حضور نیروهای متحد ایران در سوریه انجام می پذیرد. روسیهمی داند بدون حضور ایران در سوریه که حضور زمینی دارد، نمی تواند اهدافش را پیشببرد. برای همین است روسیه دائما بر اتحاد استراتژیک با ایران در سوریه تاکید کردهاست. از این روست که نتانیاهو نتوانست در مسکو کاری از پیش ببرد.

مطمئنا اگراسرائیل می توانست کاری کند تا به حال کرده بود. شاهد این ادعا: اسرائیلی ها دائمامی گویند که ایران کارخانه های موشک سازی در سوریه و لبنان احداث کرده (با وجوداین که ایران، سوریه و لبنان تکذیب کرده اند) و از مرزهای خود تا سواحل دریایمدیترانه جاده خاکی کشیده و فقط 45 کیلومتر باقی مانده که این راه خاکی تکمیل شود کهآن هم حشد الشعبی در حال تکمیل آن است، آنها این ادعا را نزدیک به 5 ماه پیش مطرحکردند، در حالی که هیچ کاری برای این که بتوانند جلوی پیشرفت این ادعای خود رابگیرند، نکرده اند. یعنی ادعا می کنند ایران در حال ساخت این جاده است اما هیچکاری علیه آن نمی کنند، چرا نمی کنند؟ به یک دلیل ساده، نمی توانند. تنها توانستندبه امریکایی ها فشار بیاورند که با نیروهای حشد الشعبی در خاک عراق در مرز باسوریه درگیر شوند، درگیری محدود و کوچکی پیش آمد و خیلی زود تمام شد و اکنون مرزعراق با اردن و سوریه تقریبا دست نیروهای عراقی و حشد الشعبی و آن طرف دست ارتشسوریه است.

وقتی که دربحبوحه جنگ ایران و عراق، اسرائیل به نیروگاه هسته ای عراق در اوسیراک حمله کرد،رژیم بعث در اوج قدرت بود و در جنگ علیه ایران، جامعه جهانی از او حمایت می کرد.اسرائیل وقتی مطمئن شد صدام حسین در حال دستیابی به سلاح هسته ای است، لحظه ایدرنگ نکرد و برای این که مطمئن بود اتفاقی علیهش روی نمی دهد نیروگاه هسته ایاوسیراک را بمباران کرد. اسرائیل تغییری نکرده، اما نه در آن وضعیت است نه آنتوانایی را دارد و نه مطمئن است که اگر حمله کند، عواقبتی متوجهش نخواهد شد.

اسرائیلیها حتی در سناریوی همه پرسی کردستان نیز شکست خوردند. آنها خیال می کردند با همهپرسی اقلیم کردستان ایران تا مدتی درگیر بحث کردی خواهد شد اما پیش بینی نکردهبودند مساله کردی خیلی زود فروکش کند و ایران در آن جا دست برتر را بیابد. آنهاتصور نکرده بودند که اولا مساله کردی تا این اندازه ترکیه را به ایران نزدیک کند وثانیا خود کردها در درون خود آن چنان دچار اختلاف شوند که مساله همه پرسی به محاقبرود و سناریوی دیگری رقم بخورد که پیش بینی اش را نکرده باشند. اسرائیلی ها رویآشوب در کرکوک حساب کرده بودند، فکر می کردند فتنه جدیدی به پا می شود و ایرانمجبور می شود توجه خود را از سوریه متوجه این منطقه کند، اما چنین نشد.

شاهدیم کهبنیامین نتانیاهو مدت کوتاهی پس از قضیه کرکوک به لندن می رود و در موسسه چتم هوسعلیه ایران داد سخن سر می دهد در حالی که تا قبل از آن برای مدتی سکوت اختیار کردهبود. صدای او برای این دوباره بلند شده که در پیشبرد سناریوی اخیر خود شکست خوردهاست و دوباره از بابت ایران احساس نگرانی می کند.

اگرنتانیاهو سقوط کند که احتمال آن به دلیل پرونده های فساد مالی بالاست، اسرائیل بازهم با رویارویی با ایران ضعیف تر خواهد شد چون مشغول مسائل داخلی خود خواهد شد واین مساله می تواند به سود ایران تمام شود.

مطبوعاتاسرائیلی این روزها بسیار در این باره قلم فرسایی می کنند که احتمال دارد ایران واسرائیل در مرزهای سوریه و لبنان و فلسطین رودر روی هم قرار بگیرند. اما اکثر کارشناسانبعید می دانند چنین جنگی در بگیرد مگر این که اسرائیلی ها دست به خطر بزنند و بدونتوجه به عواقب آن خود بخواهند جنگی راه بیندازند. در حالی که اسرائیل از انجامچنین جنگی ناتوان است؛ وضعیت میدانی اش چندان خوب نیست، به گفته روزنامه هاآرتصسربازهای اسرائیلی از لحاظ روانی در وضعیت مساعدی به سر نمی برند، امریکا تواناییحمایت مالی برای جنگ جدید از سوی اسرائیل را ندارد و از همه مهمتر مشکلات اقتصادیو اجتماعی خود اسرائیل بالاست. بنابراین اسرائیلی ها مجبورند به نحو دیگری عملکنند.

پیش بینیمی شود اسرائیل دو سناریو را دنبال کند، نخست فشار به جامعه جهانی، ایجاد جنجالعلیه ایران به خصوص روسیه برای دور کردن ایران از مرزهایش و اگر نتوانستند دراقدام دوم، اسرائیل ترجیح می دهد با حضور ایران در سوریه همانند حضور ایران درلبنان کنار بیاید و تنها تلاش کند اهداف امنیتی خود را تامین کند. بالاترین درجهامنیتی برای اسرائیل در سوریه جولان است. همه تلاش اسرائیل بر این است که جولان بهدست حزب الله و ارتش سوریه نیفتد. اما خبرها حاکی از آن است که قسمت سوری جولان بهدست حزب الله افتاده است. قبلا این منطقه دست جبهه النصره بود اما جبهه النصرهشکست خورد و از این منطقه بیرون رانده شد و جای آن را حزب الله و ارتش لبنان گرفت.اسرائیل نتوانست هیچ کاری انجام دهد. الآن دنبال تضمین های امنیتی است که اینمنطقه حداقل به تهدیدی امنیتی علیه آن تبدیل نخواهد شد.

 

 

 

منبع : دیپلماسی ایرانی ، على موسوى خلخالى ، 14/08/1396


لینک کوتاه:

کپی شد