راهبرد اصلی و جمهوری اسلامی در منطقه مقاومت اسلامی است و طرح گفتمان و راهبرد جدید باید صرفا در راستای هم افزایی و همپوشانی با آن قرار گیرد و نباید کوچکترین خللی به آن وارد کند.
در خصوص حل مناقشه بنیادین و طولانی مدت فلسطین چهار گفتمان و راهبرد مجزا قابل تشخیص است:
۱)گفتمان و راهبرد مقاومت اسلامی
این گفتمان و راهبرد بر آزادسازی تمامی سرزمین فلسطین از بحر (دریایمدیترانه) تا نهر (رود اردن) تاکید دارد و مبتنی بر محو کامل اسرائیل است.
حامیان آن جبهه مقاومت اسلامی در سطح منطقه به محوریت ایران است و شاملمقاومت اسلامی عراق (مرجعیت ،احزاب و گروه های اسلامی و شیعی چون حزبالدعوه، مجلس اعلاء و نیروهای نظامی مثل حشد الشعبی)، سوریه،حزب اللهلبنان،انصارالله یمن و احزاب و گروه های مقاومت اسلامی فلسطین مثل حماس وجهاد اسلامی می شود.
۲)گفتمان و راهبرد دو دولتی
این گفتمان و راهبرد بر تشکیل و همزیستی دو دولت مجزا فلسطین و اسرائیل در سرزمین های اشغالی مبتنی است.
کشور فلسطین البته با اختیارات محدود در حد خودگردانی مدنی و انتظامی درسرزمین های اشغالی ۱۹۶۷م شامل نوارغزه و کرانه باختری رود اردن به پایتختیقدس شرقی در کنار اسرائیل واقع در سرزمین های اشغالی ۱۹۴۸م شکل می گیرد.
حامیان بین المللی :
سازمان ملل متحد ، اتحادیه اروپا و عمده کشورهای جهان و ضمنا کمیته چهارجانبه بین المللی صلح (سازمان ملل متحد ،اتحادیه اروپا،روسیه وامریکا) حامیان این طرح هستند.
حامیان منطقه ای:
اکثر کشورهای مسلمان و عرب منطقه مثل سعودی،مصر،ترکیه،شیوخ خلیج فارس و اردن حامیان آن هستند.
محور سازش(مصر ،سعودی،شیوخ خلیج فارس و اردن)
محور سنی – اخوانی(ترکیه،قطر ) همگی حامیان این راهبرد دو کشوری هستند.
البته در خصوص کمیت و کیفیت و طول و عرض و نحوه اجرا و عملیاتی کردن آن وجزئیات طرح دو کشوری اختلافات عمده و اساسی میان حامیان بین المللی و منطقهای آن وجود دارد .
۳)گفتمان و راهبرد تبعیض آمیز و نژادپرستانه یک دولتی
این گفتمان و راهبرد مبتنی بر تشکیل یک دولت با هویت کاملا یهودی به ناماسرائیل است و در این راستا اجازه تاسیس کشور مستقل فلسطینی به هیچ نحویداده نمی شود.
فلسطینیان در چهارچوب این طرح باید هویت یهودی اسرائیل را بپذیرند و بعنوانشهروندان درجه دو و البته کاملا مطیع و سازگار و بدون هویت اسلامی و عربیخود در آن زندگی کنند.
در واقع فلسطینیان باید به مرور در جامعه صهیونیستی حل شوند و در قبالانواع تبعیضات متنوع و نژادپرستانه هیچ اعتراضی نداشته باشند و پیوسته هویتاسلامی و عربی آنان نابود گردد.
حامیان این گفتمان و راهبرد صرفا راستگرایان افراطی در جامعه ، دولت واحزاب و گروه های اسرائیلی و صهیونیستی هستند. احزاب راستگرای افراطی چونحزب لیکود،خانه یهود،حزب اسرائیل بیتنا،شاس،کولانو و…
امتداد منطقی این راهبرد و گفتمان به تبعیض و نژاد پرستی پایدار و نهادینهدر سرزمین های اشغالی و اسرائیل منجر خواهد شد و هویتی کاملا ضد دمکراتیک ونژاد پرستانه به اسرائیل خواهد داد و نماد اعلا آپارتاید در قرن ۲۱م خواهدبود.
۴)گفتمان و راهبرد برگزاری رفراندوم فراگیر در فلسطین
این گفتمان و راهبرد مبتنی بر بازگشت آوارگان فلسطینی از سراسر جهان بهفلسطین، برگزاری رفراندوم فراگیر بین ساکنان فلسطین اعم ازمسلمان،دروزی،مسیحی و یهودی،تشکیل نظام سیاسی و اجتماعی منتخب اکثریت براساس رفراندم برگزار شده و نهایتا تعیین سرنوشت فلسطین به دست خود ساکنانآن خواهد بود.
این گفتمان و راهبرد دمکراتیک بوده و می تواند منجر به محو و تغییر هویت فعلی اسرائیل شود.
این گفتمان و راهبرد اولین بار ۱۶ سال پیش توسط رهبر معظم انقلاب اسلامیحضرت آیت الله خامنه ای در جمع بسیجیان مطرح شد و اکنون عمدتا در ایرانمطرح است.
ضرورت پرداختن به گفتمان و راهبرد برگزاری رفراندوم فراگیر در فلسطین:
ا- مقبولیت بین المللی و حقوقی بعلت وجه دموکراتیک آن.
۲- شکست عملی گفتمان و راهبرد دو کشوری بعلت افراط گری های راستگرایاناسرائیل بطور مشخص در خصوص ادامه اشغال سرزمین های ۱۹۶۷م ، گسترش مداومشهرک سازی ها در قدس شرقی و کرانه باختری رود اردن ، محاصره ظالمانه و همهجانبه ۱۰ ساله نوارغزه ،ادامه ساخت دیوار حائل،تجاوزات مکرر و هدفمند بهساحت مقدس مسجد الاقصی ، ادامه بازداشت فلسطینیان، وضعیت اسفناک اسیرانفلسطینی، تخریب خانه فلسطینیان،تخریب مزارع و مصادره زمین های فلسطینیان ونهایتا تبعیض و نژاد پرستی روزافزون و پایدار علیه فلسطینیان.
تمامی موارد فوق سبب شده است گفتمان و راهبرد دو کشوری عملا به شکست بیانجامد.
پس در چنین شرایطی اهمیت پرداختن به طرح برگزاری رفراندوم فراگیر در فلسطین موضوعیت و ضرورت بیشتری پیدا می کند.
این راهبرد باید در سه سطح فلسطینی،منطقه ای و بین المللی و در ارتباط بادولت ها،نهادهای بین المللی و منطقه ای و سمن ها (سازمان های مردم نهاد)بسط و گسترش داده شود .
این گفتمان و راهبرد دمکراتیک باید تعمیق و تعریض یابد به نحوی که بتوانددر کنار سایر مکانیزم ها و راهکارهای ضد صهیونیستی دیگر ، مصداق بارز همافزایی و همپوشانی تمامی ظرفیت های بالقوه و بالفعل بین المللی و منطقه ای،اسلامی و غیر اسلامی جهت مبارزه علیه صهیونیسم و اسرائیل گردد.
گفتمان و راهبرد برگزاری رفراندوم در فلسطین باید حامیان خودش را در سه سطح فلسطینی،منطقه ای و بین المللی بیابد.
این حامیان متنوع هستند و شامل دولت ها،نهادهای بین المللی مثل سازمان ملل واتحادیه اروپا و نهادهای منطقه ای مثل اتحادیه عرب و سازمان همکاری هایاسلامی و نیز سازمان های مردم نهاد و ان جی او ها می باشند .
لازم به ذکر است جنبش عدم تعهد بعنوان یک نهاد بین المللی می تواند مورد مناسبی جهت طرح این گفتمان و راهبرد محسوب گردد.
علاوه بر آن باید در سطح داخلی فلسطین نیز بین گروه ها و احزاب سیاسی،فرهیختگان و اقشار مختلف جامعه فلسطینی مطرح شده و جای خودش را باز کند.
در سطح منطقه ای هم باید حامیانی از نهادها و کشورهای اسلامی پیدا کند.
چند مسئله بنیادین در خصوص گفتمان و راهبرد برگزاری رفراندوم فراگیر در فلسطین:
لازم به ذکر است در خصوص این راهبرد و گفتمان باید ملاحظاتی دقیق و بنیادین را لحاظ کرد.
۱- تعیین نسبت میان مبانی اسلام (اعم از مبانی فقهی و فرهنگی) و گفتمان وراهبرد دمکراتیک برگزاری رفراندوم فراگیر در فلسطین: نباید اصل و فرع را ازیاد برد.
۲- تعیین نسبت میان گفتمان و راهبرد مقاومت اسلامی و گفتمان و راهبردبرگزاری رفراندوم فراگیر در فلسطین: گفتمان و راهبرد اصلی و اساسی نظامجمهوری اسلامی ایران همانا مقاومت اسلامی است که در جبهه مقاومت در سطحمنطقه با شاخص های خاص خود متبلور شده است فلذا طرح گفتمان و راهبرد جدیدباید صرفا در راستای هم افزایی و همپوشانی با آن قرار گیرد و نبایدکوچکترین خللی به آن وارد کند.
۳-تعیین نسبت و بر قراری هماهنگی میان گفتمان و راهبرد برگزاری رفراندومسراسری در فلسطین با سایر گفتمان ها و راهبردهای محدود کننده رژیمصهیونیستی جهت افزایش همه جانبه و چند وجهی فشارها بر رژیم صهیونیستی وفعال کردن تمامی ظرفیت های بالقوه و بالفعل ضد صهیونیستی در سطح بینالمللی و منطقه ای اعم از سیاسی،حقوقی،فرهنگی.
منبع: خبرگزاری بین المللی قدس (قدسنا)