دو سال پیش محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین امرا و فرماندهان سرویس های امنیتی خود و شاخه های نظامی جنبش فتح را جمع کرد تا فقط به آنان بگوید که ما موشک های بیهوده را نمی خواهیم ما ترقه ها را نمی خواهیم و هر کسی را که می بینید موشک شلیک می کند از دم تیغ بگذارنید، اما گردان های شهدای الاقصی و هیچ جریان چپگرا به این اظهارات سخیفانه عباس اعتراضی نکرد.
اندکی پس از پیروزی جنبش مقاومت اسلامی حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین عباس با حمایت مستقیم و غیر مستقیم آمریکا و “اسراییل” دست به کودتای معروفش زد و گروهک های وابسته به محمد دحلان رئیس سابق سازمان حفاظت اطلاعات تشکیلات خودگردان دست به جنایات هولناک و سهمگین علیه مجاهدان زدند و این مجاهدان را از بالای برج های مسکونی به زمین انداختند و این اقدام در حالی صورت می گرفت که همکاری میان سرویس های امنیتی عباس و دشمن اسراییلی به اوج خود رسیده بود. مجاهدانی که به دست اسراییل کشته یا بازداشت نشده بودند عناصر خون آشام عباس به نیابت از اسراییل آنان را به خاک و خون می کشیدند. همانطوری که این متجاوزان محمد البرغوثی را کشتند. تمامی این جنایات بدون اینکه غیرت گردان های شهدای الاقصی به جوش آورد، صورت گرفت.
اسماعیل هنیه نخست وزیر دولت مردمی و منتخب فلسطین از باب وظیفه دینی و موضع مسئولیت ملی تمامی اقدامات انجام گرفته در راستای آتش بس از آغاز تا مرحله نهایی آن را برای تمامی گروه های مبارز فلسطین تشریح و تبیین کرد. حال آنکه به موجب قانون اساسی هنیه می تواند هرگونه توافقنامه ای را با هر گروهی بدون مشورت با این گروه ها امضا کند و حد نصاب لازم در پارلمان برای تصویب هر گونه لایحه و توافقنامه وجود دارد و افزون بر آن جنبش مقاومت اسلامی حماس در داخل و خارج فلسطین از پایگاه مردمی گسترده برخوردار است، اما به نظر می رسد که کژروی در بدنه این سازمان ها (جنبش فتح و تشکیلات خودگردان و سازمان آزادی بخش فلسطین) ریشه دوانیده است، زیرا این سازمان ها سعی دارند به نحوی این آتش بس را به شکست بکشانند، حال آنکه این سازمان ها نیک می دانند که آتش بس در شرایط کنونی عمده ترین دستاورد ملی کنونی به شمار می رود، زیرا بر اساس عدم به رسمیت شناختن دشمن صهیونیستی و بر مبنای اصل (لاتهنوا ولاتحزنو وانتم الاعلون ان کنتم مومنین) صورت گرفت، ولی این سازمان ها دچار توهم شده اند، زیرا بر این باورند که حماس از موضع ضعف و ناتوانی با طرح آتش بس موافقت کرده است و حماس نمی تواند بدون مشورت آنان موفق شود.
اکنون پس از تحولات اخیر باید این سوال را بپرسیم که راز سکوت گردان های شهدای الاقصی در قبال همکاری سرویس های امنیتی عباس با دشمن صهیونیستی در چیست؟ چرا در جریان حملات بی وقفه اسراییل به غزه گردان های شهدای الاقصی دست به یک اقدام نظامی یا حمله موشکی نزدند و اکنون به تکاپو افتاده اند. آیا می توان این گردان ها و بازماندگان جریان چپ را به صورت دوره ای از طریق ریموت از مقر استانداری فعال ساخت یا این که اقدام کشورهای اروپا در به رسمیت شناختن حماس آنان را تا این حد در تنگنا قرار داد که اکنون به یادشان افتاده است که دشمنی به نام اسراییل وجود دارد و باید برای به شکست کشاندن آتش بس آن را هدف حملات موشکی قرار داد، هر چند که این اقدام به بهای از بین رفتن مردم و کودکان فلسطینی باشد. زمانی که عباس با اولمرت در خانه وی (اولمرت) در شهر قدس اشغالی دیدار کرد آیا این مسئله هیچ سوالی در اذهان گردان های الاقصی پدید نیاورد؟ نمی دانیم این چه سری است که این گردان ها از روند مذاکرات تشکیلات خودگردان با دشمن صهیونیستی خشنود، اما از موافقت حماس با آتش بس ناخشنودند.
بر همگان آشکار است که اگر توطئه محمود عباس و دار و دسته اش نبود هرگز نوار غزه به محاصره در نمی آمد. یک سال قبل برای نخستین بار سلام فیاض رئیس دولت غیر قانونی و انتصابی در کرانه باختری طی نامه ای توطئه آمیز به اتحادیه اروپا مدعی شد که حماس از سوخت برای اهداف تروریستی استفاده می کند و حماس به خاطر منافعش هزینه های برق را افزایش داده است که در پی این توطئه ارسال سوخت به نوار غزه متوقف شد و امر به اثبات رسیده است و جای انکار ندارد، زیرا کشورهای اتحادیه اروپا به این مسئله اذعان کرده اند. این اقدام پس از اعزام یک کمیته حقیقت یاب صورت گرفت که در جریان تحقیقات دروغین بودن ادعاهای سلام فیاض مکشوف شد.
عباس و دار و دسته اش به این حد از اقدامات توطئه آمیز بسنده نکردند. زمانی که قطر و اندونزی پِیش نویس طرحی را به شورای امنیت به منظور لغو این محاصره ارائه کردند ریاض منصور نماینده عباس در سازمان ملل با این طرح مخالفت کرد که این امر حیرت و شگفتنی نمایندگان تمامی کشورها را برانگیخت حتی نماینده رژِیم صهیونیستی در شورای امنیت از این اقدام احساس خرسندی کرد، زیرا که نماینده عباس نماینده رژیم صهیونیستی را از بار مسئولیت مخالفت با این پیش نویس رهانید.
برای نخستین بار در تاریخ شورای امنیت و سازمان ملل نماینده یک کشور خواستار محاصره ملت خودش می شود. افزون بر آن عباس از رهگذر سفرش به کشورهای مختلف سعی کرد تا جریان توطئه گر علیه ملت فلسطین را تقویت کند.
به رغم تشدید موج بازداشت فعالان حماس در کرانه باختری به دست نیروهای امنیتی عباس و فتح و ادامه فعالیت خبرچینان فتح برای تشکیلات خودگردان از یک سو و برای اسراییل از سوی دیگر آن هم در مقابل انظار گردان های شهدای الاقصی و دیگر بازماندگان جریان چپگرای از هم گسیخته در کرانه باختری بدون واکنش این گردان ها در قبال این اقدامات و افزون بر آن موضع خصمانه این گردان ها علیه مقاومت سلحشورانه و فعالان حماس در نوار غزه، اما رهبران حماس مقابله به مثل نکردند، حال آنکه این قدرت را داشتند.
قدر مسلم این که حمله موشکی فتح در شرایط کنونی توطئه ای برای در تنگنا قرار دادن حماس به شمار می رود؛ حماسی که به این آتش بس پایبند است و از دریچه احساس مسئولیت با آن موافقت کرد. به نظر می رسد که وضعیت سیاسی فلسطین دچار یک پارادوکس و عوامفریبی شده است؛ به گونه ای که در آن حماس مخالف مقاومت جلوه می کند و بازماندگان دحلان و دستجات جریان سازش و عوامل موساد چهره هایی ملی گرا و مبارز می نمایند. ملت به بلوغ سیاسی رسیده است و هیچ وقت ترقه های فتنه انگیز فتح نمی تواند میان آنان و حقیقت فاصله بیندازد.
نیت های صادقانه معیاری برای محک اقدامات سترگ به شمار می رود و ملت مبارز می داند که چه کسی از موشک ها علیه اسراییل استفاده می کند و چه کسی از آنها برای مقاصد پلید به کار می برد. ملت ما مخالفت آن موشک هایی است که به منظور ملتهب ساختن جو سیاسی به سوی دشمن صهیونیستی شلیک می شود و اگر حماس تاکنون در قبال رفتارهای نادرست و انحراف آمیز سکوت کرده است این اقدام از روی صبر و بردباری بوده نه از روی ناتوانی و ضعف و سستی.