پنج شنبه 14/نوامبر/2024

آسیب شناسی عوامل و موانع انتفاضه اول فلسطین

شنبه 6-ژانویه-2018

انتفاضهاول فلسطین ناشی از مجموعه‌ای از عوامل و خاستگاه ها بود که افول آنها باعث افولدامنه اعتراضات مردمی به اشغالگری رژیم صهیونیستی شد.

همزمان باآغاز انتفاضه جدید مردم در سرزمین‌های اشغالی در واکنش به اقدام دونالد ترامپ رئیس‌جمهورآمریکا در اعلام پایتختی قدس شریف برای کابینه رژیم صهیونیستی و صدور دستور انتقالسفارت آمریکا به این شهر اشغالی خبرگزاری تسنیمبر آن شده است تا روند مقاومت فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیستی در بیت‌المقدس وقدس اشغالی را تشریح کند. بخشی از مطالب اشاره شده در این گزارش برگرفته از کتاب” مقاومت اسلامی فلسطین در برابر اشغالگری صهیونیستی در بیت المقدس”نوشته خالد ابراهیم ابو عرفه است که تحولات مربوط به سالهای 1987 تا 2015 در اینزمینه را بررسی کرده است. علاوه بر اینکه گزارش ها و تحلیل های مربوط به محافلرسمی بین‌المللی در رابطه با تجاوزهای رژیم صهیونیستی ضد قدس و بیت المقدس نیزمورد اشاره قرار خواهد گرفت.

این مطلبضمن تشریح انواع جنایت‌های رژیم صهیونیستی ضد قدس اشغالی و مسجد الاقصی و اشاره بهانواع مقاومت ملت فلسطین در برابر اشغالگران تأکید می‌کند که فلسطینی‌ها به ویژهدر شرایط کنونی و توسعه دامنه انتفاضه سوم و افزایش توطئه غربی -صهیونیستی ضد اینشهر و مسجد الاقصی باید تلاش بیشتری در مسیر یکپارچه‌سازی اقدامات ضدصهیونیستی وفعالیت‌های میدانی و مسلحانه در مقابله با این رژیم در دستور کار خود قرار داده وراهکار بی‌فایده سازش و مذاکرات مسالمت‌آمیز با اسرائیل را کنار بگذارند. علاوه براینها شواهد تاریخی  و واقعیت های موجود منطقه ای و بین المللی نشان می دهدکه تاریخ مصرف عوامل افول انتفاضه های فلسطین به پایان رسیده و این انتفاضه به حولو قوه الهی تا رسیدن به سرمنزل مقصود ادامه خواهد داشت.

بخش دوم:انتفاضه‌های فلسطین:

روند شکلگیری انتفاضه اول:

پس ازحوادث و رویدادهایی چند در منطقه خاورمیانه از جمله پیروزی انقلاب اسلامی درایران، از اوایل دهه 80 به مرور زمان شور و شوق انقلاب و گرایش به اسلام و انقلاباسلامی در مردم فلسطین احیا شد و جنبشهای سیاسی ـ مذهبی مردمی جایگزین احزاب وسازمانهای سیاسی ملی و غیرمذهبی در سرزمینهای اشغالی گردید.

نیمه اولدهه هشتاد هنوز به پایان نرسیده بود که جنبش اسلامی فلسطین که بیشتر در دو گروهجنبش حماس و جنبش جهاد اسلامی متجلی بود، به تحرک در آمد و نیروی سیاسی  عمدهای را در سرزمینهای اشغالی تشکیل داد.

از نیمهدوم دهه هشتاد یک گروه نظامی تابع جنبش جهاد اسلامی به منظور اجرای مأموریتهاینظامی علیه صهیونیستها در صحنه سیاسی و نظامی فلسطین پا به عرصه وجود گذاشت. درزمانی که نیروهای صهیونیستی سلاحهای موجود نزد جنبش اخوان المسلمین را در ماهژانویه 1984 مصادره کردند، جنبش اسلامی و مقاومت ملی فلسطین توانست عملیات نظامیمهمی در سالهای 1985 و 1986 و 1987 انجام دهد که نتیجه این عملیات بالا رفتن روحیهمردم و پیروی آنها از جریانهای اسلامی در فلسطین بود.

به طور کلیسال 1987 از دیگر سالها در سرزمینهای اشغالی فلسطین متمایز بود زیرا این سالفلسطین شاهد موج اعتصاب غذای زندانیان سیاسی فلسطینی، بسته شدن تعدادی ازدانشگاهها از جمله دانشگاه “بیرزیت” به مدت چهار ماه، برگزاری تظاهرات واعتصابهای متعدد در مناسبتهای تاریخی و ملی فلسطین مثل روز زمین، یادبود صدوراعلامیه بالفور، مراسم سالگرد کشتار مردم مسلمان صبرا و شتیلا توسط ارتش متجاوزاسرائیل و عوامل مزدور آن در لبنان، روز شهید، روز صلح، یادآوری تقسیم فلسطین، روزجهانی پیوند با ملت فلسطین، تظاهرات علیه قوانین نژادپرستی صهیونیستی و تبعیدفلسطینیان به خارج از سرزمینهای اشغالی بود.

در تاریخ16 اکتبر 1987 گروهی از جنبش جهاد اسلامی فلسطین با تعدادی از صهیونیستها در محلهشجاعیه غزه درگیر شدند که فرمانده آن و هم رزمانش (محمد جمل و برادرانش) به شهادترسیدند. شهادت این افراد، آتش انتفاضه را در فلسطین اشغالی شعله ور ساخت و مردمفلسطین که لحظه به لحظه اخبار عملیات ضد صهیونیستی را دنبال می کردند، با شنیدنخبر شهادت این گروه ازمجاهدین، اقدام به تشییع جنازه آنها نموده و از محله شجاعیهجمعیتی از زنان و مردان و سالخوردگان و جوانان خارج شده و تظاهرات عظیمی برپاداشتند که در مدت کمی به دیگر محله های غزه سرایت نمود و راهپیمایی ضد صهیونیستیبسیار بزرگی به وجود آمد.

به دنبالاین حرکت، در اردوگاه فلسطینی “رفح” راهپیمایی عظیمی سازماندهی شد ومردم به طرف منزل شهید محمد جمل حرکت کردند. برخی دیگر نیز از محله “تلالسلطان” خارج شدند تا به راهپیمایی بپیوندند. در اردوگاه جبالیا نیز بهدنبال صادر شدن دستور تبعید شیخ عبدالعزیز عوده امام جماعت مسجد عزالدین قسام،مردم قیام کردند و تظاهرات عظیمی از آنجا آغاز شد. این تظاهرات توسط گشتی هاینظامی اسرائیل سرکوب شد، ولی دامنه آن به اردوگاه بلاطه، دهیشه و قلندیا کشیده شد.در دیرالبلح و اردوگاههای میانی تظاهرات باشکوهی در تشییع جنازه یکی از مبارزانفلسطینی به نام انتصار العطار صورت گرفت. در بیت المقدس نیز مردم به دنبال اقداماعتراض آمیز دیگر اردوگاهها، به تجمع در داخل مسجدالاقصی اقدام نمودند تا مانعورود گروه “رضاءهیکل” به مسجد گردند و سپس به رویارویی با مأموراناسرائیلی پرداختند.

چندی نگذشتکه تظاهرات و اعتراض مردمی علیه صهیونیستها ، سایر اردوگاهها و شهرهای فلسطیناشغالی از جمله رام الله، بیره، اردوگاه جلزون، کرانه باختری ، نابلس، الخلیل،جنین و طولکرم را فرا گرفت و به طور کامل و روزانه تا ماه مارس ادامه پیدا کرد.

به دنبالصدور دستور رژیم صهیونیستی به ارتش اسرائیل در تاریخ 21/12/1987 مبنی بر دستگیری وسرکوب فلسطینیانی که به هر نحو متهم به مبارزه به اسرائیل هستند، مبارزات مردمفلسطین از ژانویه 1988 شدت گرفت. در پی آن یک سری کمیته های مردمی به منظور سرپیچیاز قوانین اسرائیل و حمایت از فلسطینیان تشکیل شد و بیانیه هایی نیز در حمایت از انتفاضهفلسطین به نام همین کمیته در سرزمینهای اشغالی فلسطین انتشار یافت که در آنهاخواستار مسائل ذیل بودند.

با شروعسال 1988 انتفاضه ادامه یافت وشکل ملموس‌تری به خود گرفت و به عنوان یک مسئلهاساسی و بین المللی که دارای وزن و ویژگی‌های گوناگون بود در صحنه جهانی و منطقهای ظاهر شد.

در سال اولانتفاضه روش مردم در مبارزه با اسرائیل، تظاهرات دسته جمعی، سر دادن شعار، تبلیغاتو اعلام اعتصاب بود و اداره و سازماندهی مبارزات نیز با ساده ترین وسایل و کمترینامکانات انجام می گرفت. در این مرحله روحیه و اعتماد به نفس مردم و همچنین تصمیمدر استمرار مبارزه و مقابله آنها با صهیونیسم در شکل و قالب انتفاضه بالا گرفت وروابط و هماهنگی بین گروههای جهادی داخل فلسطین به منظور سازماندهی و هدایتانتفاضه شروع گردید.

این مرحلهرا می توان به طور ذاتی مرحله خودسازی و تمرین عملی و آمادگی عقلی و مادی مردم درانتفاضه برای ورود به مراحل بعدی عملیات ضد صهیونیستی آنها تلقی کرد. در این مرحلههر چند انتفاضه فلسطینیان در مقابله با اسرائیل، آزادی قدس و فلسطین را به دنبالنداشت، اما در رویارویی با صهیونیستها شرایطی را برای مرحله دوم انتفاضه به وجود آوردکه تا قبل از توافق ساف ـ اسرائیل ادامه داشت و توانست بسیاری از معادلات استکبارجهانی و صهیونیسم را در منطقه بر هم بزند.

مرحله دومانتفاضه که از تابستان سال 1988 شروع گردید، شگردها و روشهای عمل و مبارزه بااسرائیل و همه طرحهای غربی و برخی کشورهای عربی، که همگی در یک سنگر برای قلبحقایق و ذبح مسأله فلسطین جمع شده بودند، را متحول کرد. تظاهرات گسترده و راهپیمایی های آرام به تجمعات کوچکتر و دسته های کوچک متشکل از جوانان و نوجوانان،پرتاب سنگ و هجوم و کمین و گریز علیه دشمن صهیونیستی تبدیل گردید. در این مرحلهنوجوانان و جوانان فلسطینی به خودروهای گشتی صهیونیستها در خیابانها و بازارهاحمله کردند.

در اینمرحله، مردم سازماندهی شدند و عملیات نظامی در برابر ارتش اسرائیل، در گروهها وکمیته های گوناگون متشکل گردید و رهبری انتفاضه گروههای ضربت تشکیل داد و کمیتههای ویژه ای به منظور رسیدگی به امور افراد فعال انتفاضه تشکیل شد و اموراردوگاهها و شهرهای فلسطینی سازماندهی گردید. عوامل و جاسوسان اسرائیلی نیزشناسایی شدند.

علی رغماین که نیروهای اسرائیلی اقدامات سرکوبگرانه بسیاری را بر ضد فعالان انتفاضه اعمالمی کردند، اما انتفاضه خاموش نشد و جنبش اسلامی در سراسر سرزمین فلسطین در میانهمه مردم گسترش یافت. مساجد به کانون حضور و حرکت مردم تبدیل گردید و از جمعیت پرشد.

به مرورزمان سنگها در دست نوجوانان و جوانان فلسطینی به بمبهای آتش زا و کوکتل مولوتف وخنجر تبدیل گردید و این سلاحها نقش مهمی را در عملیات ضد صهیونیستی آنها ایفا کرد.حرکت جدید مردم در انتفاضه منجر به آتش کشیده شدن تعدادی اتوبوس حامل صهیونیستها وکشته و مجروح شدن سرنشینان آنها گردید. به عنوان نمونه می توان از عملیات اریحانام برد که همزمان با شروع انتخابات پارلمان رژیم صهیونیستی انجام گرفت و منجربهسوخته و مجروح شدن بسیاری از سرنشینان اتوبوس یکی از مستعمره های یهودی نشینگردید.

با گذشتمدت زمان اندکی از این مرحله، یک منبع نظامی اسرائیل به پرتاب 575 فقره بمب آتش زاتوسط فلسطینیان به سوی اتوبوسهای حامل صهیونیستها ـ تا ابتدای ماه نوامبر 1989ـاعتراف نمود. این منبع همچنین اظهار داشت که 50 خودرو به طور کامل توسط این بمبهاسوخته شده است.

پس از اینکه انتفاضه فلسطین علی رغم اقدامات سرکوبگرانه رژیم صهیونیستی و حمایت‌های همهجانبه آمریکا از این رژیم متوقف و سرکوب نشد، مجددا آمریکا تلاشهای سیاسی خود رابه منظور به انزوا کشاندن قیام مردم فلسطین ـ که توان آن علیه اسرائیل به اوج خودرسیده بود ـ شروع کرد و اعراب را به پای میز مذاکره با اسرائیل کشاند و در تاریخ28 اکتبر 1991 که هیأت مشترک اردنی ـ فلسطینی برای شرکت در کنفرانس مادرید و مذاکرهبا رژیم صهیونیستی وارد پایتخت اسپانیا شد، حرکت انقلابی مردم فلسطینی وارد مرحلهدیگری شد.

در اینمرحله که تعدادی از فلسطینیان سازشکار با نظر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطینتحت عنوان هیأت فلسطینی مذاکره کننده با اسرائیل، آشکارا پشت میز مذاکره با رژیمصهیونیستی نشستند، جامعه مسلمان فلسطینی، خیانت رهبران سیاسی خود را احساس کرد ومصمم و قاطع تصمیم گرفت تا راه دشوار مقاومت ضد اسرائیلی و انتفاضه را بدون توجهبه زد و بندهای سیاسی سران سازشکار خود ادامه دهد و عزم خود را برای هر چه بیشترشدت بخشیدن به مبارزات ضد صهیونیستی جزم نماید.

در سایهچند دستگی میان فلسطینی ها ، نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی اقدام به کشتار تعدادزیادی از مردم به ویژه جوانان، کودکان و سالخوردگان فلسطینی کردند. صهیونیستهایمسلح حتی پا را از آن فراتر نهادند و زمانی که دیدند توافق اسرائیل با سران سافبرای اعطای خودمختاری محدود به فلسطینیان عملاً سودی حاصل آن رژیم نکرد، بلکه موردمخالفت شدید مسلمانان فلسطینی و گروههای انقلابی فلسطین قرار گرفت و با متوقف شدنفعالیتهای بخشی از نیروهای فتح در انتفاضه نیروهای اسلامی فلسطین یکه تاز میدانشدند، کشتار دسته جمعی مسلمانان را آغاز کردند. به عنوان مثال تنها در یک عملیاتتروریستی، نمازگزاران فلسطینی در مسجد حضرت ابراهیم (ع) در شهر الخلیل  را درحال ادای فریضه نماز صبح از پشت به گلوله بستند و حدود 70 تن را به شهادت رساندندو بیش از 300 تن را مجروح ساختند.

گروههایفلسطینی از جمله رهبران گروههای ده گانه فلسطینی نیز به پیروی از مردم در انتفاضهخواهان گرفتن انتقام خون شهدای فلسطینی از صهیونیستها شدند. از این زمان انتفاضهوارد مرحله رویارویی نظامی با رژیم صهیونیستی شد. جنبش حماس در بیانیه ای اعلامکرد که نقشه های نظامی فوق العاده ای تهیه شده تا اهداف صهیونیستی، سربازاناشغالگر و صهیونیستهای ساکن شهرکها مورد حمله قرار گیرند. مدتی از این تهدیدهانگذشته بود که در ژانویه 1973 اولین عملیات شهادت‌طلبانه یک جوان فلسطینی علیه یکاتوبوس حامل صهیونیستها در “عفوله” واقع در سرزمینهای اشغالی 1948 ـتوسط یکی از عناصر وابسته به جنبش حماس به نام “رائد زقرنا” ـ انجام شدو در اثر آن هفت صهیونیست کشته و 32 نفر دیگر مجروح شدند.

یک روز پساز آن نیز عملیات مشابه دیگری توسط یکی از عناصر جنبش جهاد اسلامی به نام”علی طالب الاموی” در اسدود (اشدود)، انجام گرفت و شمار دیگری ازصهیونیستها به هلاکت رسیدند. در این مرحله مردم در سرزمینهای اشغالی فلسطینی بامبارزه در دو جبهه سازش با اسرائیل و تجاوزگران صهیونیست تشکیلات نظامی خود راسازماندهی کردند.

ادامهدارد…

 

 

 

منبع :تسنیم ، 05/10/1396

لینک کوتاه:

کپی شد