پنج شنبه 01/می/2025

صدای آخرین زنگ خطر

چهارشنبه 30-آوریل-2008

حقیقت بیان ناشده ای که در مورد محاصره نوار غزه وجود دارد، آن است که چنین محاصره ای بر اساس قوانین بین المللی نوعی نسل کشی به شمار می رود و گرسنه نگاه داشتن محاصره شدگان و امتناع از کمک و امدادرسانی به آنان یک جنایت جنگی به حساب می آید. بی هیچ تردیدی، نادیده گرفتن وضعیت موجود در نوار غزه و سکوت در برابر آن یک جنایت آشکار است، جنایتی که ننگ و عار ابدیش گرفتار تمامی جانیان خواهد شد.

(1)

روز شنبه گذشته 25/4/2008 روزنامه ها خبری را منتشر کردند که بر اساس آن، نمایندگان کشورهای بزرگی همچون فرانسه، آمریکا و انگلستان در اثنای نشست شورای امنیت که برای صدور بیانیه در مورد وضعیت نابسامان و وخیم نوار غزه تشکیل شده بود، ناراحت و خشمگین جلسه را ترک کردند ؛ زیرا ابراهیم دباش نماینده لیبی در شورای امنیت در این جلسه گفته بود: “وضعیت در نوار غزه امروز شبیه اردوگاه های کار اجباری نازی ها است.”

تشبیهی که نماینده لیبی در شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد وضعیت نوار غزه ارائه کرد، به مذاق نمایندگان سه کشور فرانسه، آمریکا و انگلستان خوش نیامد و این افراد به منظور اعلام اعتراض خود نسبت به چنین تشبیهی جلسه را ترک گرفتند و حتی هیات انگلیسی حاضر در شورای امنیت نیز با انتقاد شدید از اظهارات نماینده لیبی، مدعی شد که استفاده از چنین زبانی باعث توقف روند صلح می شود. به هر حال، با خروج نمایندگان سه کشور مذکور، جلسه شورای امنیت به حالت تعلیق در آمد و این شورا موفق به صدور بیانیه ای در خصوص آنچه در نوار غزه می گذرد، نشد.

جالب اینجاست نمایندگان سه کشور آمریکا، فرانسه و انگلستان در شورای امنیت در حالی نسبت به گفته نماینده لیبی مبنی بر وجود شباهت میان وضعیت کنونی نوار غزه با وضعیت یهودیان در اردوگاه های کار اجباری نازی ها اعتراض کردند که سخنگوی آژانس امداد رسانی و ایجاد فرصت های شغلی برای آوارگان فلسطینی (آنروا) اعلام نمود که به دنبال تعلیق فعالیت های سازمان ملل متحد در نوار غزه، زندگی یک میلیون فلسطینی در معرض خطر است.

به گفته خبرگزاری ها، وی در کنفرانسی مطبوعاتی که در نوار غزه برگزار شد، تاکید کرد: «پایان یافتن سوخت موجود در منطقه غزه می تواند باعث توقف تمامی فعالیت های امدادرسانی و توزیع خوار و بار توسط آنروا و سازمان فائو شود. به زودی تمامی نانوایی ها از کار می افتد و ماهیگیران فلسطینی نیز به خاطر عدم وجود سوخت برای به راه انداختن قایق های موتوری شان دیگر نمی توانند فعالیت های شان را ادامه دهند. وضعیت کشاورزان نیز تفاوتی با دیگر اقشار نمی کند و آنها نیز به خاطر معضل سوخت نمی توانند به آبیاری مزارع شان بپردازند. ضمنا فعالیت بخش های صنعت و پزشکی نیز به خاطر همین مشکل متوقف می گردد. با وجود تمامی مشکلات موجود در نوار غزه، ولی نمایندگان کشورهای بزرگ جهان هیچ کاری صورت نمی دهند ؛ زیرا فلسطینی ها هیچ کسی را ندارند که بر مصیب های شان بگرید.»

نمایندگان سه کشور اروپایی در شورای امنیت در حالی به نشانه اعتراض به اظهارات نماینده لیبی این شورا را ترک گفتند که شماری از انجمن ها و گروه های فلسطینی یک گورستان نمادین را برای 136 قربانی محاصره در نزدیکی گذرگاه رفح ساخته اند، 136 بیماری که به خاطر بسته بودن گذرگاه موفق نشدند برای درمان راهی کشورهای دیگر شوند.

(2)

وضعیت در نوار غزه بسیار بدتر از آن است که انسان توان تصور آن را بکند و هر توصیفی که در مورد وضعیت نوار غزه در سایه سنگین محاصره بیان می شود، هرگز نمی تواند بیانگر واقعیت های موجود باشد.

در یکی از سخنرانی ها خدمت حضار عرض کردم که اگر نوار غزه یک باغ وحش ـ در هر نقطه ای از جهان ـ بود، مدافعان حقوق حیوانات برای حمایت از آن می شتافتند و غوغایی در جهان به راه می انداختند و خواستار توقف روند نسل کشی حیوانات در قفس می شدند.

با وجود آنکه رژیم صهیونیستی و اقمارش فلسطینی ها را انسان نمی دانند ؛ ولی بوق های تبلیغاتی شان از دادن حقوق حیوانات نیز به آنان امتناع می ورزند.

بد نیست بدانید در زمانی که جنبش حماس در انتخابات 25/1/2006 مجلس قانونگذاری فلسطین پیروز شد، رژیم صهیونیستی حلقه محاصره خود علیه نوار غزه را تشدید بخشید تا جنبش حماس را وادار به قبول شروط کمیته چهارجانبه یعنی به رسمیت شناختن اسرائیل، توقف مقاومت و پذیرش توافقات به امضا رسیده میان تل آویو و تشکیلات خودگردان نماید و وقتی با مقاومت حماس در مقابل فشارهای مداوم رو به رو شد، به روند محاصره ادامه داد و در این مسیر، جامعه بین الملل را نیز با خود همراه ساخت.

آری! رژیم صهیونیستی در حالی چنین تصمیمی (تشدید روند محاصره) را اتخاذ کرد که وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب با صدور مصوبه ای بر ضرورت شکسته شدن سد محاصره تاکید کردند که البته این مصوبه به مرحله اجرا نرسید.

بعد از اجرای عملیات پاکسازی نوار غزه که در تاریخ 15/6/2007 صورت گرفت، رژیم اشغالگر قدس حلقه محاصره هوایی، دریایی و زمینی خود را باز هم تنگ تر کرد و غزه را به عنوان یک رژیم متخاصم اعلام نمود و تمامی گذرگاه های مرزی نوار غزه را بست و مانع از ورود یا خروج اهالی نوار غزه شد ؛ ضمن آنکه از وارد شدن کالاهای ضروری نیز ممانعت به عمل آورد و حتی نوار غزه را به قطع سوخت تهدید کرد و در تاریخ 18/1/2008 نیز وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس دستور بسته شدن کامل گذرگاه ها را صادر نمود و به فاصله دو روز از این ماجرا نیز صهیونیست ها روند سوخت رسانی به نوار غزه را به طور کامل متوقف ساختند.

اقدامات جائرانه رژیم صهیونیستی که در بالا بدان اشاره شد، باعث فلج شدن کامل نوار غزه و توقف تمامی فعالیت ها در عرصه آموزش، بهداشت، صنایع، تجارت و ساختمان سازی گشت که البته وضعیت با قطع برق نوار غزه و کاهش میزان سوخت و آب هر چه بغرنج تر شد.

از آنجایی که 85 درصد از جمعیت یک و نیم میلیون نفره نوار غزه را آوارگان فلسطینی تشکیل می دهند، توقف فعالیت آژانس امدادرسانی و ایجاد فرصت های شغلی برای آوارگان فلسطینی (آنروا) که نیازهای این آوارگان را از خارج تامین می کند، باعث افزایش مشکلات و معضل ها شده است.

بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی کمیته فلسطینی مبارزه با محاصره، میزان خسارت های وارده به نوار غزه از ژوئن سال گذشته (به دنبال ماجرای پاکسازی منطقه مذکور از رجس حضور مزدوران رژیم صهیونیستی) تا کنون در هر ماه 45 میلیون دلار برآورد شده است ؛ ضمن آنکه گزارش های تفصیلی در خصوص زیان هایی که بخش های مختلف نوار غزه در جریان محاصره متحمل شده اند، نیز در دفتر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد و همچنین کمیته فلسطینی مقابله با محاصره موجود است. از جمله موارد مذکور در این گزارش های تفصیلی می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

از مجموع 110 هزار کارگری که در بخش خصوصی مشغول فعالیت بودند، 75 هزار نفر در نتیجه محاصره از کار بی کار شده اند.

ضمنا قدرت تولید بخش خصوصی نیز به میزان 89 درصد کاهش یافته و بازرگانان فلسطینی نیز طی ماه های اولیه محاصره ـ به خاطر مخالفت تل آویو با انتقال کالاهای خریداری شده از خارج به نوار غزه ـ در حدود 100 میلیون دلار خسارت را متحمل شدند.

از سوی دیگر، از رهگذار محاصره 96 درصد از تاسیسات صنعتی که مواد خام مورد نیازشان را از خارج فلسطین تامین می کنند، کار خود را متوقف کرده اند و به گفته دکتر جمال خضری، رئیس کمیته ملی مقابله با محاصره فلسطین این امر باعث شده است که 65 هزار نفر به ارتش بیکاران افزوده شود.

بر اساس گزارش کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد مساحت اراضی کشاورزی نوار غزه به 70 هزار دونم می رسد که توان تولید 270 تا 300 تن محصولات کشاورزی در سال را دارد و می توان غذای یک چهارم ساکنان این منطقه را تامین نماید ؛ ولی به دنبال بسته شدن گذرگاه ها و ممانعت اسرائیل از ورود کود و سموم کشاورزی به نوار غزه، هشتاد درصد از محصولات کشاورزی از بین رفت تا زیان های وارده به بخش کشاورزی در هر روز به حدود نیم میلیون دلار برسد.

ضمنا بازرگانان غزه ای که تعداد آنها به دو هزار نفر می رسد، در پی محاصره فعالیت خود را متوقف کرده اند. بد نیست بدانید بخش تجارت و بازرگانی پیش از محاصره در هر روز پذیرای 700 کامیونی بود که کالاهای خریداری شده را وارد نوار غزه می کردند ؛ ولی این عدد امروزه به حدود صد کامیون رسیده است و با گذشت زمان هر چه کم و کمتر می شود.

تمامی طرح های ساختمان سازی آژانس امدادرسانی و ایجاد فرصت های شغلی برای آوارگان فلسطینی (آنروا) که به عنوان منبع درآمد 121 هزار کارگر به شمار می رفت، متوقف شده است و علاوه بر آن، تمامی شرکت های ساختمان سازی نیز دست از کار کشیده اند که این امر باعث بیکار شدن 3500 کارمند شده است.

بر اساس گزارش کمیته دفاع از حقوق بشر سازمان ملل متحد از هر ده خانواده فلسطینی، هشت خانواده در زیر خط فقر زندگی می کنند. ضمنا گزارش انجمن حقوق بشر فلسطین موسوم به “الضمیر” نیز نشان می دهد که 90 درصد از ساکنان نوار غزه در زیر خط فقر زندگی می کنند.

در اوایل سال جاری، رژیم اشغالگر قدس با انتقال حدود هزار بیمار فلسطینی به خارج از نوار غزه مخالفت کرد. شایان ذکر است در نوار غزه 450 بیمار مبتلا به سرطان، 400 بیمار مبتلا به نارسایی های کلیوی و در حدود 400 تا 450 بیمار مبتلا به مشکلات قلبی هستند که به خاطر نبود دارو و قطع شدن برق زندگی شان در معرض خطر قرار گرفته است. ضمنا در حال حاضر داروخانه ها و بیمارستان ها با کمبود450 نوع دارو رو به رو می باشند.

وضعیت بخش آموزش نیز بهتر از دیگر بخش ها نیست و 250 هزار دانش آموز و دانشجوی فلسطینی ساکن کرانه باختری دیگر قادر به ادامه روند فراگیری علم نیستند. دیگر کتاب، جزوه و وسیله نقلیه ای نیست که دانش آموزان، دانشجویان و اساتید را به محل کارشان برساند.

از سوی دیگر، 670 دانشجوی فلسطینی به خاطر بسته بودن مرزها موفق به خروج از کشور و ادامه تحصیل در کشورهای دیگر نشدند. بر اساس گزارش منتشر شده از سوی آژانس آنروا، میزان غیب دانش آموزان در کلاس های درسی در برخی کلاس ها به 80 درصد و در برخی دیگر تا سقف 90 درصد رشد کرده است.

(3)

بر اساس ماده ششم قانون دادگاه جنایت های بین المللی، عبارت “نسل کشی” به هر نوع اقدامی اطلاق می شوند که مبتنی بر تحمیل شرایط معیشتی بر گروهی از مردم باشد که زندگی آنان را به طور کلی و جزئی به خطر می اندازد. در ماده ششم قانون مذکور نیز آمده است که از مصادیق جنایت جنگی، گرسنه نگاه داشتن انسان ها و همچنین جلوگیری از امدادرسانی به آنها می باشد.

دو ماده شش و هشت قانون دادگاه جنایت های بین المللی بی هیچ توجهی رها شده است. واقعا نمی دانم که چرا سازمان حقوقی فلسطینی و عربی بی توجه از کنار این دو ماده می گذرند. مواد مذکور نشان می دهد که رژیم صهیونیستی ـ از نظر قوانین بین المللی ـ با محاصره نوار غزه و جلوگیری از امدادرسانی به مردم این منطقه چه جنایتی را مرتکب می شوند و اقداماتش علیه مردم نوار غزه یک جنایت جنگی تلقی می گردد.

درست است رژیم صهیونیستی اغلب اوقات اجازه می دهد که حداقل کمک ها وارد نوار غزه شود تا مردم این منطقه ـ بدون هیچ رشد یا پویایی ـ تنها زنده بمانند که بر اساس متن قانون دادگاه رسیدگی به جنایت های بین المللی، به عنوان به خطر افکندن و نابودی جزئی یک جامعه است و در واقع نوعی نسل کشی تلقی می شود.

وقتی نظر دکتر صلاح عامر، استاد و کارشناس حقوق بین الملل در خصوص مواد شش و هشت قانون دادگاه رسیدگی به جنایت های بین المللی را جویا شدم، ایشان گفتند اقدام رژیم صهیونیستی در نوار غزه این اجازه را به کشورهای عربی که توافق نامه مربوط به دادگاه های رسیدگی به جنایت های جهانی را به امضا رسانده اند، می دهد تا با ارائه درخواست به دادستان دادگاه فوق الذکر، وی را مکلف به تحقیق از رژیم صهیونیستی در خصوص اجرای نسل کشی در نوار غزه نماید.

دکتر صلاح عامر در ادامه افزود: تنها دو کشور عربی اردن و جیبوتی توافق نامه فوق الذکر را به امضا رسانده اند و از این رو، دولت اردن می تواند درخواست خود را به دادستان دادگاه بدهد.

به نظر این استاد و کارشناس حقوق بین الملل، مصر ـ با توجه به شرایط کنونی نوار غزه ـ می تواند گذرگاه رفح را باز کند و آن را اداره نماید و انجام چنین اقدامی از سوی قوانین بین المللی به عنوان یک اقدام خلاف قانون به شمار نمی رود.

از سوی دیگر، مصر به عنوان طرف قرارداد در توافق نامه گذرگاه ها به شمار نمی رود و می تواند گذرگاه رفح را بازگشایی نماید ؛ البته توجه به این نکته نیز شایان اهمیت است که از زمان پایان مدت اجرای توافق نامه یک سال و بیشتر می گذرد و با توجه به این فاکتور نیز بازگشایی گذرگاه مسئله خلاق قانون به حساب نمی آید.

رژیم اشغالگر قدس با وجود عقب نشینی از نوار غزه، باز هم به روند اقدامات تجاوزکارانه خود تداوم می بخشد و ملت فلسطین را تحت شدیدترین نوع محاصره قرار می دهد که همین امر مصر را بر آن می دارد تا با توجه به مسئولیت تاریخی و انسانی خود در قبال همسایه اش به شکستن سد محاصره مبادرت ورزد.

(4)

اگر محاصره شکسته نشود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

چند روز پیش بر روی شبکه اینترنت پاسخی را خواندم که به پرسش ابراهیم حمامی، از فرهیختگان برجسته فلسطینی مقیم لندن داده شده بود. پاسخ مذکور که در قالب مقاله ای با عنوان “آخرین زنگ خطر” بیان گردیده بود، به این نکته اشاره داشت که تنها چندین ساعت تا آغاز اجرای طرح نابودی جمعی یک و نیم میلیون فلسطینی باقی مانده است و با شروع شمارش معکوس نابودی نوار غزه، شمارش معکوس برای طرف های شرکت کننده در محاصره این منطقه نیز آغاز می شود و انفجاری ویرانگر در انتظار آنان است، انفجاری که قدرت آن معادل حجم ویرانی هایی می باشد که محاصره اهالی نوار غزه به دنبال داشته است.

در مقاله فوق الذکر همچنین آمده بود: “غزه آخرین زنگ خطر را نیز به صدا درآورده و اعلام کرده است که هرگز به تنهایی نخواهد مرد و مشارکت کنندگان در روند محاصره دو راهکار دارند که یکی از آنها رفع محاصره و دیگری، انفجار است.”

بی تردید، زشتی سکوت در برابر نابودی اهالی نوار غزه دست کمی از زشتی جنایتی که امروز قدرت های جهانی در حق ملت فلسطین انجام می دهند، نیست.          

لینک کوتاه:

کپی شد