مقامات و مسئولان عالی رتبه رژیم صهیونیستی به ویژه ایهود اولمرت شدیدا از سوی افکار عمومی، رسانه ها و نخبگان سیاسی این رژیم برای دست یابی به توافقات لازم با حماس جهت تبادل اسرای فلسطینی با گلعاد شلیت تحت فشار قرار دارند که البته فشارهای وارده به ایهود اولمرت بعد از موافقت وی با مفاد توافقنامه تبادل اسرا میان اسرائیل و حزب الله برای انجام این کار هر چه بیشتر و بیشتر شده است.
بر اساس توافق نامه ای که جهت تبادل اسرا میان حزب الله و تل آویو به امضا رسید، تمامی اسرای لبنانی و شماری اسیر فلسطینی در مقابل جسد بی جان دو نظامی صهیونیست که در جریان جنگ دوم لبنان به اسارت درآمدند، مبادله شدند.
فشارهایی که امروز به ایهود اولمرت برای امضای توافق نامه مربوط به تبادل اسرا با حماس وارد می آید، باعث می شود تا این چهره صهیونیستی آمادگی لازم را برای زیر پا گذاشتن تمامی خطوط قرمزی که پیش از این خود را نسبت به آنها پایبند اعلام کرده بود، داشته باشد که از جمله این خطوط قرمز می توان به مخالفت با آزادی اسرایی اشاره کرد که در کشتار سربازان یا شهرک نشینان صهیونیست نقش داشته اند.
امروز دیگر برای همه این امر مبرهن و آشکار شده است که رژیم اشغالگر قدس به آزادی اسرای فلسطینی که در کشتار سربازان و شهرک نشینان صهیونیست نقش داشته اند، تن در می دهد ؛ ولی در عین حال با توسل به تمامی ابزارهای ممکن می کوشد که مانع از آزادی شماری از برجسته ترین مبارزان اسیر فلسطینی شود ؛ زیرا این افراد نقش بسیار مهمی را در عملیات های مقاومت داشته اند و شمار زیادی از سربازان و شهرک نشینان در عملیات هایی که آنان وظیفه فرماندهی و نظارتش را بر عهده داشته، کشته شده اند. از جمله افرادی که اشغالگران برای شانه خالی کردن از زیر بار آزادی آنان می کوشند، می توان به فرماندهان گردان های عزالدین القسام، شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی “حماس” همچون عباس السید، ابراهیم حامد و حسن سلامه اشاره کرد.
سوالی که در اینجا مطرح می شود، آن است که رژیم اشغالگر قدس از چه ابزار و وسیله ای برای وادار ساختن حماس به عقب نشینی از مواضعش در خصوص آزادی فرماندهان اسیر مقاومت استفاده می کند که در جواب این پرسش باید گفت اولمرت برای دست یابی به این هدف از زیر بار شروط و مفاد آتش بس شانه خالی نمی کند ؛ بلکه از تهدیدات ارتش رژیم اشغالگر قدس در خصوص از سرگیری اقدامات نظامی در نوار غزه استفاده می کند.
اشارات ضمنی در خصوص حمله نظامی به نوار غزه
بخش برنامه ریزی ارتش رژیم اشغالگر قدس اخیرا سندی را منتشر کرده و در آن به بحث در خصوص امکان از سرگیری حملات نظامیان صهیونیست به نوار غزه پرداخته است.
در سند مذکور آمده است: “اسرائیل باید در جواب هر موشکی که توسط جنبش های مبارز فلسطینی به سمت شهرک های صهیونیست نشین مجاور نوار غزه شلیک می شود، به واکنشی نظامی دست بزند ؛ زیرا این اقدام برای تعیین مجدد شروط توافق نامه آتش بس میان اسرائیل و جنبش حماس، جلوگیری از تداوم حملات به سمت شهرک های صهیونیست نشین و بازگرداندن قدرت بازدارندگی اسرائیل در مقابله با گروه های مبارز فلسطینی ضروری است.”
رژیم صهیونیستی بعد از آن که دیگر ابزارهای اعمال فشار به حماس ناکارآمدی خود را نشان داد و فشارهایش برای مشروط ساختن بازگشایی گذرگاه رفح و دیگر گذرگاه های تجاری نوار غزه به آزادی گلعاد شلیت بی نتیجه ماند، حماس را به از سرگیری حملات به نوار غزه تهدید کرد.
ضمنا اشغالگران همزمان با طرح تهدیدات در خصوص حمله به نوار غزه، جنگی علنی و توقف ناپذیر را علیه نهادهای مدنی حماس در کرانه باختری آغاز کرده است تا جایی ایهود باراک، وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس دستور پلمپ ده ها موسسه خیریه که مسئولیت تقدیم خدمات به ده ها هزار شهروند بی بضاعت فلسطینی در بخش های مختلف کرانه باختری را داشتند، صادر کرد.
مقامات صهیونیستی در اظهارات خود در خصوص پلمپ موسسات و نهادهای خیریه می گویند این کار برای جلوگیری از افزایش محبوبیت حماس ضروری است ؛ زیرا خدماتی که حماس به ملت فلسطین ـ آن هم در سایه ضعف عملکرد دولت غیر قانونی فیاض ـ می دهد، باعث بالا رفتن جایگاه ملی اش می شود.
حماس چه باید کند
افزایش فشارهای وارده به حماس در کرانه باختری نیز در چارچوب فشارهایی جای می گیرد که تل آویو به این جنبش جهت امتیازدهی هر چه بیشتر در پرونده تبادل اسرا وارد می آورد و در این شرایط باید به این نکات توجه داشت:
1 ـ جنبش حماس نباید از تهدیدات و فشارهای رژیم اشغالگر قدس ذره ای هراس به دل راه دهد ؛ بلکه باید بر خواسته ها و شروط خود تاکید ورزد زیرا تهدیدات امروز دشمن تنها تلاشی بی نتیجه برای گرفتن امتیاز از حماس در واپسین لحظات باقی مانده تا موافقتش (دولت عبری) با شروط این جنبش می باشد. امروز همه در این نکته توافق دارند که مراکز تصمیم گیری رژیم صهیونیستی بعد از ناکارآمدی گزینه های نظامی و فشارهای اقتصادی در آزادی گلعاد شلیت، مجبور به قبول شروط حماس هستند.
2 ـ با اینکه جنبش حماس عملا با از سرگیری گفتگوها در خصوص تبادل اسرا ـ پیش از بازگشایی گذرگاه ـ موافقت کرده است ؛ ولی اگر رهبران جنبش با تداوم اقدامات رژیم صهیونیستی برای شانه خالی کردن از زیر بار مفاد توافق نامه آتش بس به ویژه بخش مربوط به بازگشایی گذرگاه های تجاری رو به رو شدند، نباید برای قطع مذاکرات خود در خصوص تبادل اسرا لحظه ای تردید به خود راه دهند.
3 ـ انتظار می رود دولت مصر ـ به عنوان طرف ناظر در انعقاد توافق نامه آتش بس ـ نقش جدی تری را در وادار ساختن طرف صهیونیستی به اجرای مفاد توافق نامه مذکور ایفا نماید و مانع از فرار اشغالگران از آن شود. بسیاری از شواهد و قرائن حکایت از آن دارد که طرف مصری می تواند نقش موثری را در اعمال فشار به طرف صهیونیستی و ملزم ساختنش به اجرای مفاد توافق نامه آتش بس داشته باشد. مصر همچنین می تواند به صراحت به تل آویو اعلام کند که در صورت مخالفت رژیم اشغالگر قدس با بازگشایی کامل گذرگاه های مرزی و تجاری، گذرگاه مرزی رفح را باز خواهد کرد ؛ زیرا عاقلانه نیست که شهروندان فلسطینی بعد از گذشت تقریبا یک ماه از اجرای طرح آتش بس، احساس کنند که زندگی شان به اندازه سر مویی تغییر نکرده است.
4 ـ تنها چیزی که امروز رژیم صهیونیستی در برقراری آتش بس به دنبال آن است، تلاش برای بازگرداندن گلعاد شلیت است و بعید نیست که بلافاصله بعد از حصول توافقات لازم در خصوص تبادل اسرا، به یک حمله گسترده نظامی به نوار غزه دست زند تا از این راهگذار قدرت بازدارندگی خود را که به خاطر عقد توافق نامه تبادل اسرا با حماس تضعیف شده است، باز گرداند. به همین خاطر، جنبش حماس و دیگر گروه های مبارز فلسطینی باید خود را برای مرحله پس از اجرای توافق نامه تبادل اسرا آماده کنند و این آمادگی باید از طریق آموزش نظامی نیروها و استفاده از فرصت ناشی از آتش بس جهت پرورش مبارزان فلسطینی وابسته به شاخه های نظامی باشد.
5 ـ تمامی گروه های فلسطینی باید در تصمیم گیری های مربوط به پاسخگویی به اقدامات ناقض آتش بس رژیم صهیونیستی در بالاترین درجه هماهنگی با یکدیگر باشند و موضعی یکسان را اتخاذ کنند و از انجام هر گونه اقدام خودمحورانه که بهانه لازم را به دست اشغالگران قدس برای زیر پا گذاشتن مفاد توافق نامه آتش بس می دهد، بپرهیزند.