چهارشنبه 30/آوریل/2025

آیا جنگ در سایه ایران و اسرائیل به یک جنگ آشکار کلاسیک تبدیل می‌شود؟

یکشنبه 5-سپتامبر-2021

منبع: مرکز مطالعاتی الجزیره

برگردان به فارسی: مرکز اطلاع رسانی فلسطین

حمله اخیر به کشتی اسرائیلی «مرسر استریت» تحولی مهم در معادله جنگ در سایه اسرائیل و ایران به وجود آورد. دلیل این اهمیت از آن جهت است که عرصه و شدت درگیری اخیر ایران بسیار متفاوت از گذشته بوده و بیش از پیش بر شدت تغییر قواعد درگیری افزوده است. از جمله دلایل ایجاد چنین معادله جدیدی از سوی ایران افزایش بازدارندگی پس از خروج آمریکا از خاورمیانه و تلاش این کشور برای نقش آفرینی فعال‌تر و تاثیر گذارتر در منطقه است.

 

مقدمه

کشتی «مرسر استریت» (Mercer Street) چندی پیش در نزدیکی سواحل عمان در معرض حمله پهپاد انتحاری قرار گرفت. اسرائیل، اتحادیه اروپا، گروه هفت، ناتو و آمریکا ایران را به عنوان عامل پشت پرده این حمله اعلام کردند. این در حالی است که سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه ایران مسئولیت این حمله را نپذیرفته و ادعاهای مطرح در این زمینه را تکذیب کرد. اسرائیل تصمیم گرفت واکنشی مستقیم به این حمله نشان نداده و اقدامی دیپلماتیک برای ایجاد اجماع بین المللی انجام دهد و به دنبال واکنشی جمعی به این حمله است. ارزیابی‌های اولیه نشان دهنده آن است که اسرائیل تنها به وعده‌های بدون عمل واکنش جمعی دست یافته و عملاً در ایجاد چنین اجماعی شکست خورده است. این مسئله به دلیل وقوع برخی تغییرات مهم در عرصه بین الملل و تمایل کشورهای اروپایی و آمریکا در متمایل نمودن تهران به بازگشت میز مذاکرات باز می‌گردد.

آنچه ایران در جریان جنگ 8 ساله با عراق آموخته آن است که جنگ‌های کلاسیک از لحاظ مالی و نیروی انسانی بسیار پر هزینه بوده و نتایج آن نیز به هیچ وجه قابل شناسایی نیست. لذا ایران در 20 سال گذشته بازی درگیری بر لبه پرتگاه را انجام داده و هر کدام از ایران و اسرائیل با یکدیگر وارد جنگی طولانی مدت در سوریه و آب‌های خلیج فارس شده‌اند. حمله اخیر و وارد آوردن خسارت تعمدی به کادر پرسنل کشتی اسرائیلی مقدمه‌ای برای ایجاد یک معادله جدید بازدارندگی است که ایران تلاش می‌کند آن را در سوریه یا آب‌های خلیج فارس به طرف مقابل تحمیل کند. این معادله بیانگر آن است که ایران هرگز حملات اسرائیل به پایگاه‌های این کشور در سوریه را نادیده نگرفته و به هر حمله اسرائیل چه در عمق خاک این کشور یا خارج از آن پاسخ خواهد داد.

این مقاله تلاش دارد یک چشم انداز همه جانبه در خصوص تغییر معادلات بازداندگی ایران و شرایطی که این کشور را در بر گرفته ارائه نماید. همچنین در این مقاله بر آنیم تا تحلیل مقایسه‌ای از توان نظامی و لجستیکی ایران و اسرائیل ارائه کرده و در آخر سناریوها و احتمالات در خصوص افزایش سطح درگیری میان طرفین را مطرح کنیم.

 

1- ایجاد معادله جدید بازدارندگی

پس از ترور محسن فخری زاده دانشمند هسته‌ای ایران در اراضی این کشور که طی یک عملیات بسیار پیچیده انجام شد و همچنین وارد آمدن خسارت فراوان به تاسیسات سایت هسته‌ای نطنز در نتیجه هدف قرار گرفتن زیر ساخت‌های این مکان که ادعا می‌شود این مجموعه را برای چند ماه آینده تعطیل نگاه خواهد داشت، ایران به سوی ایجاد یک معادله جدید در خاورمیانه حرکت کرد. این معادله مبتنی بر خارج شدن از قواعد درگیری کنونی و تغییر گستره واکنش و شدت آن است.

 

1-1 تغییر قواعد درگیری

ایران هم اکنون درگیر اقتصادی خسته از تحریم‌های اقتصادی و فشارهای شدیدی است که شریان اصلی آن یعنی نفت را هدف قرار داده است. با این حال ایران همچنان به انتقال سلاح به حزب الله لبنان ادامه داده و بارها به حملات هوایی اسرائیل که برخی اوقات نیروهای این کشور و در موارد دیگر موشک‌های در حال انتقال به حزب الله را هدف قرار می‌دهد توجهی ندارد. اطلاعات منتشر شده توسط منابع اسرائیلی حاکی از آن است که آنها بیش از 200 حمله هوایی به پایگاه‌های ارتش سوریه و پایگاه‌های ایرانی در این کشور انجام داده‌اند. خودداری ایران از پاسخ به این حملات در عمق اسرائیل به دلیل شرایط پیچیده‌ای است که به مسائل داخلی و خارجی ایران مربوط می‌شود.

اما در داخل به دلیل در قدرت بودن حسن روحانی و دولت اصلاح طلب وی که اعتقاد زیادی به مذاکرات با کشورهای غربی و آمریکا داشته و به صبر استراتژیک تکیه دارد علاوه بر قرار دادن تمام تخم مرغ‌ها در سبد غرب باعث شده نسبت به واکنش به حملات اسرائیل در سوریه بی توجهی نماید. همچنین اظهارات محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران در خصوص معادلات میدان و دیپلماسی، میدان را محدود به عرصه سوریه کرده است. حضور روسیه در سوریه و تسلط آن بر سامانه‌های پدافندی این کشور یکی از دلایل مهم تاخیر این واکنش است. اما دلیل اصلی که اعتقاد داریم از واکنش ایران به این حملات جلوگیری می‌کند پروژه بزرگ و بلند مدت این کشور برای محاصره اسرائیل در مرزهای نزدیک آن است. درست است که حملات هوایی اسرائیل محموله‌های سلاح ایران به حزب الله را هدف قرار می‌دهد اما ایران رساندن هزاران موشک به حزب الله را هدف خود قرار داده و این همان چیزی است که روزنامه‌های جهان از آن سخن می‌گویند. رسانه‌های مختلف هم اکنون تعداد موشک‌های حزب الله را بیش از 130 هزار مورد اعلام می‌کنند که می‌توانند هر نقطه از عمق اسرائیل را هدف قرار دهند. استراتژی ایران مبتنی بر محاصره اسرائیل است و در اجرای آن بدون دخالت مستقیم، تنها از راه دور متحد خود یعنی حزب الله را مورد حمایت لجستیکی قرار می‌دهد، مانند آنچه در جریان جنگ 2006 شاهد آن بودیم.

امروز با خروج حسن روحانی از صحنه سیاسی ایران و پایان تسلط اصلاح طلبان و آغاز دوره جدید سیطره اصولگرایان بر ارکان قدرت (شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، شوراهای شهر و قوه قضائیه) به نظر می‌رسد بر اساس آنچه روزنامه اصولگرای جوان اعلام کرده ایران از صبر استراتژیک خود دست برداشته و بر شعارهای سه گانه حفظ عزت و منافع ملی، ایستادگی در برابر خواسته‌های ظالمانه و تحقق وحدت ملی تمرکز خواهد کرد. لذا ایران به سوی پایان دادن به رعایت قواعد درگیری کنونی در سوریه و خلیج فارس و ایجاد قواعد جدید حرکت خواهد کرد که برای تحقق آن اقدامات ذیل را انجام می‌دهد:

 

2-1- تغییر عرصه و شدت واکنش

اگر فرض کنیم حمله به کشتی تجاری اسرائیل «مرسر استریت» اقدامی از سوی ایران بوده بنابراین این حمله مقدمه‌ای برای اجرای تغییر قواعدی محسوب می‌شود که از آن سخن گفتیم چرا که این اقدام از لحاظ هدف و شدت نسبت به قبل متفاوت بود. از آنجا که ایران مسئولیت حمله به این کشتی را نپذیرفت نمی‌توان به دلیل واقعی این عملیات و اهداف آن را پی برد. این عملیات می‌تواند انتقام حمله هوایی اخیر به سوریه و به طور خاص فرودگاه الضبعه در نزدیکی بانیاس باشد که در آن 3 نیروی ایرانی کشته شدند. همچنان که می‌تواند اقدامی در راستای کسب امتیاز در مذاکرات و یا اینکه واکنش به غرق شدن کشتی نظامی بزرگ ایران به نام «خارک» باشد که پس از وقوع آتش سوزی در آن به صورت کامل غرق شد.

به هر حال به نظر می‌رسد در حمله‌ای که طی آن چند نفر کشته می‌شوند پهپاد انتحاری به طور دقیق مکانی را هدف قرار داده که در آن پرسنل کشتی قرار داشته‌اند. بر اساس آنچه در اخبار آمده در این عملیات دو نفر از پرسنل کشتی کشته شده‌‌اند.

پس از خروج ترامپ از توافق هسته‌ای آب‌های خلیج فارس شاهد درگیری‌های شدید و جنجالی میان ایران و اسرائیل بوده است. در این جنگ در سایه طرفین بر استراتژی هدف قرار دادن کشتی‌های یکدیگر بدون غرق شدن و البته کشته شدن پرسنل آنها تکیه داشته‌اند. بیشتر این عملیات‌ها از طریق مین گذاری در کنار کشتی یا موشک‌های هدایت شونده انجام شده است. اما همانطور که گفتیم حمله اخیر از لحاظ شدت متفاوت بود چرا که در آن برای کشتن افراد اقدام شد همچنانکه از لحاظ ابزار مورد استفاده برای عملیات نیز متفاوت است زیرا این بار سخن از پهپاد ساخت ایران و انجام عملیات با پهپاد انتحاری علیه یک کشتی تجاری است. این اولین بار است که نیروهای ایرانی از این چنین ابزارهایی استفاده می‌کنند. این تنها به معنای آن است که پهپادهای ایرانی با قدرت تمام در ساختار توان نظامی ایران وارد شده‌اند و به طور غیر مستقیم در جبهه عراق (از طریق نیروهای تحت حمایت ایران در عراق) و یمن (از طریق حوثی‌ها علیه اهداف نظامی عربستان) و همچنین به طور مستقیم توسط ایران در جنگ در سایه خلیج فارس و آب‌های بین المللی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اما با وجود تغییرات اخیر در عرصه سیاست داخلی و خارجی ایران این سوال مهم باقی می‌ماند که چرا ایران استراتژی خود در قبال اسرائیل را تغییر داده است؟

علاوه بر دلایلی که تا کنون ذکر شد باید به این مسئله اشاره کنیم که به گفته دکتر فاطمه الصمادی ایران به عنوان یک قدرت انقلابی مبارز علیه هژمونی آمریکایی و اسرائیلی در منطقه نتوانسته یک معادله بازدارندگی امنیتی موفق علیه اسرائیل ایجاد کند. ایران امروز به رهبری اصولگرایان این مسئله را درک کرده که عدم پاسخ قاطع، اسرائیل را برای وارد آوردن هر گونه ضربه امنیتی در داخل و خارج ایران آزاد می‌گذارد.

ایران امروز به عنوان یک قدرت منطقه‌ای برای توسعه نفوذ خود در خاورمیانه پس از خروج آمریکا تلاش می‌کند. لذا عرصه منطقه‌ای را با دقت و تامل کامل مورد بررسی قرار داده و ایجاد معادلات بازدارندگی جدیدی را در دستور کار قرار داده که در گذشته نتوانسته آنها را برقرار نماید. خروج آمریکا از افغانستان و کاهش نیروها و تجهیزات آن در پایگاه‌های این کشور در خلیج فارس و اردن و وعده خروج کامل نیروهای نظامی آن از عراق در پایان سال جاری میلادی همگی راه ایران برای ظاهر شدن به عنوان یک قدرت منطقه‌ای اثر گذار و مسلط بر منطقه خاورمیانه را هموار می‌کند. طبیعتاً لازمه این امر ایجاد پایگاه‌های جدید متناسب با مرحله کنونی است که در تفاهمات انجام شده با ترکیه و عربستان مورد توجه قرار می‌گیرد، همچنانکه مهار اسرائیل برای ایجاد بازدارندگی در برابر آن در ابعاد استراتژیک – که در اینجا منظور ما منطقه خلیج فارس است باید در دستور کار قرار گیرد.

 

2- مولفه‌های بازدارندگی

ایران سابقه‌ای طولانی در درگیری‌ بر لبه پرتگاه داشته و تجربه زیادی در جنگ‌های طولانی مدت اندوخته است. بهترین دلیل بر این مسئله نیز جنگ 8 ساله ایران با عراق و مدیریت درگیری با آمریکا در 42 سال گذشته بدون وارد شدن به مرحله جنگ نظامی کلاسیک است.

با وجود آنکه تاثیرات تحریم‌های حداکثری تحمیلی ترامپ به ایران و خسارت‌های گسترده به اقتصاد ایران که توانایی این کشور برای تامین مالی پروژه‌های نظامی و حمایت از نیروهای منطقه‌ای خود را با مشکلات زیادی مواجه کرده اما این کشور به راه‌های استراتژیک جدیدی برای خروج از تنگنای تحریم‌ها و آمادگی برای ورود به مرحله درگیری مستقیم و غیر مستقیم با آمریکا یا اسرائیل دست یافته است.

 

1-2- دستیابی به راهکار جایگزین جدید برای صادرات نفت

آمریکا پس هدف قرار گرفتن نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری در سال‌های 2018 و 2019 یک نیروی نظامی برای حفاظت از آزادی کشتیرانی تجاری در آب‌های بین المللی و منطقه خلیج فارس تشکیل داد. این اقدام از آن جهت بود که نزدیک به 20 درصد از نفت جهان از طریق تنگه هرمز منتقل می‌شود، نقطه‌ای که ایران بارها تاکید داشته در صورتی که از صادرات نفت خود محروم شود آن را مسدود خواهد کرد.

اما همزمان و جهت کسب آمادگی لازم برای احتمال نابودی کامل توافق هسته‌ای، تهران نسبت به ایجاد راهکاری جدید برای صادرات نفت خود در نقطه‌ای به دور از تنگه هرمز اقدام کرد. محدودیت‌های به وجود آمده برای کشتی‌های ایران در خلیج فارس از سوی اسرائیل و همچنین تصمیم دولت بایدن برای ادامه تحریم‌های حداکثری علیه ایران در مرحله آینده باعث شده این کشور به سوی دستیابی راهکاری جدید برای صادرات نفت خود حرکت کند. لذا ایران برای تضمین آزادی عمل خود در عملیات نظامی در تنگه هرمز و تنوع بخشی به راهکارهای صادرات نفت یک خط لوله انتقال نفت از خلیج فارس به سواحل دریای عمان احداث کرد که طول آن به 1000 کیلومتر بالغ می‌شود قادر است روزانه بیش از یک میلیون بشکه نفت را منتقل نماید. این خط لوله از گوره (جنوب ایران) به جاسک (جنوب شرق ایران) کشیده شده و این امکان را برای ایران فراهم می‌کند تا برای اولین بار در 110 سال گذشته نفت را بدون عبور از تنگه هرمز منتقل نماید. تلاش ایران برای دور زدن تنگه هرمز فرصت لازم برای هدف قرار دادن کشتی‌های اسرائیلی در آب‌های خلیج فارس و همچنین دور زدن تحریم‌های آمریکا را فراهم می‌کند. علاوه بر آنکه این خط لوله می‌تواند به عنوان برگ برنده‌ای در مذاکرات وین مورد استفاده قرار گیرد. این موضوع ارتباط مستحکمی با بند دوم این مقاله دارد که در موارد ذیل قابل ذکر است:

 

2-2- عامل اقتصادی

میانگین صادرات نفت ایران به چین به طور بی سابقه‌ای افزایش یافته و خبرگزاری رویترز از صادرات بیش از یک میلیون بشکه نفت ایران به چین در روز خبر می‌دهد. ایران برای دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه صادرات نفت اقدام به خاموش کردن رادار نفتکش‌ها یا انتقال نفت به کشتی‌های غیر ایرانی می‌‌نماید و احتمالاً صادرات نفت به چین به طور رسمی نفت وارد شده از کشورهای دیگر به ثبت می‌رسد. همچنین در برخی موارد نفتکش‌های ایرانی محموله‌های خود را در آب‌های سنگاپور و مالزی و پیش از ورود به آب‌های چین به کشتی‌های دیگر منتقل می‌کنند.

باید افرایش درآمدهای نفتی ایران را با قدرت نظامی این کشور مرتبط دانست چرا که حسن روحانی رئیس جمهور پیشین ایران بودجه سال 2021-2020 این کشور را بر اساس صادرات روزانه 2.3 میلیون بشکه نفت ارائه کرد. بنابراین افزایش میانگین صادرات نفتی ایران نقش مهمی در تامین بودجه داشته و از نتایج مرتبط با آن افزایش قدرت ایران برای تامین مالی حملات نظامی یا وارد شدن به درگیری‌های نظامی جدید است.

از سوی دیگر باید به روابط اقتصادی ایران با ترکیه و امارات که بهبود قابل توجهی یافته اشاره کرد. جدیدترین گزارش صادر شده در 29 آگوست توسط مرکز آمار ترکیه بیانگر آن است که این کشور در نیمه اول سال 2021 حدود 1.2 میلیارد دلار از ایران واردات داشته که این میزان شاهد رشد 153 درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل بوده است. به عبارت دیگر صادرات ایران به ترکیه رشدی بیش از 2.5 برابر را تجربه کرده است.

بخشی از افزایش قابل توجه صادرات ایران به ترکیه به مسئله صادرات گاز مربوط می‌شود. ترکیه در بهار گذشته به دلیل حمله تروریستی به خط لوله مرزی با ایران نتوانست از این کشور گاز دریافت کند. این گزارش حاکی از آن است که صادرات ترکیه به ایران نیز در نمیه اول سال جاری میلادی در مقایسه با مدت مشابه آن در سال گذشته حدود 50 درصد افزایش یافته و به 1.267 میلیارد دلار رسیده است. اما در مورد امارات در حالی که حجم تبادل تجاری میان طرفین در سال 2018 حدود 11 میلیارد دلار بوده رئیس اتاق بازرگانی مشترک میان طرفین اعلام کرد این میزان هم اکنون به 15 میلیارد دلار افزایش یافته و پیش بینی می‌شود تا پایان سال 2021 تبادلات طرفین عدد 20 میلیارد دلار را تجربه نماید. همچنین بر این مسئله تاکید شد که طرفین برای افزایش حجم تبادلات تجاری تا 30 میلیارد دلار در آستانه سال 2025 تلاش می‌کنند.

 

3-2- نقش آفرینی نیروهای نیابتی

ایران از دهه 80 روند تقویت نفوذ گروه‌های مسلح غیر دولتی را آغاز کرده است، گروه‌هایی که قوانین بین المللی آنها را با اصطلاح (Non-state actor) شناسایی می‌کند. در همین راستا از حزب الله لبنان حمایت‌های مالی و تسلیحاتی نموده و جنگ سوریه و هرج و مرج شدید در مرزهای سوریه و لبنان به انتقال گسترده سلاح ایران به حزب الله کمک کرده است. با اینکه اسرائیل مدعی است حملات هوایی خود را علیه این سلاح‌ها و موشک‌ها انجام می‌دهد اما در واقع نتوانسته تمامی محموله‌هایی که به حزب الله منتقل می‌شود را هدف قرار دهد.

استیون آرنجر معتقد است حزب الله لبنان (دست راست ایران در منطقه) به مسلح‌ترین گروه نظامی غیر دولتی در سراسر جهان تبدیل شده است. حزب الله تسلطی همه جانبه بر مرزهای شمالی فلسطین اشغالی (اسرائیل) دارد و موشک‌های زمین به زمین بخش زیادی از ذخایر موشکی این گروه را به خود اختصاص داده است. اگر چه از جنبه عملیاتی موشک‌ها به دقت نیاز دارند اما حجم زیاد موشک‌های حزب الله و سهولت جابجایی آنها خطری بزرگ برای اسرائیل محسوب می‌شود. همچنین توجه به این نکته لازم است که حزب الله لبنان در جریان جنگ 2006 بیش از 4000 موشک به سوی اسرائیل شلیک کرده است. در نتیجه شرایطی که ذکر آن گذشت حزب الله تاکنون توانسته ذخایر موشکی خود را به حدود 130 هزار عدد و یا بیشتر از آن افزایش دهد.

ایران یک استراتژی دوگانه نظامی را دنبال می‌کند به طوری که از سویی برای تقویت گروه‌های همسو با خود با موشک‌های کوتاه بُرد و میان بُرد تلاش کرده و در آن تمرکز بیش از کیفیت و دقت بر کمیت موشک‌ها بوده است. ایران می‌داند که شلیک حجم زیاد موشک اسرائیل را در عمق تحت فشار می‌گذارد چرا که اسرائیل از لحاظ جغرافیایی کوچک بوده و سامانه پدافندی گنبد آهنین برای مقابله با حجم زیادی از موشک با مشکلاتی مواجه است. جنگ اخیر اسرائیل علیه  غزه بهترین دلیل بر نارسایی‌های این سامانه است چرا که گردان‌های قسام (شاخه نظامی حماس) و جنبش جهاد اسلامی بیش از 4300 موشک به سوی اسرائیل شلیک کردند و گنبد آهنین نتوانست بسیاری از آنها را هدف قرار دهد. همین مسئله موجب گسترش وحشت و نگرانی در شهرهای اسرائیل گردیده و آنها را به سمت گزینه پایان دادن سریع به جنگ 11 روزه سوق داد بدون آنکه وارد نبرد زمینی شود که گروه‌های مسلح در لبنان یا غزه در انتظار رویارویی با اسرائیل در عرصه زمینی هستند.

 از سوی دیگر استراتژی ایران بر تولید و توسعه پهپادهای تجسسی یا دارای قابلیت حمل موشک و یا انتحاری تمرکز کرده و آنها را در اختیار نیروهای نیابتی خود نیز قرار می‌دهد. این پهپادها تجاربی عملی در عرصه عراق برای حمله به اهداف نظامی آمریکا داشته همچنانکه حوثی‌ها از این پهپادها برای هدف قرار دادن عربستان استفاده کرده و حیات اقتصادی در استان بقیق و شهر خریص را با مشکلات جدی مواجه کرده است. به نظر می‌رسد حزب الله لبنان و گروه‌های مقاومت فلسطینی نیز به این پهپادها دست یافته و در آینده از آنها استفاده خواهند کرد.

ایران امروز دارای نیروهای نیابتی است که در مرزهای نزدیک اسرائیل حضور دارند و آن طور که به نظر می‌رسد از آمادگی لازم برای حمله به اسرائیل در هر زمانی که ایران مشخص کند برخوردار هستند. حزب الله و تیپ فاطمیون در سویه، حشد الشعبی در عراق و حوثی‌ها در یمن در صورتی که ایران توسط اسرائیل مورد حمله قرار گیرد برای وارد شدن به یک درگیری کلاسیک آمادگی دارند. شاید موشک‌های شلیک شده اخیر توسط حزب الله به سوی اسرائیل حامل این پیام هشدار آمیز باشد که حزب الله در صورتی که اسرائیل به ایران حمله کند آماده ورود به یک جنگ تمام عیار با آن است. طبیعتاً اسرائیل بر فشارهای داخلی که حزب الله به طور ویژه و لبنان به طور کلی با آن مواجه است حساب باز کرده و به آن توجه دارد. اما موشک‌های شلیک شده اخیر هر گونه شک در مورد مشارکت حزب الله در هر گونه درگیری آینده را از میان برده و این پیام روشن را ارسال کرد که در این خصوص تحولات داخلی لبنان برای آن اهمیت چندانی ندارد.

 

4-2- امنیت ملی ایران

عقب نشینی ناگهانی آمریکا از منطقه خاورمیانه پیام‌های متناقضی برای متحدان این کشور داشت. دولت بایدن با خارج کردن کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان راه آغاز شده توسط دولت ترامپ را تکمیل کرد. این در حالی است که دولت کنونی آمریکا قصد دارد تا پایان سال جاری میلادی از عراق نیز به طور کامل خارج شود علاوه بر آنکه تعداد سایت‌های سامانه پدافندی پاتریوت آمریکا در منطقه خلیج فارس و اردن نیز کاهش یافته است. عقب نشینی آمریکا در چارچوب استراتژی بزرگ این کشور انجام شده که مبتنی بر بازگشت به قلعه آمریکا در پشت مرزهای دریایی و حضور در مناطقی از جهان است که احتمال ظهور یک هژمونی بین المللی و شکل گیری یک تهدیدی استراتژیک و حیاتی برای منافع آمریکا وجود دارد. بنابراین آمریکا برای عقب نشینی از منطقه‌ای غرق در جنگ و درگیری جهت انتقال به دریای جنوبی چین تصمیم گیری نموده که شاهد ظهور ترسناک اژدهای چینی است.

این عقب نشینی برخی متفکران و نویسندگان حامی اسرائیل را بر آن داشت که از لزوم اطمینان بخشی بایدن به  همپیمانان خود در خصوص پایبندی به حمایت از آنها سخن بگویند. در همین رابطه دنیس راس سیاستمدار کهنه کار با انتشار مقاله‌ای در بلومبرگ ضمن بررسی سیاست چماق و هویج آمریکا علیه ایران از دولت بایدن خواست اسرائیل را به سلاح‌های غیر متعارف تجهیز نماید. وی در مقاله خود فرض شکست سیاست هویج در قبال ایران را مورد تاکید قرار داده چرا که معتقد است ایران تلاش زیادی برای دستیابی به توانایی هسته‌ای انجام داده به طوری که این کشور را بیش از هر زمان دیگر مانند ژاپن در آستانه هسته‌ای شدن قرار داده است. ژاپن هم اکنون سلاح هسته‌ای در اختیار ندارد اما قادر است این سلاح را به سرعت تولید نماید. راس بنابر این فرض ضرورت استفاده آمریکا از سیاست عصا و بازنگری دولت بایدن در اهداف خود از پیگیری این سیاست را مورد تاکید قرار می‌دهد که البته تنها با جلوگیری از دستیابی ایران به بمب اتم محقق نمی‌شود بلکه لازم است ایران از توانایی ساخت سلاح هسته‌ای محروم شود.

راس در مقاله خود به دولت آمریکا این گونه پیشنهاد می‌دهد: «در صورتی که دولت رئیسی از ادامه مذاکرات امتناع ورزید آمریکا باید هزینه‌های تلاش برای دستیابی به آستانه هسته‌ای شدن را به روشنی بیان کند. برای این منظور دولت بایدن باید اسرائیل را به GBU-57 Massive Ordnance Penetrator که بمبی برای نفوذ به تاسیسات زیر زمینی است و 14 تُن وزن دارد مجهز نماید چنانچه برخی نمایندگان کنگره نیز بر این مسئله تاکید کرده‌اند. می‌توان از چنین سلاح‌هایی برای نابودی تاسیسات زیر زمینی فردو و دیگر تاسیسات هسته‌ای مستحکم ایران استفاده کرد.»

در چارچوب معادله امنیت ملی ایران، این کشور به حضور اسرائیل در آب‌های خلیج فارس (به عنوان نتیجه عادی سازی روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل) به عنوان عاملی برای لطمه وارد کردن به امنیت ملی و ابعاد استراتژیک آن نگاه می‌کند. اما ایران همچنان بر لبه پرتگاه به بازی خود ادامه داده و کشتی‌های اسرائیلی را بدون وارد شدن به جنگی گسترده هدف قرار می‌دهد. تمام اینها برای دستیابی به هدف اصلی مد نظر آیت الله خامنه‌ای رهبر ایران یعنی اخراج آمریکا از منطقه انجام می‌شود چرا که غرق شدن کشتی‌های اسرائیلی در آب‌های خلیج فارس تاثیری منفی بر تصمیم آمریکا برای خروج از منطقه خواهد داشت. تمام عملیات‌هایی که ایران در 3 سال گذشته علیه کشتی‌های اسرائیلی انجام داده واکنشی به حملات نظامی گذشته اسرائیل با رعایت شدت آن بوده است. اما عملیات اخیر به منظور تثبیت معادله بازدارندگی جدید و پس از یقین ایرانی‌ها در مورد خروج آمریکا از منطقه انجام شده علاوه بر آنکه اقدامی در راستای ایجاد بازدارندگی در برابر حملات اسرائیل علیه نیروهای ایران در سوریه بوده است.

 

3- آیا جنگ در سایه ایران و اسرائیل به یک جنگ مستقیم کلاسیک تبدیل می‌شود؟

برای فهم ابعاد جنگ کلاسیک زمینی یا هوایی میان اسرائیل و ایران به هیچ وجه نمی‌توان از عامل جغرافیایی غافل شد زیرا این مسئله از مهمترین عواملی است که از آغاز چنین جنگی جلوگیری می‌نماید. به لحاظ تاریخی اسرائیل در هدف قرار دادن پروژه‌های هسته‌ای منطقه کوتاهی نکرده است. اسرائیل به رآکتورهای هسته‌ای عراق و سوریه حمله کرده و توانایی چنین اقدامی ناشی از جنگنده‌های پیشرفته اف 16 و دیگر جنگنده‌های آن است که توانستند بدون نیاز به سوخت‌گیری در مسیر، عملیات محوله را انجام دهند.

اما مسافت میان ایران و اسرائیل، وجود نیروهای نیابتی ایران در نزدیکی مرزهای اسرائیل، ظرفیت‌های نظامی ایران در زمینه سامانه‌های موشکی یا سامانه‌های پدافندی، مخالفت کشورها برای عبور از حریم هوایی آنان جهت هدف قرار دادن ایران و عوامل دیگر از بروز جنگ میان ایران و اسرائیل در سال‌های گذشته جلوگیری کرده است.

در اینجا لازم است میان قدرت نظامی ایران و اسرائیل مقایسه‌ای انجام شود تا ابعاد و گستردگی این جنگ به خوبی درک شود. پایگاه global fire power ایران را در ردیف 14 امین قدرت نظامی جهان قرار داده در حالی که جایگاه اسرائیل در این لیست 20 امین قدرت نظامی در جهان است. ما در ذیل به مقایسه ابعاد نیروی انسانی، نظامی و لجستیکی میان ایران و اسرائیل می‌پردازیم.

نیروی انسانی

 

جمهوری اسلامی ایران

اسرائیل

جمعیت

84.923.318

8.675.475

نیروی انسانی موجود

47.557.056

3.643.700

نیروی انسانی در سن کار

39.947.927

3.024.271

نیروی کار وارد شده به سن سربازی در سال

1.398.177

120.971

نظامیان فعال

525.000

170.000

نیروهای احتیاط

350.000

465.000

نیروهای شبه نظامی

1.050.000

8.000

– از لحاظ نیروی انسانی ایران برتری بسیار زیادی نسبت به اسرائیل دارد زیرا تفاوت تعداد جمعیت آنها 76.247.839 نفر است و طبیعتاً این تاثیر بسیار آشکاری بر تعداد نیروهای کار یا نظامیان فعال خواهد داشت. ایران از لحاظ نیروی انسانی در رتبه 17 جهانی حضور دارد و این در حالی است که اسرائیل در جایگاه 90 این لیست قرار دارد.

– نباید تفاوت 1.042.000 نفری نیروهای شبه نظامی ایران و اسرائیل ما را به تعجب وا دارد چرا که ایران در 42 سال گذشته برای توسعه و تجهیز نیروهای غیر دولتی که در ردیف نیروهای دولتی قرار داشته و ماموریت‌های مهمی در سطح داخلی و منطقه‌ای انجام می‌دهند تلاش زیادی کرده است.

– اسرائیل از لحاظ نیروی احتیاط نسبت به ایران برتری دارد زیرا اسرائیل دارای سیستم خاصی برای خدمت احتیاط است که شامل مرد و زن می‌شود و آنها باید در دوره‌های آموزش نظامی شرکت کنند. اما در مقابل ایران از لحاظ خدمت اجباری سربازی و تعداد نیروهایی که به طور سالانه به سن خدمت می‌رسند برتری دارد.

 

اقتصادی و مالی (میلیارد دلار)

 

جمهوری اسلامی ایران

اسرائیل

بودجه دفاعی

14.100.000.000

16.600.000.000

بدهی خارجی

7.995.000.000

88.660.000.000

ذخایر خارجی

120.600.000.000

113.000.000.000

قدرت خرید

1.757.500.000.000

328.000.000.000

– اسرائیل با حدود دو میلیارد دلار تفاوت به لحاظ بودجه نظامی از ایران برتری دارد. از این جهت بودجه دفاعی ایران با تحریم‌های و شرایط اقتصادی این کشور متناسب است. اوج هزینه‌های نظامی ایران در دو دهه اخیر به سال 2006 مربوط می‌شود که این میزان در سال‌های 2006 تا 2014 حدود 30 درصد کاهش یافته است. اوج کاهش هزینه‌های نظامی در این دوره به سال‌های 2012 و 2013 همزمان با آغاز تحریم‌های اقتصادی و مالی اتحادیه اروپا مربوط می‌شود. پس از آنکه در سال 2015 برخی تحریم‌های اروپا و آمریکا رفع شد و توافق هسته‌ای با تهران به امضا رسید هرینه‌های نظامی ایران افزایشی 25 درصدی را از سال 2015 تا 2017 تجربه کرد. با افزایش فشارهای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به ایران اقتصاد این کشور به مرحله رکود وارد شد. نتیجه این رکود کاهش مجدد 9.5 درصدی هزینه‌های نظامی ایران در سال 2018 بود به طوری که مجموع هزینه‌های این کشور در این سال 13.2 میلیارد دلار بوده است. این میزان که 2.7 درصد از مجموع تولید ناخالص داخلی ایران را به خود اختصاص می‌دهد در آن سال این کشور را در جایگاه 18 از لحاظ هزینه‌های نظامی در جهان قرار داد.

 

نیروی هوایی

 

جمهوری اسلامی ایران

اسرائیل

تعداد کل هواپیماها

516

595

جنگنده‌

161

241

هواپیمای تهاجمی

23

23

هواپیمای ترابری

85

15

هواپیمای آموزشی

96

58

بالگرد

99

128

بالگرد تهاجمی

12

48

– اسرائیل از جهت توان هوایی نسبت به ایران برتری داشته و در میان قدرت‌های پیشرفته جهانی در این زمینه قرار دارد. دلیل این برتری کمک های سالانه آمریکا و همچنین اعطای جنگنده اف 35 توسط آمریکا به ارتش اسرائیل و امارات است که به نوعی این دو ارتش را در منطقه متمایز نموده است. همچنین ناوگان هوایی ایران تضعیف شده چرا که هواپیماهای این کشور قدیمی بوده و دلیل این مسئله نیز به عدم توانایی ایران برای به روز رسانی آنها ناشی از تحریم‌های بین المللی و منع فروش سلاح به ایران است که البته در سال 2020 پایان یافت.

نیروی زمینی

 

جمهوری اسلامی ایران

اسرائیل

تانک

3709

1650

خودروهای زرهی

8500

7500

توپخانه خودکششی

770

650

توپخانه متحرک

2408

300

موشک انداز

2475

100

– ایران به طور قابل ملاحظه‌ای از جهت نیروی زمینی نسبت به اسرائیل برتری دارد اما نکته مهم در این خصوص آن است که این برتری عملاً برای ایران فایده‌ای ندارد چرا که درگیری زمینی میان طرفین محال است.

 

نیروی دریایی

 

جمهوری اسلامی ایران

اسرائیل

مجموع توان ناوگان

398

65

ناو هواپیما بر

0

0

ناو بالگرد بر

0

0

زیر دریایی

29

5

ناوچه

6

0

ناو

3

4

قایق گشتی

20

48

– برتری ایران در عرصه دریا نسبت به اسرائیل کاملاً روشن است چرا که ایران اولین قدرت منطقه از لحاظ نیروی دریایی است. همچنین ایران دارای یک متغیر بسیار مهم است که می‌تواند هر گونه معادله‌ای را در جنگ آینده تغییر دهد و آن قایق‌های تندرو است. سرتیپ امیر رستگاری فرمانده سازمان صنایع دریایی وابسته به وزارت دفاع ایران در 3 آوریل سال 2020 در گفتگو با خبرگزاری مهر تاکید کرد: ایران یکی از 5 کشور اول جهان در زمینه ساخت قایق‌های تندرو است. رستگاری افزود ایران تنها کشور در جهان است که قایق‌های تندوریی در اختیار دارد که می‌تواند با سرعت 130 کیلومتر بر ساعت در عرصه دریا جابجا شود علاوه بر آنکه از قابلیت حمل موشک و سامانه‌های رادار نظامی نیز برخوردار است. برخی عملیات‌های هدف قرار دادن کشتی‌ها در آب‌های خلیج فارس به وسیله همین قایق‌ها انجام شده است.

 

لجستیک

 

جمهوری اسلامی ایران

اسرائیل

فرودگاه

319

42

بنادر و پایانه‌ها

4

5

نیروی کار

30.500.000

3.893.000

 

توان موشکی

جمهوری اسلامی ایران

اسرائیل

– ایران دارای بزرگترین قدرت موشکی خاورمیانه بوده و ذخایر زیادی از موشک‌های بالستیک کوتاه بُرد (CRBMs)، موشک‌های بالستیک (SRBMs) و موشک‌های بالستیک میان بُرد (MRBM) در اختیار دارد که می‌توانند اهداف مشخص شده در تمام منطقه تا فاصله 2000 کیلومتری از مرز ایران را منهدم نماید.

– ایران همچنین موشک‌های توپخانه‌ای کوتاه بُرد تولید نموده که اسکاد B و اسکاد C که شهاب 1 و 2 و دیگر مدل‌های آن نام دارند از جمله آنهاست. ایران چندی پیش موشک شهاب 3 را آزمایش کرد که بُرد آن بین 1300 تا 2000 کیلومتر است که نسخه پیشرفته نمونه کره شمالی آن است. شهاب 3 به راحتی می‌تواند به اسرائیل برسد. پس از آزمایش اخیر شهاب 3 وارد خدمت نظامی شده و واحدهای سپاه پاسداران به طور رسمی به این موشک‌ها مسلح شدند. در اینجا گزارشات متناقضی در خصوص ساخت موشک‌های دور بُردی مانند موشک شهاب 4 و موشک قاره پیمای بالستیک (ICBM) کوثر وجود دارد.

– بر اساس گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، ایران هنوز به سلاح اتمی دست نیافته اما بعضی گزارشات به وجود برخی فعالیت‌های مشکوک در چند پایگاه اشاره دارد که این آژانس اجازه دسترسی به آنها را ندارد. از سوی دیگر ایران شهرهای زیر زمینی دارد (که برخی از آنها در کوه‌ها ساخته شده) که در آنها موشک‌های بالستیک نگهداری می‌شود.

– اسرائیل یکی از ذخایر موشک‌های بسیار پیشرفته از جهت فناوری را در خاورمیانه در اختیار دارد. با وجود کمک‌های خارجی و همکاری‌های 6 دهه گذشته، اسرائیل توانسته بسیاری از موشک‌های کروز و بالستیک را تولید کرده و سامانه‌های موشکی مختلفی را به دیگر کشورها صادر نماید. در حالی که بخش زیادی از قدرت موشکی اسرائیل را سامانه‌های تاکتیکی کوتاه بُرد تشکیل می‌دهند اما دارای مجموعه‌ای از موشک‌های بالستیک دور بُرد نیز هست مانند مجموعه موشک‌های اریحا که برای ایجاد بازدارندگی استراتژیک طراحی شده است.

– موشک اریحا 2 بین 1500 تا 3500 کیلومتر بُرد دارد.

– موشک اریحا 3 که قوی‌ترین و موثرترین موشک اسرائیل است بُرد 4800 کیلومتری داشته و می‌تواند هر نقطه از ایران را هدف قرار دهد همچنانکه از قابلیت لازم برای دسترسی به مناطق مرکزی روسیه، مرکز آفریقا و تمام اروپا برخوردار است.

– این اعتقاد وجود دارد که اسرائیل بیش از 90 کلاهک اتمی و پلوتونیوم مورد نیاز برای تولید 100 یا 200 کلاهک دیگر را نیز در اختیار دارد. این کلاهک‌های اتمی قابلیت حمل با هواپیما و یا نصب در موشک‌های میان بُرد اریحا 2 و دور بُرد اریحا 3 را دارد.

خلاصه مقایسه توان نظامی طرفین آن است که به نظر می‌رسد هر کدام از ایران و اسرائیل از توازن در قدرت نظامی برخوردار هستند به طوری که جنگ آینده میان آنها را به امری شبه محال تبدیل کرده است. اگر دو طرف وارد درگیری مستقیم شوند هرگز بَرنده و بازنده‌ای در کار نخواهد بود مگر آنکه متغیر جدید پدید آید مانند ورود طرف سوم در درگیری به طوری که به عنوان مثال آمریکا به نفع اسرائیل و یا هر کدام از حزب الله و حشد الشعبی به نفع ایران وارد درگیری شوند.

 

4- سناریوهای واکنش اسرائیل

1-4- پاسخ مستقیم و کلاسیک نظامی

این به معنای هدف قرار دادن ایران با حملات هوایی با استفاده از جنگنده‌های اسرائیلی است. در این حالت هدف اول و آخر در چنین عملیاتی حمله به رآکتورهای هسته‌ای ایران و در نهایت از کار انداختن آنهاست که البته این گزینه با چالش‌های نظامی و لجستیکی مواجه است.

از لحاظ نظامی ایران با آمادگی کامل در انتظار واکنش اسرائیل است. ایران اگر چه تهدیدات آمریکا و اروپا را چندان جدی نمی‌گیرد اما تهدیدات اسرائیل را با جدیت تمام مورد توجه قرار می‌دهد. همین مسئله باعث شده بر استحکام پایگاه‌های نظامی خود افزوده و سامانه‌های پدافندی پیشرفته برای حفاظت از سایت‌های هسته‌ای خود را افزایش دهد. اما در خصوص مشکلات لجستیکی باید گفت اسرائیل 3 مسیر برای حمله به ایران دارد، کوتاه‌ترین آنها عبور از اراضی عربستان، مسیر دوم عبور از اراضی عراق و مسیر سوم عبور از اراضی ترکیه برای دسترسی به ایران است. کوتاه‌ترین مسیر برای رسیدن به اراضی ایران 1750 کیلومتر است که به عبارت دیگر مجموع مسیر رفت و برگشت 3500 کیلومتر می‌شود. پیشرفته‌ترین هواپیمای اسرائیل جنگنده‌های اف 35 است که بُرد آنها حدود 3000 کیلومتر است و این به معنای آن است که اسرائیل باید به هواپیماهای خود سوخت رسانی هوایی نماید و این خطر عملیات را بسیار بالا می‌برد. علاوه بر آن مشکل لجستیکی بزرگتر آن است که عربستان یا حتی امارات، عراق و ترکیه هرگز نمی‌توانند اجازه دهند هواپیماهای اسرائیلی از حریم هوایی آنان استفاده کنند. این مسئله از سویی به روابط ایران با هر کدام از ترکیه و عراق بازگشته و از سوی دیگر عربستان نیز از چند ماه گذشته وارد مذاکرات مستقیم با ایرانی‌ها در کشور عراق شده است. علاوه بر آنکه امارات و عربستان به خوبی می‌دانند که اجازه دادن به هواپیماهای اسرائیلی برای استفاده از حریم هوایی آنها به معنای ورود به جنگ علیه ایران است.

لذا این گزینه حداقل در چشم انداز نزدیک بعید به نظر می‌رسد. چنین وضعیتی اسرائیل را به فکر استفاده از موشک‌های بالستیک میان بُرد و دور بُرد خود می‌اندازد. این موشک‌ها از جنبه عملیاتی می‌توانند هر هدفی در ایران را مورد اصابت قرار دهند. اما در مقابل باید به این مسئله اشاره کرد که ایران دارای سامانه پدافندی ضد موشک اس 200 روسیه است همچنانکه این کشور نسبت به ساخت یک سامانه پدافندی به نام «باور 373» اقدام کرده است. بر اساس اعلام خبرگزاری ایرانی مهر «باور 373» می‌تواند اهداف مختلف هوایی را رهگیری و منهدم نماید و دارای برخی امتیازات است که از جمله آنها عبارتند از: بیشترین بُرد کشف هدف 320 کیلومتر، بیشترین بُرد رهگیری هدف 260 کیلومتر، بیشترین بُرد درگیری 200 کیلومتر و بیشترین ارتفاع درگیری 27 کیلومتر است. همچنین این سامانه قادر به کشف همزمان 300 هدف بوده و می‌تواند 60 هدف را به طور همزمان رهگیری نماید. «باور 373» از قابلیت لازم برای درگیری همزمان با 6 هدف برخوردار است. ایران می‌تواند با استفاده از سامانه اس 200 و باور 373 خطر موشک‌های دور بُرد اسرائیل را خنثی نماید. همچنانکه قادر است خطر اهداف سطح پایین را با سامانه ضد موشکی تور ام 1 و تور ام 2 خنثی نماید که ایران هم اکنون حدود 29 سامانه تور در اختیار دارد.

مساله‌ای که استفاده از این گزینه را برای اسرائیل بسیار پر هزینه می‌نماید کوچکی مساحت فلسطین اشغالی است و این به معنای آن است که رگبار موشک‌های بالستیک ایران (اگر چه از دقت موشک‌های اسرائیلی برخوردار نیست) اولاً به عبور از سامانه گنبد آهنین و ثانیاً به وارد آمدن خسارت‌های مادی انسانی زیادی به اسرائیل منتهی خواهد شد. با وجود تمام مشکلات لجستیکی و نظامی بسیار جدی اما این گزینه با وجود خطرات فراوان آن همچنان روی میز قرار دارد.

 

2-4- حمله به نیروهای نیابتی ایران (حزب الله)

در 4 آگوست سال جاری دو موشک به مناطق باز اراضی اشغالی اصابت کرد که هیچ خسارتی جز بروز چند آتش سوزی در پی نداشت. ارتش اسرائیل نیز با بمباران توپخانه‌ای برخی اراضی لبنان به این اقدام واکنش نشان داد. حزب الله مسئولیت این عملیات را بر عهده نگرفت و تقریباً همه اعتقاد داشتند که درگیری در همین حد به پایان رسیده است.

یک روز بعد هواپیماهای اسرائیل جنوب لبنان را برای اولین بار پس از جنگ 2006 بمباران کردند. حزب الله نیز در واکنش به این اقدام 19 موشک به اراضی اشغالی شلیک کرد. سرتیپ ران کوشاف از انهدام 10 موشک از مجموع 19 موشک شلیک شده خبر داد. وی افزود 3 موشک به اهداف خود نرسیده و 6 موشک نیز در مناطق باز هاردوف سقوط کرده‌اند. این افسر ارشد ارتش اسرائیل تاکید کرد اسرائیل و حزب الله به دنبال تنش آفرینی و درگیری نیستند.

در 15 سال گذشته حملات گاه و بیگاه از جنوب لبنان علیه اسرائیل متوقف نشده و طرفین برای تثبیت قواعد درگیری و عدم وارد شدن به جنگی جدید در جنوب لبنان تلاش کرده‌اند. هر بار چند موشک به اراضی اسرائیلی شلیک شده و ارتش اسرائیل نیز با حملات توپخانه‌ای پاسخ داده و درگیری در همین حد پایان می‌یافت. اما در حادثه اخیر اسرائیل ابتدا با بمباران توپخانه‌ای و پس از آن با حمله هوایی به اراضی لبنان واکنش نشان داد. معتقدیم هدف ارتش اسرائیل از این اقدام آن بود که اگر روزی مجبور شود در واکنش به تحرکات تهران در آب‌های خلیج فارس و بهره برداری از اوضاع داخلی و نابودی اقتصاد لبنان پس از انفجار اخیر بندر بیروت به حزب الله حمله کند آیا این گروه از آمادگی لازم برای وارد شدن به یک درگیری جدید با اسرائیل برخوردار است؟

به نظر می‌رسد این عرصه نیز برای واکنش به اقدامات تهران مناسب نباشد زیرا حزب الله با شلیک حجم انبوهی از موشک به اراضی اشغالی واکنش نشان خواهد داد. حتی اگر این موشک‌ها در مناطق باز نیز سقوط کند اما چنین واکنشی از سوی اسرائیل بسیار جدی گرفته شده و طرفین با ارسال پیام‌هایی به یکدیگر بر عدم تمایل خود برای افزایش سطح درگیری تاکید خواهند کرد.

 

3-4- حمله به نیروهای ایران در سوریه

انتخاب این سناریو توسط اسرائیل از احتمال بیشتر و هزینه کمتری برخوردار است زیرا اسرائیل برای اولین بار به روشنی بیان کرد که علیه ایران در سوریه بیش از 200 حمله انجام داده است. اما با تغییر معادله ایران و وارد آوردن تلفات جانی به پرسنل کشتی مرسر استیریت به نظر می‌رسد که هر گونه تحمیل تلفات جانی به ایران در سوریه با واکنش متقابل این کشور در آب‌های خلیج فارس مواجه خواهد شد. نتیجه چنین معادله‌ای تاثیر کاملاً واضح آن بر آزادی تردد کشتی‌های تجاری اسرائیلی و از دست دادن بازاری تازه تاسیس امارات است. طبیعتاً در چنین شرایطی قواعد جنگ در سایه ایران و اسرائیل در چارچوب اقدام – اقدام متقابل بدون نزدیک شدن به گزینه جنگ مستقیم و گسترده ادامه پیدا خواهد کرد.

 

4-4- حمله سایبری به زیرساخت‌های ایران

این سناریویی است که اسرائیل پس از شکست در ایجاد اجماع بین المللی برای ضرورت واکنش به ایران تمایل زیاد به استفاده از آن دارد. اسرائیل سابقه‌ای طولانی در توسعه ظرفیت‌های سایبری و حمله‌هایی از این دست به زیرساخت‌های ایران دارد. ایران با استفاده از این گزینه برق سانتریفیوژهای تاسیسات هسته‌ای نطنز را قطع کرد. همچنین عملیات سایبری علیه بندر شهید رجایی بندر عباس که بزرگترین بندر ایران است و بیش از 60 درصد تجارت این کشور از آن انجام می‌شود دیگر نمونه استفاده اسرائیل از حملات سایبری است. البته باید پیامدهای چنین حملاتی را نیز یادآور شد چرا که ایران نیز اقدام به انجام ضد حمله سایبری می‌نماید. زیرا این اعتقاد وجود دارد که ایران طی حملات سایبری برخی اهداف و زیرساخت‌های اسرائیل مانند تاسیسات بهداشتی، شبکه توزیع آب و تاسیسات نظامی را هدف قرار داده است. اسرائیل به خوبی می‌داند که هر چقدر در زمینه فناوری توسعه یافته باشد اما نمی‌تواند از تاسیسات خود در برابر حملات سایبری به طور 100 درصد حفاظت کند.

 

خلاصه و نتایج

حمله به کشتی اسرائیلی مرسر استریت تحولی خطرناک در معادله درگیری و جنگ در سایه ایران و اسرائیل به شمار می‌رود. اسرائیل برای بهره برداری از این حمله جهت ایجاد یک اجماع بین المللی علیه ایران تلاش کرد. همچنین برخی کشورهای و در رأس آنها آمریکا تلویحاً بر واکنش گروهی به ایران تاکید کردند که شاید مهمترین اظهارات در این خصوص واکنش گروهی ناتو و گروه هفت باشد.

با این حال این اظهارات تنها در چارچوب تهدید یا تلاش برای فشار به تهران جهت بازگشت به مذاکرات وین باقی مانده و فراتر از آن نرفت چرا که هیچ تمایل بین المللی برای واکنش نظامی به ایران وجود ندارد. از لحاظ منطق قوانین بین المللی واکنش گروهی به هیچ وجه به این معنا نیست که کشتی‌های تجاری ایران را هدف قرار داده شود زیرا این اقدام به خودی خود نقض قوانین بین المللی آزادی تجارت دریایی و کشتیرانی در آب‌های بین المللی است (حتی اگر چنین اقدامی در واکنش به عملیات نظامی پیشین و با شعار مقابله به مثل انجام شود). با توجه به این مسئله و تمایل به بازگشت ایران به میز مذاکرات، آمریکا از زبان وزیر خارجه خود از چراغ سبز به اسرائیل برای واکنش به تهران خبر داد. لذا هم اکنون توپ در زمین اسرائیل بوده که البته با مشکلات و موانع ذیل مواجه است:

1- مشکلات لجستیکی انجام عملیات نظامی مستقیم علیه ایران.

2- دولت جدید در ایران شکل گرفته که در سیطره کامل اصولگرایان قرار داشته و آنها هم اکنون بر تمام ارکان قدرت ایران تسلط دارند.

3- ساختار کابینه و وزرای انتخابی رئیسی دارای گرایش امنیتی بوده و بیشتر آنها نسبت به تحریم‌های آمریکا کاملاً بی توجه هستند چرا که در این لیست مجموعه‌ای از نظامیان یا افراد موجود در لیست‌های تحریمی آمریکا (احمد وحیدی وزیر کشور و عزت الله ضرغامی وزیر گردشگری) حضور دارند.

4- حزب الله (به عنوان دست راست ایران) آمادگی خود برای جنگی جدید بدون توجه به مشکلات داخلی آن را نشان داده است.

5- خاورمیانه دیگر در استراتژی کلان آمریکا از اهمیت بالایی برخوردار نبوده چرا که این کشور امروز خطر بزرگ را در چین مشاهده کرده و عقب نشینی به دریای جنوبی چین را ضروری می‌داند.

تمام این موارد گزینه‌های واکنش اسرائیل برای حمله هوایی در سوریه علیه مواضع ایران یا حملات سایبری به زیرساخت‌های این کشور را محدود کرده است. این به معنای بازگشت به خانه اول (که منظور ما همان جنگ در سایه است) و خلق معادله جدید توسط ایران است، معادله‌ای که بر هدف قرار دادن نیروی انسانی در برابر هر گونه عملیات نظامی اسرائیل در آینده مبتنی خواهد بود..

 

منبع: مرکز الجزیره للدراسات

لینک کوتاه:

کپی شد