رژیم صهیونیستی موجودیت خود را به اصولی گره زده که گذر زمان عامل فروریختن آنها خواهد بود.
ایده صهیونیزم محصول قرن نوزدهم و ناشی از نوعی برداشت سیاسی از مذهب یهود بوده که به تدریج و با حمایتهای دول غربی در قرن بیستم توانست با ایجاد یک گفتمان مشترک، افکار عمومی یهودیان را به سمت سرزمین فلسطین جلب نماید و با دادن وعده آرامش به یهودیان مهاجر در سرزمین تعیین شده، ایده فراسرزمینی نیل تا فرات را نیز مطرح نمود.
اما این اجتماع چندپاره پس از اشغال فلسطین با چالشهای مختلفی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، جمعیتی، استراتژیک و بالاخره فکری، هویتی و گفتمانی مواجه شده است.
ایده «فروپاشی از درون» که در آراء و نظرات طیف وسیعی از اندیشمندان غربی و اسلامی و حتی شخصیتها و صاحبنظران یهودی در خصوص آینده رژیم صهیونیستی مطرح میشود به مقوله تهدیدهایی اشاره دارد که از درون بقای این رژیم را تهدید میکنند. چیزی شبیه «افول موریانهای» که مفهوم آن برای آمریکا هم مطرح است: یعنی ضعیف و پوک شدن ساختارهای اقتصادی و سیاسی نظامی که از بیرون هنوز سالم به نظر میرسد.
در سالهای گذشته واقعیتهای موجود در اطراف سرزمین اشغالی و اوجگیری تحرکات و اندیشه مقاومت، به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کاتالیزوری برای تسریع فروپاشی رژیم در نظر گرفته شده است.
در این نوشتار قصد داریم به آراء و نظرات صاحبنظران کشورهای منطقه در خصوص تهدیداتی که درون رژیم صهیونیستی را در برگرفته و آن را در شرایط افول قرار داده است، بپردازیم.
فرسایش نظام اجتماعی
دکتر مصطفی محمود، نویسنده شهیر مصری در کتابی به نام «اسرائیل..ابتدا و پایان» مینویسد: ایجاد یک هویت واحد به نام «اسرائیلی» در میان مهاجرانی که از کشورهای مختلف به فلسطین کشانده شده بودند، دغدغه ابتدا تا کنون سردمداران صهیونیست بوده است. در خلال سدههای اخیر تفکری سیاسی و در عین حال غیرمذهبی با رویکردی ابزارگونه به مذهب یهود، اندیشهای در تضاد با اعتقاد سنتی یهودیت مبنی بر اقامه دولت یهودی و بازگشت به سرزمین مقدس، پیش از ظهور ماشیاح نجات-بخش، را مطرح نمود. نظریه پردازان این نهضت با طرح ایده صهیونیزم به عنوان گفتمان پیشنهادی خود برای ایجاد تهییج عمومی در جوامع پراکنده یهودیان سراسر جهان، حکمرانی قوم یهود در سرزمین موعود را برای تحقق وعده الهی اعلام نمودند. ایدهای که در بعد سرزمینی آرمان اسرائیل بزرگ را زمینهساز بازگشت به دوران عظمت تاریخی این قوم تلقی نموده و تشکیل دولت یهودی را عاملی وحدتبخش و رافع سرگشتگی و آوارگی قوم یهود، ارزیابی نمود. (إسرائیل.. البدایة و النهایة. صفحه ۶۱ و ۶۲)
در این میان این ایده با مخالفت برخی متفکران یهودی و علمای مذهبی و ارتدوکس سنتی همراه شد و آنان تشکیل دولت یهودی را بر خلاف وعده الهی پنداشته و تشکیل آن را به ظهور مسیح مشروط کردند؛ با این حال، ایده صهیونیزم توانست به گفتمان مسلط تبدیل شود که در چهارم می ۱۹۴۸ در قالب دولت اسرائیل تجلی یافت و توانست با تبلیغات فراوان و حمایت بی دریغ استعمار افکار عمومی یهودیان را به این اقدام قانع نماید. آن هم در شرایطی که دول اروپایی به دنبال راهی برای خلاصی از جمعیت یهودیان خود بودند و کجا بهتر از فلسطین و غرب آسیا که بخش اعظم پتانسیل و فرصتهای رشد مسلمانان را به خود منعطف سازد.
سردمداران صهیونیست در خلال سدههای اخیر تفکری سیاسی با رویکردی ابزارگونه به یهود، اندیشهای در تضاد با اعتقاد سنتی یهودیت مطرح نمودند.
دکتر عبدالوهاب المسیری نویسنده مصری دانشنامه «یهود، یهودیت و صهیونیزم» در کتابی به نام «فروپاشی اسرائیل از درون» معتقد است که فرسایش سیستم اجتماعی رژیم صهیونیستی یکی از مهمترین جنبههای فروپاشی این رژیم است. به گفته او اصطلاح «ذوب» تعریف شده توسط «دیوید بن گورین» بنیانگذار رژیم صهیونیستی در به هم آمیختن جامعه صهیونیست و تبدیل آن به یک نظام ملی واحد به دور از هویت چندگانه که یهودیان از کشورهای مختلف با خود به همراه داشتند، ناکام ماند.
او در ادامه میافزاید: «این مفهوم نتوانست هویت ملی یکپارچهای که قرار بود برای یهودیانی که به اسرائیل میآیند ایجاد کند. همزمان مشکل ادغام اعراب ۴۸ و اقلیتها در جامعه اسرائیل وجود دارد و موجب شده تا در مجموعهای چند قطبیها و درگیریهای ایدئولوژیکی و قومی گرفتار آید.» (انهیار إسرائیل من الداخل. صفحه ۱۲)
بحران ملتسازی در سرزمین اشغالی، بیش از هر زمانی در درگیریهای میان اعراب و یهودیان در شهرهای ۱۹۴۸ در اردیبهشت ماه و همزمان با جنگ ۱۲ روزه غزه خود را نشان داد. به طوریکه دهها شهر و شهرک از جمله اللُّد، بت یم، یافا، عکا، الخلیل، قدس شرقی، حیفا، تل آویو، الرینه، شفاعمرو، الطیبه، عرعرة المثلث و طمره شاهد درگیریهای شدید میان مسلمانان و صهیونیستها بود. هر دو طرف بشدت یکدیگر را به باد کتک گرفته و در برخی شهرها مساجد و کنیسهها به آتش کشیده شد. این نابسامانی و زد و خورد شدید عربها و یهودیان شهرهای ۱۹۴۸، بیش از هر چیزی یک گزاره را فریاد میزد، گزارهای که برای مقامات و سران رژیم صهیونیستی به مثابه کابوس است. آن گزاره این است: «پروژه دولت- ملت سازی در قالب اسرائیل شکست خورده است». پروژه هویتسازی که دهههاست سران صهیونیست به دنبال جعل آن در سرزمین اشغالی هستند.
درگیریهای شدید در شهرهای ۱۹۴۸ به روشنی نشان داد که پروژه دولت- ملت سازی در قالب اسرائیل شکست خورده است
آشوب در شهرهای ۱۹۴۸ تا جایی پیش رفت که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر و «رووین ریولین» رئیس وقت رژیم صهیونیستی در سخنانی نگرانی خود را ابراز کردند. نتانیاهو در آن زمان در سخنانی گفت: «برای ما تهدیدی بزرگتر از این کشتار وجود ندارد. گزینهای جز بازگرداندن حاکمیت قانون و نظم از طریق زور نداریم. آنچه در شهرهای ما رخ میدهد، بسیار شبیه یک جنگ داخلی است که به زودی خطر موجودیتی برایمان خواهد داشت.» او پیش از آن نیز گفته بود که اسرائیل همزمان در دو جبهه یکی با غزه و دیگر در جبهه داخلی میجنگند.
«رووین ریولین» نیز گفته بود: «خطر جنگ داخلی بر موجودیت ما بسیار بیش از تمامی خطرهای خارجی است.»
آثار درگیریهای خیابانی در شهر عکا (خیابانی که نامش تساهل است!)
راستگرایی و انشقاق در جامعه صهیونیست
از دیگر عوامل تهدید یکپارچگی درونی در جامعه صهیونیستی، افزایش نفوذ و قدرت راستگراها در همه شئون رژیم صهیونیستی است.
از سال ۱۹۴۹ تاکنون احزاب چپگرا مجموعاً ۱۴ بار توانستهاند به قدرت رسیده و تشکیل کابینه دهند. در حالی که در تمام این سالها احزاب راستگرا (همگی به رهبری لیکود) صرفاً شش بار به قدرت رسیدهاند. بنابراین عمده حیات سیاسی رژیم صهیونیستی در دست چپگراها بوده است. بدین صورت که حزب چپگرای «ماپای» (بنیان اولیه حزب کارگر) اولین حزبی بود که در رژیم صهیونیستی به رهبری «دیوید بن گورین» تشکیل کابینه داد و چهار بار پشت سر هم توانست در رأس دولت باشد. پس از آن تا ۳۰ ژوئن ۱۹۷۷ که «مناخیم بگین» از حزب لیکود به قدرت رسید، تمامی دولتها در دست حزب کارگر بود. پس از آن تا سال ۲۰۰۹ نیز این حزب کارگر بود که اکثر کابینهها را میچید و حزب لیکود همانطور که گفته شد تنها شش بار توانست در رأس قدرت باشد. دو بار نیز حزب ائتلافی «کادیما» (جداشده از لیکود و ائتلاف کننده با چپها) موفق به چیدن کابینه شد.
اما از سال ۲۰۰۹، با استعفای «ایهود اولمرت» (از حزب کادیما) و ناتوانی «زیپی لیونی» (چپگرا و از حزب کادیما) در تشکیل دولت ائتلافی، با برگزاری انتخابات با اینکه حزب کادیما ۲۸ کرسی و حزب «لیکود» ۲۷ کرسی از آن خود کرده بودند، اما «شیمون پرز» رئیس رژیم صهیونیستی «بنیامین نتانیاهو» را مأمور تشکیل کابینه کرد و از آن زمان تا ۱۳ جولای ۲۰۲۱ او در این سمت ماند و پس از او نیز «نفتالی بنت» از حزب راست جدید قدرت را در دست گرفت.
سکانداری جریان راستگرا و رأیآوری این جریان در انتخابات، منطقاً حاصل این است که گرایش راست در جامعه صهیونیستی در دو دهه گذشته افزایش یافته است. افزایش تعداد یهودیان افراطی در سالهای گذشته مقامات اسرائیل را در خصوص انشقاق و چند پارگی در این رژیم نگران کرده است. یهودیان افراطی که حال جمعیت آنها در جامعه ۹ میلیونی اسرائیل به بیش از یک میلیون نفر رسیده است، تلاش دارند تمامی شئونات را در دست خود گرفته و اراده خود را خارج از روند قانونی بر دیگر ساکنان و سکولارها تحمیل کنند. از تعطیلی اجباری شنبهها تا وضع قوانین مورد نظر خود در امور خانواده و طلاق و ازدواج گرفته تا همپیمانی با احزاب برای حضور قدرتمند در صحنه سیاسی؛ به طوریکه در سالهای گذشته جامعه صهیونیستی بهتدریج از رنگ و بوی سکولاریسم دهههای پیش از قرن بیست و یکم فاصله گرفته است و چند دستگی در میان ساکنان سرزمین اشغالی و سرخوردگی در میان چپگرایان و سکولارها از حاکمیت روزافزون یهودیت افراطی افزایش یافته است.
یهودیان افراطی امتیازات ویژهای برای خود قائل هستند. درگیری یهودیان افراطی با مأموران در اعتراض به قانون سربازی اجباری.(دوم نوامبر ۲۰۱۸)
شبکهالجزیرهدر دسامبر ۲۰۱۷ برای اولین بار توانست وارد محله یهودیان افراطی در بیتالمقدس شود و گزارشی از نوع زندگی و عقاید آنها تهیه کند. در این مستند به نام «اسرائیل، فروپاشی از درون» خبرنگار با یهودیان افراطی و سکولارها به گفتوگو مینشیند و به خوبی دیده میشود که چگونه دو دستگی میان آنها افزایش یافته و افراطیها تا چه حد خود را محق دخالت در امور زندگی و روزمره دیگر گروههای اجتماعی میدانند.
براساس آمار منتشرشده از سوی این مؤسسه، ۹۲ درصد از یهودیهای افراطی، اسرائیل را جای مناسبی برای زندگی میدانند، اما این آمار برای سکولارها به ۶۵ درصد کاهش یافته است. در حیطه سوگیری سیاسی نیز ۸۴ درصد راستگراها به این سؤال پاسخ مثبت دادهاند، در حالی که تنها ۵۵ درصد چپگرایان گفتهاند که اسرائیل مکان مناسبی برای زندگی است.مرکز مطالعاتی دموکراسی در اسرائیل (IDI) از معتبرترین مراکز نظر سنجی در این رژیم است که در پایان سال ۲۰۲۰ با انتشار گزارشی حقایق قابل توجهی را از وضعیت ساکنان سرزمین اشغالی ارائه کرد.
منبع : فارس ، 22/11/1400