در ابتدا باید یادآور شویم که مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی حدود 8 سال پیش در آستانه اتخاذ تصمیم حمله به تاسیسات هستهای ایران به طور یکجانبه بودند اما مقامات امنیتی و نظامی این رژیم با این مساله مخالفت کردند
بسیاری از محافل سیاسی و رسانهای گفتهاند که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا قبل از ترک کاخ سفید و تحویل قدرت به جو بایدن رئیس جمهور منتخب درصدد انجام عملیات نظامی علیه ایران است که البته پس از تغییر وزیر دفاع آمریکا، این سناریو بیش از پیش تقویت شد و پس از آن نیز مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا سفرهای خود را به منطقه آغاز کرد و برخی پایگاههای نظامی این کشور در منطقه نیز تقویت شده و شاهد تحرکاتی بوده است.
رویکرد دولت کنونی آمریکا نشأت گرفته از این باور و اعتقاد است که سیاستهای این کشور طی سالهای اخیر نتایج خوبی در رابطه با فشار بر ایران در پی داشته است و توانسته حلقه محاصره این کشور را تنگتر کرده و تاثیر زیادی بر اقتصاد آن داشته باشد و به باور ترامپ، اگر او پیروز انتخابات میشد استراتژی فشار حداکثری نتیجهبخش میبود اما جایگزین او در کاخ سفید (بایدن) که به نظر میرسد در مسیر بازگشت به برجام گام بردارد، موجب شده تا ترامپ با عملیات نظامی علیه ایران که ممکن است راه حلی پیشدستانه برای سیاستهای بایدن و شیوه کار او باشد، به فکر اطمینانبخشی به همپیمانان عرب خود باشد.
مسئولان ارشد اسرائیلی گفتهاند که طی هفتههای اخیر به ارتش رژیم صهیونیستی دستور داده شده تا خود را برای احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران قبل از پایان دوره ریاست جمهوری ترامپ آمده کند. به گفته این مسئولان، این دستورات با استناد به اطلاعات یا اشاره قبلی دولت کنونی آمریکا صادر نشده، بلکه صرفا ناشی از این پیشبینی است که اوضاع جاری تا زمان برگزاری مراسم تحلیف بایدن در 20 ژانویه، بسیار حساس و مهم خواهد بود، زیرا دشمن صهیونیستی نگران هرگونه پاسخ به حمله نظامی احتمالی به ایران است.
دشمن صهیونیستی خوب میداند که اگر آمریکا تصمیم به حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران بگیرد، از قبل این رژیم را در جریان قرار خواهد داد اما سوال اینجاست که آیا این رژیم موافق حمله نظامی به ایران در این بازه زمانی است؟ در رابطه با موضع رژیم صهیونیستی باید گفت که لازم است به یاد بیاوریم مقامات سیاسی اسرائیلی 8 سال پیش از ترس مواضع دولت آمریکا تحت ریاست جمهوری باراک اوباما، در آستانه اتخاذ تصمیم حمله به تاسیسات هستهای ایران به طور یکجانبه بودند اما مقامات سیاسی و نظامی این رژیم ـ اعم از مسئولان موساد یا شاباک ـ مخالف چنین اقدامی بودند و موفق شدند جلوی آن را بگیرند.
به اعتقاد بنده (نویسنده)، موضع نتانیاهو در وضعیت فعلی نسبت به قبل تغییری نکرده است، اما او از پاسخ ایران و همپیمانانش به ویژه حزب الله لبنان وحشت دارد، زیرا اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی به او اجازه نخواهد داد که وارد اینگونه ماجراجوییهایی شود، کما اینکه اوضاع سیاسی این رژیم در نتیجه اختلافات شدید بین طرفین ائتلاف دولتی چندان مناسب نیست و احتمال انحلال کنست و برگزاری انتخابات زودهنگام بیش از پیش مطرح است و در کنار آن این رژیم با بحرانهایی داخلی نیز در نتیجه شیوع کرونا و پیامدهای اقتصادی آن مواجه است.
اما محافل اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی طبق اهداف معینی که دارند، مدعی هستند که ایران حدود یک سال زمان نیاز دارد که موفق به تولید یک بمب اتم شود و این محافل گزینههای عملیاتی و اطلاعاتی را بر گزینه حمله مستقیم نظامی ترجیح می دهند، زیرا هزینه کمتری در پی دارد و در این صورت احتمال ورود به رویارویی مستقیم با ایران نیز کمتر است و علاوه بر این، محافل اطلاعاتی و نظامی اسرائیلی، تجربههای موفقیتآمیزی در این زمینه از طریق ترور شماری از دانشمندان هستهای ایرانی در گذشته دارند و توانستهاند تا از طریق حملات سایبری برنامه هستهای این کشور را با خلل و وقفه مواجه کنند.
به همین خاطر، محافل صهیونیستی طی روزهای آینده تشویق به عملیات نظامی علیه ایران نخواهند کرد، مگر در صورتی که دشمن صهیونیستی تضمین کند که پاسخی از سوی جبهههای متعدد به آن داده نشود و مراکز وابسته به موساد و فرماندهی ارتش صهیونیستی ترجیح دهند که برنامه هستهای ایران را از طریق یک عملیات اطلاعاتی که رد پای این رژیم در آن دیده نشود، متوقف کنند. این محافل بر این باورند تا زمانی که گزینههای دیگر قادر به تحقق این هدف باشد، سخن گفتن از عملیات نظامی علیه ایران زود خواهد بود.
رژیم صهیونیستی از هرگونه اقدامی که خطری را متوجه این رژیم نکند، همانند ترور سردار قاسم سلیمانی، حمایت میکند و با این وجود به دیگر گزینههایی نیز که برای این رژیم اولویت بیشتری دارد، پایبند خواهد بود و به اعتقاد نویسنده و با وجود تمامی برآوردهای محافل سیاسی و رسانهای، اقدام آمریکا به عملیات نظامی گسترده علیه ایران بعید به نظر میرسد.
