اکنون لازم است که در قضیه مبادله اسرای فلسطینی در مقابل آزادی نظامی اسیر صهیونیست ها گلعاد شالیت ، شرط جدیدی به شروط گذشته افزوده و نام محمود عباس نیز در فهرست اسرای فلسطینی گنجانده شود زیرا وی بعد از امضای توافق نامه صنعا با اظهارات خود ثابت کرده است که در اسارت صهیونیست ها و آمریکاییان قرار دارد و در مورد مذاکره ملی با حماس هیچ گونه اختیاری از خود ندارد و دیگران به جای او تصمیم می گیرند.
این موضوع در مجادله میان نمر حماد مشاور سیاسی عباس و عزام الاحمد رییس هیئت اعزامی فتح به یمن کاملا آشکار شده است . عزام در مقابل این اتهام که وی عباس را در جریان و محتوای مذاکرات قرار نداده است؛ به صراحت اعلام می کند که من دایما با عباس حتی قبل از امضای توافق نامه در تماس بوده ام و وی را در چارچوب و جریان مذاکرات قرار داده ام . اکنون بسیار شک و سوال برانگیز است که چرا عباس این توافق را که به نفع ملت فلسطین است؛ نمی پذیرد .
قراین و شواهد این گونه نشان می دهد که ریاست تشکیلات خودگردان به طور کامل تحت تسلط اسراییل قرار دارد و اراده ای از خود ندارد و ناتوان تر از آن است که بتواند از منافع ملی فلسطینیان دفاع کند بلکه کاملا برعکس قضیه عمل می کند و مدافع اهداف و خواسته های اشغالگران است و این بار این موضوع با سیل تهدیدات و انتقادات سیاستمداران اسراییلی علیه عباس بیش از هر زمان دیگری برای عموم مردم آشکار شده و کوچک ترین شک و تردید ی را برای انسان های واقع بین باقی نگذاشته است.
صهیونیست ها آشکارا عباس را تهدید کردند که اگر وی با حماس حکومت وحدت ملی تشکیل دهد؛ مذاکراتشان را با تشکیلات رام الله قطع خواهند کرد و این دلیل آشکار دیگری است که اشغالگران از این مذاکرات به عنوان اهرم فشار و باج خواهی استفاده می کنند. عباس اگر گمان می کند که ملت فلسطین از میزان آزادی عمل و اراده وی بی خبر هستند و این ملت می پندارد که وی براساس مصالح و منافع ملی گام برمی دارد؛ به یقین دچار توهم شده است.
تشکیلات خود گردان اکنون از در حال فروپاشی است و عاطل و باطل مانده است و نمی تواند کاری از پیش ببرد زیرا از استمرار استراتژی و تحقق اهداف و خواسته های اسراییل ناتوان مانده و نتوانسته است نیروهای مقاومت را که در وجود جنبش هایی چون حماس و جهاد اسلامی تبلور یافته است؛ نابود سازد. تشکیلات خودگردان اگر تفکر و اندیشه درستی در سر داشت به نمایندگی از اشغالگران مبارزه با مقاومت فلسطینیان را نمی پذیرفت زیرا اسراییل که به مراتب قوی تر از تشکیلات است؛ نتوانست مقاومت را نابود کند و این موجودیت متزلزل و بی اراده چگونه می تواند از عهده چنین ماموریت مهمی برآید . اسراییل نیز به این امر واقف است و بارها اعلام کرده است که تشکیلات رام الله در مقابل نابودی مقاومت کاری از پیش نبرده است ولی راه کم خطری را دنبال می کند و آن سر مار به آستین دشمن کوفتن است.
تشکیلات رام الله نه تنها نتوانست؛ نیروهای مقاومت را نابود کند بلکه سیطره خود بر نوار غزه را نیز به دلیل عدم اقناع مردم در مورد امتیازدهی به اشغالگران و پذیرش ماموریت های امنیتی از سوی آنان از دست داد.
اوضاع کنونی تشکیلات در کرانه باختری مانند وضعیت آن قبل از فرار از نوارغزه به دلایل فساد رهبران و تشکیلات اداری آن است و ما اکنون شاهد غوطه وری رهبران این تشکیلات یکی پس از دیگری در فساد هستیم؛ همان گونه که قبلا این ماجراها برای رهبرانش از جمله محمد دحلان و رشید ابوشباک و ابوعلی شاهین غیره در نوار غزه اتفاق افتاد؛ اکنون این سریال در رام الله تکرار می شود و افرادی مانند روحی فتوح و احمد قریع و محمود عباس در فساد غرق می شوند و با دلیل و سند ثابت شده است که عباس در فساد مالی و چپاول و دست اندازی به اموال ملت فلسطین دست داشته است و با پرداختن پول و رشوه توانسته است مانع از تحت تعقیب قرار گرفتن برادرش از سوی سرویس های امنیتی اردن شود .
برادر عباس در قضیه فساد مالی دست داشت که پس از افشای آن زلزله ای در جامعه اردن روی داد و به دنبال آن رییس کل سازمان اطلاعات اردن ، سمیح البطیخی بر کنار گردید.
رفتن هیئت فتح به یمن نیز با موافقت اسراییل صورت گرفته است زیرا اسراییل انتظار داشت با انعقاد این توافق جنبش مقاومت اسلامی حماس نابود و یا دست کم از فعالیت سیاسی محروم شود و دلیل آشکار این ادعا با نگاهی به گزارش روزنامه معاریو اسراییل در روز یک شنبه گذشته کاملا مشهود است . این روزنامه به نقل از یک مقام سیاسی مسئول که وی را بلند پایه معرفی کرده ؛ آورده است : اگر مذاکرات فتح و حماس به پایان دادن به حکومت حماس منجر شود این اقدام مثبت و خوشایندی خواهد بود ولی اگر ابومازن به حکومت وحدت ملی با مشارکت حماس روی آورد ؛ اسراییل مذاکرات صلح دایمی با تشکیلات خودگردان را متوقف خواهد کرد.
ما حقیقتا نمی دانیم که مذاکرات با اشغالگران تاکنون جز این که موجب گسترش شهرک سازی و نادیده گرفتن حقوق ملت فلسطین شده ؛ چه سودی داشته است . از همه خطرناکتر این که این مذاکرات فعالیت های ملی فلسطینی را مختل و کانون های فسادی را ایجاد کرده است که تمامی منافع فلسطینیان را نادیده می گیرد و خون پاک و مقدس شهیدان طول تاریخ این سرزمین از دوران استعماری انگلیس گرفته تا دوران اشغالگری صهیونیست ها را زیر پا می گذارد.
من تصور می کنم که جنبش حماس از تمامی کسانی که در عرصه آزادی اسرا فعالیت می کنند؛ خواهد خواست تا رییس تشکیلات فلسطینی ، محمود عباس را نیز از چنگال اسارت صهیونیست ها آزاد کنند و به او کمک نمایند تا بتواند بدون ترس و واهمه نظرات خود را بیان کند؛ زیرا وی اکنون اسیر است و از نظر قانونی انسان اسیر نمی تواند حکومت را اداره کند زیرا حکومت آزادی حاکم را می طلبد.
