به نظر می رسد که این روزها بعضی گروه های فلسطینی در سیاره ای دیگر از سیاره ما زندگی می کنند و خورشید دیگری غیر از خورشید ما را می بینند و انرژی و پویایی خود را از خورشیدهای دور دست می گیرند، زیرا تعدادی گروه های ملی ما از همان نخستین ساعات برقراری آتش بس در نوار غزه از هیچ تلاشی برای انتقاد از این آتش بس و زیر سوال بردن آن فرو نگذاردند سپس از طریق رسانه ها به این اقدامات ادامه دادند و رنج و محنت های ملت فلسطین را نادیده انگاشتند و به کلی فراموش کردند که اوضاع معیشتی شهروندان در نوار غزه به حد یک فاجعه غیر قابل تحمل رسیده است و علت این مساله فقط به پیروزی جنبش مقاومت اسلامی حماس در انتخابات مجلس قانونگذاری فلسطین بر نمی گردد، بلکه به خاطر محاصره جائرانه نوار غزه است که “اسراییل” با حمایت رژیم های عربی و همکاری این گروه ها از طریق سکوت مرگبارشان این محاصره را بر نوار غزه تحمیل کرده است و اکنون این گروه ها شاهد تشدید بحران شهروندان فلسطینی در نوار غزه است و از بحران جنبش حماس به عنوان رقیب سیاسی شان لذت می برند.
رژیم صهیونیستی از طریق میانجی مصر از همان بدو طرح آتش بس بر عدم گشودن گذرگاه ها و لغو محاصره نوار غزه پافشاری کرد، زیرا که از شرایط بحرانی کنونی شهروندان ساکن نوار غزه به خوبی اطلاع دارد و امیدوار است که این وضعیت بحرانی زمینه ساز قیام توده فلسطینیان علیه جنبش مقاومت اسلامی حماس شود. همگان شاهد هستند که حماس با این خواسته صهیونیستی مخالفت کرد و خواسته قانونی و به حق خودش را بر کسی قبول نشاند، ولی به نظر می رسد که برخی فلسطینیان دوست دارند آتش بس در قبال توف جنایات اسراییل علیه ملت فلسطین صورت بگیرد تا حماس بتواند دستاوردهای اقتصادی را رقم بزند.
یکی دیگر از محورهای اختلافی این آتش بس این بود که این آتش بس شامل کرانه باختری نیز باشد که اینجا این سوال را مطرح می کنم زمانی که تمامی گروه های فلسطینی با آتش بس در غزه بدون برقراری آن در کرانه باختری موافقت کردند مگر نمی دانستند که رژیم صهیونیستی به روند قلع و قمع و اقدامات تروریستی اش در کرانه باختری شدت خواهد بخشید حال آنکه قتل عام رسم دیرینه اسراییل است. مطمئنا همگان می دانستند پس چرا این گروه ها با این آتش بس موافقت کردند؟
خودروهای صهیونیستی همچنان در خیابان های شهرها و روستاها و اردوگاه های فلسطینی کرانه باختی گشت می زنند. باید روند مقاومت اوج بگیرد و اگر اسراییل اعضا و فعالان و مبارزان حماس را بازداشت می کند و با همکاری سرویس های امنیتی محمود عباس آنان را تحت تعقیب و آماج اقدامات سرکوبگرانه قرار می دهند پس چرا گروه های مبارز فلسطینی در قبال این جنایات واکنشی نمی دهند؛ گروه هایی که دوران طلایی و اقتدار خود را در غزه در سایه امنیتی که حماس آن را ایجاد کرده است پشت سر می گذارند. این گروه ها خوب می دانند که رژیم صهیونیستی قبل از هدف قرار دادن یکی از اعضای آنها هزار بار فکر می کند تا بار دیگر با حماس مستقیما وارد نبرد نشوند. زمانی که گروه های ملی دیدند آتش بس یک دستاور صرف حماس است از این رو به مخالفت با آن برخاستند و اکنون از شما می پرسیم مگر شما نمی دانید که ملت فلسطین در غزه دارو و غذا ندارند و دوستانشان آنان را به فراموشی سپرده اند؟بی تردید جواب شما مثبت است. برخی از آنانی که ادعای دانایی و زیرکی دارند این روزها حماس را به سرویس های امنیتی منحل شده تشبیه می کنند، البته به گواه دوستان و دشمنان سرویس های امنیتی منحل شده با رژیم صهیونیستی همدستی می کردند و پرچم مخالفت با مقاومت را برافراشته بودند تا جریان سازشکار اسلو بتواند توافقنامه های شوم خود را اجرایی کند، توافقنامه هایی که مقدسات و حق بازگشت آوارگان فلسطین به دیارشان را نادیده انگاشته است.
باید به این نکته اذعان کرد که میان سرویس های امنیتی همدست با رژیم اشغالگر قدس و انسان های شریف که روح و جانشان را فدای وطن می کنند و با دشمن صهیونیستی به مبارزه بر می خیزند و بر مواضع و اصول و آرمانشان پافشاری می کنند، تفاوت آشکاری وجود دارد.
در پایان از تمامی گروه های ملی فلسطین تقاضا دارم تا علل احساس راحتی مردم نوار غزه و احساس امنیت آنان را بررسی کنند و در مواضع شان که بیشتر مبتنی بر جدال های سیاسی و نگرش حزبی کوته بینانه و میان تهی از مصالح عالی فلسطین است، تجدید نظر کنند.