دوشنبه 20/ژانویه/2025

درباره پزشک فلسطینی به نام حسام ابو صفیه

دوشنبه 6-ژانویه-2025

چه چیزی باعث می شود تصویر حسام ابو صفیه پزشک فلسطینی در حالی که بر روی ویرانه های بیمارستان کمال عدوان در شمال نوار غزه به سمت دو تانک صهیونیستی حرکت می کند، تا این حد نمادین شود؟ آیا عناصر تراژدیک انسانی که می توانند از تمامی مرزهای زمانی و مکانی فراتر بروند، عامل این تأثیر هستند؟ یا عناصر زمانی و مکانی معینی باعث شده است که این تصویر بیشتر مورد توجه قرار گرفته و به آینه تمام نمای حماسه غزه ای ها و بیانگر اوضاع اراضی اشغالی فلسطین در اواخر دسامبر 2024 تبدیل شود؟

بی شک، برخی ابعاد این پاسخ در جامعیت همه این عناصر؛ اعم از زمان و مکان و حتی فراتر از زمان و مکان نهفته است؛ چرا که لحظه ای فوق العاده دردناک در فلسطین و جهان را به تصویر می کشد که در آن پزشکی پس از تخریب بیمارستان تحت مدیریتش و کشته یا آواره شدن کارکنان و مجروحان بستری در آن بیرون می آید و با لباس سفید به سمت وحشی های تا بن دندان مسلح و مجهز به انواع خودروهای مرگبار حرکت می کند که بر روی انبوهی از نخاله ها قرار گرفته اند.

شاید دقت بیشتر در این تصویر، جزئیات بیشتری را آشکار کند که به درک جواب سوال بالایی کمک می کند و یکی از آنها این است که قهرمانی که پشت به تصویر دیده می شود و از میان آوارها بیرون آمده و در مسیری خلاف آن مسیری که انتظار می رود راه نجات و رهایی شخص او باشد، حرکت می کند. او در وسط خرابه های منازل و تکه های خودروها و اتاق های بیمارستان و تجهیزات شکسته شده و تکه شیشه ها و برخی لباس های آویزان از بالکن ها به سمت دو تانک ارتش صهیونیست که در سمت چپ وی قرار گرفته اند، حرکت می کند. آثار خیلی کمی از تانک نزدیک تر دیده می شود که اشعه های خورشید در نتیجه خلأی که به احتمال زیاد به خاطر تخریب های صورت گرفته در وسط دو ساختمان بر روی این تانک می تابند، آنرا نمایان می کنند، اما تانک دوم حجم بزرگتری دارد و آشکارتر به چشم می خورد و به نظر می رسد که تجاوز بیشتری در محلی که ورودی و خروجی آن تقریبا مسدود شده، ایجاد کرده است.

حسام ابو صفیه با روپوش سفید و هویت فلسطینی اش به سمت دو تانک صهیونیستی می رود و «مهند المقید» عکاس فلسطینی آخرین قدم های وی در این موقعیت آخرالزمانی را به تصویر می کشد تا بر نجات موقتی وی مهر تایید زده و چهره قاتلان و زندانبانان وی را بهتر و بیشتر به تصویر بکشد…

بعد نمادین این تصویر همان داستان و جزئیاتش است. داستان پزشک و بیمارستانش و داستان دو تانک و خرابی هایی که وحشیگری سرنشینانش به بار آورده است. بعد نمادین آن در عدم وجود هر گونه زیبایی و جستجوی همیشگی توازن نور یا هندسی یا ارتباط با لحظه غیر قابل تکرار در تصاویر «ماندگار» است.

تصویر ابوصفیه با وجود اینکه به شکل ناگهانی گرفته شده است، به نظر می رسد که هیچ ارتباطی با توازن ها و لحظه تصویربرداری که می توانست دست کم به تعداد تعداد قدم های این پزشک که با آرامش از میان آوارها به سمت عاملان بازداشتش حرکت می کرد، تکرار شود، ندارد.

لنز دوربین این عکاس که سعی داشت با زوم کردن روی صحنه، سندی را ثبت و ضبط کند که به نظرش با ثبت هویت جنایتکاران، از یک پزشک حمایت می کرد، باعث شد کیفیت عکس پایین بیاید و تناقض آشکار میان وجود عناصر مرگبار در تمامی گوشه های عکس و لباس سفید در وسط آن گویای خیلی چیزها برای ما باشد و به ما بگوید که چطور یک پزشک تا آخرین لحظه برای نجات جان مجروحانی که به شکل معجزه واری به بیمارستان وی انتقال داده شده اند، تلاش کرده است و اینکه چطور یک فلسطینی اهل غزه در برابر متجاوزان و جنگ نسل کشی که از 15 ماه قبل آغاز کرده اند، ایستاده است و سینه بی دفاع خود را بر روی آوارها سپر گلوله های توپخانه دشمن کرده است.

بعد نمادین این تصویر مطمئنا مربوط به سوال هایی است که درباره لحظات قبل و بعد از گرفته شدن این تصویر مطرح می شود. از آغاز داستان، داستان بیمارستانی که از نام کمال عدوان گذاشته شده بر روی این بیمارستان گرفته می شود؛ نام فرمانده فلسطینی که سازمان جاسوسی موساد رژیم صهیونیستی در سال 1973 در بیروت (به همراه کمال ناصر و ابو یوسف نجار در جریان عملیاتی به رهبری ایهود باراک) به شهادت رساند تا نام وی بر روی مرکز درمانی و موسسه نجات جان و حافظه و دفاع از آن در نوار غزه گذاشته شود. داستان پزشکی که در اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه به دنیا آمد؛ پس از آنکه خانواده اش در اثر فاجعه اشغال فلسطین از منطقه عسقلان کوچانده شدند، اما او درس خواند و پزشک شد و در میان نزدیکان و دوستانش زندگی کرد و مدیریت بیمارستان را بر عهده گرفت و با وجود محاصره و حملات جنگنده ها و کشتار وحشیانه پسرش در حمله دو ماه قبل از تاریخ گرفته شدن عکس تاریخی به فعالیتش ادامه داد.

در نهایت، بعد نمادین این تصویر مربوط به زمان طولانی آن است و اینکه داستان آن قبل از لحظه گرفته شدن آغاز می شود؛ همان طوری که پس از گرفته شدن آن هم داستانی شروع می شود که سوال ها و گمانه زنی های متعددی را ایجاد می کند. قبل از اینکه داخل یکی از تانک ها ناپدید شود، چند گام اضافی برمی دارد؟ و پس از بازداشت یا ربوده شدنش چه اتفاقی برایش می افتد و جنایتکاران او را به کجا می برند؟ برای اطلاع از سرنوشت او و اعمال فشار برای آزادیش چه کار می توان کرد؟ چه اتفاقی برای دیگر اعضای کادر درمان بیمارستان کمال عدوان افتاده است؟ سرنوشت دهها مجروحی که در آنجا بودند و مجبور به ترک آنجا شدند، چه شده است؟ آیا همان راه را رفته و از جلوی تانک ها رد شده اند؟ آیا بازداشت شده و سرم ها از دستان شان کشیده شده است؟ صاحبان «روپوش های سفید» در سراسر جهان چرا هیچ حرکتی انجام نمی دهند؛ در حالی که می بینند که یکی از هم لباس هایشان به سمت لوله های خودروهای جنگی حرکت می کند که قبلا بیمارستانش را تخریب کرده است؟

این تصویر نمادین، تابلوی سرگذشت دیروز و امروز و فردای غزه است. این عکس گروهی از انسان هاست که یک فرد بی پناه که شغلش درمان مردم و به تأخیر انداختن لحظه مرگی است که تانک ها با تخریب دیوارها و تخت ها و اتاق های عملیات شاهد درد و رنج ها و اشک ها و لبخندها و بسته شدن چشم ها و نجات و بازیابی زندگی می خواستند رقم بزنند.

این تصویری از جهان امروز ماست. تصویر خرابی و لالی و ترس از تانک ها و چشم کشیدن از پزشکی که تا جایی که می توانست جان ها را نجات داد و سپس با سینه ای باز به سمت دو تانک کمین گرفته در برابر او و عکاس حرکت کرد و شاید اگر به لوله های تانک ها و صاحب روپوش سفیدی که به تنهایی به سمت آنها حرکت می کرد، نگاه کنیم، به سمت ما هم نشانه رفته اند.

تصویر آخر حسام ابو صفیه قبل از بازداشت، یک مستندسازی مجازی و واقعی و بصری از جنگ نسل کشی بی وقفه علیه نوار غزه است که خودروهای جنگی پزشکی را که با جنایت های آنها مبارزه می کند، نشانه رفته اند و معنای نسل کشی از طریق کشتار و شکنجه و ممانعت از فعالیت پزشکی و نابودی تمامی ملزومات زندگی به خوبی نمایان است و در نهایت این سوال حیاتی تکرار می شود که در قبال این نسل کشی که در سایه آن صهیونیست ها طی بیش از 450 روز گذشته، هر روز صد فلسطینی را می کشند و 200 نفر دیگر را مجروح می کنند و پزشکان و پرستاران و امدادگران را شهید یا بازداشت می کنند تا درمان و امید به زندگی را بکشند، چکار باید کرد؟

آخرین تصویر حسام ابو صفیه قبل از بازداشت، تصویر مرگ و زندگی غزه است.

از سوی دیگر، وقتی به این عکس با دقت نگاه کنیم می بینیم که تصویر ناتوانی و خشم و درد رنج ماست…

لینک کوتاه:

کپی شد