جمعه 09/می/2025

آمریکا مخالف برقراری دموکراسی و حامی اقدامات نژادپرستانه در اراضی اشغالی

پنج‌شنبه 25-ژوئن-2009

در این مقاله تلاش بنده بر آن است تا ثابت شود که آمریکا حرف ها، ارزش ها و قانون اساسی اش را زیر پا می گذارد و ضمن برخورد دوگانه با مسائل، بیدادگری و نژادپرستی را حمایت می کند.

مهم ترین چیزی که کاخ سفید بدان مباهات می ورزد، این است که آمریکا به تکثرگرایی موجود در جامعه احترام می گذرد و مساوات و برابری را در میان نژادها و پیروان ادیان مختلف برقرار کرده است که البته به اعتقاد بنده این یک دروغ محض است.

آمریکا علنا اعلام کرده است که «اسرائیل» را به عنوان یک کشور یهودی می داند یعنی پذیرفته است که یک فرد تنها در صورت یهودی بودن، به عنوان شهروند در اراضی اشغالی به شمار می رود.

ایالات متحده همچنین تبعات شناسایی “اسرائیل” به عنوان کشور یهودی را پذیرفته و قبول کرده است که عرب های مقیم اراضی اشغالی از حقوق خود محروم شوند و از خانه و کاشانه و سرزمین شان اخراج شوند آن هم تنها به خاطر اینکه موجودیت شان مخالف اصل یهودی بودن ساکنان اراضی اشغالی (اسرائیلی ها) است.

واشنگتن با قبول موضوع فوق، در واقع با حق بازگشت آوارگان فلسطینی که با زور اسلحه و با حمایت استعمارگران انگلیسی از خانه و کاشانه شان بیرون رانده شده اند، مخالفت می نماید.

تغییر ریشه ای در بافت جمعیتی

رسانه های آمریکا به وضوح و صراحت تام از یهودی بودن «اسرائیل» دفاع می کنند. به عنوان مثال روزنامه «وال استریت جورنال» که از تاثیرگذارترین روزنامه ها در سطح ایالات متحده است، تاکید کرد که حق بازگشت، عامل از بین رفتن بافت یهودی رژیم صهیونیستی می شود.

روزنامه های آمریکایی با انتشار مطالب مختلف درباره یهودی بودن «اسرائیل»، اشغالگران را به تبعیض نژادی و ایجاد کشوری تشویق می کنند که در آن حق شهروندی تنها به افرادی اعطا می شود که پیرو دین یهودی باشند و صاحبان اصلی سرزمین (فلسطینیان) به خاطر دین شان هدف ظلم، ستم، بیدادگری، تبعیض و آوارگی واقع شوند. کوتاه سخن اینکه رسانه های ایالات متحده با حرف های خود در واقع دموکراسی غربی و ارزش های کشورشان را زیر پا گذارده اند، ارزش هایی که در چارچوب آن، انجام چنین اقدامی (اختصاص یک کشور به پیروان یک دین) یک جنایت نژادپرستانه تلقی می شود.

رسانه های آمریکا در حمایت خود از طرح شناسایی “اسرائیل” به عنوان یک کشور یهودی به قدری ثابت قدم عمل می کنند که هر گونه اعتراض یا ابراز نظری را به عنوان یک اقدام آنتی سمتیستی یا انتقادی علیه رژیم صهیونیستی و یهودیان می دانند و از سوی دیگر، همین روزنامه ها از نژادپرستی اشغالگران و نیز پاکسازی نژادی که علیه عرب ها و فلسطینی ها ـ به خاطر فاکتورهای دینی ـ به راه می اندازند، حمایت می کنند. این شکل برخورد مطبوعات آمریکایی با مسئله، از برخورد دوگانه واشنگتن با جنایت های ضد بشری حکایت دارد.

حمایت دستگاه های اطلاع رسانی آمریکا از مسئله یهودی بودن اسرائیل در واقع حکم زیر پا گذاشتن اصل احترام به حقوق مدنی و انسانی افراد است که آمریکا خود را مدافع آن می داند.

آن هنگام که شیطان زبان در کام می گیرد

جالب است بدانید که رسانه های آمریکایی در مقابل رنج ها و محنت های فلسطینیان، محروم شدن شان از تمام حقوقی که یهودیان از آن در اسرائیل برخوردارند و همچنین آواره شدن آنها سکوت اختیار کرده است ؛ البته مسئله به سکوت نیز ختم نمی شود، بلکه این رسانه ها به وضوح از طرح پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور یهودی حمایت می کنند و هرگز هیچ تلاشی را برای پرده برداشتن از ماهیت حقیقی و تفکرات نژادپرستانه تل آویو انجام نمی دهند. نژادپرستی از زمان شکل گیری رژیم صهیونیستی در قرن نوزدهم در تفکر صهیونیست ها وجود داشته است تا جایی که موشه هس، از اندیشمندان صهیونیسم می گوید که یهودیان تنها یک جماعت و گروه دینی نیستند، بلکه یک امت متفاوت از دیگر امم و یک نژاد خاص هستند و هر یهودی که منکر این امر باشد، خائن به امت و نژاد خود است.

پل گروبش، نویسنده آمریکایی می گوید: “تشابه زیادی میان اندیشه صهیونیسم و تفکر آلمان های نازی وجود دارد ؛ زیرا هر دو به تمجید از نژاد خود می پردازند و نژاد خود را برتر از دیگر نژادها می دانند و به دلیل همین مشابهت بود که جاشیم برنز، معاون رئیس کنگره بین المللی یهود، انقلاب 1933 نازی ها در آلمان را درسی الهام بخش برای ملت یهود دانست و تاکید کرد که این انقلاب ما را تشویق می کند تا کشوری با یک نژاد خاص برای ملت یهود بسازیم.”

ادله فراوانی در مورد رابطه میان نازیسم و صهیونیسم وجود دارد که از مهم ترین آنها می توان به گفته های استیفن وایز اشاره کرد. این رئیس کنگره جهانی یهودی در ژوئن سال 1938 عنوان داشته بود: «من یک شهروند آمریکایی که دین یهود را پذیرفته است، نیستم ؛ بلکه بنده تنها یک یهودی هستم. هیتلر راست می گفت که یهودیت یک نژاد است و عملا هم این حرف درست می باشد.»

نژادپرستی، پاک سازی نژادی، انکار دیگران و آزار آنها محورهای اصلی ایدئولوژی صهیونیسم می باشد و از این رو، می توان گفت که صهیونیسم بی شباهت به ایدئولوژی نازیسم نیست ؛ ولی رسانه های آمریکایی به هیچ وجه به تشابه موجود میان این دو جریان نژادپرست اشاره ای نکردند و از انتشار اخباری که اثبات بخش ماهیت نژادپرستانه رژیم صهیونیستی بود، استنکاف ورزیدند و به تمامی نویسندگان و اندیشمندان آزادیخواهی که دیدن صحنه های جنایت نظامیان صهیونیستی علیه فلسطینیان بی گناه، خون شان را به جوش آورده و آنها را به اعتراض واداشته بود، مهر آنتی سمتیسم زدند.

سوال اینجاست که آیا رسانه های آمریکایی از ماهیت نژادپرستانه افکار جنبش صهیونیسم بی خبر هستند یا آنکه فاقد آزادی و قدرت لازم برای انتشار حقایق می باشند؟

تفاوت و تبعیض بیولوژیکی

در این بخش قصد دارم شما را به یک پدیده خطرناک آشنا کنم. حرف خود را با یک سوال آغاز می کنم: آیا هیچ فردی در دنیا به اندیشه تفاوت و برتری بیولوژیکی یک نژاد معین اعتقاد دارد و احترام می گذارد؟

پل گروبش می گوید: برخی دانشمندان یهودی در آمریکا اخیرا به پژوهش و تحقیق در مورد تاریخ بیولوژیکی قوم یهود مشغول شده اند و از این طریق می خواهند ثابت کنند که یهودیان از یک نژاد متفاوت از دیگر اقوام و ملل و یا به تعبیر تلمود ـ بیگانگان ـ هستند. این دانشمندان در صدد اثبات این مطلب هستند که ژن های یک فرد یهودی متفاوت از ژن های یک غیر یهودی می باشد یعنی تفاوت میان این دو گروه در ژن های موجود در بدن شان است.

آری! اینگونه است که برخوردهای دوگانه و خرافات های نژادپرستانه راه خود را به علم باز می کند. تصور کنید که اگر پژوهشگری از یک نژاد غیر یهودی به خود جرات می داد و طرح بررسی ژن های هم نژادانش را مطرح می کرد، رسانه های گروهی حمله شدیدی را علیه وی آغاز می کردند و او را به سفاهت و حقیر بودن متهم می کردند. برخورد دوگانه آمریکایی ها با مسائل نشانگر نفاق نفرت آور علمی ایالات متحده و مبتنی بر عقیده های خرافی است. به هر حال، یهودیان تمامی محرمات را حتی در علمی که از آن برای تحقق منافع خود استفاده می کنند، زیر پا می گذارند.

راسل تنکر، از دانشمندان رشته انترپولوژی (انسان شناسی) می گوید: “هدف از پژوهش در خصوص یافتن ویژگی های ژنی یهودیان با هدف توجیه نژادپرستی یهودیان و پاک سازی نژادی صورت می گیرد. این چنین پژوهش هایی با هدف اتحاد ملت یهود انجام می شود (و اهداف سیاسی در ورای آن نهفته است) ؛ ولی با این وجود هنوز هیچ گونه اعتراضی به این پژوهش ها نشده است و رسانه ها نیز تنها به ذکر نتایج این تحقیقات بسنده می کنند و هیچ واکنشی به آن نشان نمی دهند.”

وی در ادامه می افزاید: «اگر پژوهشگری برای تبیین تفاوت ژن های ملت انگلستان در از دیگر ملت ها دست به کار شوند، یهودیان اولین طایفه ای خواهند بود که فریاد اعتراض سر می دهند و این اقدام را محکوم کنند و می گویند انگلیسی ها با این کار در صدد تبعیض نژادی هستند.»

آری! اینگونه رسانه های آمریکایی و غربی رفتارهای دوگانه را پیش می گیرند و در ترویج خرافات نژادپرستانه و توجیه خود برتر بینی نژادی رژیم صهیونیستی تلاش می کنند و در واقع، با این اقدام خود مرتکب یک جنایت ضد بشری می شوند و ارزش های کشور خود را نیز زیر پا می گذارند.

اعطای شهروندی به آنهایی که ژن یهودی دارند    

نتایج پژوهش هایی که دانشمندان یهودی در مورد تفاوت ژنتیک پیروان دین یهود انجام می دهند، بستر را برای یک اقدام خطرناک باز می کنند که بر اساس آن به کسانی حق شهروندی در اسرائیل داده می شود که ژن های یهودی داشته باشند یعنی کسی که ساختار ژنتیکی اش مشابه ساختار ژنتیکی یهودی ها است، می تواند به عنوان شهروند در اسرائیل به سر ببرد و هر کس که اینگونه نیست، باید از آن اخراج شود.

کاری که دانشمندان یهودی انجام می دهند، بی شباهت به اقدامی که نازی ها در تاریخ 25 مه 1920 انجام دادند، نیست. آنها در تاریخ مذکور قانونی را به تصویب رساندند که بر اساس آن، فردی اجازه اقامت در آلمان را دارد که در رگ های خود خون آلمانی داشته باشد. این حرف نازی ها مختصرا به این معنا بود که فرد در صورت داشتن ژن آلمانی اجازه اقامت در این کشور را دارد و این همان چیزی است که امروز رژیم اشغالگر قدس با درس گرفتن از نازی ها قصد اجرای آن را دارد و می خواهد یک پاکسازی نژادی به راه بیاندازد و از آنجایی که نیاز به یک توجیه علمی دارد، دانشمندان یهودی به دنبال وسیله ای برای اثبات تفاوت و برتری ژنتیکی یهودیان هستند. به هر حال، دانشمندان مذکور نیز در انجام این جنایت تاریخی (تفکیک افراد بر اساس ژن یهودی) شریک هستند ؛ البته در این میان نباید گناه رسانه های آمریکایی که “اسرائیل” را به عنوان یک کشور یهودی می دانند، را از نظر دور داشت. رسانه های یادشده بدون هیچ گونه نقدی، تنها به گسترش خرافات های علمی و البته نژادپرستانه می پردازند و در حقیقت تمامی آن مسائلی که غربی ها به آن مباهات می ورزند ـ از قبیل احترام به دیگران و مخالفت با تبعیض نژادی ـ را زیر پا می گذارند.

بی شک، دست بندی انسان ها بر اساس ژن هایشان و قائل شدن به تبعیض میان آنها یک جنایت ضد بشری است که اسرائیل به هدف تثبیت ماهیت یهودی خود، بدان متوسل شده است.

آمریکایی که به بهانه نژادپرست بودن نازی ها از در جنگ با آنها وارد شد، امروز از رژیم صهیونیستی که همان افکار را دارد و از همان اندیشه های نژادپرستانه برای آزار فلسطینیان استفاده می کند، حمایت می نماید و نشان می دهد که این کشور در برخورد با یکی از بزرگ ترین ستمگری های تاریخ بشریت به شکلی دوگانه عمل می کند.

لینک کوتاه:

کپی شد