پنج شنبه 01/می/2025

ابومازن کی خشمگین می شوی؟

چهارشنبه 16-جولای-2008

زمانی که یاسر عرفات رئیس سابق تشکیلات خودگردان فلسطین با شروط آمریکا و”اسراییل” مخالفت کرد به قتل رسید؛ شروطی که ابتدایی ترین حقوق فلسطینیان و مشخصا تشکیل کشور مستقل فلسطین در مرزهای اراضی اشغالی 67 را احقاق نمی بخشد. عرفات در جریان کمپ دیوید 2 با یک واقعیت تلخی روبرو شد، زیرا متوجه شد که پروژه صهیونیستی هیچ تغییری نکرده است و تمامی مذاکرات سازش ترفند پلید آمریکا و اسراییل بوده است و هدف از این مذاکرات پیشبرد طرح های شهرک سازی و یهودی سازی هر آنچه که رنگ و بوی فلسطین، عربی و اسلامی دارد.

مردم و ناظران گمان کردند که گروه مذاکره کننده (تشکیلات خودگردان) از این تجربه تلخ درس عبرت خواهند گرفت؛ تجربه ای که تنها دستاوردش قتل عام فلسطینیان، ویرانی خانه های آنان و افزایش محنتشان بود، اما تیم اسلو (گروه مذاکره کننده) با پافشاری بر مشی شکست خورده مذاکره همگان را غافلگیر کرد و نگاهشان به مذاکره را تغییر داده و آن را یگانه راهبرد تاریخی بی بدیل خود خواند و به منظور تحقق اهدافش گروه های مبارز فلسطین و در راس آنها جنبش مقاومت اسلامی حماس را فریب داد؛ به گونه ای گاهی از حماس خواست که به رغم تداوم جنایات رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین آتش بس با این رژیم را بپذیرد و دست از مقاومت مشروع بکشد و گاهی هم به این گروه ها چنین وانمود کرد که باید تغییرات بنیادین در ساختار سازمان آزادی بخش فلسطین “ساف” صورت گیرد. این گروه ها از جمله حماس تصور کردند که این خواسته ها به تغییر ریشه ای برنامه سیاسی فلسطین و تقویت همگرایی و حصول توافق بر سر ابتدایی ترین حقوق حقه ملت فلسطین که همان تشکیل کشور مستقل فلسطین و تضمین حق بازگشت میلیون ها آواره فلسطینی به سرزمینشان است، می انجامد. حال آنکه همه این اقدامات در راستای خدمت به پروژه سازش بر اساس معیارهای آمریکا و اسراییل صورت می گرفت؛ پروژه ای که هدف آن تثبیت اشغالگری در فلسطین و زمینه سازی برای بیرون راندن فلسطینیان از سرزمینشان و پیاده کردن توطئه شوم میهن جایگزین در اردن است.

این مسئله در موضع گیری تیم اسلو در قبال پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی ژانویه سال 2006 کاملا هویداست؛ به گونه ای که تیم مذکور مشارکت در فرایند تشکیل دولت وحدت ملی را تحریم کرد و با تمامی طرح های وحدت آفرینی در جامعه فلسطین نظیر “سند وفاق ملی” و توافقنامه “مکه مکرمه” و دیگر توافقنامه ها مخالفت کرد.

رفتار مذاکره کننده رسمی فلسطین و در راس آن محمود عباس خشم ناظران عادی و ناظران ژرف بین را بر می انگیزد، زیرا در حالی که عباس خبر از شکست مذاکرات با اسراییل می دهد ناگهان اعلام می کند که ما به مذاکراتمان با تل آویو ادامه خواهیم داد و باید از هر فرصتی بهره برداری کرد.  

ساخت و ساز و توسعه شهرک های یهودی نشین مردم فلسطین را نسبت به تشکیل کشوری فلسطینی یا بهبود شرایط زندگیشان ناامید کرده است.

رژیم صهیونیستی برای ساخت دیوار حایل زمین های فلسطینیان را مصادره کرده و باعث شده است که فلسطینیان در مناطق جدا افتاده زندگی کنند؛ به نحوی که قدس اشغالی به طور کلی از کرانه باختری جدا شده است، حتی بخش شرقی قدس که می گویند پایتخت کشور مستقل وعده داده شده است.

ساکنان غزه در محاصره ای جائرانه و نفس گیر به سر می برند، اسراییل تمامی گذرگاه ها از جمله گذرگاه رفح را بسته است و غذا و دارو و دیگر نیازهای اساسی مردم فلسطین نایاب شده است و این ملت بهای مذاکرات سران تشکیلات خودگردان با اسراییل را می پردازند، اما محمود عباس در قبال این همه جنایات اسراییل خم به ابرو نمی آورد و عصبانی نمی شود. عباس مژده می دهد تا پایان سال جاری مناقشه فلسطین و اسراییل خاتمه می یابد. از سوی دیگر، جرج بوش رئیس جمهور آمریکا بر یهودیت دولت عبری تاکید می کند و اسرائیل هر روز به روند شهرک سازی در اراضی اشغالی و بیت المقدس شدت و سرعت می بخشد.

از سوی دیگر، اخبار و گزارش ها حکایت از یهودی سازی کامل قسمت های فوقانی و تحتانی مسجد الاقصی دارد، اما عباس همچنان بر لزوم تداوم مذاکره با تل آویو تاکید می کند؛ البته باید گفت که ساخت و توسعه شهرک های یهودی نشین مانع اصلی بر سر راه برقراری صلح و سازش به شمار می رود.

از زمان برگزاری کنفرانس آناپولیس تاکنون همواره درباره احداث هزاران واحد مسکونی در شهرک های یهودی قدش اشغالی؛ مشخصا در بخش شرقی آن سخن می رانیم.

وزارت مسکن اسرائیل در ژوئن گذشته از طرح احداث 40 هزار واحد مسکونی در قدس شرقی خبر داد. از سوی دیگر مسئولان صهیونیست شهرداری قدس اشغالی دیروز چهارشنبه مورخه 9/7/2008 از موافقت کمیسیون نقشه کشی شهری با احداث 920 واحد مسکونی در جبل ابوغنیم شهر قدس خبر داد.

این شهرداری قبلا نیز با احداث 1883 واحد مسکونی در یکی از شهرک های یهودی جدید موافقت کرده بود. با این وجود عباس هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهد و یا حداقل مذاکراتش با اسرائیل را به نشانه اعتراض به این وضعیت به حالت تعلیق در نمی آورد.

“اسرائیل” زیر ساخت های اقتصادی و اجتماعی خدمات رسانی به فلسطینیان ساکن کرانه باختری؛ به ویژه شهر نابلس را با خاک یکسان می کند و چندین موسسه مالی و اعتباری و درمانی و خدماتی را که اس اساس تداوم پایداری و استقامت ملت فلسطین در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی قلمداد می شود، پلمپ کرده و به تعدادی دیگر هم یورش برده است با وجود این همه جنایت، باز هم عباس از مذاکره با اسراییل سخن می راند.

نکته شگفت انگیز این که گاهی هم برخی از فلسطینیان خود فروخته و مزدور اسراییل به این نهادها و موسسه حمله می کنند و آنها را هدف قرار می دهند.

فاجعه عظیم این که عباس به عنوان رئیس فلسطینیان و حافظ حقوق و منافع آنان در قبال جنایات هولناک اسراییل خم به ابرو نمی آورد؛ اسرائیلی که می خواهد مردم فلسطین را نابود کند، حال آنکه عباس همچنان به ادامه مذاکراتش ادامه می هد و از سوی دیگر، دم از آشتی ملی می زند و به گفت وگوی ملی فرا می خواند و به کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا اطمینان می دهد که همچنان به شروط کمیته چهار جانبه پایبند است. این اقدام در حالی صورت می گیرد که دستگاه های امنیتی عباس در کرانه باختری مبارزان حماس را به خاطر وابستگی به این جنبش تحت تعقیب قرار می دهند و آنان را شکنجه می کنند.

به ما مژده دادند که عباس به دمشق ـ پایتخت سوریه ـ سفر می کند و با رهبران گروه های مبارز فلسطین در این کشور دیدار و گفت و گو می کند، اما وی حاضر نشد با آقای خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس که جنبش متبوعش نماینده نیمی از مردم فلسطین است، دیدار و گفت و گو کند.

جناب ابومازن کی غیرتت به جوش می آید و از دست دشمن صهیونیستی خشمگین می شوی؛ خشمی که متناسب با جنایات هولناک این دشمن علیه فرزندان ملت فلسطین باشد و کی با ما به نرمی رفتار می کنی و با ما همکاری می کنی؟ 

لینک کوتاه:

کپی شد