جلسات گفتگوی ملی میان گروه های فلسطینی هیچ گاه از تاكید بر اصل مشاركت سیاسی و ضرورت بازسازی وضعیت سیاسی فلسطین بر اساس اصولی كه تمامی تحولات و تغییرات در آن لحاظ می شود، خالی نبوده است. از جمله تحولات و تغییرات مورد نظر باید به ضعف برخی جریان های سیاسی و ظهور برخی دیگر اشاره كرد. از جمله مهم ترین و تازه ترین جلسات گفتگوی ملی نشست قاهره در سال 2005 و نشست مكه در آغاز سال جاری (2007) است كه ـ به نظر بنده ـ تكرار مفهوم مشاركت سیاسی در آنها نتیجه فقدان این اصل در برنامه های نظام های سیاسی گذشته فلسطین و حاكمیت یك طیف سیاسی خاص بر امور و مقدرات ملت فلسطین در داخل و خارج بود ؛ ولی افزایش نفوذ جنبش اسلامی در طول سه دهه گذشته باعث تغییر در نقشه سیاسی فلسطین شد و همین امر می طلبید كه وضعیت داخلی فلسطین بر این اساس سر و سامان داده شود. آری! این همان چیزی بود كه شیخ احمد یاسین ـ پیش از شهادتش ـ در پاسخ به پرسشی در خصوص حضور حماس در عرصه قدرت داد و تاكید كرد: “همان طور كه در سنگر مبارزه در كنار همدیگر حضور داشتیم، در مراكز تصمیم گیری نیز در كنار هم باقی خواهیم ماند.” و این همان سیاستی بود كه رهبران حماس نیز بعد از شهادت شیخ احمد یاسین آن را ادامه دادند.
بنده معتقدم چیزی كه باعث شد تا اوضاع فلسطین بعد از نتایج انتخابات اخیر در سال 2006 وخیم شود و تنش هایی نیز به وجود آید، مخالفت برخی ها با اجرای عملی مشاركت سیاسی بود و از همین رو، یك دولت با دو راس قدرت به وجود آمد. در یك طرف گروهی بودند كه نقطه تكیه گاهشان عمر حضورشان در حكومت و همچنین شمار نیروهای فراوانی بود كه در سازمان های نظامی و مدنی داشتند و گروهی دیگر كه نقطه اعتمادشان نتایج انتخابات و موضع ملت بود … آری! از اینجا بحران شروع شد و تاثیر فراوانی را نیز بر سلامت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه بر جای گذاشت. از همین رو، گزینه تحقق مشاركت سیاسی یكی از قوی ترین مسائل مطرح شده در میز مذاكرات مكه بود.
در نشست مكه، بنیان همه تصمیمات مشاركت بود: دولت مشترك ملی، برنامه سیاسی مشترك، مشاركت در تمامی نهادها و ساماندهی ساف بر اساس اصل مشاركت ؛ ولی متاسفانه امروز شاهد برخی برخوردها و رفتارها در بعضی وزارتخانه ها هستیم كه حكایت از ناخشنودی افراد از مشاركت سیاسی دارد. ضمنا هنوز هم اندیشه حذف طرف مقابل و همدستی با طرف بیگانه برای بركناری رقیب در ذهن برخی ها وجود دارد.
بی تردید برخی ها نمی خواهند این نكته را بپذیرند كه باید عرصه حكومت و حاكمیتی را كه 40 سال در اختیار داشتند، برای پیروز انتخابات خالی كنند و از همین رو، یك نوع فعالیت و برخورد غیر مسئولانه ای را از سوی آنان شاهد بودیم كه باعث تداوم روند محاصره شد و از تمایل شان برای به شكست كشاندن دولت و امیدشان به برطرف شدن كابوس جدیدی حكایت داشت كه باعث شده بود بعد از سال ها فرار از هر گونه محاسبه و همچنین شركت دادن دیگران در امر حكومت، دیگر خواب راحت نداشته باشند.
شایان ذكر است كه فرضیه مخدوش سازی چهره دیگران همچنان به قوت خود ادامه می یابد. گروهی معتقد بودند دیگر در این سال در تخریب چهره كسانی كه تازه وارد حكومت شده اند، موفق بوده اند و با خود می گفتند كه به زودی مردم این افراد را بیرون می اندازند و گروهی كه تا خرخره در باتلاق امتیازدهی و رویا زندگی می كنند، به صورتی قوی وارد عرصه خواهد شد و تمامی افرادی كه در جریان انتخابات حاكمیت را از آنها گرفتند، بیرون خواهد انداخت ؛ ولی انتخابات اصناف شغلی و اتحادیه های دانشجویی تمامی نقشه های شان را نقش بر آب كرد و بار دیگر امید آنها را به یاس مبدل ساخت كه از جمله این انتخابات باید به انتخابات دانشگاه برزیت اشاره كرد كه به باور ناظران و تحلیلگران بازگو كننده وضعیت كنونی عرصه سیاسی فلسطین است.
ما باید این نكته را درك كنیم كه به خاطر عشق برخی ها به حكومت و حاكمیت و لذت بردن از مكتسبات غیر قانونی آن، چرخ زمان به عقب باز نخواهد گشت و این مسئله خود نیازمند یك قرائت واقعگرایانه و درست از واقعیت است ؛ چرا كه در غیر این صورت سرنوشت ما مانند آن بزی است كه به كوه شاخ می زند و بدون آنكه هیچ صدمه ای به كوه برساند، خود را هلاك می كند.
اجرای اصل آشتی ملی در جامعه كه در مقاله گذشته مان از آن بحث به میان آوردیم، می طلبد كه اصل مشاركت سیاسی و عادلانه را اجرا كنیم و برای این امر نیز باید به این نكته ایمان آوریم كه بافت فكری، سیاسی و اجتماعی جامعه فلسطین در حال تغییر كامل است و بنده به یقین می توانم بگویم اجرای اصل مشاركت سیاسی و عادلانه می تواند بستر مناسب و كلید پیروزی طرح امنیتی صدروزه دولت شود. نیاز امروز ما بیش از هر طرح یا تصمیمی به باورها و نیت های خالصانه و درست است.