احضار فوری عباس به ریاض برای معامله بر سر قدرت نظامی حماس

شواهد و قراین حاکی از این است که سفر سرزده و ناگهانی روز دوشنبه محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به ریاض به دعوت فوری مقامات سعودی، با اقدامات همسو و هماهنگ با منافع آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی است ارتباط دارد که قبلا دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به منظور تغییر نقشه عرصه منطقه ای بر سر آنها توافق کرده اند. 
بر اساس آنچه که روزنامه صهیونیستی “هاآرتص” روز سه شنبه فاش کرده بود، عباس با وجود تحولات و اتفاقات دراماتیکی که در عرصه داخلی عربستان روی می دهد، به صورت اضطراری به ریاض فراخوانده شده است تا درباره راه های اجرای طرح مشترک بن سلمان و جارد کوشنر مشاور ارشد و داماد ترامپ در جریان سفر اخیر وی به ریاض، با وی بحث و گفتگو شود. 
این روزنامه خاطر نشان کرده است که کوشنر و بن سلمان بر اتخاذ اقدامات لازم برای کاهش نفوذ ایران در عرصه فلسطین توافق کرده اند و از افزایش سفرهای هیات های حماس به تهران در هفته های اخیر ابراز نگرانی کرده اند. 
هاآرتص به نقل از منابع نزدیک به عباس اعلام کرده است که بن سلمان در دیدار با عباس ساز و کار کاهش مصادیق تاثیرگذاری ایران در عرصه فلسطین را مورد بررسی قرار داده است و آمریکایی ها و عربستانی ها پیشنهاد کاهش نفوذ ایران در عرصه فلسطین از طریق توافق بر بازسازی باریکه غزه و ارائه بسته کمکی از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین به این منطقه را داده اند تا به بهره برداری از توافق آشتی اخیر میان دو جنبش فتح و حماس کمک شود. 
اما چیزی که روزنامه هاآرتص به آن اشاره ای نکرده است، این واقعیت است که هر گونه توافق منطقه ای ـ آمریکایی ـ اسرائیلی برای بازسازی نوار غزه اهدافی دور از صرف تلاش برای کاهش تاثیرگذاری ایران بر عرصه فلسطین را دنبال می کند. اگر ما این مساله را مد نظر قرار دهیم که کوشنر قبل از سفر محرمانه اش به ریاض، به تل آویو سفر کرده و با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و فرماندهان سرویس های امنیتی این رژیم دیدار و گفتگو کرده بود، می توان گفت که تل آویو کوشنر را در جریان دیدگاه خود در قبال ساز و کار بهره برداری از پروژه های بازسازی نوار غزه قرار داده است. 
بر اساس طرحی که “مرکز پژوهش های امنیت ملی” اسرائیل 3 ماه قبل ارائه داده بود، رژیم صهیونیستی پیشنهاد معامله بر  سر طرح های بازسازی نوار غزه را داده است که انتظار می رود کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس مسئولیت حمایت مالی از آنها را بر عهده بگیرند و این امر مشروط به موافق جنبش حماس برای کنار گذاشتن قدرت نظامی خود است. تل آویو معتقد است که تحقق این امر می تواند ضامن خروج نه تنها ایران، بلکه حتی قطر و ترکیه از عرصه فلسطین باشد. 
اما سوالی که اینجا مطرح می شود، این است که تشکیلات خودگردان فلسطین و محمود عباس رئیس آن برای تحقق این اهداف چه کاری باید انجام دهند؛ به ویژه که دو جنبش فتح و حماس اخیرا به توافق آشتی ملی میان خود دست یافته اند که هنوز پیشرفت چندانی نداشته است. در این شرایط، آیا عباس به مجازات های خود علیه باریکه غزه که پس از توافق آشتی ملی افزایش یافته اند، ادامه می دهد تا حماس را مجبور به کاهش روابط خود با ایران و معامله بر سر قدرت نظامی خود در قبال بهبود اوضاع اقتصادی نوار غزه و اجرای پروژه های بازسازی این منطقه کند؟
تشکیلات خودگردان هم در قبال این مساله اخیرا نشانه هایی از تصمیم خود برای بهره برداری از توافق آشتی ملی به منظور نابودی توانمندی های مقاومت را نشان داده است و افراد نزدیک به عباس تاکید کرده اند که فراهم شدن زمینه حضور تشکیلات خودگردان در نوار غزه پس از آشتی ملی به منزله تضمین سیطره آن بر اوضاع میدانی است و این نشانگر تصمیم تشکیلات برای پایان دادن به مساله تونل های حفاری شده توسط مقاومت فلسطین برای مقابله با رژیم صهیونیستی است. 
وقتی عباس قبل از سفر به ریاض با عبد الفتاح سیسی رئیس جمهور مصر دیدار می کند، این احتمال وجود دارد که مصری ها و سعودی ها به وی پیشنهاد کاهش قدرت حماس از طریق اتخاذ اقدامات لازم برای بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی نوار غزه را داده اند تا این پیام را به ساکنان غزه برسانند که در صورت مخالفت حماس با دست کشیدن از قدرت نظامی خود و یا حداقل توقف تلاش هایش برای تقویت قدرت نظامی خود، خسارت های زیادی را متحمل خواهند شد. البته این طرف ها معتقدند که استفاده از اهرم فشار در تعامل با حماس پس از توافق آشتی ملی اخیر، می تواند آنرا به سمت بر هم زدن معادلات و آغاز جنگ جدید علیه اسرائیل سوق دهد که باعث پیچیده تر شدن شرایط خواهد شد و این همسو با دیدگاه عربستان و آمریکا در منطقه نیست و طرف مصری هم با درک همین مساله، با رفتار اخیر عباس در قبال غزه مخالفت کرده است. 
اما مشخص است که هدف از تحرکات عربستان و آمریکا به هیچ وجه مقابله با رفتارهای دولت راستگرای تندروی رژیم صهیونیستی نیست که علاوه بر تداوم شهرک سازی و یهودی سازی، به صراحت اعلام می کند که با برچیده شدن حتی یک شهرک صهیونیستی هم موافق نیست.