دوشنبه 11/نوامبر/2024

ادامه سيطره لابی يهودی بر دولت آمريکا

سه‌شنبه 9-ژانویه-2007

  ترجمه: مرکز اطلاع رسانی فلسطین

از امروز با یک دوره جدید دو ساله از راهبردها و سیاست های “مخلوط” میان دو حزب جمهوری و دمکرات در کشور آمریکا مواجه خواهیم بود. البته نباید امیدوار باشیم که تحولاتی اساسی و ریشه ای به نفع ملت های منطقه خاورمیانه و به زیان “اسرائیل” در این سیاست ها رخ دهد. این امر یک دلیل بسیار ساده و روشن دارد و آن این است که لابی صهیونیستی همچنان بر همه تصمیمات دولت آمریکا سیطره دارد و مانع از عبور تصمیم گیران آمریکایی از خطوط قرمزی می شود که این لابی از مدت ها پیش برای دولتمردان آمریکا وضع شده است.

سازمان ها و گروه های سیاسی و اقتصادی بزرگ یهودیان در آمریکا همیشه در زیرساخت های مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری و افکار سیاسی آمریکا نفوذ گسترده داشته اند و این کار به واسطه تشکیل لابی های متعدد انجام شده است. این لابی ها تاثیرات مستقیمی بر سیاست های آمریکا در خاورمیانه داشته اند و ما قدرت این نقش آفرینی لابی ها در سوق دادن آمریکا در مسیر تحقق خواسته ها و مقاصد “اسرائیل” و نادیده گرفتن خواسته های دولت ها و ملت های منطقه خاورمیانه را به چشم خود دیده ایم.

عناصر تشکیل دهنده لابی صهیونیستی فقط یهودیان آمریکایی نیستند، بلکه برخی گروه ها و شخصیت ها و جریان های آمریکایی دیگری نیز هستند که به نفع این لابی کار می کنند و به جریان راست افراطی آمریکا یا “صهیونیسم مسیحی” معروفند. برخی از آنها نیز در دولت بوش فعلی و قبلی به مناصب مهمی دست یافتند و به این ترتیب در مراکز تصمیم گیری آمریکا نقش مؤثری ایفا کرده و آن را به شکل دلخواه صهیونیسم جهت داده اند.

با آنکه فعالیت و قدرت تاثیرگذاری لابی صهیونیستی در ایالات متحده آمریکا موضوع تازه ای نیست، اما برخی از رهبران یا گروه های سیاسی جدید منطقه گاهی به تحولات به وجود آمده در آمریکا دل می بندند. حمایت های آمریکا از رژیم صهیونیستی در طول ده های گذشته هر روز ابعاد گسترده تری به خود گرفته است. دولت آمریکا در سرکوب انتفاضه فلسطینیان کمک فراوانی به حکومت شارون کرد و او را در برداشتن گام های یکجانبه در ساخت دیوار حایل و توسعه شهرک های صهیونیست نشین و عقب نشینی از نوار غزه یاری داد. نباید آنچه را که برنت اسکوکرافت مشاور امنیت ملی آمریکا در نوامبر سال 2004م. گفت فراموش کنیم. او گفت که شارون بوش را مانند انگشتری در انگشت کوچکش گرفته است. از زمان آغاز تهاجم آمریکا به عراق آشکار بود که هدف اصلی آمریکا از این جنگ حمایت از “اسرائیل” است و برنامه این حمله را صهیونیست ها در گذشته آماده کرده بودند و در سندی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی و رهبر حزب لیکود و ریچارد پرل از اعضای گروه نو محافظه کاران در سال 1996 میلادی آماده کرده بودند، آشکارا بر لزوم اشغال عراق تاکید داشت و همه کارها نیز همان طور که برنامه ریزی شده بود، پیش رفت و عراق به اشغال آمریکا در آمد و دولت بوش در باتلاق عراق فرو رفت و اکنون بر سر دو راهی سخت و دشوار باقی ماندن یا عقب نشینی از عراق گیر افتاده است و بدون تردید گزینه اول را با هر پیامدی که داشته باشد، به اجرا خواهد گذاشت، زیرا لابی صهیونیستی به هیچ دولت آمریکایی اجازه نمی دهد که بدون تحقق اهداف صهیونیسم از منطقه خارج شود و مهم نیست که در این میان چه زیان ها و تلفات مالی و جانی پدید می آید.

هدف از پرداختن به فعالیت های لابی صهیونیستی در داخل ایالات متحده آمریکا بررسی تاریخی این فعالیت ها نیست، بلکه هدف از آن به پیشواز آینده ای رفتن است که در آن جمهوری خواهان و دمکرات ها مسئولیت تصمیم گیری در این کشور را که اکنون قدرت اول جهان است، میان خود تقسیم می کنند و ما عرب ها و مسلمانان نیز بخشی از این جهان هستیم که در آن مناقشات تلخی درباره برنامه ها و طرح های آمریکا و راهبردهایش به وجود آمده است و متأسفانه (طبق نگاه غربی ها) به “میانه رو” و “تندرو” تقسیم شده ایم و با هم در جدالیم و نمی دانیم که دقیقا با این صف بندی ناآگاهانه لقمه آسانی برای ائتلاف جدید همپیمانانی قدیمی هستیم.

منبع: روزنامه الوطن / قطر

لینک کوتاه:

کپی شد