پنج شنبه 01/می/2025

از نشست سران رام الله با ژنرال های دشمن چه خبر!!

یکشنبه 28-سپتامبر-2008

  آن چه را که امروز برای تان عنوان می کنم نشان دهنده میزان انحطاط دینی و اخلاقی و نیز نشان دهنده فاصله گرفتن برخی از فلسطینیان از عرق ملی است؛ آنانی که غلام حلقه به گوش رژیم صهیونیستی و آمریکا هستند و بدون لحظه ای تردد و درنگ با دشمن خونخوار آشتی می کنند و به آنان در ریختن خون برادران شان و هتک حرمت و یهودی سازی مقدسات شان یاری می رسانند. باشد که این سطور اندک باعث شود انسان غافلی آگاه یا انسان خفته ای که همچنان از دشمنان ملت دفاع و نسبت به آنان حسن ظن دارد بیدار کند. اطاله کلام نمی کنم و به بیان برخی رفتاها و عملکردهای مزدوران داخلی اشاره می نمایم:

“ناحوم برنیع” روزنامه نگار برجسته روزنامه عبری زبان “یدیعوت آهارانوت” در تاریخ 19/9/2008م. درباره دیدار یکشنبه گذشته 14/9/2008م. بین فرماندهان سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان با ژنرال ها و افسران صهیونیستی در مقر فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی در شهرک یهودی “بیت ایل” در نزدیکی رام الله گزارشی را منتشر کرد. در این گزارش آمده است:

“ابو الفتح” فرمانده سرویس های امنیتی کابینه رام الله و به عنوان عالی ترین مقام نظامی تشکیلات خودگردان که سن بالایی نیز دارد به سرتیب “نوعم تیفون” می گوید: بین ما هیچ خصومتی وجود ندارد! ما یک دشمن مشترک داریم و من امروز همه تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع عملیات های نظامی به کار خواهم گرفت … شما خوب می دانید که امروز به مراتب بهتر از گذشته هستیم و اقدامات و فعالیت های ما را ستوده اید… به خاطر اقداماتی که تاکنون انجام داده ایم شما به نیروهای نظامی تان کمتر نیاز دارید! وی در ادامه می گوید: با نزدیک شدن به ماه ژانویه و موعد انتخابات دامنه درگیی ها افزایش یافته است ابو مازن سکان کشتی صلح را در دست دارد و شما باید جایگاه و موقعیت او را تقویت کنید! از شما می خواهم گروهانی را از اریحا به الخلیل اعزام کنید و می دانم که در الخلیل مشکلاتی بین فلسطینیان و شهرک نشینان صهیونیست وجود دارد… من قصدی برای ورود به آن جا ندارم! نیروها در روستاهای جنوبی کوهستان الخلیل فعالیت خواهند کرد!

سرتیپ “تیفون”: از گفته هایت بسیار خرسندم! فرماندهان سرویس های امنیتی ما و شما باید با یکدیگر دیدار و درباره این مساله با هم توافق کنند در این لحظه سرهنگ “مردخای” رئیس اداره مدنی کرانه باختری مداخله می کند و هشدار می دهد: اعزام گروهان از اریحا به الخلیل باید در جمعه شب صورت بگیرد تا با شهرک نشینان درگیر نشوند… ابو الفتح در پاسخ گفت: مشکلی نیست ما هم اکنون و در ماه رمضان علیه حماس اقدام اقدام خواهیم کرد!

“ماجد فرج” رئیس سازمان اطلاعات نظامی کابینه رام الله می گوید: در نبرد بسیار سختی به سر می بریم… تصمیم گرفته ایم همه مشکلات مان را آشکارا و علنی در روی میز مذاکره مورد بررسی قرار دهیم و به بازی خاتمه دهیم! حماس دشمن ماست! ما تصمیم گرفتیم علیه این جنبش جنگ کنیم و به شما می گویم: هیچ گفت و گویی با حماس صورت نخواهد گرفت! شما با حماس آتش بس کردید اما ما آتش بس نخواهیم کرد! با موسسه وابسته به حماس که نام آن را برای ما ارسال می دارید برخورد خواهیم کرد! شما تاکنون اسامی 64 موسسه را به ما ابلاغ کردید و ما توانستیم با 50 برخورد کنیم؛ برخی از این موسسات بسته شدند و شیوه مدیریت برخی دیگر را تغییر دادیم و همچنین بر اموال آنان چیره گشتیم. اسراییل 150 حساب بانکی را که مظنون به رابطه با سازمان های تروریستی هستند معرفی کرد. تشکیلات خودگردان تاکنون 300 حساب بانکی از این قبیل را مسدود کرده است! بنده دو نکته را باید خدمت تان عرض کنم؛ نخست آن که ما در آغاز پیش از آن که وارد مسجد شویم هزار بار فکر می کردیم اما امروز برای این که شما وارد مسجد نمی شوید به آسانی  وارد مسجد می شویم نکته دیگر این که ما ما وارد دانشگاه ها از جمله دانشگاه اسلامی الخلیل می شویم! تمامی تلاش خود را به کار خاهیم گرفت! مردخای می گوید: با کمک شما تیمی مشترک را تشکیل خواهیم داد و به شما در امور آموزشی و تسلیحاتی کمک خواهیم کرد فلسطینیان از ارسال باتوم های ویژه به پلیس از طریق کانادا که از چند ماه قبل در شهرک اسدود رزرو شده بود شکایت کردند… به زودی از دست آن ها آزاد خاهیم شد!

آن چه که گفته شد، خلاصه ای از ماجرای نشست اخیر بود و مطالب یاد شده نشان دهنده عمق سازش و همکاری امنیتی و عملیاتی بین طرفین علیه ملت و مقاومت فلسطین است البته این نکته نیز فراموش نشود که بنده در برخی کلمات تغییراتی ایجاد کردم تا با سیاق زبان عربی سازگار باشد در این باید دو مطلب اساسی را ذکر کنم:

اولا: اگر عده ای در داستان این یهودی شک و شبهه ای دارند به این خاطر تا از همنوعان خود حمایت کنند در پاسخ به آن ها می گویم انسان باید این گزارش را باور کند البته نه با این خاطر که روزنامه نگار از دروغ مبراست و نه از این بابت که دشمن از دروغ گویی مبراست و نه از این حیث که ما به این روزنامه صهیونیستی (یدیعوت آهارانوت) کثیر الانتشار اعتماد داریم بلکه به این دلیل که روزنامه نگار “برنیع” اسامی عده ای شناخته شده را ذکر کرده و نیز بدین سبب که آن چه در گزارش آمده کاملا با واقعیت موجود مبنی بر این که طرفین (رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان) مشترکا علیه مقاومت و موسسات وابسته به آن اقدام می کنند سازگاری دارد. منابع آگاه مختلفی اظهارات سران تشکیلات خودگردان علیه حماس را زیر نظر گرفتند اسامی و میزان اظهارات شان علیه حماس را در گزارش های خود قید کرده اند که برخی از آن ها عبارتند از: اظهارات “الزعاریر” سخنگوی فتح در کرانه باختری 97 درصد علیه حماس، اظهارات “جمال نزال” سخنگوی فتح در کرانه باختری 97 درصد علیه حماس، اظهارات “سمیر نایفه” سخنگوی فتح در طولکرم 94 درصد علیه حماس، اظهارات “نبیل عمرو” مشاور عباس در امور تبلیغات 93 درصد علیه حماس، اظهارات “احمد عبد الرحمن” سخنگوی فتح 92 درصد علیه حماس، اظهارات “عزام احمد” رئیس فراکسیون پارلمانی فتح 91 درصد علیه حماس، اظهارات “نجات ابو بکر” عضو مجلس قانونگذاری فلسطین از شهر نابلس 89 درصد علیه حماس و بسیاری دیگر از سخنگویان و مقامات رسمی و غیر رسمی فتح که جنگ خود را تنها علیه حماس خلاصه کرده اند و پیوسته علیه مقاومت و ناامن کردن اوضاع داخلی تلاش می کنند و در مقابل، حتی یک بار هم علیه اشغالگران و رژیم صهیونیستی و یا ساخت دیوار نژادپرستانه حایل لب نگشوده اند و مساله بازگشت آوارگان و آزادی اسرا و قدس و غیره هیچ جایی در اذهان شان ندارد. حال اگر سوال شود که با وجود این، چرا دشمن اقدام به رسوایی آنان کرده است؟ در پاسخ باید بگویم که دشمن طبق معمول قصد دارد احساسات ما را جریحه دار سازد و نیز می خواهد که ما را متقاعد سازد که خود دشمن حقیقی فلسطینیان نیست.

نکته دیگر این است که آن چه در گزارش آمده مشتی از خروار است که هنوز بسیاری از آن ها را نمی دانیم. به هر حال بسیاری از حقایق از جمله مسائلی که درباره گفت و گوی ملی و پایان اختلافات داخلی مطرح گشته امروزه برای ما آشکار شده است و امروزه دریافته ایم که همه آن ها دروغی بیش نبود و هدف از آن دشمنی علیه مقاومت بوده است و این که آنان تنها از خویشتن دفاع می کنند. این گزارش همچنین نشان داد که آنان تا چه اندازه با این ادعا که هدف از حمله به کمیته ها و جمعیت های خیریه و موسسات مدنی پاکسازی آن ها از فساد مالی و اداری است و نه تحقق اهداف سیاسی و مال اندوزی دروغ می گویند. رایحه وابستگی و دست نشاندگی در گفت و گوی آنان با ژنرال های صهیونیستی کاملا آشکار است. آنان خطاب به کسانی که در اصل انتظار می رود رقیبان و دشمنان شان باشد باشد می گویند: شما می دانید که ما امروز بهتر از گذشته هستیم و تمامی تلاش خود را به کار خواهیم گرفت … دوستی آنان با غیر خداوند متعال و پیامبرش و مومنان در این جملات به وضوح نمایان است: بین ما دشمنی و خصومتی وجود ندارد ما دشمنی مشترک داریم و هم اکنون به لطف عملیات های مان شما به نیروهای نظامی خود کمتر نیاز دارید… در این جا این سوال مطرح می شود: آیا این عده به فلسطین و مساله و آرمان ها و مقدسات آن اندکی تعلق و وابستگی دارند؟ دشمن هنگامی که می بیند فرماندهان سرویس های امنیتی تشکیلات خودگردان علنا هر آن چه را که می خواهد برایش فراهم می کند آیا دیگر به جذب نیروهای جاسوس حقیر که پنهانی به دنبال اطلاعات می گردند نیازی دارد. همچنین آیا دشمن از ملتی که با او می جنگد انتظاری بیش از این دارد؟ و در نهایت آیا آنان از منظر دینی و آن گونه که خداوند آن ها را معرفی کرده منافق نیستند؟ خداوند متعال می فرماید: «وإذا خلوا إلی شیاطینهم قالوا إنا معکم إنما نحن مستهزئون»

حال با زبان سیاسی می گویم: آیا جنبش فتح مرده که در برابر این ننگ تاریخی سکوت اختیار می کند و دم نمی زند؟ آیا دشمنی با حماس، این همه انحطاط اخلاقی و دینی و ملی را توجیه می کند؟ نتایج این وابستگی بر مساله و وحدت فلسطین در حال و آینده چیست؟ اگر دشمن قصد حذف مساله فلسطین و ایجاد تفرقه بین گروه ها و توافق با عرب ها را دارد مگر نه این است که توسط این عده به دستاوردهای زیادی دست یافته است؟! اگر دشمن (دوست و محبوب نزدیک آنان) از آنان بخواهد که علیه هر کشوری که خود می خواهد جاسوسی کند آیا آنان مادامی که علیه برادر و پدر و فرزند خود جاسوسی می کنند و به هتک حرمت مساجد آن هم در ماه مبارک رمضان بر خود افتخار می کنند با این درخواست مخالفت می کنند؟ و در پایان آیا مشخص شده است که چرا امور میان آنان و حماس تا این اندازه به جدایی و حقد و کینه رسیده است؟

به باور بنده فلسطینیان به خوبی می دانند که گروه رام الله و سرویس های امنیتی وابسته به آن بر ضد دولت وحدت ملی و قانون اساسی تشکیلات خودگردان کودتا کردند هر چند در این زمینه بهانه های مختلفی تراشیده اند و نیز به خوبی می دانند که خطرناک تر از کودتای سییاسی و امنیتی، کودتای شبانه روزی آنان علیه فرهنگ دینی و ملی و آداب و رسوم اجتماعی و نیز قوانین سیاسی است که پس از صد سال جانفشانی علیه اشغالگری و صد سال مقاومت تدوین گردید. فلسطینیان همچنین می دانند که دشمنی این عده با حماس و اندیشه مقاومت به اندازه ای است که حتی از گردونه یک خصومت سیاسی و جغرافیایی نیز فراتر رفته است، به طوری که اگر حماس حتی در راستای پیمان صلح یا توافقنامه، آنان را بپذیرد اما این که آیا ملت فلسطین با این عملکرد، آنان را قبول کند کار سهل و آسانی نیست.

سخن پایانی این که متاسفانه انسان های مخلص جنبش فتح نیز آگاهانه یا با تاثیر پذیری از تبلیغات و اقدامات تحریک آمیز در همان منجلاب انسان های غافل از اوضاع فتح گرفتار آمده اند و به عمق فاجعه گریبانگیر فتح و وابستگی بی شرمانه آن به اشغالگران وقعی نمی نهند آیا آنان می پندارند که مجرد این کلام که حرف شان خریدار نداشت یا این که آن ها نیز بخشی از مردم هستند آنان را از تحمل مسئولیت معاف می دارد؟ مگر نه این است که هر آن چه که اتفاق می افتد به نام آنان یا با اجازه آنان صورت می گیرد؟!      

لینک کوتاه:

کپی شد