یکشنبه 11/می/2025

اسراییل با تهدیدات مختلف چگونه مقابله می کند؟

سه‌شنبه 20-آوریل-2010

  “ادامه منازعه در منطقه و واقعیت ها و شرایط کنونی با توجه به مشکلات ترکیب و بافت جمعیتی و مسایل ایدئولوژیک و تکنولوژی به سود آمریکا نیست و ادامه چنین شرایطی غیر ممکن است و به نفع هیچکس نیست زیرا در صورت استمرار موجب گسترش بیشتر خشونت می شود و “اسراییل” را به عنوان یک دولت یهودی دمکراتیک مورد تهدید قرار می دهد و قطعا تشکیل دو دولت تنها راه حل قابل اجرایی است که می تواند بقای “اسراییل” را به عنوان یک دولت دمکراتیک و یهودی تضمین کند.”

آن چه در بالا آمده است، بخشی از سخنرانی هیلاری کلینتون در کنفرانس سالانه آیپک است که چندی قبل در واشنگتن برگزار گردید. در این همایش بحث و گفت و گوهای زیادی مطرح شد که اصل و اساس همه آن ها التزام مطلق به حفظ امنیت “اسراییل” بود و بر این نکته تاکید شد که استراتژی و سیاست کنونی آمریکا مبتنی بر حفظ منافع مشترک است که شرایط کنونی تهدیدی علیه آن به شمار می رود.

بنا بر این بر اساس تشخیص واقعی و دقیق کلینتون “اسراییل” در معرض تهدیداتی قرار دارد که بدون تشکیل دو دولت یعنی تشکیل دولت فلسطین مستقل قادر به ادامه حیات در کنار دولت “اسراییل” نمی توان با آن ها رویارویی کرد. با تامل و تحقیق عمیق تر در مورد این تهدیدات می توان دریافت که اولین تهدید یعنی تهدید ایدئولوژیک دارای دو بعد است:

کلینتون در سخنان خود به طور مستقیم به بعد اول آن اشاره کرده است و آن این است که ادامه اشغالگری در دراز مدت وجهه دمکراتیک دولت “اسراییل” را از بین خواهد برد وآن را به دولت نژاد پرستی تبدیل خواهد کرد. بعد دیگر تهدید ایدئولوژیک که چندان اهمیتی ندارد در شکل و قالب همکاری های جوامع و گروه های عربی و اسلامی در جهان به ویژه در اروپا و در میان جنبش های چپگرا و سازمان حقوق بشر برای لغو محاصره و به انزوا کشاندن “اسراییل” به خاطر اقدامات غیر انسانی این رژیم علیه ملت فلسطین به ویژه در طول جنگ اخیر غزه شکل گرفته است تا جایی که مشروعیت این رژیم به خاطر افکار و ایدئولوژی نژاد پرستانه و ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت مورد تهدید قرار گرفته است. چنین تهدیدی از دیدگاه یک مرکز پژوهشی اسراییلی و در مقاله منتشر شده این مرکز در فوریه گذشته خطر راهبردی تلقی شده است که باید حکومت “اسراییل” در مورد آن هوشیار باشد و تمامی امکانات و توانمندی هایش را برای رویارویی با آن بسیج کند حتی اگر چنین اقدامی موجب تغییر ذهنیت های گذشته و اولویت های شصت سال گذشته این رژیم و وزارت دفاع آن شود.

تهدید دوم یعنی تهدید و خطر ترکیب و بافت جمعیتی چندان پیچیده و دیریاب نیست و به سادگی می توان دریافت که بعد از چند دهه آینده یعنی بعد از سه یا چهار دهه در فلسطین یعنی در سرزمین میان دریا تا رود عرب ها در اکثریت و یهودیان در اقلیت خواهند بود و “اسراییل” یهودیت و طبیعت یهودی خود را از دست خواهد داد و در آن زمان یا به یک دولت دو قومی و ملیتی تبدیل می شود و یا این که به دولت یهودی مبدل می شود که با تمامی شیوه های ممکن و به صورت بسیار سختگیرانه و خشونتبار به تبعیض نژادی مبادرت می ورزد و جایی برای اندیشه و چاره جویی نخواهد گذاشت و سرنوشت آن نیز کاملا مشخص خواهد بود.

خطر سوم یعنی تهدید تکنولوژی که به نظر می رسد، دارای ویژگی و طبیعت امنیتی باشد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تکنولوژی جدید موجب شده است تا عمق امنیتی “اسراییل” و جبهه و مناطق داخلی این رژیم مورد تهدید موشک های فلسطینی و لبنانی قرار بگیرد و همین تکنولوژی در ممانعت از شلیک این موشک ها عملا عاجز بماند و “سیستم گنبد آهنین” و سایر سیستم ها از جمله موشک های ضد موشک هم نتوانند کاری انجام دهند. این سلاح ها معمولا گران قیمت و پر هزینه هستند ولی چندان مهم و کارساز نیستند و نمی توانند امنیت این رژیم را تضمین کنند. اکنون راهی برای حل مشکلات و تهدیدات امنیتی جز از طریق مسیر سیاسی و سازش تحت عنوان تشکیل دو دولت باقی نمانده است.

در رویارویی با تهدیدات سه گانه مذکور راست گراها در “اسراییل” هیچ راه حل اساسی و ریشه ای جز پیروی از سیاست زور و اعمال قدرت بیشتر را مطرح و عملی نمی کنند. به معنی دیگر آنان می خواهند وضعیت کنونی را حفظ کنند، وضعیت و شرایطی که کلینتون آن را آزار دهنده و خطرناک و قویا علیه منافع آمریکا و حتی “اسراییل” می داند.

باید بدانیم و در نظر داشته باشیم که زبان و سخنان هیلاری کلینتون و حتی باراک اوباما تا حدود زیادی با زبان و سخنان زیپی لیونی منطبق است و همگی آنان بر محافظت از یهودیت و دمکراتیک بودن “اسراییل” تاکید دارند. در اساسنامه حزب کادیما نوشته شده است که عقب نشینی از بخشی از سرزمین “اسراییل” در واقع اجرای ایدئولوژی صهیونیست هاست و چشم پوشی از آن به شمار نمی رود.

لیونی مانند کلینتون و چپگراهای یهودی آمریکا که رییس جمهور باراک اوباما را احاطه کرده اند، همگی بر این باورند که راهی برای حل مشکلات “اسراییل” و تهدیدات علیه آن جز از طریق تشکیل دو دولت یعنی تشکیل دولت فلسطین در کنار دولت یهودی و دمکراتیک “اسراییل” وجود ندارد و باید این راه حل با اصول ثابت و اولویت های صهیونیست ها منطبق باشد و در آن بازگشت آوارگان فلسطینی و عقب نشینی به مرزهای سال 1967 و تقسیم پایتخت ابدی و یکپارچه “اسراییل” یعنی قدس مطرح نباشد.

به نظر می رسد همه منتظرند تا بدانند سرانجام مناقشه میان “اسراییل” و آمریکا و مناقشات داخلی “اسراییل” به کجا کشیده خواهد شد. آیا راستگراها در مورد حفظ موقعیت کنونی خطرناک و آزار دهنده موفق خواهند شد یا نه و آیا چپ گراها در تحمیل دیدگاه ها و احیای روند سازش و تشکیل دولت فلسطینی موفق می شوند؟ اقداماتی که از نظر ایدئولوژیکی و تهدید بافت جمعیتی از نظر امنیتی برای دولت عبری ضروری است و همین امر به دیدگاه و نگرش لیونی نزدیک است و کلینتون نیز مسئولیت آن را بر عهده گرفته است.

لینک کوتاه:

کپی شد