پنج شنبه 01/می/2025

اعزام نیروهای عربی به غزه با موافقت اسراییل

چهارشنبه 10-سپتامبر-2008

  اخیرا در کنار بحث و بررسی راه های تحقق آشتی ملی و پایان شکاف و فاصله بین کرانه باختری و نوار غزه و اصلاح ساختار سرویس های امنیتی بر اساس معیارهای ملی و تخصصی و بدون حزب گرایی، حرف و حدیث های زیادی درباره اعزام نیروهای عربی به غزه مطرح شده است. با تامل در این موضوع در می یابیم که طرح اعزام نیروهای عربی به نوار غزه، در فلسطین از سوی ریاست تشکیلات خودگردان و در سطح کشورهای عربی از زبان وزیر خارجه مصر مطرح شد.

سوالی که مطرح است این که هدف حقیقی از طرح پیشنهادی اعزام نیروهای عربی به غزه چیست؟ آیا واقعا برای اصلاح ساختار سرویس های امنیتی وابسته به تشکیلات موقت خودگردان به صدها یا هزاران نیروی عربی نیاز است؟ آیا اصلاح ساختار این سرویس ها به جای نیروهای عربی به کارشناسان و نیروهای زبده و ماهر نیاز ندارد؟! چرا این نیروها تنها باید به غزه اعزام شوند؟ مگر سرویس های امنیتی یک مجموعه واحد و تفکیک ناپذیر نیستند؟ مگر نه آن است که اوضاع امنیتی در کرانه باختری بیش از غزه ناامن است؟ یا این که کاسه ای زیر نیم کاسه است؟!

آقای احمد ابو الغیط وزیر خارجه مصر در مصاحبه با مجله اکتبر چاپ مصر در تاریخ 31/8/2008م. درباره هدف اعزام نیروهای عربی به غزه گفته است: این نیروها می توانند در جلوگیری از درگیری های داخلی و جنگ میان نظامیان صهیونیست و مبارزان فلسطینی کمک کند و نیز می توانند به فلسطینیان این فرصت را بدهند که از کلیه توانمندی های خود برای تحقق وحدت و همبستگی ملی استفاده کنند.

با تامل در این گفته ابو الغیط که این نیروها می توانند کمکی در توقف جنگ میان نظامیان صهیونیست و مبارزان فلسطینی باشند این سوال مطرح می شود که معنا مفهوم توقف جنگ چیست؟ آیا بدان معناست که نیروهای عربی با استقرار در غزه، مقاومت و اشغالگران را از هم جدا خواهند کرد؟! یا این که قصد دارند نیروهای مقاومت را در صورت ادامه مبارزه علیه اشغالگران بر اساس این عقیده که مبارزه مسلحانه تنها راه استیفای حقوق حقه ملت پس از تجربه تلخ مذاکرات سازش است، سرکوب کنند؟! یا این که هدف از اعزام نیروهای عربی به غزه اجازه ندادن به حماس برای مخالفت با هر گونه توافقنامه سیاسی بین عباس و اولمرت آن هم برای خشنود ساختن رئیس کاخ سفید است؟!

برای توضیح بیشتر به متن جوابیه محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان به حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر در خصوص فراخوان وی درباره از سرگیری گفت و گو و آشتی ملی که روزنامه القدس در تاریخ 29/8/2008م. آن را منتشر کرد اشاره می کنیم. عباس در این جوابیه می گوید: ما با هیچ اقدامی که منجر به تحقق گفت و گو یا آشتی شود و یا این که طی آن حکومتی ملی تشکیل گردد که پس از آن محاصره پایان یابد، (یعنی پذیرفتن شروط کمیته چهارجانبه برای لغو محاصره) مخالف نیستیم.

در این جوابیه همچنین آمده است: برای تحقق این مهم در وهله نخست باید نیروهای عربی در نوار غزه مستقر و به دولت در زمینه اصلاح ساختار سرویس های امنیتی یاری رسانند.

در این جا می بینیم که عباس چگونه ماموریت نیروهای عربی را در شکل و چارچوب سیاسی مشخص کرده است؛ نیروهای عربی که دولت را در اصلاح ساختار سرویس های امنیتی فلسطین در چارچوب برنامه سازش سیاسی یاری می رسانند، به طوری که این نیروها سرویس های امنیتی فلسطین را به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی یا توقف مقاومت به عنوان شرط اصلی دستیابی به هر گونه توافق همانگونه که “نقشه راه” آمریکا و توافقنامه اسلو نیز بدان تاکید کرده است، ملزم کنند. عباس در ادامه جوابیه خود از همه گروه ها و تشکل های سیاسی و مسقل فلسطین خواست تا به کلیه مصوبات و توافقنامه های سازمان آزادی بخش فلسطین و تعهدات آن در همه زمینه ها پایبند باشند.

بنابراین می توان گفت که اولین ماموریت نیروهای عربی اعزام به غزه، اصلاح ساختار سرویس های امنیتی فلسطین بر اساس “نقشه راه” و توافقنامه های سازش با هدف توقف مقاومت خواهد بود. با این تفاصیل و مشخص شدن ماموریت اصلی نیروهای عربی چگونه می توان از مقاومت فلسطین انتظار داشت تا با طرح اعزام نیروهای عربی به غزه موافقت کنند؟ گذشته از این چگونه فلسطینیان می توانند در کنار این نیروها که رژیم صهیونیستی با آن موافق است و این موافقت نشأت گرفته از این است که منافع صهیونیست ها را تامین می کند، احساس آرامش و امنیت کنند.

مساله شگفت انگیز این که مصر تنها کشور عربی است که درباره این طرح که از بطن ناکامی سیاسی گریبانگیر رام الله زاییده شده، سخن گفته است وی این در حالی است فلسطینیان به خصوص اهالی تحت محاصره غزه همچنان به مصر به عنوان پشتیبان و حامی اصلی خود می نگرند و شان و منزلت این کشور را بالاتر از آن می دانند که با فلسطینیانی همسو شود که شکست خورده اند و هیچ ابایی نسبت به سازش با دشمن علیه میهن خود ندارند.

مصر امروز باید در کنار مساله فلسطین قرار بگیرد و از آن حمایت کند و با همه گروه های فلسطینی به طور برابر برخورد کند. در حالی که قاهره از گروه های فلسطینی برای از سرگیری گفت و گوی ملی و تحقق آشتی ملی دعوت می کند باید اذعان داشت که سخن گفتن درباره نیروهای عربی با موافقت اسراییل هرگز به نفع گفت و گو و تحقق آشتی ملی و در نهایت هرگز به نفع مساله فلسطین نخواهد بود.

لینک کوتاه:

کپی شد