پنج شنبه 01/می/2025

امام خمینی و مبانی حمایت از فلسطین (3)

سه‌شنبه 23-سپتامبر-2008

اهتمام به امور مسلمانان

بررسی جامع و منصفانه در منابع و متون اسلامی بوضوح نشان می دهد كه این دین، آئینی فردگرا نبوده و تعلیماتش تنها اصلاح كننده رابطه بین شخص و خالق خود نیست، بلكه دینی است جمع گرا كه در عین توجه به فرد و نیازهایش، او را موجودی اجتماعی می داند و تامین احتیاجات او را تنها در بعد فردی خلاصه نمی كند بلكه مطالبات جمعی و ساماندهی مناسبات اجتماعی در ابعاد گوناگون حیات بشری و پیوند دادن آن با مبدا هستی را از اهداف اصلی خود می داند. البته بنابر گزارش قرآن مجید تمام انبیا دارای همین صبغه و مقصد بودند. و می فرماید: « لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الكتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط. . . » ما رسولان خود را فرستادیم و همراه آنان كتاب و میزان فرود آوردیم تا مردم به عدالت و قسط قیام كنند. . ( » 1 ) گرچه متاسفانه وقوع تحریف در ادیان الهی بویژه در مورد مسیحیت كه هم اكنون بیشترین پیروان را در سطح جهان دارد و از طرف دیگر عملكرد بدو فسادآمیز دستگاه كلیسا و منسوبان به آن در طی قرون، موجب شد تا تعالیم دینی مسیحیت به عامل عقب ماندگی متهم شود و رفته رفته از صحنه زندگی اجتماعی به اندرون كلیساها آن هم در ایام و اوقاتی خاص رانده شود. غرب با پس نهادن آموزه های كلیسایی و رویكردی پرشتاب به علوم و دانش بشری موفق شد تا روز به روز، مراحل رشد صنعتی و فن آوری را پشت سر گذارد، در حالی كه كشورهای اسلامی همچنان گرفتار و درگیر با حكومتهای عیاش و فاسد در غفلت و عقب ماندگی به سر می بردند. با باز شدن درهای دنیای غرب و صدور فرآورده های تكنولوژی غربی به دنیای اسلام، كه با انتقال فرهنگ آنان همراه بود، به تدریج این اندیشه در اذهان عده ای پیدا شد كه گویا دین مایه عقب ماندگی كشورهای اسلامی است و اینان نیز اگر بخواهند به رشد صنعتی برسند، لزوما باید همچون مغرب زمین با اساس حضور دین در صحنه های زندگی مردم خداحافظی كرد، غافل از این كه فرقی بسیار ین اسلام و مسیحیت است. اسلام در اصل كاملترین دین الهی برای تامین نیازهای فردی و جمعی بشر است كه تحریفی هم در ساحت آن رخ نداده است، در حالیكه مسیحیت نه كمال اسلام را دارد و نه سلامت و مصونیت آن را. تمام فلاكتها و مصیبتهایی كه بر سر مسلمانان آمده است از ناحیه حكومتها و دولتهای فاسد آن بوده است كه جز عیاشی و هرزگی و یا زورگویی و استبداد خصلت دیگری نداشتند، بنابراین در محیطهای اسلامی دین عامل عقب ماندگی نبوده است زیرا در تمام آموزه های دین اثری از بی توجهی به علم نمی بینیم، بلكه این فساد حاكمان و عوامل دیگر بوده است كه در این جهت دخالت داشته است. اسلام گرچه در اصل برای همه بشریت است ولی در عمل ، كسانی كه به این دین گرایش پیدا می كنند و بر محور آن گرد می آید، در درون جامعه بزرگ انسانی، جمعیتی را تشكیل می دهند كه به جامعه ایمانی و مسلمان موسوم است و روح حاكم بر این جمعیت ، اعتقاد و باور اسلامی است كه در تمام اجزای آن نفوذ می كند و آن را همانند پیكری واحد می سازد، با یك گونه احساسات، عواطف، آرزوها و هدفها، كه در نوشتار پیش به دو روایت در این باره اشاره كردیم. و این حاكمیت روح جمعی، خود بازتابی از همان ویژگی جمع گرا بودن اسلام است، زیرا دین فردگرا هر یك از پیروان خویش را متوجه خود و نیازهای فردی خویش می كند و با این حال گرایش جمعی، ضدارزش تلقی می شود كه اوج آن در دوری هر چه بیشتر از جامعه و مردم و روی آوری به غارها و بیابانهاست و با چنین تعلیماتی نمی توان احساس جمعی به وجود آورد و اگر هم در موردی پیدا شده عوامل دیگری در آن دخیل بوده است كه در قالب حمایت از همكیش نمود یافته است، ولی چنین احساسی نمی تواند از متن تعالیم دینی با این خصوصیت برخیزد. در آثار و متون اسلامی به خوبی این احساس مسئولیت نسبت به دیگران و سرنوشت آنان و توجه به گرفتاریها و مشكلات جامعه دینی در تحقق ایمان مذهبی مومنان مورد تاكید واقع شده است . ( 2 ) شاید گویاترین تعبیرات این سخن پیامبر اكرم صلی اله علیه باشد كه فرمودند: « من سمع رجلا نیادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم ; هر كس بشنود كه كسی فریاد برآورده است كه ای مسلمانان به فریادم برسید و او را اجابت نكند، مسلمان نیست . ( 3 ) و نیز می فرمایند: « من اصبح و لم یتم بامور المسلمین فلیس بمسلم; هر كس صبح كند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نیست . ( » 4 ) اهمیت ندادن به مشكلات و مسایل جامعه اسلامی یا بدان جهت است كه شخص یا گروهی اساسا اعتقادی به این دین ندارد و غیرمسلمان است كه در این صورت موضوعا از مضمون این روایت بیرون است زیرا ظهور این سخن نشان می دهد كه مقصود از « من » در آغاز آن، كسی است كه موسوم به مسلمانی است و نیز ممكن است این عدم اهتمام در اثر نفوذ فكر رهبانیت مسیحیت و تحت تاثیر رگه هایی از آن فكر و اندیشه باطل باشد، همان فكری كه در آغاز اسلام و در عصر پیامبر گرامی صلی اله علیه و آله نیز در بین برخی از مسلمانان بروز كرد و رسول اكرم نیز با حساسیت و تاكید با آن به مبارزه برخواستند و نسبت به رواج آن در بدنه جامعه اسلامی هشدار دادند. برای نمونه از عثمان بن مظعون روایت شده است كه: « قلت لرسول اله صلی الله علیه و آله: ان نفسی تحدثنی بالسیاح0 و ان الحق بالجبال ، قال: یا عثمان لا تفعل فان سیاح0 امتی الغزو و الجهاد » . به پیامبر اكرم گفتم: با خود می گویم كه خوبست سر به بیابان بگذارم و به كوهها بپیوندم و به عبادت راهبانه بپردازم. آن حضرت فرمودند: این كار را نكن یقینا سیاحت امت من جهاد و مبارزه در راه خداوند است . ( 5 ) نمونه دیگر رواج این فكر در دورانهای بعدی شیوع فكر صوفی گری در ساحت فكر دینی است كه سفیان ثوری از پیشوایان این رویه در عصر امام صادق علیه السلام به شمار می رود و مبارزات و مناظرات آن حضرت با او معروف است . ( 6 ) و همچنین ممكن است بی توجهی نسبت به امور مسلمانان، از شدت روی آوری به دنیا و سرگرم شدن به لذتها و عیش ونوش آن باشد، كه چنین كسی جز در دایره منافع خود نمی اندیشد و اساسا ذهن خود را به این گونه امور مشغول نمی كند، آن چه برای او دارای اهمیت است زندگی و تنغم است، سرخوش و لذت جویی است. كار چنین شخصی گاهی به جایی می رسد كه برای او اسلام و كفر چندان تفاوتی ندارد و چه بسا پیروزی جبهه كفر را برای مقاصد حیوانی خود مناسبت تر بداند و حتی آن را آرزو هم بكند. قرآن كریم می فرماید: « ثم كان عاقب0 الذین اساو السوای ان كذبوا بآیات الله و كانوا بها یستهزئون » سپس نهایت كار كسانی كه بد عمل كردند این شد كه آیات الهی را تكذیب كردند و آن را به مسخره گرفتند » . ( 7 ) و نیز می فرماید: « والذین كفروا یتمتعون و یاكلون كما تاكل الانعام و النار مثوی لهم » كفر پیشه گان بهره جویی می كنند همچون چارپایان می خورند و آتش جایگاه آنان است . ( 8 ) در آیه نخست نتیجه گناهكاری و هواپرستی، تیره گی دل و عقل و در نهایت به دروغ گرفتن آیات و نشانه های خداوند و استهزا آن بیان شده است و در آیه بعدی زندگی حیوانی داشتن كه جز شكم و شهوت همت دیگری ندارد و جز به آن نمی اندیشد از اوصاف كافران معرفی گردیده است. و لذا چنین انسانی گرچه نام مسلمان بر خود نهاده باشد، ولی بویی از آن نبرده است و اگر به ظاهر هم نتوان چنین انسانهایی را كافر دانست، حداقل نمی توان آنان را مسلمان كاملی دانست كه خود احتمالی در مورد این حدیث شریف است . ( 9 ) براین اساس امام خمینی كه با تمام وجود فریاد مظلومیت و
فریادرسی مردم ستمدیده فلسطین را می شنید و گرفتاری و مصیبت جانكاه آنان را از عمق جان احساس می كرد، می گوید: « مساله قدس یك مساله شخصی نیست و یك مساله مخصوص به یك كشور و یا یك مساله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست، بلكه حادثه ای است برای موحدین جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آینده . . . ( » 10 ) ایشان در ملاقات با اعضای شورای مركزی حزب الله لبنان می گویند: « دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد مسلمین و دفاع از همه حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا كنیم و خصوصا در این شرایطی كه فرزندان واقعی فلسطین اسلامی و لبنان اسلامی، یعنی حزب الله و مسلمانان انقلابی سرزمین غصب شده و لبنان، با نثار خون و جان خود، فریاد « یا للمسلمین » سر می دهند، با تمام قدرت معنوی و مادی در مقابل اسرائیل و متجاوزین بایستیم و در مقابل آن همه سفاكی ها و ددمنشی ها مقاومت و پایمردی كنیم و به یاری آنان بشتابیم . . . ( » 11 ) ایشان با هشدار به سران كشورهای اسلامی می فرماید:. « . . الان اسرائیل در مقابل همه كشورهای اسلامی ایستاده می گوید غلط نكنید. این تاسف ندارد انسان نیستند اینهایی كه در راس امور هستند كه اسرائیل در مقابلشان ایستاده می گوید فضولی موقوف !. . . ( 12 ) به طور مسلم امروز مسئله فلسطین، از مهمترین گرفتاریها و مشكلات جهان اسلام است و در اوضاع كنونی آن چه در جهت حمایت از مردم مظلوم آن جا از دست ما ساخته است، حمایتهای مالی و معنوی است. پشتیبانی معنوی از آنان با همین اعلام موضعها و تجمع ها و راهپیمائیهاست كه پی آمدهای زیر را به همراه دارد: 1 این گونه حركتها موجب می شود تا قضیه فلسطین وجهه ای بین المللی بیابد و نه تنها مسلمانان جهان بلكه تمامی آزادگان دنیا را به حمایت از خود جلب كند و این مساله از سطح دولتها به میان مردم كشانده شود و رفته رفته به موضوعی جهانی در بین توده های مسلمان و آزادیخواه مبدل شود و این همه نقطه اساسی نگرانی استكبار و صهیونیسم است، زیرا دولتها را به راحتی می توان با تهدید و تطمیع مهار كرد و به عقب نشینی وا داشت ولی مواجهه و مقابله با انقلاب و رویدادی كه پشتوانه عظیم و بی پایان مردمی در سطح جهان دارد كار آسانی نیست، همان توده هائی از انسانهای فداكار كه هر چه كشته و تهدید می شوند انبوهی دیگر از مردمانی جان بر كف و شهادت طلب از درون آنها می جوشد و امان را از دشمن می ستاند. به تعیین فرونشاندن امواج خروشان اقیانوس بی كرانی از انسانها كه جز با انگیزه های حق طلبی و آزادیخواهی و بشر دوستی پدیدار نمی شود غیرممكن است. 2 تظاهرات مردمی در تمام نقاط دنیای اسلام سبب می شود تا دولتها نیز بر اثر حساسیتهای مردم خود نسبت به این موضوع نتوانند به راحتی خود را از توجه به آن كنار بكشند و یا به آسانی به اردوگاه صهیونیسم جهانی كمك كنند و حداقل این كار را برای آنان با مشكل روبرو می كند. 3 بزرگترین خواسته صهیونیستها از آغاز تاكنون این بوده است كه رفته رفته داستان فلسطین از خاطره ها محو گردد، تا آنان بتوانند به طور همه جانبه بر اوضاع تسلط شده و امنیت و آرامش را برای اسرائیلیان فراهم آورند و سپس در سایر این آرامش و فرصت پیش آمده، برای تجاوزها و توسعه طلبی های آتی خود برنامه ریزی كرده و گامهای بعدی را بردارند، این حماسه سازیها و جوش و خروش ملتها بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اعلام روز جهانی قدس به عنوان روز حمایت بین المللی از آرمان مردم مظلوم فلسطین از سوی امام خمینی موجب شده است تا همواره مسئله فلسطین در خاطره ها زنده بماند و روز به روز توجه مردم به جنایاتی كه از سوی اسرائیل نسبت به این مردم شده و می شود بیشتر جلب گردد، نتیجه این رخداد این شده است كه هم اكنون خواب راحت از صهیونیستهای خون آشام گرفته شود و همواره آنان را در دغدغه تامین امنیت اسرائیل مشغول سازد. اینك بر طبق برخی گزارشات ،بسیاری از یهودیان مهاجر فلسطین اشغالی از كرده خود پشیمان اند و اسرائیل را به قصد وطن اصلی خود ترك می كنند و اقامت در آن كشور را جز مایه دردسر برای خود نمی دانند. حتی از یكی از عوامل موثر این رژیم نقل شده است كه اگر اوضاع به همین منوال ادامه یابد، حكومت اسرائیل بیش از پانزده سال دیگر نمی تواند دوام بیاورد. 4 و نهایت این كه این اعلام حمایتها عاملی است تا جوانان غیور فلسطینی همانها كه در صف مقدم مبارزه با صهیونیسم قرار دارند و بهای آن را با نثار خون و جان خویش می دهند و خود را سپر بلای سایر مناطق مسلمین كرده اند، احساس تنهایی نكنند و خود را با پشتوانه عظیم مردمی در سطح جهان ببینند و این را نمی توان دست كم گرفت. این قسمت بحث را با بیانی دیگر از امام راحل به پایان می بریم. ایشان در اهمیت، مراسم راهپیمائیها و تجمعها می گویند: « مسلمانها امیدوارم روز قدس را بزرگ بشمارند و در همه ممالك اسلامی در روز قدس در روز جمعه آخر ماه مبارك تظاهر كنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته باشند، در مساجد فریاد بزنند. وقتی یكی میلیارد جمعیت فریاد كرد، اسرائیل نمی تواند، از همان فریادش می ترسد. . . ( » 13 ) و باز:. « . . اگر در روز قدس تمام كشورهای اسلامی، ملتها همه برخیزند و فریاد بزنند، نه برای قدس تنها، برای همه ممالك اسلامی پیروز خواهند شد. ما با فریاد محمد رضاخان را بیرونش كردیم. . . این قدر الله اكبر بر مغز اینها كوبیده شد كه خودشان را باختند وفرار كردند، مسلمین باید فریاد بزنند. گمان نكنند كه شعار و فریا د فایده ندارد، نخیر شعار فایده دارد اما اگر همه فریاد بزنند. . . ( » 14 ) « و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب( » 15 )

پی نویسها:
 
1 سوره حدید، آیه 25 2 برای نمونه: وسایل الشیعه ، ج 11 ص 599 576 بحارالانوار، ج ،74 ص 342 283 3 اصول كافی ، دارالكتب الاسلامیه ، ج ،2 ص ،164 ج 5 4 همان ، ص ،163 ج 1 5 شیخ طوسی ، تهذیب الاحكام . نشر صدوق ، تهران ، ج ،6 كتاب جهاد، باب ،1 ص ،133 ج 5 6 تحف العقول ، كتابفروشی بصیرتی قم ، ص 262 257 7 سوره روم ، آیه 10 8 سوره محمد، آیه 12 9 بحارالانوار، ج ،74 ص 337 10 فلسطین از دیدگاه امام خمینی ، مجموعه تبیان ، دفتر چهارم ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ص 141 11 صحیفه نور، ج ،20 ص ،184 تبیان ، همان ، ص 150 12 صحیفه نور، ج ،16 ص ،257 تبیان ، همان ، ص 145 13 صحیفه نور، ج ،12 ص ،276 تبیان ، همان ، ص 158 14 صحیفه نور، ج ،12 ص .282 تبیان ، همان ، ص 159 15 سوره حج آیه .32 حضرت امام خمینی: * مساله قدس یك مساله شخصی نیست و یك مساله مخصوص به یك كشور و یا یك مساله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست بلكه حادثه ای است برای موحدین جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آینده * دفاع از نوامیس مسلمین و دفاع از بلاد مسلمین و دفاع از همه حیثیات مسلمین امری است لازم و ما باید خودمان را برای مقاصد الهی و دفاع از مسلمین مهیا كنیم. * به تعیین فرونشاندن امواج خروشان اقیانوس بی كرانی از انسانها كه جز با انگیزه های حق طلبی و آزادیخواهی و بشردوستی پدیدار نمی شود، غیر ممكن است. * حضرت امام خمینی: ما با فریاد محمد رضاخان را بیرونش كردیم. . . این قدر الله اكبر بر مغز اینها كوبیده شد كه خودشان را باختند و فرار كردند، مسلمین باید فریاد بزنند، گمان نكنند كه شعار و فریاد فایده ندارد، نخیر شعار فایده دارد اما اگر همه فریاد بزنند.

لینک کوتاه:

کپی شد