مرکز اطلاع رسانی فلسطین
ما دیگر حرف محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان را نمی فهمیم نه به خاطر آنکه او به زبانی غیر از زبان ما صحبت می کند نه این طور نیست. زبان عربی او هیچ اشکالی ندارد ؛ زیرا پیش از این معلم بوده است.
بحث ما در اینجا بر سر واژه ها، جملات و عباراتی است که وی آنها را به کار می بندد و هیچ رابطه ای با دغدغه های فلسطینیان داخل و خارج ندارد.
ابومازن صحبت های دو روز پیش خود در جمع وزرای خارجه کشورهای اسلامی در جده را به محکوم کردن اقدام فلسطینیان در ربودن سه شهرک نشین صهیونیست اختصاص داد. وی اعتقاد داشت که عملیات هایی از این دست باعث خانه خرابی ملت فلسطین و پروژه ملی می شود نه اشغالگری صهیونیست ها و جنایت های بی امان آنان.
رئیس تشکیلات خودگردان در ادامه صحبت های خود زبان به ستایش از همکاری امنیتی میان نهاد تحت فرمانش با سرویس های اطلاعاتی رژیم عبری گشود و این همکاری را به نفع ملت فلسطین بر شمرد. وی بار دیگر متعهد شد که اجازه بروز یک انتفاضه جدید را در فلسطین ندهد.
ما نمی دانیم آیا وزرای خارجه کشورهای اسلامی بعد از اتمام صحبت های ابومازن برای وی دست زدند یا حرف هایش را محکوم کردند. به هر رو، واکنش آنان هر چه که باشد، هیچ امیدی به آنان و دولت های متبوع شان نمی رود.
در واقع، ابومازن فراموش کرده است که در مقابل وزرای خارجه برخی کشورهای اسلامی سخن می گوید نه در پشت تریبون پارلمان رژیم عبری یا کنگره آمریکا. او باید از این فرصت استفاده می کرد و از رنج های ملت تحت اشغال خویش سخن می گفت نه از رنج های شهرک نشینان ربوده شده صهیونیست. او باید به جنایتی اشاره می کرد که نیروهای امنیتی رژیم عبری در چارچوب تلاش برای یافتن سه شهرک نشین صهیونیست انجام داده اند و طی آن، بیش از 500 شهروند فلسطینی را ربوده و به زندان انداخته اند.
از همه این چیزها عجیب تر آن است که رئیس تشکیلات خودگردان در تازه ترین اظهارات خود همه ما را غافلگیر کرد و ابراز داشت که رهبران فلسطینی با چنگ و دندان از ملت فلسطین دفاع می کنند و با عقل و درایت فلسطین را آزاد می نمایند. وی توجه بی سابقه ای را نسبت به سرنوشت سه شهرک نشین ربوده از خود نشان داد و ابراز امیدواری کرد که افراد مذکور صحیح و سالم به خانه شان بازگردند ؛ ولی همین چهره به هیچ وجه برای کودکانی که در جریان حملات صهیونیست ها به منازل فلسطینیان جان خود را از دست داده اند، ابراز ناراحتی و دلسوزی نکرد همان حملاتی که صهیونیست ها همچون گرگ های تشنه به خون در شهر الخلیل و دیگر شهرها به انجام رساندند.
با وجود آنکه ما هیچ مشکلی در بینایی و هیچ نیازی به لنزهای چشمی نداریم ؛ ولی هیچ چنگ یا دندانی به تشکیلات خودگردان که ریاستش را ابومازن عهده دار است، نمی بینیم. تنها چیزی که ما از این نهاد می بینیم تسلیم شدن و سر خشوع پایین آوردن در برابر اشغالگران قدس، همکاری مجانی با نیروهای صهیونیستی برای تعقیب مجاهدان و در هم شکستن اراده هزاران اسیر اعتصاب غذا کرده در زندان های رژیم عبری است.
آن چنگ و دندانی که رئیس تشکیلات خودگردان از آن سخن می گوید، چنگ و دندانی توهمی است که به جز در تخیل این چهره، در جای دیگری وجود ندارد. نیروهای امنیتی فلسطینی که به گفته ابومازن با «عقل و درایت» از ملت فلسطین حمایت می کنند، مانع از حملات اشغالگران به خانه شهروندان فلسطینی نمی شوند یا از بازداشت مجدد ده ها نفر از کسانی که در جریان مبادله اسرای فلسطینی با گلعاد شالیت، سرباز صهیونیستی آزاد شده اند، جلوگیری به عمل نمی آورند.
بر فرض هم بپذیریم که منظور ابومازن از این چنگ و دندان ها همان تلاش هایی باشد که برای پذیرفته شدن فلسطین به عنوان عضو ناظر مجمع عمومی سازمان ملل صورت می دهد، پس چرا به درخواست صائب عریقات، دست راستش در تشکیلات خودگردان گوش نمی کند و درخواست مربوط به عضویت در دادگاه جنایی بین المللی را امضا نمی کند تا به این ترتیب توان محاکمه کردن جنایتکاران جنگی صهیونیست را داشته باشند و صد البته که چنین اقدامی (عضویت در دادگاه جنایی بین المللی) نه آنکه چنگ و دندان نیاز ندارد حتی به داشتن ناخن نیز احتیاجی نیست.
سه شهرک نشین صهیونیست ربوده شده اند. انجام این عملیات به دست هر کس ـ خواه حماس خواه هر گروه دیگر ـ صورت گرفته باشد، باعث ایجاد لرزه بر پیکره کشور جعلی «اسرائیل» و بنیان های سست آن شده و به ایجاد رعب و وحشت در میان صهیونیست ها انجامیده و بر طول صف هایی که در برابر سفارتخانه های خارجی برای خروج از فلسطین و یافتن راه نجات کشیده می شود، افزوده است.
فرماندهان نیروهای امنیتی رژیم عبری می گفتند که وجب به وجب خاک کرانه باختری و نوار غزه را می شناسد ؛ ولی در عمل ثابت شد که این ماجرا چیزی جز یک دروغ بزرگ نبوده و به جز رئیس تشکیلات خودگردان و اطرافیانش هیچ کس آن را باور نکرده است. تیمی که عملیات ربودن شهرک نشینان صهیونیست را بر عهده داشت، خیالی بودن اسطوره های امنیتی رژیم عبری را بر ملا کرد و هیبت کذایی شان را در هم شکست و باعث شد تا ماهیت وحشیانه و خونخوارانه بخش گسترده ای از جامعه صهیونیستی بر ملا شود مخصوصا توسط صفحه ای ویژه در فیسبوک که ده ها هزار نفر از صهیونیست ها وارد آن شدند. در این صفحه تقاضا شده بود که دولت عبری در هر ساعت یک عرب را اعدام کند تا اینکه فلسطینی ها خود سه فرد ربوده شده صهیونیست را آزاد کنند. در واقع، اینها همان کسانی هستند که نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان با بهانه همکاری امنیتی، شبانه روز در جهت حمایت از آنها و حفظ جان شان می کوشند.
رژیم عبری در وجب به وجب خاک کرانه اشغالی باختری ایست های بازرسی دایر نموده، دست هواپیماهای «دورنز» خود را برای گشت زنی باز گذارده، هزاران جاسوس و مزدور را اجیر کرده، افراد عرب نما را در میان ساکنان کرانه باختری رها نموده و به تبادل اطلاعات با نیروهای امنیتی می پردازد ؛ ولی با این وجود، گروهی که ربودن این سه شهرک نشین صهیونیست را بر عهده داشته، از تمامی این مرزها عبور کرده و به افراد مذکور دست یافته و علاوه بر آن، بیش از یک هفته است که ربوده شدگان را در جایی پنهان کرده که هیچ کس از آن خبر ندارد. اگر هم از طریق همکاری نیروهای امنیتی فلسطینی محل پنهان نگاه داشتن آنها فاش شود و اشخاص مذکور آزاد شوند ؛ ولی حالت وحشت حاکم بر جامعه صهیونیستی، دستپاچگی نیروهای امنیتی عبری و تنگنایی که نتانیاهو و ژنرال های تحت فرمان وی گرفتارش شده اند، کافی است تا موفقیت این عملیات را اثبات کند و آن را به عنوان یک دستاورد بزرگ برای کسانی بداند که در برنامه ریزی و اجرای این عملیات نقش داشته اند.
بار دیگر از ابومازن می خواهیم تا به زبانی صحبت کند که هر شهروند فلسطینی تحت محاصره و مورد تحقیر قرار گرفته آن را بفهمد و در غیر این صورت سکوت اختیار کند که این حداقل کاری است که می تواند انجام بدهد ؛ زیرا زبانی که او بدان سخن می گوید برای صهیونیست ها و حامیان آنها قابل فهم است.
در پایان از محمود عباس می خواهیم تا افسار ریاض المالکی، وزیر امور خارجه بیمارش را بکشد و اجازه ندهد که بیشتر از این نمک بر روی زخم ملتهب ملت فلسطین بپاشد و دائم نگوید که با هر گونه انتفاضه جدید مخالفت می نماید و دائم جنبش حماس را تهدید نکند که اگر مشارکت این جنبش در عملیات مذکور به اثبات برسد، آشتی ملی را لغو می کند. ابومازن به این چهره نباید اجازه دهد که دائم از آمادگی تشکیلات خودگردان برای یافتن ربوده شدگان و نیز کمک برای یافتن آنها سخن به میان آورد.
ملت فلسطین مانند هر کدام از ملت های عربی برای خود چنگ و دندانی دارد و این ملت فلسطین است که از خودش دفاع و سرزمینش را آزاد می نماید و کشور خود را در فلسطین تشکیل می دهد. در مورد رئیس تشکیلات خودگردان باید گفت که دندان هایش شیری است ؛ البته اگر دندانی وجود داشته باشد.