تنش در جبهه جنوب لبنان شدت گرفته است و اسرائیل پس از تلاش برای ضربه زدن به ساختار نظامی مرکزی جنبش حزب الله از طریق منفجر کردن دستگاه های پیجر و دستگاه های بی سیم که در اختیار هزاران نفر از مبارزان و نیروها و رهبران این جنبش بودند و نیز ترور فرمانده عملیاتی لشکر رضوان و شورای جهادی حزب الله، به صورت مشخص وارد مرحله جدیدی از تلاش برای تضعیف توانمندی های حزب الله و کشاندن آن به عرصه نبرد گسترده شده است.
این مرحله شامل حملات دوگانه به مراکز و سکوهای پرتاب موشک و گسترش بمباران ها علیه روستاهای جنوب و منطقه بقاع غربی به منظور قطع کامل خطوط پشتیبانی از این جبهه از شمال لیتانی تا جنوب آن است.
در سایه حجم گسترده تخریب و رعب و وحشت و جنایت های صورت گرفته علیه لبنان و تهدیدات رژیم صهیونیستی مبنی بر ارتکاب جنایت های بیشتر، برخی ها پیش بینی می کنند که مرحله آتی عملیات نظامی این رژیم بسیار سنگین باشد و خسارت های جانی و نظامی سنگینی بر جای بگذارد. این مرحله برای لبنانی ها یادآور رفتار ارتش صهیونیستی در حملات موشکی اش در جریان جنگ غزه است که محله های مسکونی؛ از جمله تاسیسات غیرنظامی و زیرساخت های حیاتی را هدف قرار می داد.
از سوی دیگر، می توان گفت که مرحله جنگ پشتیبانی و پوششی و تماس های دیپلماتیک عملا با سفر اخیر «عاموس هوکشتاین» فرستاده نهاد ریاست جمهوری آمریکا به تل آویو که نتوانست صهیونیست ها را به توقف فشارهایشان متقاعد کند، پایان یافت، اما مهمترین تحول در این زمینه، سفر فرمانده منطقه مرکزی ارتش آمریکا به مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی به منظور اطلاع از تحولات خطوط حمله علیه لبنان بود که پس از آن حملات رژیم صهیونیستی شدت بیشتری گرفت.
اما برخی معتقدند که مهمترین تحول در این زمینه لغو سفر «لوید اوستن» وزیر دفاع آمریکا به فلسطین اشغالی و تاکید مکرر آمریکا همزمان با این حادثه بر پایبندی خود به دفاع و حمایت از رژیم صهیونیستی بود؛ به ویژه که حملات گسترده این رژیم علیه لبنان نیز همزمان با رسیدن ناوهای آمریکایی به سواحل دریای مدیترانه صورت گرفت.
اهداف و خواسته ها
در همین حال، برخی بر این باورند که رژیم صهیونیستی روز یکشنبه در برابر موج حملات موشکی حزب الله به عمق خاک این رژیم سکوت اختیار کرد تا از حجم توانمندی های این جنبش اطلاع حاصل کند. در این حملات، حزب الله توانست اهداف حیاتی اقتصادی و نظامی را در شمال حیفا هدف قرار دهد که تا حدودی باعث بازیابی روحیه این جنبش پس از حملات امنیتی و سایبری وارد شده به این جنبش در مرحله اخیر شد. اما در واقع دولت نتانیاهو سعی در ارزیابی توانمندی های حزب الله را داشت که پس از دریافت 3 ضربه بزرگ طی هفته گذشته، همچنان قدرت خود را حفظ کرده است و علاوه بر این، تلاش کرد مواضع سکوهای موشکی باقی مانده این جنبش را شناسایی و خود را برای اجرای طرح اخیرش آماده کند.
بر اساس تحولات میدانی، این طرح قصد تحقق اهداف 4 گانه اصلی قبل از پایان 7 هفته باقی مانده از عمر دولت فعلی آمریکا را دارد که عبارتند از:
- نخست: رژیم صهیونیستی سعی دارد تا جایی که می تواند زیرساخت های سامانه های ارتباطی ویژه جنبش حزب الله را از بین ببرد؛ به طوری که این عملیات در مرحله نخست با هدف قرار دادن مبارزان و نیروهای حزب الله از طریق کنترل تماس های آنها از طریق سیستم های هوشمند آغاز شد و سپس به حمله به این نیروها از طریق منفجر کردن دستگاه های «پیجر» و بی سیم ها از طریق هک گسترده و منفجر کردن باطری هایشان رسید. این بدین معناست که مرحله آینده می تواند شاهد عملیات های جدید خطرناک تر باشد؛ چرا که رژیم صهیونیستی از توانمندی های خود برای تحقق دستاوردهای بیشتر در عرصه فناوری و امنیت سایبری استفاده می کند.
- دوم: ترور رهبران و فرماندهان میدانی؛ اعم از فواد شکر تا ابراهیم عقیل و فرمانده لشکر رضوان که مسئولیت فرماندهی تمامی عملیات ها و نبردهای حزب الله از آغاز تأسیس آن تا جنگ سوریه را بر عهده داشت و هدف از این کار ایجاد شکاف میان رزمندگان و ستاد مدیریت مستقیم عملیات هاست.
- سوم: دولت صهیونیستی علاقه مند به گسترش دامنه حملات تخریب سکوهای موشکی و انبارهای حزب الله؛ به ویژه در مناطق دارای شرایط جغرافیایی سخت و دشوار است که تاکنون آنها را هدف قرار نداده بود. این همان چیزی است که هدف دولت صهیونیستی از گسترش حملات طی روزهای گذشته به مناطق مختلف بعلبک، هرمل و جبل لبنان را آشکار می کند. کارشناسان و تحلیلگران بر این باورند که رژیم صهیونیستی تنها قصد از بین بردن کامل تهدیدات موشکی حزب الله تا کیلومترها در جنوب لبنان را ندارد، بلکه در عین حال، می خواهد سامانه موشکی حزب الله را به صورت کامل از کار بیاندازد تا در آینده دوباره چه از منطقه جنوب و یا از بقاع و شمال و مناطق مرزی سوریه تهدیدی متوجه این رژیم نشود.
- چهارم: رژیم صهیونیستی سعی در ایجاد منطقه حائل در جنوب تا خط لیتانی را دارد و این بدین معناست که می خواهد خطوط درگیری با حزب الله و همپیمانان آنرا از مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی در کمربند سبز امنیتی را به حوالی رود لیتانی منتقل کند. این رژیم برای تحقق این هدف خود سعی دارد باب بمباران های گسترده و مجبور کردن هدفمند ساکنان مناطق مرزی جنوب لبنان به ترک این مناطق، منطقه مرزی فلسطین اشغالی با لبنان را پاکسازی کند و شاید این عملیات چندین روز و یا شاید چندین هفته به طول بیانجامد.
بدین ترتیب، گزینه حمله زمینی به لبنان مهمترین چالش رژیم صهیونیستی است؛ چرا که می تواند منجر به پاکسازی تسلیحات حزب الله و به ویژه لشکر نیروهای ویژه رضوان در منطقه واقع در جنوب رود لیتانی شود و بدین ترتیب، رود لیتانی به جای کمربند سبز امینتی به نقطه جدید تلاقی طرفین تبدیل شود و جنگ در داخل مرزهای لبنان ادامه پیدا کند و نه میان لبنان و رژیم صهیونیستی.
دشواری دستیابی به راه حل های دیپلماتیک
در همین راستا، نمی توان اهداف پنهانی نتانیاهو در این جنگ همه جانبه بی پایان را نادیده گرفت. شکی نیست که نتانیاهو سعی در کارشکنی در تفاهمات صورت گرفته میان واشنگتن و تهران را دارد که نشانه های آن به وضوح در موارد متعدد به چشم خورده است و مهمترین آنها اظهارات رئیس جمهور ایران درباره روابط با واشنگتن و آغاز مذاکرات هسته ای بود.
مهمترین هدف نتانیاهو کشاندن پای آمریکا به جنگ گسترده در منطقه از طریق لبنان است و شکی نیست که این امر منجر به شکست توافقات مذکور خواهد شد که نخستین نشانه های آن در قالب اظهارات مقامات آمریکایی در زمینه خروج از عراق نمود پیدا کرده است. مطمئنا اگر توافقی با ایران صورت نمی گرفت که شرایط امنیتی نیروهای باقی مانده آمریکایی در عراق را تضمین کند و زمینه ساز تفاهم بر سر نحوه پر کردن خلأ آتی با ترکیه شود، چنین تصمیمی از سوی واشنگتن اتخاذ نمی شد.
لبنان پیام ها و تماس های متعددی درباره عدم تمایل جامعه بین المللی برای وقوع جنگی فراگیر دریافت کرده است و همچنان فضا برای عقب نشینی و تلاش برای تحقق توافق دیپلماتیک با نظارت طرف های منطقه ای و بین المللی فراهم است. مقامات لبنانی در جریان این پیام ها قرار گرفته اند و می دانند که در صورت عدم همکاری، جنگ شدت و خشونت بیشتری به خود خواهد گرفت و ممکن است سناریوی غزه در لبنان تکرار شود.
از همین رو، تماس ها و دیدارهای دیپلماتیک در تلاش برای جلوگیری از وقوع انفجار و کنترل تنش ها ادامه دارد و این تصادفی نیست که همزمان با تلاش های هماهنگ کننده سازمان ملل در لبنان برای دیدار با مقامات صهیونیستی در فلسطین اشغالی، «جان اف لودرین» فرستاده فرانسه به بیروت سفر کرده است.
بنابراین، لبنان شاهد ورود به مرحله جدیدی از جنگ است که این مرحله با اظهارنظر درباره توقف جنگ در غزه و توقف حملات جبهه پشتیبانی غزه در لبنان و تلاش نتانیاهو برای اعلام فراهم شدن زمینه بازگشت ساکنان شهرک های شمالی فلسطین اشغالی به خانه و کاشانه خود آغاز شده است. این بدین معناست که تحولات بزرگتر و خطرناک تری در انتظار لبنان و به ویژه منطقه واقع در جنوب رود لیتانی است و رژیم صهیونیستی این بار جز با موافقت حزب الله با دستیابی به توافقات جدید در جبهه جنوبی لبنان تجاوزاتش را متوقف نخواهد کرد و البته طرف های بین المللی باید در این زمینه تضمین دهند که در سال های آینده هیچ خطری رژیم صهیونیستی را تهدید نخواهد کرد.
