یکشنبه 11/می/2025

اوباما و عقب نشینی در برابر صهیونیست ها

سه‌شنبه 4-می-2010

  پایداری اوباما در مقابل فشارهای رژیم صهیونیستی دوام زیادی نداشت و امروز می بینیم که چطور مقامات دولت وی بار دیگر از حرف ها و خواست های خود چشم پوشیدند و بر استحکام روابط میان واشنگتن و تل آویو تاکید نمودند تا این حقیقت بر همگان روشن شود که در ایالات متحده هیچ احدی وجود ندارد که توان تحمیل چیزی را به صهیونیست ها داشته باشد.

بحران در روابط میان کاخ سفید با صهیونیست ها وقتی شروع شد که اوباما از تصمیم خود برای فعال سازی روند صلح ـ صرف نظر از نتیجه احتمالی آن ـ خبر داد ؛ البته این مقام آمریکایی توقف روند شهرک سازی در کرانه باختری و قدس را به عنوان شرط این موضوع (از سرگیری روند صلح) اعلام کرد. بد نیست بدانید که طرح چنین درخواستی از سوی اوباما مورد تایید صهیونیست های حاضر در کابینه آمریکا و افرادی همچون رام امانوئل از مسئولان عالی رتبه کاخ سفید نیز بود و چیزی که باعث ترغیب هر چه بیشتر اوباما شد، ظهور یک لابی جدید صهیونیستی در آمریکا بود که در جبهه مقابل ایپک قرار دارد و از روند صلح حمایت می نماید و خواستار انجام اصلاحات در مواضع رژیم اشغالگر عبری در خصوص موضوع صلح است.

آنچه گذشت، کل مطلب نبود بلکه پنتاگون نیز از این امر (فعال سازی روند صلح به شرط توقف جریان شهرک سازی در قدس و کرانه باختری) حمایت می کرد ؛ زیرا معادلات سیاسی حکایت از آن داشت که آنچه امروز در فلسطین جریان دارد، تاثیر منفی بر اوضاع سربازان آمریکایی حاضر در عراق و افغانستان می شود ؛ علاوه بر آنکه می تواند منافع آمریکا در منطقه را به خطر بیاندازد ؛ به ویژه اگر این بن بست سیاسی موجود در پرونده فلسطین به شعله ور شدن یک انتفاضه جدید بیانجامد، انتفاضه ای که شاید شعله آن تمامی منطقه را در خود فرو ببرد.

معادله فوق الذکر تنها در جلسات پنهانی دولت اوباما با ارتش مطرح نشد، بلکه مقامات عالی رتبه دستگاه نظامی آمریکا از جمله ژنرال پتریوس و حتی خود وزیر دفاع این کشور موضوع را علنی کردند ؛ البته مسئولان دولتی همچون جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا و نیز هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه این کشور با وجود جانبداری گسترده شان از رژیم اشغالگر عبری، نیز در اظهارات به آن اشاره نمودند.

مقامات دولتی آمریکا امیدوار بودند که نتانیاهو با درخواست کاخ سفید در خصوص توقف روند شهرک سازی موافقت نماید ؛ زیرا به باور آنان، این امر هرگز تاثیری بر منافع رژیم عبری نخواهد گذاشت و تغییری در وضعیت موجود یا هر گونه سازشی که در آینده ـ و البته به شرط توافق طرفین ـ حاصل می گردد، نخواهد گذارد. این در حالی است که همگان می دانند بحث آمریکا در مورد توقف روند شهرک سازی در مناطقی است که بر اساس مصوبات و قطع نامه های بین المللی جزئی از مناطق فلسطینی به شمار می رود.

حرکتی که آمریکایی ها را غافلگیر کرد، مخالفت نتانیاهو با درخواست اوباما بود و این مقام صهیونیستی تنها با توقف ده ماهه شهرک سازی آن هم تنها در کرانه باختری موافقت کرد ؛ ولی حاضر به انجام این کار در قدس نشد. این حرکت صهیونیست ها، با انتقاد تشکیلات خودگردان همراه شد و طرف فلسطینی موقتا تصمیم گرفت تا از حضور در مذاکرات اجتناب کند ؛ ولی بعد از آن و در پی حمایت اتحادیه عرب از گزینه گفتگو، تصمیم خود را تغییر داد. صهیونیست ها سپس با اعلام پروژه های شهرک سازی جدید در قدس، در واقع به اقدام تحریک آمیز جدیدی علیه فلسطینیان و عرب ها دست زدند و در راستای یهودی سازی اماکن مقدسه اسلامی در قدس، به احداث یک معبد یهودی در فاصله چند صد متری مسجدالاقصی مبادرت ورزیدند و علاوه بر آن، نتانیاهو در یک سخنرانی تحریک آمیز اعلام کرد قدس یک شهرک نیست که از ساخت و ساز در آن چشم بپوشیم ؛ بلکه پایتخت ابدی “اسرائیل” است.

در برهه موجود، مواضع نتانیاهو باعث شد تا تشکیلات خودگردان و جبهه میانه روی عربی در تنگنا قرار گیرد و آمریکا نیز نگران آن بود که مواضع وی، اوضاع را به سمت یک انتفاضه جدید سوق دهد و به همین خاطر، این مقام آمریکایی و بعد از بهره مندی از حمایت های ژنرال های ارتش، بر ضرورت توقف روند شهرک سازی در قدس تاکید کرد و واکنشی که اوباما به مواضع وی (نتانیاهو) نشان داد، محدود به یک برخورد سرد با نخست وزیر رژیم صهیونیستی در نشست ایپک بود.

اشغالگران قدس با ادراک این حقیقت که ارتش آمریکا از موضع اوباما علیه نتانیاهو دفاع می کند، جهت مقابله با تیرگی که در روابط دو جانبه به وجود آمده است، ضد حمله خود را شروع کرد و در اولین گام به بحث درباره برخی رسوایی هایی پرداخت که ارتش ایالات متحده در عراق و افغانستان بدان مبادرت ورزیدند و مدعی شدند که اقدامات صورت گرفته علیه سربازان آمریکایی به خاطر این رسوایی ها بوده است. بخش دیگر از ضد حمله صهیونیست ها مبتنی بر استفاده از کنگره بود که اعضای آن در جلسات خود بر ضرورت حفظ استحکام در روابط میان واشنگتن و تل آویو تاکید می نمودند. بعد از آن نیز مطبوعات آمریکایی در این زمینه وارد عمل شدند که نتیجه آن عقب نشینی واشنگتن از درخواست هایش در خصوص توقف روند شهرک سازی بود. در اولین گام، ژنرال پتریوس که اقدامات دولت عبری را دلیل اصلی حرکت های خشونت آمیز علیه رهبران آمریکایی می دانست، حرف های صمیمانه ای را درباره رژیم عبری عنوان داشت. بعد از آن نیز نوبت به پیام وزیر امور خارجه آمریکا به مناسبت شصت و دومین سال شکل گیری “اسرائیل” بود. در پایان این حراج، نوبت به پیام بی سابقه اوباما به مناسبت تشکیل رژیم غاصب عبری رسید که در آن سرزمین تاریخی فلسطین را به عنوان میهن تاریخ ملت یهود توصیف کرده بود. به هر حال، نتیجه نهایی نیز بازگشت فرستاده دولت اوباما به منطقه و انجام چندین دور مذاکرات مستمر با صهیونیست ها بود. در واقع، واشنگتن در نهایت از طرح موضوع توقف روند شهرک سازی به عنوان شرطی برای از سرگیری مذاکرات دست برداشت و شروع به اعمال فشار به تشکیلات خودگردان جهت اعلام موافقت با مسئله مذاکره بی قید و شرط با صهیونیست ها کرد.

تمام آنچه گذشت ما را به این نتیجه قطعی و تردید ناپذیر می کشاند که نفوذ صهیونیست ها در نظام حاکم بر آمریکا دیگر هیچ مرزی ندارد و به همین خاطر، نه اوباما و نه هیچ بشر دیگری ـ حتی اگر خود نیز بخواهد ـ نمی تواند از زیر سایه نفوذ اشغالگران قدس رهایی یابد. به نظر بنده، آنچه گفته شد یک حقیقت آشکار است که عرب ها باید خود به آن بیاندیشند ؛ البته واقعیت موجود بازگو کننده آن است که عرب ها خود این نکته را درک می کنند ولی جرات آن را ندارند که ناامیدی خود را از آمریکا اعلام نمایند. ضمنا طرف عربی بیش از آمریکایی ها، نگران آن هستند که اعلام این مطلب باعث بروز یک انتفاضه جدید شود.

لینک کوتاه:

کپی شد