از مناحیم بگین، نخست وزیر اسبق رژیم اشغالگر قدس پرسیدند: با وجود اینکه اولمرت ـ به عنوان یکی از معدود نمایندگان حزب لیکود است که بر علیه ریاست شما شوریده و رای مخالف به توافق نامه کمپ دیوید داده است ـ دلیل این همه تقدیری که از ایهود اولمرت به عمل می آورید، چیست؟
بیگن پاسخ داد: «از فریبکاری و ذکاوت او خوشم می آید. اولمرت این توانایی را دارد که در آن واحد دو موضع متناقض را اتخاذ کند.»
دو هفته پیش و در گفتگویی که روزنامه آمریکایی واشنگتن پست با ابومازن انجام داد، نظر شخصی وی را در مورد اولمرت جویا شد. رئیس تشکیلات خودگردان پاسخ داد: «پایداری و اخلاصش مرا به اعجاب واداشته است.»
در این نکته هیچ تردیدی نیست که نظر بگین و ابومازن هر کدام ناقض دیگری است. یکی از فریبکاری اولمرت سخن می گوید و دیگری دل بسته پایداری و اخلاص این مقام صهیونیستی است. حق با کدام یکی است؟ آیا واقعا برخوردهای اولمرت، به ویژه در مورد ابومازن از پایداری و خلوص این مرد حکایت دارد؟
اولمرت امروز شهرت خاصی را در بوسه کاشتن بر گونه های ابومازن کسب کرده است و در اظهارات خود از ضرورت حل مناقشه صهیونیست ها و فلسطینیان سخن می گوید ؛ ولی در عین حال، شروطی را تعیین می کند که دست یابی به راهکاری مناسب برای حل مناقشه مذکور را با مشکل مواجه می سازد.
اولمرت از یک سو خود را علاقه مند به برگزاری کنفرانس بین المللی پاییز نشان می دهد ؛ ولی از طرف دیگر تاکید می کند که به هیچ وجه نباید در این کنفرانس مسائل نهایی همچون مسئله قدس، پناهندگان، مرزها، شهرک های صهیونیست نشین و اموری از این قبیل که به عنوان هسته اصلی مناقشه اشغالگران و فلسطینی ها به شمار می رود، به بحث گذارده شود.
مسائل به حدی که از آن یاد کردیم، نیز خاتمه نمی یابد ؛ بلکه این مقام صهیونیستی بعد از پایان یکی از دیدارهای گرمش با ابومازن و خروج از سالن گفتگوها تاکید کرد که محوریت هر گونه مذاکره با طرف فلسطینی باید در راستای اجرای مرحله اول نقشه راه باشد یعنی همان بخشی که تشکیلات خودگردان و دستگاه های امنیتی وابسته اش را مسئول از بین بردن گروه های مقاومت فلسطین و خلع سلاح کردن آنها و همچنین جلوگیری از انجام هر گونه اقدام تحریک آمیز علیه رژیم صهیونیستی در بخش های آموزش، رسانه و نهادهای دینی می داند. بد نیست بدانید که مسئله محدود به این نیز نشد، بلکه اولمرت بلافاصله بعد از خوردن “مقلوبه” (نوعی غذای فلسطینی) مخصوصی که توسط همسر صائب عریقات پخته شده بود، همه را با اظهارات خود غافلگیر کرد و گفت: «در هر گونه راهکاری که برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطینی ها ارائه می شود، باید تضمین هایی که بوش در تاریخ 4 ژوئن 2004 به همکار سلفش یعنی شارون داده است، لحاظ گردد.»
دولت آمریکا در سال 2004 به شارون وعده داده بود که موضعش در قبال مسائلی همچون پناهندگان، مرزها و شهرک های صهیونیست نشین همسو با مواضع رژیم اشغالگر قدس باشد.
اولمرت از یک سو جامعه جهانی را به حمایت از ابومازن تشویق می کند ؛ ولی در عین حال با اجرای طرح E1 که یکی از خطرناک ترین پروژه های یهودی سازی در قدس اشغالی است موافقت می کند و ده ها شهرک صهیونیست نشینی که بدون مجوز رژیم های گذشته عبری ساخته شده است، را قانونی اعلام می کند.
تمامی مسائلی که ذکر آن در بالا رفت، مربوط به وضعیت اولمرت در حال حاضر است ؛ ولی اگر شما به گذشته وی نگاهی بیاندازید، می بینید که پرونده ای سیاه و آکنده از جرم و جنایت دارد. نخست وزیر کنونی رژیم اشغالگر قدس در محیطی تروریست پرور رشد کرد. او فرزند الیاهو یکی از فرماندهان سازمان تروریستی “اتسل” است که شخصا بر اجرای کشتار “دیر یاسین” نظارت داشت.
اولمرت از همان سال 1973 که برای اولین بار و به عنوان نماینده حزب لیکود وارد پارلمان رژیم صهیونیستی شد، پرچم افراطی گری و خصومت با ملت فلسطین را بر دوش گرفت و وقتی به عنوان رئیس شورای شهر قدس منصوب شد، برای آواره کردن هر چه بیشتر ملت دست به اقدامات جنایتکارانه بی سابقه ای زد. نخست وزیر کنونی رزیم صهیونیستی صاحب طرح “تونل” در قدس بود که این کارش باعث قیام سال 1996 شد.
اولمرت یک نگاه تحقیرآمیز نسبت به عرب ها دارد و آنها را فاقد فهم و شعور می داند و بشر به حساب نمی آورد. این مقام صهیونیست یک بار گفته بود: «اگر عرب را فریب دهی، لباس تنش را نیز به تو می دهد.»
سوالی که در اینجا مطرح می شود، آن است که جناب ابومازن از چه استقامت و خلوصی در وجود اولمرت دم می زند؟!