پنج شنبه 08/می/2025

ای ازهر در کدام بهار شکوفا می شوی؟!

پنج‌شنبه 8-ژانویه-2009

  من امیدوار بودم شخص دیگری این مقاله را می نوشت و من مدت زیادی در مورد نگارش این مقاله به خاطر جایگاه علمای الازهر در میان امت اسلامی مردد بودم … و من نمی خواستم که از این رهگذر به این جایگاه آنان آسیبی برسد و زبان بی حرمتی افراد جاهل و عوام به سوی آنان دراز شود و آن گاه اسلام به وسیله خود مسلمان قربانی و تضعیف شود … اما آن چه که مرا وادار کرد تا علمای بزرگمان را در الازهر مورد خطاب قرار دهم ، علاقه شدید من به این دین بزرگ و احساس غیرتم نسبت به این علمای ورثه انبیاست و انسان نسبت به کسانی که صرفا برای خدا و دین و عقیده آنان را دوست دارد احساس حمیت و غیرت می کند …

علمای ازهر ! به خدایی که می پرستید به من بگویید که چگونه از شما و تاریخ طولانی شما دفاع کنم در حالی که پشت دیوارهای بلند سکوت شگفت انگیز و غریبی قرار گرفته اید ؟ دلیل این کارتان چیست ؟ شما انتظار دارید مردم با وجود سکوتتان در برابر کشتار امت رسول خدا محمد مصطفی (ص) در مورد شما چگونه قضاوت کنند ؟ دشمنان ملت فلسطین آیا دشمن شما نیستند ؟ و آیا تصور می کنید که شما اصلا و اصولا دشمنی ندارید ؟

امت رسول خدا در چچن ، بوسنی و هرزه گوین ، افغانستان ، سومالی ، عراق و اکنون در فلسطین قتل عام می شوند … چه کسی باید درباره این فجایع فتوا بدهد ؟

دیگران می گویند شما به زندگی دنیوی متمایل شده و چنگ زده اید … آیا شایسته است که علمای آخرت به دنیای پست کنونی چنگ بزنند ؟

می گویند، شما ترسو و ضعیف هستید و در مقابل فرعون های سیاسی که به شما دستور می دهند، کاری نمی توانید انجام بدهید و مانند مجسمه ابوالهول به طور مداوم به حکمت سکوت و خاموشی پایبند هستید … اما … آیا جایز است برای کسی که به تقدیر و اسمای الهی معتقد است، دچار ترس و بزدلی بشود و آیا شما به تقدیر الهی که هیچکس جز خود ذات الهی نمی تواند از آن جلوگیری کند، مطمئن نیستید ؟ آیا ترسویی موجب گشایش رزق و روزی است و عمر انسان را افزایش می دهد؟

ای علمای ازهر ! حوادث دردناک فلسطین انسان های بسیار سنگین خواب را بیدار کرده است … انسان های سرتاسر کره زمین بیدار شده اند … آنان در خیابان ها هستند و حقیقتا با شعارها و فریادهایشان نشان می دهند که بیدار و زنده اند … در برابر باطل از حق دفاع می کنند … آنان با این اقدام خود به وظیفه الهی خود عمل می کنند و به خواسته خداوند گردن می نهند و دوستان خدا را دوست و دشمنانش را دشمن می دارند … اکنون خفته و خوابیده ای جز شما باقی نمانده است … کمی به سخنان بی پرده من گوش فرا دهید، اجازه بدهید کمی شما را ناراحت کنم و از شما بخواهم کمی انصاف داشته باشید و درمیان خانواده و در رختخواب خود بنا به سنت پیامبر به پهلو بخوابید و شما حتما می دانید که فواید این سنت جلیل این است که از شدت خروپف شما کاسته شود … بی پرده و از باب “مومن آیینه مومن است” و بدون طعنه و آسیب رسانی به عظمت و شکوه شما می گویم : صدای خرناس شما از صدای هواپیماهایی که غزه را بمباران می کنند، بلندتر و فراتر از فریادها و سر و صداهای جهانیان است . صدای خروپف شما از غرش آتش فشان ها بیشتر است و تمامی تحرکات جهانی را کسانی به عمل می آورند که از نظر علم و مقام از شما پایین ترند و در قاهره نیز شاید شاهد آن بوده اید.

عزیزان ، من مجبورم که شما را بیدار کنم شما اگر خوابتان نیمه تمام است و اگر از خواب سیر نشده اید دوبار بخوابید و راحت باشید …

لطفا فعلا موقتا بیدار شوید و به سخنان من گوش فرا دارید…!

اکنون گروهی در میان امت اسلامی سر برآورده اند و محمد (ص) را مسئول شکاف و دو دستگی و اشاعه فتنه تکفیر و تزکیه ( تقسیم مردم به مسلمان و کافر ) در میان جامعه مکه می دانند که برای اولین بار تقسیم بندی و تفرقه را در میان جامعه مکه پدید آورد و گروهی به عنوان مومنان همراه پیامبر و پرستش کنندگان خداوند به وجود آمدند و گروهی نیز تحت عنوان کفارعبادت کننده بت ها در جامعه با پایبندی به آیین گذشتگان خود به منصه ظهور رسیدند.

این عده می گویند ؛ پیامبر مسئول درد و رنج اصحاب در شعب ابوطالب است و این پیامبر موجب شد که اصحاب به دست کفار مورد شکنجه و تعذیب قرار گیرند و همه این ها در شرایطی اتفاق افتاد که دشمنانشان بسیار قوی تر از آنان بودند و توانایی مقابله با آنان را نداشتند…

این گروه به پیامبر تهمت زدند که مقوله “خون مکیان خط قرمز است ” را نادیده گرفته و به رسمیت نشاخته است ؛ امری که علی رغم وساطت ها برای پر کردن شکاف میان برادران مکی به برافروختن جنگ میان آنان منجر شد و دامنه اختلافات حتی به پیامبر و ابوجهل نیز کشانده شد.

آنان می گویند ؛ پیامبر مسئول قربانیان جنگ بدر ، احد ، موته ، حنین و غیره است !!!

ای صاحبان قلم و اندیشه ! در این زمینه ها روشنگری کنید و فتوا بدهید !

آیا این پیامبر بود که جامعه مکه را به دو گروه کافر و مومن تقسیم کرد ؟ آیا پیامبر انسان ها را به بهشتیان و دوزخیان تقسیم نمود و موجب برانگیخته شدن دشمنی میان برادران و مادران و پداران و فرزندان شد؟

پیامبر به چه حقی دشمنان بزرگ و اساسی خود از جمله فارس و روم را رها کرد و به جان برادران خود در مکه افتاد ؟

چرا با مذاکره مخالفت ورزید و چنین سخنی را بر زبان آورد : اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپم قرار دهید و از من بخواهید دینم را ترک کنم ، هیچگاه آن را ترک نخواهم کرد تا این که خداوند این دین را پیروز بگرداند و یا من در این راه بمیرم .

پیامبر با این حدیث خود باب مذاکره را بسته و شیوه های متمدنانه را کنار گذاشته است و با شیوهای غیر متمدنانه خود به جهاد و خشنونت و کشتار و جنگ افروزی دامن زده است …! پیامبر بعد از تحمل انواع شکنجه و درد و رنج در شعب ابوطالب دوباره اصحاب خود را یک بار با فرستادن به حبشه و باردیگر با فرستادن به مدینه آواره کرد و آنان را دوباره در معرض خطرات از جمله محاصره قرار داد…!

چقدر این پیامبر سنگدل بود که به مرگ کودکان در محاصره شعب ابوطالب و شکنجه های مومنان در محاصره احزاب مدینه اهمیتی نمی داد و توجهی نمی کرد …!

چرا پیامبر بر فرض بودن دین و جهاد تاکید داشت ؟ چرا مردم را به حال خود رها نکرد ؟ و چرا آیه ” من شاء فلیومن و من شاء فلیکفر “( هر کس خواست ایمان بیاورد و هر کس خواست کافر بشود ) را که یک اصل دمکراتیک است به اجرا درنیاورد .

برادران من، در این زمنیه سوالات زیادی وجود دارد که من گمان می کنم پاسخ دادن به آن ها آسان باشد ولی شرایط کنونی ایجاب می کند که افراد بیچاره ای مثل من دوباره سوالاتی را مطرح کنند :

سوال اول :
 آیا اسراییل دشمن است و یا دوست ؟

ـ آیا اسراییل دشمن تمامی مسلمانان است و یا این که تنها دشمن فلسطینیان می باشد ؟

ـ اگر اسراییل دشمن است پس چگونه باید با این دشمن رفتار کرد ؟

ـ اگر اسراییل دشمن تنها فلسطینیان است آیا جایز است در چنین شرایطی فلسطینیان از برادران مسلمان خود در خارج از این سرزمین کمک و یاری بطلبند؟

ـ با توجه به حدیث پیامبر اسلام ” مسلمان برادر مسلمان است …” آیا جایز است مسلمانان برادران مسلمانشان را تنها در برابر دشمن و جنایات و تجاوزاتش رها کنند ؟

سوال دوم :

حکم و نظر اسلام درباره اقدام صلاح الدین ایوبی هنگامی که ارتشی را از عراق و سوریه و مصر و فلسطین تدارک دید تا فلسطین را از لوث وجود صلیبی ها آزاد کند، چیست در حالی که ما می دانیم صدها هزار مسلمان در جنگ های بزرگی در این راستا به شهادت رسیده اند و ما آن را جز صفحات درخشان تاریخ اسلام می دانیم …

سوال سوم :

سادات در کمپ دیوید برای تضمین امنیت مصری ها و منافع آنان درست است که از ذره ای از خاک مصر چشم پوشی نکرد ولی حق ما فلسطینیان و سرزمین ما را نادیده گرفت … آیا جایز است که اکنون مصر سرزمین فلسطین را که خود مالک آن نیست به دشمنان امت بفروشد؟

  ـ نظر شما در مورد فلسطینیانی که تلاش می کنند، تمامی سرزمین های اشغالی خود را پس بگیرند ، چیست ؟ به نظر شما فلسطینیان در مورد پیمان کمپ دیوید چگونه باید موضع بگیرند؟

ـ آیا ما می توانیم بگوییم که سادات به فلسطینیان تنها خیانت کرده است و یا نه به تمامی مسلمانان خیانت کرده است ؟ آیا اسلام کار سادات را خیانت می داند ؟

سوال چهارم :

نظر علمای بزرگوار در مورد مواضع کشورهای عرب و مسلمان در مورد محاصره مسلمانان در نوارغزه چیست ؟ و نظر شما در مورد جنایات و کشتارهای بیرحمانه باندهای یهودی در غزه و نابودی همه جانبه و فراگیر از جمله مساجد خداوند چیست ؟

ـ آیا برای رییس جمهور مصر جایز است که بگوید : من هرگز اجازه نمی دهم امارت اسلامی در غزه به وجود آید و آیا از سخنان اروپاییان خشنودهستید که گفته اند : مصر هرگز اجازه نخواهد داد که حماس بر ارتش اسراییل پیروز شود.

سوال پنجم :

در مورد حماس نظرتان را بگویید آیا این جنبش ، جنبش مقاومت شرعی است که از جانب خداوند و پیامبرش مبارک گردانیده شده است و یا نه باند تروریستی و گروه راهزنی است ؟

در پایان از علمای بزرگوار می خواهم که حقایق را بازگو کنند و فتواهای خود را صادر نمایند و آنان کاملا هوشیار هستند و از دستورات دینی و موازین اخلاقی و وجدان خود آگاه هستند . ما در غزه منتظر ازهر هستیم تا شکوفا شود و گرد و خاک و غبار روزگار بر چهره اش ننشیند . خداوند تنها از درون و نیات همگی با خبر است .

 

لینک کوتاه:

کپی شد