وزرای خارجه کشورهای عربی در پایان نشست خود در قاهره، بر پایبندی خود بر صلح دایمی و عادلانه به عنوان یک راهکار استراتژیک و بر پایه «جامع و لاینفک بودن روند صلح» تاکید و تصریح کردند که تنها راه تحقق این مهم، عقب نشینی کامل رژیم صهیونیستی از سرزمین های اشغالی سال 1967 و دستیابی به راه حلی عادلانه و مورد توافق طرفین در زمینه مساله آوارگان بر اساس قطعنامه 194 مصوب سال 1948 و مخالفت با هر نوع اسکان آنها در کشورهای دیگر است.
این مساله دو حقیقت مهم را برای ما تبیین می کند: اول اینکه کشورهای عربی آمادگی کامل برای صلح با رژیم صهیونیستی را دارند و تلاش می کنند که مهمترین مساله و چالش موجود در این زمینه یعنی “بازگشت آوارگان به سرزمین خود” را به نوعی حل و فصل کنند؛ چرا که بدون حل این مساله از طریق احقاق حقوق آنها در بازگشت به میهن شان یا یافتن راه حلی جایگزین برای این مساله، به هیچ وجه امکان دستیابی به صلح با این رژیم وجود ندارد و این مساله ای است که در قطعنامه 194 سازمان ملل متحد به آن اشاره شده و آمده است که نمی توان این مساله را از طریق صلح میان طرفین حل کرد و آن را نادیده گرفت ؛ ولی با این وجود، عرب ها نوعی ملایمت و انعطاف از خود نشان داده و خواستار دستیابی به “راه حلی عادلانه و مرضی الاطراف” در این زمینه شده اند. در همین حال، رژیم صهیونیستی هر گونه گفتگو بر سر جوهره مساله فلسطین یعنی بازگشت آوارگان به وطن خود را رد می کند و در مقابل آوارگان فلسطینی که رژیم صهیونیستی آنها را از سرزمین آبا و اجدادی شان بیرون و آواره کرده و ـ با ترور و کشتار بی وقفه ـ شهرک های صهیونیست نشین را در این سرزمین مقدس احداث کرده و تلاش دارد که به بزرگترین سرقت اراضی در تاریخ که بعدها اسم “اسراییل” روی آن گذاشتند، جنبه مشروعیت ببخشد ؛ به هیچ وجه حاضر به چشم پوشی از حق خود در بازگشت به وطن شان نیستند.
واقعیت دومی که در این زمینه وجود دارد این است که رژیم اشغالگر قدس و هم پیمان استراتژیک آن یعنی آمریکا، به عدالت بر اساس معیارهای منطقی و طبیعی و مفهوم واقعی و بین المللی آن در حل مساله فلسطین توجهی ندارند و این در حالی است که مساله صلح میان عرب ها و رژیم صهیونیستی کاملا با صلح جهانی در ارتباط است.
از سوی دیگر شاید بتوان گفت جنگ چهار ساله آمریکا علیه عراق و تهدیدهای این کشور علیه برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه، جزئی از برنامه های حمایتی اش از رژیم صهیونیستی و دادن نقش ریاستی به آن در میان کشورهای منطقه است و این مساله به راحتی در مساله مخالفت آمریکا و رژیم صهیونیستی با معیارهای صلح عادلانه و مبتنی بر قطعنامه های بین المللی به ویژه قطعنامه های 242 و 338 و 194 قابل مشاهده است ؛ البته ذکر این نکته را نیز نباید از یاد برد که قطعنامه های یادشده حداقل های عدالت را رعایت کرده و کشورهای عربی و به ویژه فلسطین نیز این قطعنامه ها را قبول دارند؛ زیرا متن آنها متضمن این معنا است که مناطق اشغالی 67 باید باز پس گردانده شود و آوارگان فلسطینی نیز به سرزمین خود بازگردند.
نکته دیگری که باید در جریان روند صلح به آن توجه داشت، آن است که رژیم صهیونیستی، مساله صلح را به عنوان یک راهکار استراتژیک قبول ندارد ؛ ولی کشورهای عربی در طرحی که در نشست سال 2002 در بیروت ارائه دادند، پایبندی خود به صلح را اعلام کردند و بعد از آن در نشست ریاض نیز بر آن تاکید کردند تا فرصتی برای رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی طرفدار آن فراهم شود تا طرحی را برای صلح انتخاب کنند که بتواند ضمن برقراری صلحی دایمی میان این طرف ها، زمینه همزیستی این طرف ها بر اساس معادله “امنیت در برابر صلح” را برقرار کند.
موضع موافق کشورهای عربی با کنفرانس آتی صلح، حاکی از تمایل این کشورها به صلح است ؛ اما رژیم اشغالگر قدس، تمایلی به این مساله نشان نمی دهد و این در حالی است که موازنه قدرت در عرصه جهانی به نفع این رژیم است.
از سوی دیگر سازمان ملل متحد عملا نقش خود را از دست داده و دنباله روی گرایش ها و تمایلات سیاسی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در شکستن اراده ملت فلسطین شده است، ملتی که در معرض فجیع ترین و وحشیانه ترین جنایت ها قرار گرفته است. پس در یک جمع بندی می توان گفت کنفرانس صلح پاییز وضعیتی مشابه کنفرانس سال 1991 مادرید دارد که در نتیجه ضعف کشورهای عربی، رژیم اشغالگر قدس بیشترین استفاده را از آن برد. از نمونه های دیگر این مساله می توان به “عادی سازی مجانی روابط” کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و لغو مجانی تحریم های اعمال شده علیه این رژیم از سوی کشورهای عربی اشاره کرد، تحریمی که میلیاردها دلار خسارت به اقتصاد اشغالگران قدس وارد آورد. امروز می بینیم که سیاست تحریم را رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان به کار می برد تا ملت فلسطین را به تسلیم وادار کرده و امتیازات بیشتری از آنان کسب کند. دولت آمریکا نیز در این راه، صهیونیست ها را یاری می کند ؛ همچنانکه در گذشته نیز با تمام قوا در زمینه لغو تحریم کشورها و شرکت های عربی علیه این رژیم تلاش کرده است.