در هر گوشه ای از باریکه غزه محاصره شده، داستان درد و رنج و بحران جداگانه ای دیده می شود که به نوعی همه را درگیر خود کرده و باعث تشدید مشکلات انسانی، اجتماعی و اقتصادی و فراتر از آن؛ شکاف داخلی فلسطین شده است که به نظر نمی رسد در سایه اتهام افکنی های متقابل میان طرفین (فتح و حماس) و تمایل آشکار هر کدام از آنها به یکجانبه گرایی در زمینه مسائل سیاسی فلسطین، پایانی داشته باشد. در صفحات شبکه های اجتماعی دهها مورد از داستان های مربوط به درد و رنج و مشکلات دیده می شود که روایت کنندگان آنها به دنبال راه حلی برای این مشکلات هستند، اما در دوره اخیر، به بسیاری از آنها پاسخ داده نشده است؛ چرا که این مشکلات گستردهتر و فراگیرتر شده اند و توان فلسطینیان برای کمک رسانی در این زمینه ها به کمترین حد رسیده است.
از زمان آغاز محاصره غزه به دنبال سیطره جنبش مقاومت اسلامی “حماس” بر نوار غزه در سال 2007، اوضاع هرگز؛ چه در عرصه داخلی و چه خارجی تا این حد بد نبوده است، اما امروز وخامت اوضاع به اوج خود رسیده است و به نظر می رسد که با این وجود، تغییری در نحوه برخورد با این اوضاع و فروپاشی تقریبا کامل آن در عرصه داخلی ایجاد نشده است. زمانی که اسرائیل غزه را به محاصره خود درآورده بود و مصر دوران حسنی مبارک رئیس جمهور برکنار شده این کشور هم با این روند همراهی و همکاری می کرد، مساله محاصره در رسانه ها مورد توجه قرار می گرفت و اکثر اوقات پویش های رسانه ای در این زمینه به راه می افتاد، اما این توجه که تاکنون ادامه دارد، امروز دیگر سودی ندارد؛ چرا که محاصره به بالاترین حد خود رسیده است طرح های سیاسی آشکاری برای نابودی بخش های باقیمانده مساله فلسطین در حال اجراست.
شرکت های بزرگ کارمندان شان را اخراج کرده اند و دهها نفر از بازرگانان در نتیجه ناتوانی در پرداخت بدهی های انباشته شده و تعهدات مالی شان در زندان ها به سر می برند و دهها هزار نفر از دانش آموختگان بیکار در خیابان ها پرسه می زنند و حتی کارمندان دولتی در نوار غزه و رام الله نیز در وضعیت انسانی دشواری به سر می برند؛ چرا که کمتر از 50 درصد از حقوق هایشان را دریافت می کنند و حتی تهدیدات متعددی علیه همین درصد کمی از حقوق شان نیز که به هیچ وجه جوابگوی نیازهایشان نیست، مطرح می شود.
اگر اخبار منتشر شده درباره مجازات های بیشتر تشکیلات خودگردان فلسطین علیه باریکه غزه در آغاز ماه آینده میلادی درست باشد، باریکه غزه رسما به کما خواهد رفت دیگر راه حل های موقتی فعلی هم برای حل بحران های موجود کارساز نخواهد بود. مجازات هایی که تشکیلات خودگردان فلسطین به بهانه “اقدامات لازم” برای وادار کردن حماس به تحویل باریکه غزه، علیه این منطقه اعمال کرده است، باعث تشدید وخامت اوضاع اقتصادی شده است و بر اساس گزارش جدید بانک جهانی که به کاهش نقدینگی میان فلسطینیان ساکن باریکه غزه و فروپاشی اقتصادی روز افزون این منطقه اشاره دارد، باید گفت که دیگر امکان تامین نیازهای اساسی ساکنان غزه هم وجود ندارد.
البته حجم بحران حاکم بر آژانس امداد رسانی و کاریابی سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی “آنروا” هم کمتر از بحران های دیگر باریکه غزه نیست و شاید یکی از آخرین حلقه های فرپاشی اوضاع در عرصه های مختلف زندگی منطقه ساحلی محاصره شده به شمار می رود. این در حالی است که این نهاد وابسته به سازمان ملل با تمامی تلاش ها برای میانجیگری میان آن و اتحادیه کارکنان مخالفت کرده است اتحادیه کارکنان دولتی هم به ناچار به اعتصاب و اقدامات اعتراضی دیگر برای جلوگیری از کاهش بیشتر برنامه های این نهاد و شمار کارمندان آن متوسل شده است.
اما، جنبش حماس هم که هدف اصلی اکثریت این اقدامات اتخاذ شده علیه غزه است و برخی طرف ها تلاش می کنند که با این اقدامات حکومت آن در غزه در نتیجه قدرت نظامی اش را تضعیف کنند، ابزارهای کافی و روابط گسترده و دایره تحرک منطقه ای و بین المللی لازم برای پایان دادن به درد و رنج روز افزون در غزه و متوقف کردن این روند را ندارد که بتواند زندگی 2 میلیون شهروند فلسطینی ساکن منطقه محاصره شده غزه را نجات دهد و به روال عادی بازگرداند. این جنبش بیشتر به تحولات ناگهانی در عرصه منطقه ای یا داخلی فلسطین چشم دوخته است و در حال حاضر به گذشت زمان دل بسته و امیدوار است که برخی تحولات منجر به کاهش محدودیت های اعمال شده علیه غزه شود و یا دور جدیدی از مذاکرات آرام سازی به بن بست رسیده با رژیم صهیونیستی به میانجیگری مصر آغاز شود و شاید هم تشکیلات خودگردان فلسطین از شروط خود برای آشتی ملی دست کشیده و مسیر دیگری را برای تحقق این مساله انتخاب کند. اما، وقوع چنین اقدامات غیرمنتظره هم در حال حاضر بعید به نظر می رسد؛ به ویژه که برخی منابع در حماس تاکید کرده اند که آشتی ملی ـ که مفاد آن اخیرا در حال طرح است ـ به معنای پایان کامل تلاش ها برای دستیابی به این مساله است؛ چرا که دایره خواسته های جنبش فتح در این زمینه افزایش یافته است و این جنبش حتی سعی در خلع سلاح گردان های شهید عزالدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی “حماس” را دارد و این جنبش هرگز و در هیچ شرایطی به این کار تن نخواهد داد.
در صورتی که حماس تصمیمات و تهدیدات اخیر خود را عملی کند و به مجازات های جدید اعمال شده علیه باریکه غزه از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین با اقدامات یکجانبه یا حتی مورد توافق و اجماع گروه های فلسطینی در غزه واکنش نشان دهد، اوضاع اراضی فلسطینی به مراتب پیچیده تر خواهد شد و شاید اصلا گروه های همپیمان حماس و مخالف شیوه کنونی تشکیلات خودگردان قصد تشویق حماس به اتخاذ چنین اقداماتی را ندارند که شاید یکی از آنها تشکیل مجدد کمیته اداری باشد که قبلا بر نوار غزه حکومت می کرد.
با همه این شرایط، به نظر می رسد که حماس بیش از هر چیزی به تظاهرات های حق بازگشت دل بسته است؛ هر چند که هزینه مقابله نابرابر میان جوانان فلسطینی و نظامیان تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستی سنگین است و هر روزه شمار بیشتری از فلسطینیان در مرزهای غزه شهید و یا زخمی می شوند. مشخص است که حجم تجمعات مردمی و تعداد برنامه ها و نیز نحوه ساماندهی، قدرت و تنوع آنها در هفته های اخیر نشانه ای از دل بستن حماس به این تظاهرات هاست؛ چرا که دامنه این برنامه ها؛ به ویژه برنامه های موسوم به “خشم شب” و تحرکات دریایی و درگیری ها در نقاط مرزی افزایش یافته است.
اما، احتمال از سر گیری مذاکرات آرام سازی در سایه تشدید فعالیت های مردمی در مرزهای غزه که با میانجیگری مصر با اسرائیل صورت می گرفت، ضعیف است؛ چرا که بیم آن می رود که تشکیلات خودگردان فلسطین اقداماتی را بر خلاف این مذاکرات اتخاذ کند؛ همان طوری که تاکنون نیز با تصمیمات و اقدامات خود باعث به بن بست رسیدن این مذاکرات شده و پس از “جدیتر” شدن این مذاکرات، آنها را متوقف کرده است.
در این شرایط، چهارمین جنگ علیه نوار غزه بیش از هر وقت دیگری نزدیک به نظر می رسد و حتی خوشبینترین تحلیلگران فلسطینی هم معتقد هستند که باریکه غزه در سایه تشدید تحرکات مرزی و افزایش فشار علیه گروه های فلسطینی به منظور متوقف کردن درگیری ها در این مناطق و از سوی دیگر، در سایه وخامت اوضاع انسانی، معیشتی و اقتصادی، در آستانه جنگی سخت و دشوار قرار دارد. به هر حال، گزینه جنگ، تنها انتخاب جنبش حماس و دیگر گروه های فلسطینی نیست و این جنبش مطمئن است که طرف های تاثیرگذار در پرونده فلسطین در قبال این وضعیت تماشاگر خواهند بود و یا در نهایت، از رژیم صهیونیستی خواهند خواست که تلاش بیشتری برای مختومه کردن پرونده حماس و باریکه غزه انجام دهد.