یکشنبه 11/می/2025

برگزاری کنفرانس مردمی فلسطینی‌های مقیم خارج

شنبه 28-ژانویه-2017

دکتر محسن صالح از نویسندگان برجسته فلسطینیو رئیس مرکز مطالعات الزیتونه در مقاله ای تحت عنوان “برگزاری کنفرانس مردمی فلسطینی‌هایمقیم خارج” با استقبال از برگزاری چنین کنفرانسی از سوی نهادهای فلسطینی درماه آینده میلادی، آن را اقدامی “شایسته تقدیر و تشویق” خواند.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی فلسطین، در این مقالهکه در سایت الجزیره منتشر شده، آمده است: اقدامی که از سوی گروهی از شخصیت ها ونهادهای فلسطینی خارج (از اراضی اشغالی) برای برگزاری “کنفرانس مردمی فلسطینی‌هایمقیم خارج” انجام شده، شایسته تقدیر و تشویق است.

نویسنده در ادامه آورده است که فعال کردن “عملمردمی فلسطینی” در کلیه ابعاد از جمله اتحادیه های کارگری و حرفه ای واتحادیه های زنان و جوانان و غیر آن به ضرورتی فوری به ویژه در بیرون (از مرزهایاشغالی) تبدیل شده است؛ چرا که از یک سو کار سازمان های تحت نظارت سازمان آزادیبخش در وضعیت وخیم و وحشتناکی قرار دارد و از سوی دیگر این سازمانها نتوانستندانتظارات مربوط به آشتی ها و جناح بندی هایی را که مدتها به طول انجامیده، برآوردهکنند.

در ادامه این مقاله آمده است که شایسته نیست”اقدامات مردمی” به انتظارات مربوط به تسویه حساب های سیاسی میان رهبرانفلسطینی ارتباط داده شوند و انرژی ملت فلسطین را هدر دهند بلکه آنها باید فعالیتهای خود را در جهت اعمال فشار بر رهبران سیاسی به منظور شتابدهی در ساماندهی مجددساختار داخلی فلسطین افزایش دهند.

نویسنده در ادامه با اشاره به مساله “اوسلو وبه حاشیه رانده شدن فلسطینیهای مقیم خارج” می نویسند: از زمانیکه رهبری اینسازمان یعنی رهبری جنبش فتح، توافقنامه اوسلو را در سال 1993 به امضاء رساند،مرکزیت فعالیت های سیاسی فلسطینی‌ها از خارج به داخل منتقل شد و مجموعه پیامدهاییظهور یافت که موجب شد ملت فلسطین در طول 24 سال گذشته بهای سنگینی را به خاطر آنپرداخت کند.

وی هم چنین به ذکر برجسته ترین موارد در این زمینهمی پردازد و می افزاید: از برجسته ترین این موارد می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1-   کاهش توجه رهبری فلسطین به فلسطینی‌های خارج ومسائل مرتبط به آنها، افزایش توجهات به کرانه باختری و نوار غزه و تلاش برای تبدیلحکومت خودگردان و تشکیلات فلسطینی در آنجا به دولت فلسطین.

2– برجسته شدن تشکیلاتخودگردان و دستگاه ها و نهادهای وابسته به آن به بهای از دست دادن سازمان آزادیبخش فلسطین، به همراه کوچک کردن و کاهش خطرناک توجهات به نهادها و موسسه هایسازمان آزادی بخش که عملا به نهادهای تشکیلات نزدیکتر بودند که این امر موجب شد تافلسطینی‌های مقیم خارج تا حد زیادی آغوش سیاسی و نهادی را که به مشکلات و مسایلآنها توجه داشت، از دست بدهند.

3-   باقی ماندن بسیاری از ساختارهای نهادی ، مردمی وسندیکاهای وابسته به سازمان (آزادی بخش فلسطین) البته تهی از هر گونه محتوا، نشاطو قدرت انجام کار و تعامل با مسایل و مشکلات اعضای آن. و در عین حال با هرگونهفعالیت اتحادیه ای و یا طرح مردمی برای فعال کردن این گونه نهادها چه در داخل و چهدر خارج از آن با نام “مشروعیت فلسطینی” مبارزه می شد. که این امر خودموجب تضعیف و به تعطیلی کشیده شدن این نهادها و ضربه به “اقدام مردمفلسطین” در خارج شد.

4-   این واقعیت به شکل بسیار منفی بر فلسطینی‌های مقیمخارج که نقش آنها کاهش یافت و در نتیجه نبود رسمی فلسطینی‌ها و تعطیلی “اقداممردمی” و نهادهای آن کمرنگ شد، تأثیر گذاشت.

این نویسنده فلسطینی با توجه به موارد یاد شده، ادامه داد: این مسایلبه شکل بسیار گسترده ای به ضرر تجمعات فلسطینی در خارج از سرزمین های اشغالی تمامشد که این ضررها در درجه اول متوجه حمایت و دفاع از حقوق شهروندی آنها و دستیابیبه زندگی مناسب شد و در درجه دوم به تضعیف نقش فلسطینی‌های مقیم خارج در مشارکتسیاسی درتصمیم گیری های ملی فلسطینی انجامید و در درجه سوم نیز این امر بر حقبازگشت، حقوق آوارگان فلسطینی و خطر توافقات سیاسی که لغو این حقوق و اجرای برنامهاسکان مجدد و دیگر مسایل را هدف قرار داده بود، تأثیر منفی گذاشت و بالاتر از آن،اینکه در درجه چهارم تعطیلی اقدام مردمی و اتحادیه ای قدرت بیان توانمندی هایفلسطینی و نسلهای جوان رهبری را که می توانند پیگیر روند اقدام ملی فلسطینی باشند،تضعیف کرد.

وی می افزاید: واینگونه بود که ما خود را در مقابل یک صحنه سورئالفلسطینی یافتیم که در آن نمایندگان دانشجویان و جوانان در شورای ملی فلسطین با بیشاز 60 سال سن و با میانگین عمر اعضای شورای ملی با بیش از 70 سال سن حضور یافتند.شورایی که از بیش از بیست سال پیش تا کنون تشکیل نشده است.

محسن صالح در ادامه این مقاله به شاخص های آماری جامعه فلسطینی اشارهدارد و می نویسد: بر اساس ارزیابی های مرکز آمار فلسطین در رام الله در اواخر سال2016(اوایل سال 2017) مجموع جمعیت ملت فلسطین در جهان (چه در داخل و چه در خارج) بهنزدیک به 12 میلیون و 700 هزار فلسطینی می رسد که از این تعداد نزدیک به شش میلیونو 290 هزار تن در خارج از فلسطین به سر می برند و این یعنی نزدیک به نیمی از ملتفلسطین و مشخصا 49.5 درصد از ملت فلسطین.

وی ادامه می دهد که از این تعداد نزدیک به 5میلیون و 590 هزار تن در کشورهای عربی به سر می برند که نزدیک به 89 درصد است وبیشتر آنها نیز در کشورهای اطراف فلسطین به ویژه اردن زندگی می کنند(نزدیک به 4میلیون تن که اکثریت آنها تابعیت اردنی دارند) و این در حالی است که تعدادپناهندگان فلسطینی ثبت نام شده در آنروا در سوریه بیش از 600 هزار تن و در لبنانبیش از 5 هزار تن است.

رئیس مرکز مطالعاتی الزیتونه می نویسد: البتهدشواری های عظیمی که در چند سال اخیر فلسطینی‌های مقیم سوریه با آن مواجه شدند،بیش از 120 هزار تن از آنها را به خروج از این کشور مجبور کرد و این در حالی استکه نزدیک به 280 هزار تن نیز در داخل این کشور آواره شدند اما در لبنان تعدادواقعی فلسطینی‌های مقیم در این کشور از 300 هزار تن تجاوز نمی کند به گونه ای کهبسیاری از آنها مجبور شدند تا با حفظ اوراق هویتی و سوابق شان نزد انروا به مهاجرتاقدام کنند. و به هر حال بعد از گذشت نزدیک به 70 سال از فاجعه 1948 هنوز بیش ازسه چهارم فلسطینی‌های مقیم خارج در کشورهای اطراف نزدیک به مرز فلسطین زندگی میکنند.

وی در ادامه مقاله خود تأکید می کند که صرف نظر ازبرآوردهای مرتبط با تعداد فلسطینی‌های مقیم خارج، آنها در هر کجایی که باشند، باسرزمین شان پیوند خورده اند و خواهان بازگشت به آن هستند و حاضر نیستند تا از حقوقشان چشم پوشی کنند.آنها توانمندی ها و توانایی های بزرگ وخوبی دارند که متاسفانهدر بسیاری از اوقات کسی نیست تا آنها را سازماندهی و مورد بهره برداری قرار دهد واز آن به بهترین شکل در زمینه های “اقدام ملی ” استفاده کند. واین مسالههمانگونه که باید از سوی فلسطینی‌های کشورهای اطراف فلسطین اجرا شود باید از سوی فلسطینی‌هایمقیم کشورهای حوزه خلیج (فارس) ، اروپا، امریکای شمالی و جنوبی وا سترالیا ودیگر کشورها نیز اجرا شود.

این نویسنده فلسطینی افزود: در 20 سال گذشته و باافزایش خطر تضییع حقوق پناهندگان فلسطینی بعد از امضای توافق اوسلو، جمعیت ها ونهادها و هیأتهای مردمی در خارج از فلسطین و در دفاع از حق بازگشت تشکیل و فعالیتخود را آغاز کردند. آنها سعی کردند تا درنبود چشمگیر سازمان آزادی بخش فلسطین ونهادهای وابسته به آن، درباره این حق به انتشار آگاهی ها و فرهنگ آن بپردازند کهکنفرانس “فلسطینی‌های ساکن اروپا” (که شانزدهمین دوره آن امسال برگزارخواهد شد) یکی از نشانه های موفقیت در مسیر بازگشت به شمار می رود به گونه ای کهدر این کنفرانس نزدیک به 15 هزار فلسطینی گردهم آمدند که این امر، این گردهمایی رابه یکی از بزرگترین گردهمایی هایی مردمی فلسطین در جهان تبدیل کرده است. در کناراین کنفرانس نهادهای فعال بسیاری همچون مرکز فلسطینی بازگشت ، ائتلاف جهانی فلسطینی‌هابرای حق بازگشت، گروه  “بازگشت” و دیگر تجمع های مختلف فلسطینی دراروپا و دیگر کشورها نیز وجود دارند.

وی ادامه داد: در تکاپوی فعال کردن نقش فلسطینی‌هایمقیم خارج طی سال های گذشته فعالیت هایی انجام شد که توانست در جلب توجه بسیاری ازنمادها و گروه های ملی موفق عمل کنداز جمله “انجام رایزنی ها میان فلسطینی‌هادر خصوص حق بازگشت و بازنگری در ساختار سازمان آزادی بخش فلسطین” که در تاریخ12 تا 13 مه 2007 در بیروت برگزار شد و یا “همایش بین المللی اعراب برای حقبازگشت” که در تاریخ 23 تا 24 نوامبر 2008 با مشارکت نزدیک به 5 هزار تن ازشخصیت ها از 54 کشور در دمشق برگزار شد. این در حالی است که این کنفرانس ها جمعیتیرا به طور آنی و موقتی گردهم آورد که به یک برنامه کاری مستمر تبدیل نشد و نتوانستانرژی های سیستماتیک و بالقوه فلسطینیهای مقیم خارج را آزاد کند.

نویسنده در ادامه به بررسی “برگزاری کنگره مردمیبرای فلسطینی‌های مقیم خارج ” می پردازد و می نویسد: این کنگره در تاریخ 25 و26 فوریه 2017 با شعار “پروژه ملی … مسیر بازگشت ما” در شهر استانبولترکیه برگزار می شود که البته ظاهرا شرایط و پیچیدگی هایی که منطقه ما از آن رنجمی برد،به آن اجازه نمی دهد تا برگزاری موفق و مشارکت گسترده ای را در هر یک ازکشورهای عربی شاهد باشد. برگزارکنندگان این کنفرانس انتظار دارند تا این کنفرانسبا استقبال و مشارکت گسترده فلسطینی‌ها از بیشتر کشورهای جهان مواجه شود.

وی می افزاید: بر اساس اعلام برگزارکنندگان، هدفاز برگزاری این کنگره تأکید بر حق ملت فلسطین در آزادسازی سرزمین شان، بازگشت بهآن و تعیین سرنوشت آن و هم چنین تأکید بر نقش فلسطینی‌های مختلف در “اقدامملی “، مشارکت سیاسی و تصمیم گیری های مرتبط با فلسطین است. علاوه بر آن اینکنفرانس بر آن است تا توان ملت فلسطین و سازوکارهای عملی آن را در خارج گسترش دهدتا به واسطه آن به تقویت هوشیاری ، پایداری و اثربخشی اش و هم چنین دستیابی بهکلیه حقوقش در هر مکانی، حل مشکلات و مسائلش بپردازد. علاوه بر آن این کنفرانس بهفعال کردن نقش جوانان، زنان، کودکان و کلیه اتحادیه های کاری اهتمام دارد.

محسن صالح در این مقاله هم چنین به بیان چالشهایپیش روی کنفرانس مردمی می پردازد و می نویسد: کنفرانس مردمی برای موفقیت خود باپنچ چالش مواجه است که این چالش ها به شرح زیر می باشد:

1ـ چالش ادامه دار بودن: بهتر است که این کنفرانسنقطه آغاز و سکوی پرتابی برای فعالیت هاو توانایی ها باشد تا به مرور زمان رشد کندو بزرگ شود نه اینکه (این کنفرانس) تنها مراسم جشنی باشد که شعله های آن با بازگشتشرکت کنندگان به خانه هایشان خاموش شود.

2ـ چالش جذب: این کنفرانس باید بیانگر واقعیت ملتفلسطین و اقشار مختلف آن باشد. و باید توجه داشته باشیم که ملت ما ملتی سیاسی استکه هریک نظرات و گرایشات سیاسی خود را دارد از این رو این کنفرانس باید فراتر ازقطب بندی ها و جناح بندی های گروهی باشد و در موارد اختلاف مانند مواردی از تنوع ویکپارچه سازی و خلاقیت برخورد کند و هم و غم ملی آنها را گردهم آورد و فراتر ازدروغ پردازیهای حزبی و گروهی عمل کند.

3ـ چالش خلاقیت و سازگاری: ملت فلسطینی که در خارجبه سر می برد، در محیط های مختلفی زندگی می کندو با نظام های سیاسی متنوع ، آزادیها متفاوت ، امکانات مادی واقتصادی مختلف و غیره سروکار دارد …همه اینها نیازمندایجاد یک خلاقیت انعطاف پذیر است تا فلسطینی‌ها بتوانند با مناسبترین وسایل و راهها در این محیطها فعالیت کنند بدون آنکه هم و غم شان در وضعیتی از تضعیف شدن قراربگیرد و یا جهتگیری هایشان در قبال فلسطین تضعیف شود.

4ـ چالش مواجهه با “نگهبانان اوسلو”:برخی طرف ها با تشویش و نگرانی به این کنفرانس نگاه می کنند وبه دنبال بدنام کردنآن هستند چرا که این کنفرانس با نظارت آنها برگزار نشده و تحت سرپرستی آنها همنیست. بنابراین این گونه صدای شان را بالا خواهند برد که این کنفرانس خارج ازچارچوب “مشروعیت” و “رسمیت” سازمان آزادی بخش فلسطین است واین “نقض” وحدت ملی است و آن را به همه انواع کوتاهی ها متهم خواهندکرد.

و به اختصار باید گفت که “نگهباناناوسلو” کسانی هستند که “اقدام مردمی فلسطین در خارج” را”کشتند” و از حمایت از ملت و نظارت بر آن و فعال کردن نقش خود، دستبرداشتند و نه می خواهند که خود کاری انجام دهند و نه می خواهند که دیگران کاریانجام دهند.!!
آنها می خواهند تا به تعهداتشان در قبال اوسلوییکه بارزترین ویژگی اش تضعیف و به حاشیه راندن نقش فلسطینی‌های مقیم خارج بوده، عملکنند اما با حفظ حق “رسمی و انحصاری” خود به عنوان “سخنگوی آنها واراده خود”. و به زودی آنها از تفکر تروریسم و ابزارهای گسترده تبلیغاتی کهدر اختیار دارند، استفاده خواهند کرد. در مقابل آنها، اعضای این کنفرانس باید صبروبردباری داشته باشند و تأکید کنند که کار و خدمت به مردم  معیاری است که میتوان با آن کارها را سنجید.

5_ چالش مواجهه با “جمعیت های دفناموات”: نهادها و جمعیت های مردمی فلسطینی بسیاری بودند که از دهه های 60 و70 قرن گذشته فعال بودند اما طولی نکشید که ضعیف شدند و مردند و یا در اتاق هایاحیا قرار گرفتند و اکثرا یک گرایش فلسطینی که سعی در  احتکار و انحصار آنداشت، کنترل آن را به دست گرفت و به این ترتیب درهای آن در برابر مشارکت واقعی،فعال و گسترده همه فلسطینی‌ها بسته شد. اینها آنهایی هستند که “اقداممردمی” را به “دکان های” خاص خود و یا “جمعیت های دفن اموات”تبدیل کردند چرا که این جمعیت ها موجب از بین رفتن کار اتحادیه ها و تعطیلی کار وخلاقیت فلسطینی‌ها شدند. اینها ناگهان از خواب فریاد برخواهند آورد و آنهایی را کهجرأت کردند تا فریاد برآوردند و اقدامی انجام دهند، را به عذاب و ویرانی وعدهخواهند داد. پس اگر اینها ، کار آنها را به شکست کشاندند، کارشان بالا می گیرد ..آنها به خوابشان برگشتند و دوباره در کمای خود فروخواهند رفت!!

و یک بار دیگرباید به برگزار کنندگان این کنفرانستأکید شود که آنها نیامدند تا با اینان بر سر جایگاه شان و یا خواب شان رقابت کنندبلکه آمدند تا جان و مال و وقت شان را در راه خدمت به مساله و ملتشان فدا کنند.

محسن صالح در بخش پایانی این مقاله فلسطینی‌هایمقیم خارج را بال دوم پرنده فلسطینی می داند و می نویسد: ملت فلسطین در خارج (ازمرزهای اشغالی ) بال دوم پرنده فلسطینی در کنار بال داخلی آن است و این پرنده تنهابا این دو بال است که قادر به پرواز است بنابراین “اقدام ملی فلسطینی”بدون یکی از این دو کامل و موفق نخواهد بود.

و در پایان باید گفت پیامی که این کنفرانس باید برآن تأکید کند این است که این کنفرانس جایگزینی برای سازمان آزادی بخش فلسطین و یانهادهای وابسته به آن نیست و یک دستور کار جناحی محدود با خود به همراه ندارد بلکهاین کنفرانس به طور مثبت به دنبال “مشترکات میان فلسطینی‌ها ” و آزادکردن انرژی ملت فلسطین در خارج است.

و درعین حال این کنفرانس بیانگر اراده وخواستصادقانه  فلسطینی‌ها است مبنی بر اینکه “اینجا و در سایه فضایی کهصهیونیست ها و متحدانشان علیه ملت فلسطین جولان می دهند و به مصادره اراضی ومقدسات شان می پردازند، و تلاشها برای حذف حق فلسطینی‌ها در کسب آزادی ، بازگشت واستقلال ادامه می یابد،مجالی برای تعطیل کردن فعالیت ها” نیست و آنهایی کهکار نمی کنند و تمایلی برای کار ندارند، باید زمینه را برای ورود دیگران باز کنند.

لینک کوتاه:

کپی شد